دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۲
کد خبر: 51792

برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید.آیا شما شرط وفاداری را می‌دانید؟

چگونه به همسرتان اعتماد کنید؟
سلامت نیوز : ازدواج یک تعهد و مسئولیت مهم است.با اینکه هر زن و مردی که تصمیم به شروع زندگی مشترک می‌گیرند مسئولیت و تعهدات زندگی زناشویی را می‌پذیرند اما بازهم نگرانی از وفاداری و پایبندی باعث می‌شود بسیاری از زن و شوهرهای جوان اعتماد کامل به شریک زندگی شان نداشته باشند و زن و مردهای دیگر را تهدیدی علیه زندگی خود بدانند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات ؛ برای اینکه بتوانید به همسرتان اعتماد کنید و مطمئن شوید که او به شما وفادار است باید از خودتان شروع کنید.آیا شما شرط وفاداری را می‌دانید؟ اگر شما و همسرتان اصول وفاداری را بشناسید دلیلی ندارد که با هراس ازدست دادن، بدبینی و شک و دودلی زندگی کنید:

گام اول: از خودتان شروع کنید و اعتماد کنید

زمانی که مسئولیت و تعهد زندگی زناشویی را می‌پذیرید نباید آن را بشکنید.هم شما و هم همسرتان باید شرط وفاداری را به جا بیاورید.شک و تردید نسبت به همسرتان او را خائن نمی‌کند اما هرچقدر شما به همسرتان بدگمان و ظنین باشید به همان نسبت به رابطه عاطفی‌ای که با او برقرار کرده‌اید آسیب می‌زنید.اگر هر دوی شما حدود و مرزهای رابطه را مشخص کنید و درهمان محدوده گام بردارید به راحتی می‌توانید به یکدیگر اعتماد کنید.وفاداری، اعتماد و باور، شما و همسرتان را در یک زندگی آرام و مطمئن قرار می‌دهد.اگر می‌خواهید زندگی مستحکم و قابل اتکایی داشته باشید خودتان باید آن را اینگونه بسازید.مثلاً اگر در زندگی از حد و مرزهای رابطه فراتر بروید نباید انتظار داشته باشید همسرتان به راحتی از آن بگذرد و شما را ببخشد.رفتار و عملکرد شماست که او را مظنون و مشکوک می‌کند.به همین ترتیب همسرتان نیز نباید از مرزهای مشخص رابطه فراتر برود و اعتماد شما را فروبریزد.

گام دوم: بپذیرید که دیگر تنها نیستید

شما یک زوج هستید و نسبت به شریک زندگی تان مسئولیت و تعهداتی دارید حتی اگر بخشی از این تعهدات را خوشایند ندانید.اگر می‌خواهید فردیت و خودمختاری تان را به همسرتان اثبات کنید شک نکنید که نمی‌توانید این رابطه را ادامه بدهید.به همسرتان عشق بورزید و از او عشق را طلب کنید.در یک رابطه سالم زناشویی شما باید عشق را از همسرتان بگیرید.اگر در این رابطه سالم عاشقانه قرار دارید دیگر نباید نگران بی وفایی‌های همسرتان باشید زیرا او در اختیار شما است.یاد بگیرید که برای زندگی زناشویی تان باید بخشی از نیازهای خودخواهانه تان را کنار بگذارید.

گام سوم: مرموز نباشید

همیشه پاسخگو و در دسترس باشید.این مسئله هرگز هویت و آزادی عمل را از شما نمی‌گیرد بلکه راه را برای آزادانه عمل کردن باز می‌گذارد. مكالمات تلفنی پنهانی؛روابط اینترنتی پنهانی؛دوستان پنهانی؛حساب‌های بانکی پنهانی و هرنوع رفتار دیگری که برای همسرتان سوتفاهم ایجاد می‌کند را کنار بگذارید.هرچقدر درستکارتر باشید رفتارهای مرموز و شک برانگیز کمتری خواهید داشت.مطمئن باشید در یک رابطه نزدیک زناشویی نمی‌توانید رفتارهای پنهانی طولانی داشته باشید.یک روز همسرتان ممکن است پیامکی را بخواند و یا از شما بپرسد که چرا دیر به خانه آمده‌اید و شما مجبور به پاسخگویی هستید.هرچقدر صادق‌تر باشید همسرتان اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت و از طرفی خودتان نیز نگران رفتارها و افکار پنهانی همسرتان نخواهید بود.

گام چهارم: همسرتان را کنترل نکنید

بیش از اندازه کنجکاوی کردن و نگران بودن نشانه تعهد و مسئولیت شما نسبت به همسرتان نیست.همین که مدام از همسرتان بپرسید کجا بودی؟ چی پوشیدی؟ چی خوردی و چرا دیرآمدی زنگ خطری برای رابطه شماست.بین رفتارهایی که نشان دهنده کنترل بیش از اندازه همسرتان است و رفتارهایی که نشانه توجه و حمایت است تفاوت قایل شوید.طوری رفتار کنید که همسرتان احساس نکند شما او را تحت سلطه خود گرفته‌اید.

گام پنجم: با همسرتان صمیمی باشید

اگر راه محبت و عشق ورزیدن به همسرتان را بلد نباشید همیشه نگران خواهید بود چون شما خوب می‌دانید او از چشمه محبت شما سیراب نمی‌شود.پس اگر راه ابراز علاقه و محبت را بلد نیستید سعی کنید آن را بیاموزید.بوسیدن، توجه به ظاهر، جملات عاشقانه و به آغوش کشیدن را بیاموزید تا اعتماد بیشتری به رابطه زناشویی تان پیدا کنید.

گام ششم: بی‌دلیل همسرتان را متهم نکنید

او را امتحان نکنید و در موقعیت‌هایی قرار ندهید که او مجبور باشد از یک امتحان سخت بیرون بیاید.یک مثال ساده‌ای که این روزها بسیار شایع شده است فرستادن پیامک ناشناس و یا با یک شناسه ناشناس ایمیل زدن و مکالمه کردن در اینترنت است.چرا می‌خواهید همسرتان را با این روش‌ها امتحان کنید؟ اگر او از این آزمایش سربلند بیرون نیاید در واقع این شما هستید که بازنده می‌شوید.آزمون وفاداری در طی سالیان دراز زندگی و در مراحل مختلف به وضوح از شما و همسرتان گرفته می‌شود.

گام هفتم: بهانه به دست همسرتان ندهید

نوع رفتار و منش شما می‌تواند همسرتان را ظنین کند.نوع آرایش، نوع پوشش؛ نوع برخورد شما با جنس مخالف و حتی افکار و ایده‌هایی که درباره روابط زن و مرد دارید می‌تواند باعث نگرانی و شک و دودلی همسرتان بشود.اینکه به همسرتان نشان بدهید چقدر باورهای اخلاقی دارید و به آنها پایبند هستید به او ثابت می‌کند که شما همسری وفادار هستید و خواهید بود.به همین ترتیب پایبندی‌های اخلاقی همسرتان را باور کنید و به او اعتماد کنید که مطابق با باورهای اخلاقیش رفتار خواهد کرد.

گام هشتم: همیشه در کنار همسرتان باشید

اگر اعتماد همسرتان را می‌خواهید باید سعی کنید در موقعیت‌های مختلف او را همراهی کنید.به نیازها و خواسته‌هایش توجه کنید و گام‌هایتان را با او هماهنگ کنید.طوری زندگی کنید که همسرتان در کنار شما هیچ خلا و کمبودی را احساس نکند.همینطور از او بخواهید نیازها و خواسته‌های شما را جدی بگیرد.اگر سبک خاصی از زندگی را دوست دارید و یا همسرتان دوست دارد باید آن را به یکدیگر بیاموزید.البته نیازها و خواسته‌های شما و همسرتان باید متناسب با توانایی‌هایتان باشد.مثلاً شما می‌توانید از همسرتان بخواهید تا یک نوع لباس خاص را بپوشد تا زیباتر باشد و یا یک نوع رفتار معقول و متناسب داشته باشد اما شما نمی‌توانید از او بخواهید تا از آنچه هست زیباتر شود و یا به یک رفتار افراطی که فقط مطلوب شماست تن بدهد برای اینکه شما آن را می‌پسندید.

گام نهم: حد و مرزهای معقول و منطقی داشته باشید

شما و همسرتان برای اینکه وفاداری‌تان را به یکدیگرثابت کنید نیاز دارید تا در محدوده مجاز زندگی زناشویی حرکت کنید.این حد و مرزها باید قواعد اخلاقی معقول و منطقی درستی باشند.شما نمی‌توانید قوانین نامعقولی مثل اینکه همسرتان اصلا کار نکند، بدون شما از خانه خارج نشود، با هیچ زن یا مردی گفتگو نکند مگر در حضور شما و...را قانون‌های اخلاقی خانواده بگذارید زیرا این حدومرزها انسانی نیستند و اصلا باعث اعتماد و پایبندی بیشتر در زندگی نمی‌شوند و چه بسا مشکلات دیگری در زندگی ایجاد کنند.آنچه شما به عنوان قواعد اخلاقی خانواده تعیین می‌کنید باید با تایید و تصدیق همسرتان باشد و او نیز همانند شما به آنها اعتقاد داشته باشد.

گام دهم: به خانه اهمیت بدهید

مطالعات نشان می‌دهند که بسیاری از مردانی که به همسرانشان خیانت می‌کنند کسانی هستند که تا دیر وقت کار می‌کنند یا بیش از اندازه با دوستانشان معاشرت می‌کنند.زنان نیز معمولاً از اینکه همسرانشان تا دیروقت کار می‌کنند و یا بی توجه به خانواده تفریح‌های مجردی دارند گله و شکایت می‌کنند.تا آنجه که می‌توانید عوامل و رفتارهایی که شما و صداقتتان را زیرسوال می‌برد را کم کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا همسرتان اعتماد و وفاداری را احساس کند.

***

این نکات را جدی بگیرید:

ـ همیشه کسانی هستند که از نظر شما و همسرتان جذاب باشند اما این مسئله هیچ ربطی به میزان عشق و علاقه شما و همسرتان نسبت به یکدیگر ندارد.اینگونه برداشت نکنید که اگر از نظر شما مثلاً فلان شخص باهوش، زیبا و یا پولدار است شما مرتکب خیانت ذهنی شده‌اید و یا شما به نوعی او را با همسرتان مقایسه کرده‌اید.تنها زمانی شما تعهدات و وفاداریتان را نقض خواهید کرد که یک فرد سومی را با همسرتان مقایسه کنید و یا ترجیح بدهید تا او به جای همسرتان باشد.

ـ معاشرت با کسانی را که پایبندی‌های اخلاقی ندارند و شما را ترغیب به رفتارهای نامتعارف می‌کنند را کنار بگذارید.آنها همیشه می‌توانند زندگی تان را ویران بکنند.

ـ یک تصویر ایده‌آل از زندگی زناشویی و مفاهیمی که همسران با آن در ارتباط هستند مثل وفاداری، عشق، تعهد و حمایت را در ذهن بیاورید.سعی کنید این تصویر را نقد کنید تا بتوانید آن را با زندگی واقعی مقایسه کنید.سپس سعی کنید این تصویر ایده ال را در زندگی زناشویی تان متناسب با واقعیت‌های موجود پیاده کنید.این کار به شما کمک خواهد کرد که مثلاً در رابطه با مسئله وفاداری و اعتماد - تحولی مثبت در زندگی ایجاد کنید.

ـ عصبانی نشوید اگر فهمیدید یک شخص سومی از همسرتان تعریف و تمجید کرد.حساسیت بیش از اندازه شما کمکی به حفظ رابطه نمی‌کند.به جای این کار سعی کنید تعریف و تمجید دیگران را یک نکته مثبت در نظر بیاورید.این شانس شما بوده است که در کنار چنین فردی زندگی کنید و چه خوب که دیگران این موضوع را می‌فهمند.

ـ حسود نباشید.وقتی حسادت می‌کنید اصلا نمی‌توانید میزان وفاداری همسرتان را درک کنید زیرا پیوسته فکر شما به این مسئله معطوف شده است که دیگران همسرتان را با همه ویِِزگی‌های مثبتش نظیر هوش، موقعیت مالی، زیبایی و...زیر نظر دارند.

ـ شک و بدگمانی زندگی زناشویی را ویران می‌کند و احساس تعلق و وابستگی را به نوعی بیماری انحصار طلبی تبدیل می‌کند.خودتان را از سوء ظن و بدگمانی نسبت به همسرتان رها کنید.

ـ مشکلات و سوء تفاهم‌ها را پیش از اینکه سخت و غیرقابل حل شوند حل و فصل کنید.سعی کنید حتی وقتی به همسرتان فکر می‌کنید نیز به همسرتان احترام بگذارید و سوء ظنی نداشته باشید.

ـ اگر آشنایی یا رابطه‌ای در گذشته داشته‌اید مثلاً قصد ازدواج با فرد دیگری را داشته‌اید و آن را تمام کرده‌اید آن را از همسرتان پنهان نکنید.بهتر است پیش از شروع زندگی زیر یک سقف، درباره تمام این مسائل با همسرتان گفتگو کنید.شاید او ظرفیت پذیرش این مسئله را نداشته باشد و یا احساسی برخورد کند اما شما این کار را برای بیان صداقت و وفاداریتان انجام می‌دهید.البته نیت واقعی شما بسیار مهم است.اگر هدف شما از بیان این مسئله نشان دادن وفاداریتان باشد بسیار ارزشمند است.اما اگر این کار را فقط برای رهایی خودتان از عذاب وجدان انجام می‌دهید، نتیجه آن فقط آسیب و ضربه روحی به همسرتان است و بهتر است اصلا آن را مطرح نکنید.

ـ فراموش نکنید که اثبات وفاداری و تعهد کار آسانی نیست.پس طوری رفتار نکنید که برای همسرتان این سوء ظن ایجاد شود که شما صداقت ندارید.به جزییات دقت کنید به ویِژه اگر همسری دارید که رویکرد منفی نسبت به مسائل دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha