یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۲
کد خبر: 54013

هر چند نسل سوم را هم که بررسی می‌کنیم هنوز هم این نگرش اسطوره‌ای به مادری وجود دارد اما اگر این نقش در تعارض با دیگر نقش‌های زنان امروز قرار بگیرد سعی می‌کنند، نقش‌های دیگر را بر این نقش ترجیح دهند.

سلامت نیوز : مادری یکی از اساسی‌ترین جنبه‌های زندگی بیشتر زنان است، اما به اعتقاد جامعه شناسان نشانه‌هایی دال بر تغییر این رابطه با زنانگی در ایران وجود دارد.

تحولات جمعیت‌شناختی اخیر نشان می‌دهد که مادری، به تنهایی الگوی زندگی زنان را دیکته نکرده و حتی نسبت به گذشته، چندان برای آنها، گزینه مطلوب و خواستنی‌ای به حساب نمی‌آید. مادری به عنوان یک نهاد اجتماعی که در گذشته به عنوان یک اسطوره‌ قلمداد می‌شد امروز از نظر زنان، دیگر به یک نقش تبدیل شده است. دکتر افسر افشار نادری استاد جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز با بررسی نگرش سه نسل از زنان ایران از کاهش علاقه زنان نسل امروز نسبت به مادر شدن خبر می‌دهد.

بررسی که انجام دادید بیشتر در این‌باره است که دختران و زنان جوان نسل امروز دیگر علاقه چندانی به ازدواج ندارند یا اینکه علاقه‌ای به بچه دار شدن در آن‌ها وجود ندارد؟

در پژوهش نگرش نسبت به مادر شدن در میان سه نسل از زنان بررسی و مشخص شد که زنان برای حوزه خصوصی دغدغه ای ندارند و بیشتر دغدغه‌شان موفقیت در حوزه عمومی‌است. مادری نوعی اسطوره محسوب می‌شود. این مفهوم نوعی سازه اجتماعی است و پیرامون آن وظایف و نقش‌هایی نیز تعریف شده است. اما تصور و معنای آن در جامعه امروز دچار تغییر اساسی شده است و نوعی تناقض دیده می‌شود. بطوری‌که افراد با پذیرش نقش‌های مادری احساس می‌کنند از بسیاری از موقعیت‌های اجتماعی باز می‌مانند. نسل‌های مختلف به صورت‌های گوناگونی به این موضوع نگاه می‌کنند. نسل جدید بیش از نسل‌های قبلی، مادر بودن را مانع فعالیت‌های اجتماعی خود می‌داند. در واقع آنها علاقمندند در حیطه عمومی‌زندگی مانند سرکار رفتن و تحصیل کردن موفق باشند. زنان فکر می‌کنند اگر ازدواج کنند و بچه دار شوند از اهدافشان دور می‌شوند. هر چند نسل سوم را هم که بررسی می‌کنیم هنوز هم این نگرش اسطوره‌ای به مادری وجود دارد اما اگر این نقش در تعارض با دیگر نقش‌های زنان امروز قرار بگیرد سعی می‌کنند، نقش‌های دیگر را بر این نقش ترجیح دهند.

چرا چنین نگرشی در زنان امروز و دختران ما به وجود آمده است؟

زنان امروز شک کرده‌اند که مادری یک اسطوره است. واقعیت این است که مادری در تمام دنیا یک نقش اجتماعی است که در حول و حوش آن یک وظایفی بر عهده مادر قرار داده شده است. اما هیچ جای دنیا این نقش را در تعارض با نقش اجتماعی یک زن نمی‌دانند. یعنی قانون، افراد جامعه، نگرش فرهنگی به گونه‌ای است که به مادر کمک می‌کند تا فعالیت اجتماعی‌اش را داشته باشد و هم از عهده وظایف مادری‌اش برآید. در این شرایط آن‌ها مانعی برای مادر شدن نمی‌بییند. به همین دلیل بعد از چند وقت ممکن است کار زن یا مرد نیمه وقت می‌شود. درواقع تمهیداتی برای آنها فراهم می‌شود که می‌توانند هم بچه داشته باشند و هم فعالیت اجتماعی. اما در اینجا اینگونه نیست نه مرخصی زایمان درست وحسابی داده می‌شود و زن باردار را یک نقص در سیستم کاری می‌دانند. براساس این نگرش بر این است که این نقص حتی در سیستم خانواده تاثیر می‌گذارد و همسر بهش می‌گوید نه باید در خانه بمانی و کار نکنی و بچه را نگهداری کنی. نگهداری از بچه باعث می‌شود آن سنینی که شکوفایی کار کردن در حوزه عمومی ‌است را از دست بدهد. وقتی بچه‌ها بزرگ شدند فرهنگ جامعه به مادر می‌گوید که تو کار خداپسندی انجام دادی ولی زن می‌بیند که این کارش به عنوان یک کار اجتماعی نیست به این نگاه می‌کند که حقوقی از خودش ندارد و دیگر انر‍ژی هم برای کار کردن ندارد و حتی بازار کار این زن را با این سن قبول نمی‌کند. زن امروزی این مسائل را درک کرده بنابراین از زیربار رفتن به نقش مادری سرباز می‌زند.

مسلما نقش مادری در سه نسلی که بررسی کردید تفاوت بسیاری داشته است اگر می‌شود نگاه این سه نسل را به تفکیک درباره این نقش بگویید؟

زنان نسل اول مادر شدن را یک اسطوه می‌دانند و فکر می‌کنند وقتی یک زن مادر شد باید از تمام فعالیت‌های زندگی‌اش چشم بپوشد، نیازهایش را فراموش کند و تمام هم غم و انر‍ژی‌اش را صرف مادر شدن کند. این در حالی است که نسل دوم این نگرش را دارند که زندگی ما از دست رفت. هر چند آنها اسطوره مادری را قبول دارند ولی به این اعتقاد دارند که هم باید مادر باشند و هم باید در بیرون از خانه کار کنند. اما نسل سوم که زنان و دختران جوان هستند مادر را اسطوره نمی‌دانند بلکه یک نقش اجتماعی است که اگر اجتماع بخواهد مانعی جلوی آن قرار بدهد آنها هم نقششان را تغییر می‌دهند.

آماری هم داریم که چه درصدی از دختران ما این گونه فکر می‌کنند؟

من این موضوع را در جامعه موردی بررسی کردم که در این میان بیشتر دختران نسل جوان ما این نظر را داشتند. آماری

در این تحقیق مشخص شد که نسل اول کمتر از 5 فرزند نداشتند یعنی از 10 فرزند شروع می‌شد تا 5 فرزند. نسل دوم بین2 تا 4 فرزند داشتند اما نسل سوم که زنان جوان هستند 60 درصدشان علاقه‌ای به بچه‌دار شدن نداشتند و تنها 5 درصدشان بچه داشتند. بیشتر آنها از نبود امکانات و نداشتن شرایط لازم برای بچه‌دار شدن صحبت می‌کنند و خیلی‌هایشان علاقه چندانی به بچه‌دار شدن نشان نمی‌دهند. در واقع نسل جدید یا فرزند ندارند یا به تک فرزندی اعتقاد دارند.

در واقع نگرش نسبت به مادر شدن به این دلیل به چالش کشیده شد که زن امروز خواستار تغییر نگرش جامعه نسبت هویت زن است؟

مادر شدن یک نگرش کاملا بیولو‍ژیک است چون مردها نمی‌توانند مادر بشوند. در واقع نقش اجتماعی که برعهده مادر گذاشته می‌شود به چالش کشیده شد. یعنی نقش اجتماعی که به‌تبع نقش بیولو‍ژیکی به زن واگذار شده را به چالش کشید شده است. زن‌ها در همه جهان باردار می‌شوند، بچه به دنیا می‌آورند و مادر می‌شوند اما برای این مادر اجتماع یک سری شرایط و حقوق قائل است، اما در ایران برای بسیاری دختران مادری یعنی آخر خط. براساس نگرش بخشی از جامعه مادر باید نیازها و وظایف اجتماعی‌اش را فراموش کند. مادر یک فرد است که بچه را بزرگ و تربیت می‌کند اما پدر هیچ نقشی ندارد. اینجا این سوال برای زنان پیش می‌آید آیا نقش اجتماعی که جامعه برعهده یک مادر گذاشته آیا این هم بیولو‍‍ژیکی است. توقعات نسبت به مادر وجود دارد که اصلا بیولو‍ژیکی نیستند.

 نسل اولی‌ها اعتقاد داشتند سرگرمی‌شان بچه بوده است، ولی نسل دوم بچه‌دار شدن را یک امر عادتی می‌دانستند اما نسل جدید بیشتر از گذشته به تعداد اندک فرزندان معتقد است و در عین حال بر این باور است که نسل گذشته به علت نداشتن آگاهی لازم، تعداد فرزندان زیادی داشته‌اند. نتایج تحقیقات نیز نشان می‌دهد امروز، زنان نقش مادری را تنها و یا بهترین نقش زنان نمی‌دانند بلکه آن را در کنار و همراه سایر نقش‌ها مورد ملاحظه قرار می‌دهند.

آیا این تغییر نگرش نسلی در میان دختران مانعی در برابر سیاست‌های افزایش جمعیت در کشور نخواهد بود؟

باید توجه داشت خواست دولت مبنی بر اینکه می‌خواهد جمعیت زیاد شود، یک خواست ایده آلیستی است. خانواده به صرف اینکه دولت چه می‌خواهد و چه نمی‌خواهد بچه‌دار نمی‌شود. خانواده یک حوزه خصوصی است. زن و مرد امروز به این فکر می‌کنند که نیازشان چیست، اینکه آیا امکانات لازم را دارند و اصلا آیا بچه دوست دارند و بعد تصمیم به بچه‌دار شدن می‌گیرند. البته استثانایی هم وجود دارد و آن اینکه دولت برای بچه‌دار شدن سیاست‌های تشویقی را مدنظر قرار بدهد مثلا براساس تعداد بچه به خانواده‌ها کمک مالی بکند و یا امکانات ارائه بدهد. اگر چنین شرایطی ایجاد شود کسانی هستند که زن خانه‌دارند و کاری برای انجام دادن ندارد بنابراین ممکن است سیاست تشویقی دولت بر روی انگیزه فرزندآوری آن‌ها تاثیر بگذارد.

منبع : قانون

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha