شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۹
کد خبر: 55516

در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده می‌شود یكی از اشكال شایع تبعیض بین فرزندان خانواده مقایسه توانایی‌ها و ویژگی‌های آنهاست كه اثرات مخربی را به همراه دارد. روانشناسان معتقدند ریشه برخی مشكلات بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه كودكان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است كه منجر به بروز سرخوردگی می‌شود.

تبعیض والدین بین فرزندان، رفتاری خطرناك
سلامت نیوز :  پسر پسره، تاج‌ سره، قند عسل، یكی یه دونه، شاخه نبات، چراغ خونه... . همه اینها اصطلاحاتی هستند كه پدر و مادر‌ها برای تعریف و تمجید از فرزند پسرشان به كار می‌برند و این تعریف و تمجید را تا جایی ادامه می‌دهند كه برخی خانواده‌ها فرزند یا فرزندان دخترشان را به كلی فراموش می‌كنند و هیچ‌وقت آنها را مورد تعریف و تمجید قرار نمی‌دهند. پژوهش‌های سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد وزن تبعیض در بسیاری از خانواده‌ها به ویژه در كشورهای در حال توسعه به نفع پسران است و میزان سوءتغذیه و ابتلا به انواع بیماری‌ها در دختران در این كشورها بیش از پسران است. والدین معمولا اجازه جست ‌و خیز، شیطنت و حق پرخاشگری بیشتری به پسران می‌دهند و این نوع تربیت در انزوای اجتماعی دختران در سنین بالاتر بسیار موثر است.

ركسانا 20ساله یكی از افرادی است كه به دلیل تبعیض‌های والدینش به روانشناس مراجعه كرده تا این موضوع را با روانشناس در میان بگذارد. او می‌گوید: « بعد از سه دختر متولد شده‌ام و والدینم به ‌شدت عاشق پسر هستند، اما به خاطر همین علاقه و به دلیل اینكه بتوانم در دل پدرم خود را جا كنم، رفتارهایم كم‌كم پسرانه شده است.» وی ادامه می‌دهد: «از كودكی دوست داشتم تفنگ داشته باشم. توپ‌بازی كنم، اما پدرم می‌گفت تو دختری و نباید این كارها را انجام دهی. من آرزو داشتم فوتبالیست باشم، چون پسرعموهایم كه همسن و سال من هستند فوتبال بازی می‌كنند. همین حالا هم وقتی با آنان فوتبال بازی می‌كنم، آنان مرا تشویق می‌كنند تا عضو تیم‌های فوتبال بانوان شوم، اما پدرم با لحن تحقیرآمیزی می‌گوید، دختر و فوتبال؟ كه چی بشه. آخرسر شوهرت نمی‌‌ذاره فوتبال بازی كنی. خیاطی، گلدوزی و آشپزی یاد بگیر تا پس‌فردا شرمنده پسر مردم نشویم.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ دكتر علیرضا قاسم‌زاده، روانشناس معتقد است: «در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده می‌شود. در این‌گونه از جوامع، مرد به عنوان «نان‌آور خانواده» محسوب شده كه به دنبال این تفكر وقتی خانواده‌یی صاحب فرزند پسر می‌شود برایشان بسیار خوشایندتر است از اینكه دارای فرزند دختر شوند. در جامعه دارای فرهنگ مردسالارانه، مرد از آزادی عمل بیشتری در برقراری ارتباطات، انتخاب همسر، فعالیت‌های خارج از خانه و... برخوردار است، این عوامل بر روند رشد شخصیتی دختران و پسران تاثیر بسزایی می‌گذارد. برای مثال در این فرهنگ پسر حق دارد تا پاسی از شب بیرون از منزل و در میان گروه دوستان حضور داشته باشد و همچنین به سرگرمی‌های مورد علاقه خود بپردازد اما دختر باید بسیاری از مسائل را رعایت كند. این اعطای آزادی عمل بیشتر به پسران در خانواده به مرور دختران را به نگرش نارضایتی از جنسیت خود وامی‌دارد و ایجاد عقده‌های روانی خاص خود را مهیا می‌سازد.

 چنانچه فردی در مدت رشد شخصیتی و فكری خود از نوع جنسیتش ناراضی باشد، وظایف خاص مربوط به جنس خود را با نارضایتی انجام می‌دهد و فردی آسیب‌پذیر در جامعه خواهد بود.» همچنین دكتر قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس در این باره می‌گوید: «تضاد بین دختر و پسر سبب بروز صدمات جبران‌ناپذیر روحی، فكری، رفتاری، اخلاقی و فرهنگی می‌شود كه نشات‌گرفته از سنت‌های نادرست و غلطی بوده كه در میان خانواده‌ها و البته جامعه حاكم است. زمانی‌كه والدین به ‌ویژه مادر از این مساله سال‌ها در رنج بوده و مورد ظلم قرار گرفته است، ناآگاهانه رفتارهایی را نسبت به فرزندان پسر خود به‌عمل می‌آورد كه سبب می‌شود دختران مورد تحقیر قرار گیرند. این مشكلات و ایجاد تضاد بین فرزندان برحسب نوع جنسیت آنان ریشه در سنت و فرهنگ دارد.»

مقایسه فرزندان با هم، ممنوع

یكی از اشكال شایع تبعیض بین فرزندان خانواده مقایسه توانایی‌ها و ویژگی‌های آنهاست كه اثرات مخربی را به همراه دارد. روانشناسان معتقدند ریشه برخی مشكلات بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه كودكان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است كه منجر به بروز سرخوردگی می‌شود. یعنی شكل ظاهری و هوش و استعداد كودكان گاه با هم مقایسه می‌شود و معمولا تعدادی از فرزندان متهم به كم‌هوشی و بی‌استعدادی می‌شوند. كوهیار فردی است كه سابقه كیفری دارد؛ آن هم به ‌خاطر اعتیاد. او می‌گوید یك سال پیش پاك شده و هرویین را ترك كرده، اما هنوز خانواده‌اش به او اعتماد كامل ندارند و او را نپذیرفته‌اند، اما او ریشه این بی‌اعتمادی را عملكرد والدین خود می‌داند و می‌گوید: «پدرم علاقه خاصی به ورزش داشت و هر روز صبح ساعت پنج همه ما برادر و خواهرها را به صف می‌كرد تا ورزش كنیم، تابستان‌ها اسم ما را در كلاس‌های ورزشی می‌نوشت، آن هم در رشته‌یی كه خودش تشخیص می‌داد.

مثلا مرا در كلاس كشتی ثبت‌نام كرد و دو برادرم هم به كلاس‌های جودو و تكواندو رفتند. من آنقدر از كشتی متنفر بودم كه سر كلاس‌ها نمی‌رفتم و پدرم فقط شهریه پرداخت می‌كرد. وقتی یك روز سرزده به باشگاه آمد و به غیبت من پی برد و مربی‌ام گفت من فقط سه جلسه سر تمرین‌ها حاضر شده‌ام، آن شب كتك مفصلی خوردم و من هم فرار كردم و كنار دوستانی رفتم كه سیگاری بودند و مواد می‌كشیدند. اولش جنبه تفننی داشت اما... .» این جوان 26ساله می‌گوید: «پدرم استعداد دو برادرم را به رخم می‌كشید. آنها هیكل بهتر و بازوهای بزرگی داشتند، اما من از اینكه گوشم بشكند و مثل كشتی‌گیرها بشوم نفرت داشتم، اصلا اهل ورزش نبودم. دوست داشتم مكانیك شوم، اما پدرم مرا در تیم ملی می‌دید و قدرت بازوی برادرهایم را به سرم می‌كوبید.»

دكتر احمد ‌پژوه، روانشناس و دانشیار دانشگاه تهران در این باره می‌گوید: «هرگز توانایی‌ها و ناتوانی‌های كودكی را با كودك دیگر مقایسه نكنید زیرا مجموعه عواملی كه موجب شكل‌گیری رفتار یك كودك می‌شود با كودك دیگر متفاوت است.» وی به مادران و پدران توصیه می‌كند: «حتی كودك را با خواهر، برادر، پسرخاله، دخترعمه و دوستانش هم مقایسه نكنید چون هر كودك غرور خاصی دارد كه وقتی شما او را با دیگری مقایسه می‌كنید، در واقع غرور او را می‌شكنید و سایر توانایی‌های او را نادیده می‌گیرید. همچنین حتی اگر تبعیض را بهانه‌یی بدانیم كه افراد سوءرفتارها و سوءتدبیرهایشان را به گردن آن بیندازند و این بهانه را غیرموجه بدانیم باز هم نمی‌توان به امر تبعیض بین فرزندان و مقایسه آنها مهر تایید زد، چراكه نابرابری و مقایسه استعدادها و رفتار تحقیرآمیز نسبت به فرزندان خواه‌ناخواه تبعاتی منفی در پی خواهد داشت؛ تبعاتی كه گاه دیده نمی‌شوند.»

بروز ناهنجاری‌های اخلاقی در پی تبعیض‌های غیرمنطقی والدین

گاهی والدین به دلایل منطقی یا غیرمنطقی بین فرزندان‌شان تبعیض قائل می‌شوند. اعمال تبعیض بین فرزندان موجب كاهش اعتماد به نفس، منزوی شدن و كینه‌ورزی در آنها می‌شود. بسیاری از ناهنجاری‌های دوران كودكی، نوجوانی و به ویژه جوانی، ریشه در تبعیض والدین نسبت به فرزندان‌شان دارد؛ به این صورت كه هرچه تبعیض‌ها شدیدتر شود، ضربات و صدمات روحی منتقل‌شده به فرزند مهلك‌تر و جبران‌ناپذیرتر می‌شود و به جهت ظهور كینه و حسد در یك فرزند نسبت به فرزند دیگر، زمینه برای بروز خصوصیات نامطلوب اخلاقی و رفتاری او و حتی تنفر از خواهر یا برادر او را فراهم می‌كند و چه‌بسا ناهنجاری‌های رفتاری و اخلاقی كه طی آن، نه‌تنها خود فرد بلكه خانواده و اجتماع هم آسیب می‌بیند. خانواده‌یی، نوجوان 13 ساله‌شان را به یكی از دفاتر مشاوره روانشناسی می‌برند تا مشكل رفتاری فرزندشان را با روانشناس در میان بگذارند. پدر خانواده ابتدا خجالت می‌كشید علت آوردن فرزندش را به مشاور بگوید.

 اما پس از مدتی پدر لب به سخن گشود و گفت: «شرمنده‌ام! پسرم دست به دزدی می‌زند؛ از مغازه‌ها چیزی نمی‌دزد ولی هر گاه به خانه یكی از فامیل یا دوستان می‌رویم یا آنها به خانه ما می‌آیند، اگر مرد باشند جیب‌شان، و اگر زن باشند كیف‌شان توسط فرزندم خالی می‌شود.» مشاور كه از موضوع مطلع شد از خانواده نوجوان خواست بروند تا با نوجوان به تنهایی صحبت كند. مشاور پس از مدتی صحبت با نوجوان متوجه شد كه این خانواده دارای چهار فرزند پسر و یك فرزند دختر هستند، سپس پیش خودش حدس زد دختر كه فرزند كوچك خانواده است قلب پدر و مادر را تصاحب كرده و موجب تبعیض والدین بین فرزندان شده است. نوجوان علت دزدی‌اش را به مشاور این‌گونه توضیح می‌دهد: «آنقدر از كارهای خواهر كوچكم عصبانی هستم كه گاهی فكر می‌كنم بهتر است او را خفه كنم. هر وقت با اتومبیل به جایی می‌رویم، خواهرم زود می‌رود جلوی ماشین می‌نشیند و تمام صندلی را اشغال می‌كند و گاهی حتی به مادرم اجازه نمی‌دهد كه روی صندلی جلو بنشیند. بنابراین من از پدر و مادرم بدم می‌آید، برای اینكه او را به همه ما ترجیح می‌دهند. برادرهای بزرگم توانسته‌اند از حق خود دفاع كنند، ولی من نتوانسته‌ام كاری بكنم. به همین دلیل برای اینكه از آنها انتقام بگیرم و آبرویشان را پیش همه ببرم، دست به سرقت می‌زنم.»

جعفر بای پژوهشگر مسائل اجتماعی درباره علل و آثار تبعیض‌های والدین می‌گوید: «تبعیض به دلایل متعدد مثل خصوصیات مطلوب اخلاقی یك فرزند، چهره بهتر، قوی‌تر بودن به لحاظ تحصیلی، هوش بالاتر و هر دلیل قابل قبول یا غیرقابل‌قبول دیگر ممكن است اتفاق بیفتد. در برخی موارد تبعیض آگاهانه و در برخی موارد هم ناآگاهانه است، یعنی گاهی والدین به واقع مطلع نیستند كه یك سخن یا رفتار كوچك‌شان زمینه را برای بروز ناهنجاری فراهم می‌كند. همچنین ابراز محبت به یك فرزند در مقابل فرزند دیگر موجب می‌شود اعتماد به نفس فرزند دیگر به‌شدت كاهش یافته، موجب انزواطلبی وی و حتی كینه‌ورزی‌های شدید در او می‌شود و موجب می‌شود فرزندی كه مورد بی‌محبتی و بی‌توجهی از طرف والدین قرار گرفته در برخی موارد نتواند استعدادهای خود را به ظهور و بروز برساند.»

 حسین هوشمند، جامعه‌شناس، درباره آثار تبعیض در خانواده می‌گوید: «ایجاد فاصله بین فرزندان و والدین یكی از تبعات منفی تبعیض بین فرزندان است، چراكه تبعیض بین فرزندان از طرف والدین باعث می‌شود فرزند احساس كند پدر و مادرش او را دوست ندارند و از اینكه فرزندی همانند او دارند ناراحت و شرمگین هستند، همچنین خود را باعث ناراحتی و عقب‌ماندگی آنان بداند. از این لحاظ سعی می‌كند زیاد همراه والدین خود نباشد تا كمتر دیده شود و مورد سرزنش قرار نگیرد و هر روز فاصله او با والدینش بیشتر می‌شود. به خاطر اینكه والدین محبت خود را نثار وی نكرده‌اند و در او این حس را ایجاد كرده‌اند كه مانند خواهر و برادر قادر به انجام كارها نیست. بنابراین فرزند برای یافتن پناهگاهی برای محبت و دوستی جایی غیر از خانواده و والدین را جست‌وجو می‌كند و اینجاست كه با دوستان ناباب و افراد استفاده‏جو آشنا شده و محبت گمشده‏اش را در آنان پیدا می‌كند و برای حفظ این دوستی و محبت دست به انجام هر كاری می‏زند چراكه این گروه از دوستان، او را درك و به او محبت كرده و او را قبول دارند. پس برای فرد بسیار ارزشمند می‌شوند. والدین باید آگاه باشند كه ایجاد فاصله آنان و فرزندان‌شان با وجود اینكه زیر یك سقف و در یك خانه هستند، چه اثرات منفی‌ای برای فرزندان آنان دارد. پس نباید اجازه هیچ‏گونه فاصله‏یی را بدهند، دوستان خوبی برای فرزندان‏شان باشند.»

آثار منفی تبعیض والدین بین فرزندان نشان می‌دهد از این پدیده به راحتی نمی‌توان عبور كرد چراكه آثار آن ابتدا در محیط خانواده از طریق رفتارهای نامتعارف و ناهنجاری‌های اخلاقی فرزندان خودنمایی می‌كند و سپس به فضای جامعه كشیده می‌شود. در نهایت افرادی كه مورد تبعیض واقع می‌شوند در پی انتقام از جامعه برمی‌آیند و این امر زمینه‌یی می‌شود تا فرد دست به اعمال مجرمانه بزند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha