اصلاح و تغییر الگوی غذایی کودک یکی از آرزوهای والدین است. والدین که برای تامین نیازهای تغذیه ای کودک تلاش زیادی می کنند، اغلب در این مسیر با چالش ها و مشکلات زیادی روبه رو می شوند و در مواردی به اشتباه کودک را به خوردن مواد غذایی سالم مجبور می کنند.

غذای سالم، زمان و مکان مناسب؛ سه اصل اساسی درتغذیه کودکان
سلامت نیوز : اصلاح و تغییر الگوی غذایی کودک یکی از آرزوهای والدین است. والدین که برای تامین نیازهای تغذیه ای کودک تلاش زیادی می کنند، اغلب در این مسیر با چالش ها و مشکلات زیادی روبه رو می شوند و در مواردی به اشتباه کودک را به خوردن مواد غذایی سالم مجبور می کنند. در این مطلب به بررسی برخی چالش ها در این زمینه و تصورات اشتباه والدین از تغذیه و ۳ اصل اساسی که آگاهی از آن ضروری است، پرداخته ایم.زمانی که درباره تغذیه کودکان صحبت می کنیم باید به یک سری موضوعات دیگر نیز توجه کنیم. طرح مبحث تغذیه کودکان بدون توجه به مسائل روحی و روانی کودک، رشد عاطفی، رشد جسمی و الگوسازی غذایی بدون شک ناقص است و والدین باید بدانند که اگر در تغذیه کودک خود دچار مشکلات عدیده شده اند، علت آن را باید در مواردی غیر از رژیم غذایی هم جست وجو کنند. در بسیاری از موارد کودک الگوی غذایی مناسبی در اختیار ندارد و به همین دلیل دچار مشکلات متعددی مانند کم خوری یا پرخوری می شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ گاهی والدین تمام تمرکز خود را روی افزایش توان ذهنی کودک می گذارند و از مسائل تغذیه ای غافل می شوند و گاهی برعکس به مسائل تغذیه و رشد جسمی کودک بیشتر توجه می کنند. بنابراین لازم است متذکر شویم که حفظ تعادل در زمینه رشد هماهنگ جسمی و ذهنی کودک جزو اولویت های اساسی است.دکتر کورش جعفریان متخصص تغذیه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان این مقدمه به خراسان می گوید: در اولین گام لازم است والدین شرایط فیزیولوژی بدن کودک را در امر تغذیه در نظر بگیرند. کودکان از نظر جسمی و روانی با یکدیگر تفاوت های چشمگیری دارند و توانمندی هایی که در یک کودک وجود دارد، ممکن است در کودک دیگری وجود نداشته باشد. توجه به این نکته برای والدین بسیار ضروری است تا در گام اول از مقایسه کودکان با هم پرهیز کنند. ممکن است دو کودک ۲ساله، تفاوت وزن زیادی با هم داشته باشند و والدین به علت همین تفاوت در وزن، یکی را سالم و دیگری را ناسالم تصور می کنند. در صورتی که وزن به تنهایی نشان دهنده سلامت کودک نیست و توجه به تفاوت های فیزیولوژیکی کودکان در این امر بسیار مهم است.در واقع توجه به منحنی رشد و قرار دادن وزن کودک در آن بهترین راه برای ارزیابی رشد جسمی کودک از طریق وزن است. حتی در همین منحنی رشد نیز کمی بالاتر یا پایین تر بودن نشان دهنده عارضه خاصی نیست و لازم است میزان رشد کودک با توجه به ویژگی های روحی و جسمی اش بررسی شود.وی تصریح می کند: در دوره شتاب رشد که بین ۲ تا ۷ سالگی طی می شود، کودکان از نظر رشدی تفاوت های چشمگیری با هم دارند. به این معنا که یک کودک ممکن است در ۲ سالگی به شتاب در رشد برسد و کودک همسال دیگری در ۷ سالگی.

کودکی که در ۲ سالگی به این رشد می رسد، ممکن است از نظر قدی و وزنی از همسالان خود بزرگ تر باشد اما نباید در این شرایط کودک دیگری را با وی مقایسه کرد. تفاوت شتاب رشد در کودکان در بیشتر موارد باعث می شود، والدین درباره رشد کودکان به خطا بیفتند و حساسیت و نگرانی خود را از این مقایسه ها به کودک منتقل کنند. این تصور نادرست یک نتیجه خواهد داشت و آن به هم خوردن الگوی طبیعی غذایی کودک است. والدین به جای احترام به نظر کودک و میل او به غذا، در بیشتر موارد او را وادار به غذاخوردن می کنند، پاداش های بیجا برای غذا خوردن وی در نظر می گیرند و نگرانی های خود را به کودک منتقل می کنند. بنابراین ضروری است والدین نسبت به این تفاوت ها آگاه باشند و به هنگام تهیه الگوی تغذیه ای، به این تفاوت ها توجه کنند.عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به این که در ابتدا بهتر است توجه والدین را به ۳ اصل اساسی در این زمینه جلب کنیم، تصریح می کند: اولین اصل اساسی در رژیم غذایی کودک، تهیه غذای سالم است. یعنی والدین وظیفه دارند غذای سالم برای کودک تهیه کنند و در اختیار وی قرار دهند.

 به عنوان مثال والدین ممکن است پفک و میوه در اختیار کودک قرار دهند و او ممکن است پفک را انتخاب کند. اما اگر ۳ میوه مختلف در اختیار او قرار دهند، ممکن است یکی از میوه ها را انتخاب کند و میوه را بخورد. بنابراین تهیه غذای متنوع سالم اصل اول است. در گام بعدی زمان مناسب برای خوردن مواد غذایی است. به عبارتی اگر مواد غذایی سالم را در زمان نامناسب به کودک بدهیم، ممکن است میل به خوردن آن نداشته باشد. اگر کودک به اندازه کافی گرسنه نباشد، بهترین انتخاب ها ثمری ندارد و اجبار کردن کودک به خوردن در چنین شرایطی کاملا اشتباه است. از آن جا که کودکان معده کوچکی دارند، زود گرسنه و زود هم سیر می شوند. بنابراین نباید آن ها را تا وعده غذایی بزرگسالان منتظر گذاشت؛ بهترین کار این است که وعده های غذایی بیشتری برای آن ها در نظر گرفت و در هر وعده کودک را آزاد گذاشت تا هر قدر دوست دارد یا میل دارد، غذا بخورد. او به محض سیر شدن دست از خوردن می کشد اما ممکن است چند ساعت بعد دوباره گرسنه شود. دکترجعفریان درباره سومین اصلی که والدین باید در تغذیه کودک به آن توجه کنند نیز می گوید: فضای مناسب برای غذا خوردن هم اصل بسیار اساسی است.

غذای مناسب باید در شرایط و فضای مناسبی در اختیار کودک قرار بگیرد، در محیطی که تنش و جر و بحث وجود دارد، در میهمانی که سر و صدا زیاد است و یا در خودرو، کودک نمی تواند غذایش را به خوبی میل کند. فضای آرام و بدون استرس و تا حد ممکن با حضور اعضای خانواده در بهبود تغذیه کودک بسیار موثر است. اگر والدین این اصول را رعایت می کنند باید به آن چه کودک می خورد احترام بگذارند و روی کم خوردن یا زیاد خوردن او سخت گیری نکنند. کودک ممکن است متناسب با اشتهایی که دارد کمتر یا بیشتر بخورد و لازم نیست والدین درباره حجم غذای کودک دائم به او تذکر دهند. سخت گیری بیش از حد والدین در چنین مواردی ممکن است به بدغذایی یا کم اشتهایی کودک منجر شود. مواردی که بیان شد درباره کودکان سالمی است که با رعایت این نکات می توانند تغذیه خوبی داشته باشند اما دسته ای از کودکان ممکن است دچار سوءجذب، اختلالات گوارشی، کم خونی و دیگر بیماری ها باشند. در چنین مواردی لازم است کودک تحت نظر متخصص قرار بگیرد و مشکلات جسمانی اش ارزیابی و مداخلات تغذیه ای انجام شود.

نکته این جاست که تصور عموم والدین این است که کودک باید به خوبی غذا بخورد زیرا در دوران رشد قرار دارد و خودشان کمترین اهمیتی به رژیم غذایی شان نمی دهند، در صورتی که کودک از والدین الگو می گیرد و می بیند که آن ها چه نوع غذاهایی می خورند، بنابراین اگر والدین می خواهند رژیم غذایی کودک خود را اصلاح کنند، باید از رژیم غذایی خودشان شروع کنند. از طرفی، تغییر و اصلاح رژیم غذایی قطعاً دشوار و لازم است والدین این سختی را به جان بخرند تا رژیم غذایی کودک بهبود پیدا کند. وقتی پفک، شکلات و شیرینی و نوشابه به وفور در منزل وجود دارد، نمی توان توقع داشت کودک این مواد را نخورد. بهترین راهکار در این موارد، این است که حجم این مواد غذایی را در طول زمان کم کنیم. به عنوان مثال اگر عادت داریم هفته ای ۴بار نوشابه بخوریم آن را به ۳بار و تا یک ماه بعد به یک نوشابه برسانیم. تغییر عادت های غذایی باید طی یک دوره ۶ماهه انجام شود تا بازگشت نداشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha