سلامت نیوز : رئیس مركز مطالعات و پژوهش های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه می گوید: آمار سالمندان ایران در سال 1405 به 10 میلیون نفر می رسد و میانه سنی ایران در حال حاضر 27 سال است .

محمدجواد محمودی، با بیان اینكه در صورتی كه مطالعات جمعیت شناسان و اقتصاد دانان نشان دهد كه جمعیت از حالت تعادلی خارج شده است باید سیاست های لازم در زمینه تعادل بخشی جمعیت تدوین و اعمال شود،می افزاید: در بند ج قانون برنامه اول توسعه هدفمان این بوده است كه سیاست های تعدیل موالید از4 / 6 فرزند به چهار فرزند در سال 1390 برسد؛ موضوع دیگر نیز كاهش نرخ طبیعی جمعیت از 2.3 درصد به 3.2 درصد بود .سال 67، 2.6 فرزند داشتیم این تعداد در سال 1371 به 4 فرزند رسید. یعنی به هدف برنامه كه باید در سال 1390 می رسیدیم، سه سال بعد رسیدیم. هیچ نهادی این را رصد نكرد. یعنی نهاد تخصصی متولی رصدكننده نداشته ایم. در سال 1379 این آمار به 1.2 فرزند رسید. این 1.2 فرزند حداقل فرزندی است كه یك جامعه باید برای جایگزین كردن جمعیت خود داشته باشد تا تعادل در آن برقرار شود. این یعنی 2 فرزند جانشین پدر و مادر شود و یك دهم نیز برای مرگ و میر است .

به گزارش سلامت نیوز به نقل از کیهان ؛ محمودی با اشاره به چالش بحران باروری پایین كه به احتمال بسیار زیاد برای كشور ما اتفاق می افتد، به فارس می گوید: تك فرزندی و بی فرزندی و بعد سالمندی جمعیت از چالش های مهم جمعیتی كشور است .به گفته وی ما در سال 1385، پنج میلیون نفر جمعیت سالمند داشته ایم، این آمار در سال 1405 به 10 میلیون نفر می رسد. میانه سنی ایران در حال حاضر 27 سال است. یعنی نصف جمعیت ما بالای 27 سال سن دارند. در حالی كه این میانه سنی در سال 1430 به 47 سال افزایش خواهد یافت كه از كشورهای توسعه یافته نیز بیشتر خواهد شد .چالش مهم دیگر كه برای اقتصاد مهم است، كاهش تعداد افراد در سن كار است. طبق برآوردی كه صورت پذیرفته است از سال 1390 به بعد درصد افراد در سن كار كاهش می یابد و از سال 1394 قدر مطلق تعداد افراد نیز كم می شود. همه هنر ما این است كه تعداد افراد در سن كار را تثبیت كنیم. هر چه نیروی انسانی ما در سن كار بیشتر باشد، سرمایه انسانی و جمعیت بالقوه فعال بیشتر خواهد بود .

وی می افزاید: باید تعادل اندام واره جمعیتی را حفظ كرد، باید تعداد فرزند كه در حال حاضر به 6.1 رسیده است را به 1.2 فرزند برسانیم، یعنی حداقلی كه نیاز هست تا آن اندام واره جمعیت حفظ شود. هر چند این نرخ هم ایده آل نیست .محمودی با اشاره به وجود پارامترهایی برای كاهش باروری در كشور، خاطرنشان می كند: دخالت دولت، افزایش سن ازدواج، بالا رفتن میزان تحصیلات زنان، افزایش میزان شهرنشینی، اشتغال زنان، افزایش جمعیت تحصیل كرده، تغییر در كاركرد خانواده، توسعه اقتصادی و كاهش فاصله طبقاتی و فردگرایی از عوامل كاهش باروری در كشور است .به گفته وی فاصله طبقاتی در ایران كم شده است، كاهش فاصله طبقاتی منجر به امیدواری مردم به آینده و كاهش تعداد فرزند می شود. فرزند زمانی به عنوان عصای دست پدر و مادر در زمان پیری و نوعی تامین اجتماعی برای پدر و مادر بود. فرزند نوعی كالای سرمایه ای بود و والدین روی آن حساب می كردند .

محمودی تاكید می كند: اگر بخواهیم باروری را در كشور افزایش دهیم، نمی توانیم بگوییم فاصله طبقاتی را باید افزایش داد، وقتی می گویید یك بچه باید دو بچه شود، مردم به این راحتی قبول نمی كنند. و این یكی از دلایل مهم بحث رشد و توسعه اقتصادی است .ما اعتقاد داریم در ایران توسعه اقتصادی اتفاق افتاده است، دلیل این ادعا نیز شاخص های توسعه انسانی است كه توسط سازمان ملل منتشر و به عنوان معیاری برای سنجش رشد و توسعه اقتصادی كشورها از آن استفاده می شود.شاخص توسعه انسانی هم عددی بین صفر تا یك بوده است كه سال به سال افزایش پیدا كرده است. تا سال 1376 این شاخص را در بین كشورهای در حال توسعه محاسبه می كردند. از سال 1377 این شاخص را در بین همه كشورها اندازه گیری می كنند. از این سال جایگاه ما در رتبه 95، 97، 90، 98 بوده است و بدترین رتبه ما 106 بوده است. همین طور رتبه های101، 99، 96، 94، 84 را نیز داشته ایم و سال 1388 هم 88 شده ایم. سال 1390 هم كه اعلام كردند، باز هم رتبه ما 88 بود .

به گفته محمودی اجزای شاخص توسعه انسانی آموزش، درصد باسوادی و درصد ثبت نام شدگان در دوره های مختلف آموزشی است و تلفیق این دو می شود شاخص آموزش، امید زندگی و میزان درآمد سرانه تبدیل شده به قدرت خرید برابری دلار. اگر این شاخص را قبول كنیم؛ نشان می دهد كه كشور ایران نسبت به قبل توسعه یافته تر شده است. پس یكی از دلایل كاهش باروری در ایران، می تواند افزایش رشد توسعه اقتصادی كشور طی سه دهه گذشته باشد .