سلامت نیوز : در مراکز روزانه نگهداری از سالمندان، در فضایی مانند خانه و به دور از
شرایط کلینیکهای درمانی، سالمندان گرد هم میآیند و هم زمان با تقویت
روابط اجتماعی با عضویت در گروههای مختلف، مشکلات جسمی و روحی خود را حل
کنند. این روزها فقط آرزوی مرگ میکند. از بیماری و خانه به دوشی به تنگ
آمده است. فرزندانش که همه زندگی اش را به پای شان ریخته، امکان مراقبت از
او را ندارند. عروسها نگهداری از مادرشوهر را وظیفه خود نمیدانند و
دامادش هم معتقد است، وقتی پسرها هستند او هیچ مسئولیتی در قبال نگهداری از
مادرزن ندارد. او مانده با دلی پر درد و کولهباری از غم بر شانههای خسته
اش. این داستان تلخ زندگی بسیاری از سالمندان در جامعه امروز ایران است.
از تعارفها که بگذریم، این روزها به دلایل گوناگونی منزلت سالمندان در
برخی خانوادهها نادیده گرفته میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ زندگی آپارتمان نشینی، اشتغال بیشتر اعضای خانواده، شرایط اقتصادی و نبود دانش کافی برای نگهداری از سالمندان در خانواده موجب شده است تا بسیاری از آنان روزگار دشواری را بگذرانند و حتی گاه دچار "سالمند آزاری" شوند. آیا بیماری، ناتوانی و انتظار مرگ را کشیدن جزو جدانشدنی دوران سالمندی است؟ چگونه میتوان دوران سالمندی سالمی داشت؟ وظیفه خانوادهها و جامعه در قبال سالمندان چیست؟ در جامعه ای که تا چند سال آینده با پدیده انفجار سالمندی روبهرو خواهد شد، چه آمادگیهایی لازم است؟ اینها موضوعهایی است که در گفت و گو با دکتر مرضیه شیرازی خواه، عضو مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و مدیر مرکز جامع توانبخشی سالمندان یاس، درباره آنها به گفت و گو نشستیم.
با وجود این که آمارهای رسمی از افزایش امید به زندگی در ایران خبر میدهد، چرا در جامعه ایران افراد زودتر از حد انتظار دچار احساس پیری میشوند؟
به دلیل الگوی خاص زندگی در ایران افراد خیلی زود، بیشتر از 60 سالگی و حتی پیش از آن به استقبال سالمندی میروند و به دنبال آن دچار بیماریهای مختلف میشوند. این موضوع به دلایل مختلفی بازمیگردد؛ نخست به دلیل نگاه منفی که نسبت به سالمندی وجود دارد. این نگرش منفی در همه جوامع کم و بیش وجود دارد، اما در دهههای اخیر تلاشهای جدی در بسیاری جوامع شده است تا این نگرش اصلاح شود، طوری که این روزها واژه senior به معنای مهتر، جایگزین واژه elderly به معنای پیر شده است. برای اصلاح این نگرش ابتدا باید فرهنگ سازی صورت گیرد تا الگوهای درست شکل گیرد و جایگزین فرهنگ گذشته شود. شکل گیری رفتارها و نگرشهای درست در فرد باید از دوران کودکی آغاز شود و در مراحل بعد تکرار شود. توجه به سلامت روانی، ورزش و تحرک و تغذیه سالم از ابعاد مهم این آموزه هاست که منجر به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی فرد در دورههای گوناگون زندگی میشود. این تعریف مبتنی بر الگوی سازمان بهداشت جهانی است که سلامت فرد را در دورهای گوناگون زندگی تامین میکند. براساس این آموزهها فرد میتواند کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و درنهایت سالمندی سالمی داشته باشد. طی سالهای گذشته در کشورهای توسعه یافته از این حد هم فراتر رفته اند و موضوع سالمندی فعال بهطور جدی در حال پیگیری است و حتی به یک پله بالاتر یعنی سالمندی موفق هم اندیشیده میشود.
سالمندی از چه سنی آغاز میشود و آیا تعریف آن در جوامع مختلف متفاوت است؟
در کشورهای مختلف با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، آغاز دوره سالمندی متفاوت است و گاه حتی به 70 سال هم میرسد، اما در ایران بر اساس تعریفهای موجود سالمندی از60 سال آغاز میشود. سن 60 تا 70 سالگی دوره سالمندی جوان، 70 تا 80 سال دوره سالمندی و 80 سال به بالا سالمندی پیر نامیده میشود.
آیا آسیبپذیربودن از ویژگیهای جداناپذیر دوره سالمندی است؟
تعریف و ویژگیهای سالمندی در کشورهای مختلف، متفاوت است، اما آن چه در طول سالها فعالیت در این حوزه دریافته ام این است که بسیاری از مشکلات دوران سالمندی در ایران از نگاه فرد و جامعه ناشی میشود. این نگاه دارای یک فصل مشترک است و آن این که نه خود سالمندان و نه دیگران این افراد را در اولویت نمیبینند. همین موضوع به نگرش سیاستگذاران نیز تسری پیدا کرده است. در سالهای گذشته به دلیل افزایش جمعیت جوان کشور، بیشتر نگاهها اعم از خانواده، جامعه و مسئولان متمرکز بر مسائل آنان است، به همین دلیل در شرایطی که سالمندان خود را در اولویت نمیبینند و از سوی دیگران به حاشیه رانده میشوند، آسیب پذیرتر میشوند. دومین دلیلی که موجب آسیب پذیری بیشتر سالمندان شده، این است که متاسفانه نگرش کلی جامعه به سالمندان همراه با معلولیت و ناتوانی است. این نگاه موجب میشود به بسیاری از مسائل سالمندان پرداخته نشود و بسیاری مشکلات آن به ارتباط دادن آنها به سن نادیده گرفته شود.
راهحل مقابله با این نگرش چیست؟
ارائه خدمات به سالمندان در ایران متنوع نیست. سالمندان جامعه ما در سه حالت زندگی میکنند؛ یا هنوز دچار بیماریهای متعدد نشده اند و در منزل هستند یا به دلیل بیماری در بیمارستان به سر میبرند یا در آسایشگاه روزگار میگذرانند، اما در کشورهای توسعه یافته که با افزایش جمعیت سالمند روبهرو بودهاند، مراکز حدواسطی ایجاد شده است، برای این که سالمندان سالم که در خانه هنوز و بهطور نسبی از عهده انجام امور خود برمیآیند، بتواند از مراکز توانبخشی روزانه استفاده کنند.
درباره مراکز توانبخشی روزانه سالمندان توضیح میدهید؟
طراحی این مراکز و امکانات موجود در آن به گونهای است که در فضایی مانند خانه و به دور از شرایط کلینیکهای درمانی، سالمندان گرد هم میآیند و هم زمان با تقویت روابط اجتماعی با عضویت در گروههای مختلف، مشکلات جسمی و روحی خود را حل کنند. روزانه طی ساعتهای مشخصی و متناسب با تمایل خود در کلاسهای مختلف حضور پیدا میکنند و حتی آموزش میبینند.
چه خدماتی باید در مراکز توانبخشی روزانه سالمندان ارائه شود؟
انجام ورزشهای گروهی متناسب با سن و وضع سالمندان، گروههای اوقات فراغت، هنردرمانی، موسیقی درمانی که در قالب مشاورههای گروهی انجام میشود به ارتقای سطح سلامت روحی و اجتماعی سالمندان کمک میکند.
آیا در مراکز توانبخشی روزانه سالمندان، خدمات درمانی نیز میتواند ارائه شود؟
برنامههای توانبخشی، فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی و در مجموع خدمات بهداشتی و درمانی که سالمندان به طور عموم به آن نیاز دارند نیز در مراکز روزانه سالمندان باید ارائه شود تا همان طور که گفتم در فضایی مانند خانه، مسائل روانی و جسمی سالمندان تحت نظر قرار گیرد، البته نباید فراموش کرد که حتی خدمات درمانی نیز باید با نگاه سلامت به سالمندان ارائه شود نه به عنوان بیمار. تجربه ثابت کرده است که با این رویکرد و شرکت سالمندان در مراکز روزانه، میتوانیم شاهد ارتقای سطح سلامت آنان باشیم.
اگر این مراکز را در اصطلاح نوعی مدرسه غیرانتفاعی بدانیم، آیا فکر میکنید سالمندان با توجه به وضع معیشتی خود از پس هزینههای آن برمیآیند؟
نکته مهم این است که سالمندان جزو اقشار ضعیف اقتصادی در جامعه هستند و توانایی پرداخت خدمات بخش خصوصی برایشان دشوار است. به همین دلیل با وجود نیاز مبرم جامعه به این مراکز، بخش خصوصی به طور کاملا مستقل و بدون برخورداری از حمایتهای دولتی، نمیتواند وارد عمل شود. به همین دلیل مسئولان به ویژه در بخشهای حمایتی باید بیشتر حمایتهای خود را در حوزه سالمندان بر راهاندازی و توسعه این مراکز متمرکز کند.
مهمترین دلیل توسعه نیافتن مراکز روزانه نگهداری سالمندان در ایران چیست؟
حتی در کشورهای توسعه یافته هم تعداد مراکز روزانه سالمندان از مراکز نگهداری کم تر است و تمام مراکز روزانه تحت حمایت دولت هستند. این باور وجود دارد که یک سالمند با توجه به این که سالهای زیادی از عمر خود را در کشورش بوده است به عنوان شهروند حق دارد تا از یارانههای دولتی برخوردار شود. اما این به آن معنا نیست که دولت خود بهطور مستقیم وارد عمل میشود. در واقع تاکید روی حمایت دولت از راهاندازی و توسعه این مراکز با اصل کوچک سازی دولت منافاتی ندارد. بهترین حالت این است که دولت پوشش حمایتی خود را بر سالمندان افزایش دهد تا نخست همگی آنان تحت پوشش بیمه قرار گیرند و در مرحله بعد سازمانهای حمایتی وارد عمل شوند و از بخش خصوصی حمایت کنند و یارانههایی که قرار است بهسالمندان تعلق گیرد، در اختیار این بخش گذاشته شود تا خدمات مناسبی به سالمندان ارائه شود تا جامعه به جای مواجهه با انبوهی از سالمندان بیمار و ناتوان با سالمندان سالم روبهرو شود.
آیا برای توسعه مراکز روزانه سالمندان نمیتوان از یاری مراکز نگهداری کمک گرفت؟
با وجود اینکه آسایشگاهها خدمات با ارزشی را به سالمندان ارائه میدهند، اما ایجاد مراکز روزانه در مراکز نگهداری درست نیست، زیرا سالمندانی که شرایط بهتری دارند با دیدن سالمندان آسیب پذیرتر روحیه خود را از دست میدهند.
به نظر میرسد برای توسعه مراکز روزانه نگهداری سالمندان با یک مشکل بزرگ دیگر یعنی کمبود نیروهای متخصص مواجه هستیم؟ برای حل این مشکل چه باید کرد؟
یکی از مشکلات راه اندازی مراکز ویژه سالمندان، نبود درمانگران و نیروهای متخصص است. ممکن است متخصصان و کارشناسان بسیاری با سطوح علمی بالا در جامعه باشند، اما دورههای ویژه سالمندان را پشت سر نگذاشته باشند. این کمبود نیرو در بخش پزشکی، روان درمانی، ورزش و بخشهای آموزشی گوناگون بهطور آشکار دیده میشود. بنابراین با توجه به این که در سالهای آینده جامعه ایران با پدیده انفجار سالمندی روبهرو خواهد شد، لازم است آموزش نیروهای متخصص و کارشناس از حالا آغاز شود تا نتایج آن درهمان سالها به بار بنشیند. نه این که به آن مرحله برسیم و نیروی متخصص نداشته باشیم، در آن صورت شرایط دشواری برای جامعه و سالمندان به وجود خواهد آمد.
نظر شما