سلامت نیوز : این روزها پای زن دوم به برخی از سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی بازشده است. مثلث عشقی، موضوع نخ نمای تولیدات تصویری نیز دائما زنگ خطر را برای زنان جامعه به صدا درمی آورد که اگر به هر دلیل در خدمتگزاری به همسر خود کم و کاستی داشته باشند، باید در انتظار «هوو» باشند. در کنار این داستانها اما تریبونهای رسمی و غیررسمی نیز راه حل این مشکلات را آشکارا بیان میکنند و تلاشهای جدی نیز مانند تدوین قوانین جدید برای حمایت از ازدواج مجدد مردان متاهل و ازدواج موقت از جمله راهکارهایی است که در سالهای اخیر تبدیل به دغدغه برخی مسئولان شده است. تازهترین و نه آخرین توصیه در این باره به سخنان رئیس ستاد اقامه نماز برمی گردد که در دومین نشست روسای دانشگاههای سراسر کشور تاکید کرد: مسئله ازدواج موقت باید در دانشگاهها راه بیفتد؛ وگرنه در محیط دانشگاه انجام حرام و گناه افزایش پیدا میکند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ اما با وجود همه اقداماتی که برای ترویج و تایید ازدواجهای
مجدد و موقت میشود، رویکرد جامعه ایران به این موضوع مثبت نیست. حتی اگر
با وجود همه حمایتها، آمار این گونه ازدواجها افزایش پیدا کرده باشد،
تلاش برای پنهان ماندن آن از سوی افرادی که اقدام به این کار میکنند و
نبودن آمارهای رسمی نشان میدهد که ساختار فرهنگی جامعه ایران رویکرد مثبتی
در این باره ندارد.
گفتوگو با دکترعالیه شکربیگی، استاد جامعه شناسی، محقق و مدیرکارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه شناسی ایران، فرصت مناسبی برای بررسی ابعاد ازدواجهای پنهان است.
چرا با وجود تبلیغاتی که درباره ازدواج دوباره مردان متاهل و ازدواج موقت میشود، این موضوع به طور جدی از سوی جامعه ایران مورد پذیرش قرار نمیگیرد؟
شکل گیری خانواده نیازمند ازدواج است، مرسومترین شکل آن هم ازدواج رسمی میان دو نفر است، اما اشکال دیگری از ازدواج نیز وجود دارد که از سوی جامعه ایران چندان پذیرفته نیست و آن ازدواج مجدد در قالب ازدواجهای رسمی و موقتی است. در بررسی این مسئله اجتماعی ابتدا به موضوع فرهنگ میرسیم. فرهنگ شامل ارزشها و هنجارهایی است که به صورت مادی و غیرمادی جامعه را در برمی گیرد و افراد در بستر آن رشد میکنند. در واقع باورهای افراد، حاصل فرهنگ جامعهای است که در آن زندگی میکنند. به همین دلیل با وجود تدابیر افراد مختلف برای جا انداختن ازدواج مجدد بهعنوان یک واقعیت اجتماعی، همچنان جامعه در مقابل آن مقاومت میکند. چنانچه در سالهای گذشته شاهد تلاشهای جدی برخی رسانه ها، فیلمها و سریالها حتی حرکتهایی در مجلس شورای اسلامی بودیم تا موضوع ازدواج مجدد و موقت در جامعه نهادینه شود، اما باید بپذیریم که جامعه ایران بنا بر فرهنگی که در آن وجود دارد، نمیتواند به راحتی این موضوع را بپذیرد. ممکن است در بسیاری از جوامع عربی پدیده زن دوم، سوم و حتی چهارم قابل پذیرش باشد، به طوری که وقتی زن و مرد ازدواج میکنند، از همان ابتدا آمادگی لازم را برای ازدواجهای بعدی مرد بهعنوان یک واقعیت و تجربه اجتماعی دارند، اما این شکل از ازدواجها در جامعه ایران با ابهام هنجاری روبهروست. به همین دلیل است که این شکل از ازدواج به صورت پنهان رخ میدهد، اما نمیتوان آن را بهعنوان یک ارزش یا واقعیت اجتماعی در جامعه ایران نهادینه کرد.
به باور شما، مهمترین پیامدهای ترویج ازدواج موقت و مجدد در جامعه چیست؟
یکی از مهمترین پیامدهای این گونه ازدواجها احتمال فرزندآوری است. در حالی که هیچ ساختار قانونی برای حمایت از این بچهها ایجاد نشده است. از پیامدهای دیگر آن که بیشتر گریبان زنان را میگیرد، طرد از سوی جامعه و اطرافیان است، چون همان طور که اشاره کردم جامعه ایران به طورعموم با موضوع ازدواج مجدد و موقت کنار نمیآید و در صورت آشکار شدن موجب به حاشیه رفتن با زنان میشود که بنا به دلایل مختلف تن به این ازدواجها میدهند. همین موضوع پیامدهای منفی دیگری هم در پی دارد که مهمترین آن بروز احساس تنهایی در این گونه زنان است. زنی که به دلایل مختلف که مهمترین آن در بیشتر موارد نیاز اقتصادی است، حاضر به ازدواج با یک مرد متاهل یا ازدواج موقت با او میشود، پس از آشکار شدن این موضوع با واکنش جامعه و حتی اطرافیان مواجه میشود.
در همه کشورها زنان مجردی وجود دارند که به دلایل مختلف، مانند بیوه یا مطلقه شدن، سالمندی یا رسیدن به سن تجرد قطعی ممکن است با مشکلاتی بهویژه تنگناهای اقتصادی مواجه شوند، آیا همه این زنان برای ادامه زندگی مجبور به ازدواج موقت یا ازدواج بهعنوان همسر دوم یا چندم هستند؟
در کشورهای توسعه یافته، سازمان و موسسات دولتی در کنار انجمنهای خیریه برای حمایت از زنان مجرد وجود دارد. این مراکز علاوه بر حمایتهای مستقیم از این زنان در حوزه توانمندسازی آنان نیز فعالیت میکنند. در حالی که در جامعه ایران، نهادهای حمایتگر رسمی و غیررسمی از زنان مجرد بسیار کم است و اگر هم باشد، فعالیت شان بسیار محدود است. به همین دلیل بسیاری از زنانی که ازدواج موقت میکنند یا بهعنوان زن دوم به عقد مردی درمی آیند، درواقع یک زن سرخورده با کوله باری از نیازهای سرکوب شدهاند که برای پاسخگویی به خواستههای خود حاضر به این ازدواجها میشوند. در حالی که تحقیقات نشان میدهد، آسیبهای ازدواج دوم و چندباره هم برای زن و هم برای مرد بیش از ازدواج اول و رسمی است. به طور خلاصه میتوانم بگویم در بیشتر موارد این ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایران است که یک زن را مجبور میکند بهعنوان همسر دوم یا چندم با مردی ازدواج کند یا به عقد موقت او درآید.
چه عواملی موجب میشود که یک مرد متاهل اقدام به ازدواج رسمی مجدد یا موقت کند؟
براساس تحقیقاتی که انجام شده است، مردان برای تامین نیازهای عاطفی اقدام به چنین ازدواجهایی میکنند. به عبارتی اگر مردی به هر دلیل در خانواده و در ارتباط با همسر خود کمبودهایی احساس کند ترجیح میدهد، هر چند به صورت پنهان با زن دیگری ارتباط داشته و ازدواج کند. عامل دیگری نیز که در تحقیقات ثابت شده است، روحیه تنوع طلبی مردان است که تحت تاثیر ویژگیهای روانی آنان موجب ترغیب شان برای ازدواج و روابط پنهان میشود.
از میان دو عامل عاطفی و جنسی، کدام یک بیشتر موجب ترغیب یک مرد برای ازدواج موقت و مجدد میشود؟
این دو عامل دو روی یک سکه هستند. یعنی اگر در خانواده زن و مرد ارتباط عاطفی موفقی داشته باشند، میتوانند ارتباط خوبی را نیز تجربه کنند و به عکس. به باور من ارتباط عاطفی، مقدم است و با توجه به نظریههای جدید جامعه شناسی، انسان امروز بیش از هر زمان دیگری به دنبال روابط ناب عاطفی میگردد، اما متاسفانه با افزایش خلأهای عاطفی در خانوادهها، شاهد گرایش مردان و حتی زنان به فضای بیرون از خانه هستیم که در مورد مردان تحت عنوان ازدواج مجدد و موقت توجیه میشود.
در بسیاری موارد اطرافیان و جامعه در ارتباط با پدیده ازدواج مجدد یک مرد، همسر اول را مقصر میدانند و حتی این موضوع را به او القا میکنند که اگر به همه نیازهای همسرش توجه میکرد چنین نمیشد، آیا دیدگاه شما تایید این موضوع است؟
در تحلیل موضوعهای اینچنینی نباید فراموش کنیم که ما در یک جامعهای
زندگی میکنیم که ساختارهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و قانونی به گونهای
است که از مردان بیش از زنان حمایت میکند. به همین دلیل است که در صورت
بروز ازدواج مجدد مرد، اطرافیان تهاجم پدافندی به زن اول دارند که ناشی از
ذهنیتهای جنسیتی فرادستی و فرودستی در ناخودآگاه آنان است، به همین دلیل
باز هم زن اول محکوم میشود به خاطر این که به طور شایسته در خدمت شوهر خود
نبوده است، اما همین افراد و جامعه از مرد نمیپرسند که تو چه کم
کاریهایی کردهای که تمکین موردنظر از سوی همسرت اتفاق نیفتاده است. علاوه
بر این بحثها در سالهای گذشته خانوادهها بسیار تحتتاثیر شرایط اجتماعی
و اقتصادی حاکم بر جامعه هستند. یکی از مواردی که به شدت بر روابط افراد
در خانواده اثر گذاشته
«تفرد گرایی» است.
درباره رابطه تفردگرایی و احتمال افزایش ازدواج مجدد و موقت توضیح میدهید؟
ساختارهای زندگی مدرن، خانوادهها و افراد را به سمتی برده است که هر یک در بستری از تفرد در افکار و نیات خود غرقاند و به طور انفرادی کارهای خود را انجام میدهند، مثلا زن و مرد، شاغل و فرزندان شان محصل هستند و اعضای خانواده ممکن است به دلیل مشغلههای مختلف فردی در طول یک هفته حتی برای یک بار هم دور هم جمع نشوند. این پدیده موجب فاصله افراد از هم در محیط خانه میشود و از جمله پیامدهای آن، طلاق عاطفی است که بحران پنهان جامعه امروز ایران است. به همین دلیل ما امروز با بسیاری از همسرانی مواجه هستیم که فقط به طور رسمی در زیر یک سقف زندگی میکنند، اما رابطه عاطفی و احساسی خاصی میان آنان وجود ندارد.
بسیاری از زنان و مردان تحت تاثیر تنگناهای اقتصادی مجبور به اشتغال آن هم در شیفتهای متعدد کاری هستند، تفرد گرایی جامعه امروز ایران تا چه حد تحت تاثیر اقتصاد خانواده هاست؟
در یک مطالعه تحقیقی که در 5 اولویت، مهمترین مشکل جامعه آماری، مورد پرسش قرار گرفته است نشان میدهد، در هر 5 اولویت مشکلات اقتصادی در صدر جدول قرار میگیرد. وقتی نهاد خانواده زیر بار مسایل مالی کمر خم میکند، احساسات و عواطف کمرنگ میشود و زن و مرد خسته از مشکلات در جستجوی افرادی هستند که نیاز آنان را به روابط ناب عاطفی تامین کند. به همین دلیل است که در سالهای گذشته، آمار گرایش افراد به روابط خارج از چارچوب خانواده بهویژه بین دانشجویان و کارمندان افزایش یافته است.
به مشکلات پیش روی ازدواج مجدد و موقت، همین طور به پیامدهای اجتماعی و خانوادگی آنها اشاره کردید، اما بدون شک پیامدهای ترویج آنها میان افراد مجرد متفاوت است، در این باره چه نظری دارید؟
موضوعهایی مانند ترویج ازدواج موقت در دانشگاهها از سوی مسئولان فرهنگی
در جامعهای که آمادگی پذیرش چنین مسائلی را ندارد، نباید به راحتی بیان
شود. پیش از آن که موضوعی با چنین حساسیتی مطرح شود، باید کار کارشناسی
درباره آن انجام شود. باید تحقیق، نیازسنجی و نظر سنجی شود که اگر دختر یا
پسر دانشجویی بخواهد ازدواج موقت کند، خانواده و جامعه چه واکنشی نشان
میدهد. در ازدواج موقت، چه یکروزه باشد، چه 99 ساله تعهداتی بهویژه در
زمینه اقتصادی وجود دارد، آیا مرد از عهده این تعهدات
برمیآید؟ اگر در این میان فرزندی متولد شود، تکلیف او چیست؟ ازدواج هر
چند به صورت موقت دارای کارکردهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و جنسی است و
در ارائه هر گونه پیشنهاد و دیدگاهی همه ابعاد آن باید مورد توجه قرار
گیرد.
وقتی موضوع ازدواج موقت در سطح دانشگاهها مطرح میشود، جامعه هدف آن پسران و دختران دانشجو هستند، واکنش جامعه و خانوادهها را نسبت به ازدواج موقت دختران چگونه ارزیابی میکنید؟
همان طور که اشاره کردم جامعه ایران در حالت کلی واکنش مثبتی به ازدواج موقت ندارد چه رسد به این که قرار باشد این گونه ازدواجها بین افراد مجرد اتفاق بیفتد که یک طرف آن دختر است.
در ازدواج موقت چه آسیبهایی پیش روی دختران است؟
متاسفانه در چنین پیشنهادهایی فقط بعد جنسی یک رابطه در نظر گرفته میشود، اما برای یک دختر جوان در رابطه با جنس مخالف بهویژه در ازدواج نیازهای عاطفی اولویت دارد، به همین دلیل در ازدواج موقت آسیبهای روانی متعددی مانند سرخوردگی و احساس تنهایی پیش روی دختران جوان است. ازدواج موقت به این شکلی که توصیه میشود در واقع تایید پدیده «همباشی خانواده»هاست که در کشورهای غربی مرسوم است. در این شکل از خانواده دو نفر سالها با یکدیگر زندگی کنند، حتی صاحب فرزند میشوند و بعد ممکن است تصمیم به ازدواج بگیرند، با این تفاوت که این شکل از خانواده در آن جوامع مورد پذیرش است، اما جامعه ایرانی با توجه به فرهنگ نهادینه شده در آن، ارتباط زن و مرد را در قالب یک ازدواج رسمی و آشکار میپذیرد.
نظر شما