پیوند قرینه باعث شده تا بیماران كشورهای اطراف ایران از جمله عراق به كشور بیایند كه به گفته شهریاری وضعیت خدمات دهی به آنها در بعضی موارد آنقدر نامطلوب است كه بیمار به مرز نرسیده بخیه عملش باز میشود. او گردشگری سلامت را در حد یك شعار میداند.
آنطــــور كه«حسینعلی شهریاری» عضو كمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی به تهرانامروز میگوید، برخی از این بیماران هنوز به مرز نرسیده، بخیه عمل و جراحی پزشكی آنها باز میشود و وضعیت نامطلوبی پیدا میكنند. این درحالی است كه درمیان فعالیت ناموفق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری، سازمان حج و زیارت هم وارد ماجرا شده است. با این وجود این میدان همچنان در دست دلالان عرب باقی خواهد ماند تا سود این امكانات نیمبند هم به جیب آنها برود و البته درنهایت هم گردشگر سلامت مسیرش را به یك كشور دیگر كه امكانات بهتری را به بیمار میدهد، تغیر دهد از جمله «امارات» و «قطر» كه به گفته شهریاری امكانات بیشتری به بیماران میدهند.
پیوند كلیه برای خارجیها ممنوع!
به گفته شهریاری، گردشگری سلامت در ایران به پیوند قرنیه و كلیه محدود میشود. البته براساس قانون چون افراد زیادی در ایران در صف پیوند كلیه قرار دارند، این عمل نباید برای افراد خارجی انجام شود. او میگوید: «با توجه به اینکه تعداد زیادی از ایرانیان در نوبت پیوند هستند، انجام پیوند برای خارجیان ممنوع است زیرا درغیراین صورت از همه کشورها برای این کار به ایران میآیند و با توجه به اینکه آنها پول زیادی هم دارند معلوم نیست چه بر سر بیمارهای خودمان میآید.»
البته این قانون را هم واسطهها و دلالان به هم زدهاند و نشان دادهاند كه با پول هر كاری میتوان انجام داد. اما پیوند قرینه باعث شده تا بیماران كشورهای اطراف ایران از جمله عراق به كشور بیایند كه به گفته شهریاری وضعیت خدماتدهی به آنها در بعضی موارد آنقدر نامطلوب است كه بیمار به مرز نرسیده بخیه عملش باز میشود. او گردشگری سلامت را در حد یك شعار میداند و میگوید: «اگر برای صنعت گردشگری سلامت زیرساختها را هم فراهم کنیم ازکشورهای حاشیه خلیج فارس و نه از اروپا بیشتر مراجعه خواهیم داشت. البته ایرانیان ساکن اروپا و آمریکا به خاطر ارزان بودن خدمات معمولا تابستانها به ایران میآیند.»
به گفته شهریاری، صنعت گردشگری سلامت در ایران فعالیت موثری ندارد و بیماران اندكی هم كه الان وجود دارند از طریق فعالیتهای هلال احمر از كشورهای همجوار از جمله عراف وارد میشوند. البته به تازگی سازمان حج وزیارت وارد این موضوع و همین مسئله باعث نگرانی هلال احمر هم شده است.
چون هلال احمر وفعالان خصوصی این حوزه اعتقاد دارند كه تحركهای خوبی برای سامان دادن این حوزه انجام گرفته است.
«علی حیدری» معاون عتبات عالیات مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر هم میگوید: «بارها مشاهده و گزارش شده که افراد بسیاری برای مداوا از عراق به ایران میآیند که در برخورد با افراد سودجو، مشکلات عدیدهای برای آنها بروز پیدا میکند و حتی مجبور به پرداخت هزینههای گزاف و غیرمتعارف میشوند.» او میگوید :«در نظر داریم پذیرش بیماران عراق به نحوی انجام شود که افراد با مراجعه به جمعیت هلال احمر عراق و انجام هماهنگیهای لازم، پرونده پزشکی را برای ما ارسال كنند تا در صورت امکان، ضمن کاهش هزینهها، خدمات درمانی با حضور بهترین تیم به آنها ارائه شود.»
اما شهریاری میگوید: «ما حتی نتوانستیم كه امكاناتی بهتر از امارات و قطر برای آنها فراهم كنیم.» او هم میگوید: «چون کشورهای حاشیه خلیج فارس در پیوند قرنیه وهمین طور پیوند کلیه مشکل دارند ممکن است به ایران آن هم به صورت قاچاقی برای این كار مراجعه کنند.» شهریاری با ابرازتاسف از اینکه به صورت قاچاقی پولی رد و بدل میشود تا این کار انجام بگیرد، میگوید: «صنعت گردشگری سلامت باید حساب وکتاب داشته باشد اینکه بیمار در چه بیمارستانی، با چه امکاناتی و توسط چه افرادی درمان شوند.»
«محمدعلی واقفی» عضو هیات مدیره جامعه تورگردانان ایران هم میگوید: «بازار گردشگری كشورهای عربی بهخاطر وجود سیستم حملهداری (دلالی) خراب شده و آژانسها دیگر نمیتوانند به این بازار وارد شوند و از آنها گردشگر جذب كنند.» اومیگوید: «15 سال پیش، در بازار كویت فعالیت میكردم و آمار قابل توجهی از این كشور گردشگر وارد كردم؛ اما اكنون بهصورت موردی كار میكنم، چون انتقال مسافران عرب به سیستم حملهداری مبتلا شده است، یعنی گردشگران عرب به جای آنكه با آژانسهای ایرانی به كشور ما سفر كنند، امكانات مورد نیاز خود را در مقاصد مورد نظر كه بیشتر زیارتی است، شناسایی و بهشكل مستقل سفر میكنند.» به گفته واقفی این گروهها با هتلهای زنجیرهای دولتی مذاكره كرده و قراردادهایی را 30 تا 40 درصد زیرقیمت نسبت به توافقهای آژانسها با این هتلها بستهاند. این گردشگران حتی به راهنمایان عربزبان نیاز ندارند، چون تعدادی از عراقیها و كویتیها را در ایران شناسایی كردهاند و از آنها برای هماهنگ كردن امور در ایران استفاده میكنند. به این ترتیب، عربها این نظام را از دست توراپراتورهای ایرانی خارج كردهاند.
او میگوید: «در گذشته، وضعیت به جایی رسیده بود كه حتی آژانسها برای ذخیره هتل از طریق حملهدارها اقدام میكردند، چون آنها تخفیفهای بیشتری را از هتلها نسبت به توراپراتورها میگرفتند». وقتی بازار خراب شد و آژانسها دیگر نتوانستند وارد شوند، تعدادی از حملهدارها قوی شدند و آژانسهای كویتی و كشورهای عربی دیگر آنها را جایگزین آژانسهای ایرانی كردند. این روش همچنان ادامه دارد و گردشگران عرب از این طریق به ایران وارد میشوند. او میگوید: «ما هم بهعنوان یك آژانس وقتی دیدیم، از تمام هزینهها و تبلیغات خود نتیجهای نمیگیریم و در هر شرایطی، قیمت تورهای ما در مقابل حملهدارها گرانتر تمام میشود، این بازار را رها كردیم؛ اما اگر میخواهیم در این بازارهای هدف موفق باشیم، نباید نسبت به این مسائل بیتوجه باشیم.»
مصطفی شفیعی شكیب، عضو انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران هم میگوید: «وقتی دولت مانع حملهدارها (دلال) برای در اختیار گرفتن گردشگران عرب نمیشود و از بخش خصوصی حمایت نمیكند، دیگر انگیزهای برای فعالیت در كشورهای عربی و مسلماننشین باقی نمیماند.» به گفته او عربهایی كه سرمایههای مالی بسیار دارند و هتلهای پنج ستاره ما در مقابل آنها، دو ستاره هم نمیشود، نسبت به خدماتی كه گاهی در ایران دریافت میكنند، ناراضیاند و ترجیح میدهند، مقاصد دیگری را انتخاب كنند كه كمتر با مشكل مواجه شوند، بهطوری كه اكنون بسیاری از عربها سفر به مالزی و تركیه را جایگزین ایران كردهاند. شهریاری میگوید: «اگر مراقبتها رعایت نشود، این نه تنها وجه خوبی برای کشور ندارد بلکه با تعریفهای نابجایی که ازحوزه درمان ایران خواهدشد، ممکن است برای ما مشکل نیز به وجودآید.» او میگوید: «گردشگری سلامت باید از مجاری رسمی و قانونی صورت بگیرداما متاسفانه شاهد هستیم در این زمینه دلال بازیهایی صورت میگیرد و بیمارانی به کشور وارد و برای درمان به جاهای خاصی برده میشوند.»
او راهكار حل این معضل را ورود مسئولان به ماجرا میداند ومیگوید: «باید دراین زمینه بررسی و پیگیری کنند زیرا این دلال بازیها به حوزه سلامت کشور صدمه میزند.» همین شرایط هم باعث شده تا بسیاری از افرادی که در حوزه گردشگری سلامت فعال هستند به دلالی رویآوردهاند. به این معنا که پورسانتی جهت آوردن بیمار دریافت می کنند سپس او را رها می کنند، این درحالی است که توسعه گردشگری سلامت باید با برنامه ریزی و دقیق انجام شود.
همچنین نبود نامی از بیمارستان های ایران در لیست های «جی سی آی» و نبود امکانات لازم برای سپری کردن دوره نقاهت و طول درمان گردشگران اروپایی، محل اقامت، ایجاد امنیت و رفاه نسبی برای گردشگران از دیگر مسائلی است که گردشگری سلامت با آنروبه روست. البته مشكلات ودست اندازهای گردشگری سلامت به همین جا ختم نمیشود، بلكه در بخش درمانی هم با مشكلات زیادی روبهرو هستیم. برای مثال دربرخیاز بیمارستانهاشاهدیم که بیماران از سویدانشجویان پزشکی ویزیت می شوند این درحالی است که باید با تعریف استانداردهای لازم در خصوص گردشگران سلامت این مهم را مد نظر قرار دهیم و اجازه ندهیم گردشگران به عنوان مورد آموزشی تحت درمان قرار گیرند. باید پزشکان متخصص و فوق تخصصها در حوزه گردشگری سلامت فعال شوند.
این درحالی است كه بخش خصوصی در این حوزه به بنبست رسیده و عطای آن را به لقایش بخشیدهاست. شفیعی میگوید: «10 سال پیش، دو هواپیما مسافر از عربستان به ایران آوردم؛ اما سال بعد، ایرانایر با این آژانس سعودی وارد مذاكره شد، چند سال پس از آن هم یكی از آژانسهای وابسته به بنیاد مستضعفان این عملیات را در اختیار گرفت. حالا هم این گردشگران عرب با توجه به خط مستقیمی كه از مشهد به این كشور برقرار شده است، مستقل به ایران سفر میكنند و به دلیل حملهدارهای كویتی هدایت میشوند. این افراد (حملهدارها) بهنوعی واسطهها و دلالهای این جریان بهشمار میآیند.»
برای گردشگری سلامت ایرانی تنها میتوان به جیب گردشگرانكشورهای حوزه خلیج امید داشت كه آنهاهم ترجیح میدهند پول خود را در كشور دیگریخرج كنند. میماند بیماران كشورهای عربی چون عراق كه در دست دلالانی است كه بیشتر از ایرانیها،كشوررا میشناسندودرمیان خواب قیلوله مسئولان برای خود پول جمع میكنندو به اعتبار پزشكی ایران ضربه میزنند. هرچند سازمان میراث فرهنگی از برنامههایی برای سامان دادن به این حوزه خبر میدهد اما همه این مسائل باعث میشود تا شهریاری بگوید: «ما سلامت مردم خود را فراهم کنیم، صنعت گردشگری سلامت پیشکش.»
نظر شما