جشن طلاق کمکم دارد در نقاط مختلف جهان باب میشود. مثل هر جشن دیگری، انواع جشنهای طلاق هم متفاوت است، از میهمانیهای بزرگ گرفته تا دور هم جمع شدنهای کوچک.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق ؛ ماجرا از آنجا آغاز شد که یک کارشناس اجتماعی خبر داد از اینکه اخیرا رسم تازهای بین قشر خاصی از جامعه مد شده به اسم جشن طلاق. خبر حلقههای شکسته، کیکهای طلاق، تابوتهای کوچک حلقههای ازدواج و شام آخر، سریع پخش شد. یکی از مراجع تقلید جشن طلاق را قویا محکوم کرد و کارشناسان هم زبان و قلم راندند در نکوهشاش.
جشن طلاق در جهان
جشن طلاق کمکم دارد در نقاط مختلف جهان باب میشود. مثل هر جشن دیگری، انواع جشنهای طلاق هم متفاوت است، از میهمانیهای بزرگ گرفته تا دور هم جمع شدنهای کوچک. در جشن طلاق ممکن است هر دو همسر سابق حضور داشته باشند یا یکی از آنها. هدف از جشنهای طلاق هم متفاوت است، یکی میخواهد غمهایش را پشت پرده و زیر فرش قایم کند، بخندد و مستانه برقصد، دیگری اهداف جدیتری دارد. اکثرا زمانی که یک زوج جشن طلاق میگیرند، دوستان مشترک و اعضای خانوادههایشان را گردهم میآورند تا جداییشان را به آنها اعلام کنند و بگویند این جدایی، تنها در زندگی شخصی آنهاست. آنها به دوستی با دوستانشان و دیدن خانوادههایشان ادامه میدهند و دوستان مجبور نیستند بین آن دو یکی را انتخاب کنند. اینکه تصمیم گرفتهاند فصل جدیدی از زندگیشان را شروع کنند و در این فصل نه با یکدیگر دعوا دارند و نه با فرزندان و دوستانشان.
لاسوگاس، پایتخت ازدواجهای دیوانهوار و ناگهانی، حالا پایتخت طلاق دنیا هم شده. بعضی از ستارهها برای برگزاری جشنهای طلاقشان به وگاس میروند و خب آنجا، هم کیکهای طلاق فراوان است، از رنگها و طعمهای مختلف و هم حلقههای شکسته، تابوتهای حلقه ازدواج و پلاکاردهای «تازه طلاق گرفتهام». در این گوشه دنیا، در نزدیکی ما، در همین عربستان سعودی که شاهزادهاش، طلاقش را نخستین گامی میخواند که در راه رسیدن به آزادی برداشته، جشن طلاق با جدیت برگزار میشود. در یکی از کشورهایی که سختگیرانهترین قوانین را برای طلاق زنان دارد، زنها بعد از جدایی از همه کسانی که آنها را حمایت کردهاند دعوت میکنند تا این «رهایی» را با هم جشن بگیرند. رهایی از دوندگی برای جدایی، یا رهایی از بند ازدواج، نمیدانند. عربنیوز، درباره یکی از این زنان نوشته «او به دوستش تلفن زد تا او را برای جشن کوچکی که مخفیانه از مادرش برگزار میکرد دعوت کند، او همزمان هم میخندید و هم گریه میکرد. گفت بالاخره موفق شده از شوهر معتادش جدا شود.»در همه موارد اما، جشن طلاق در عربستان پنهانی نیست. بعضی از زنان مطلقه برای جشن طلاق خود سالن رزرو میکنند. یکی از این زنان به روزنامهای چاپ ریاض گفته «میخواهم با این کار به مردها بفهمانم که نیازی به همدردی آنها ندارم و حالم خوب است.»
به یک شاهد عینی نیازمندیم
درباره جشن طلاق در ایران، شنیدهها کلا حاکیاند اما پیدا کردن کسی که واقعا جشن طلاق گرفته باشد آسان نیست. بسیاری حتی، از شنیدن اینکه چنین چیزی وجود دارد تعجب میکنند اما اینکه بعد از طلاق به همراه دوستان دوران مجردی، به مسافرت بروند، کم نیست. کیک و حلقه شکسته؟ نه فعلا خبری نیست.
یکی از این افراد میگوید: «من جشن نگرفتم، اما برای اینکه حال و هوایم عوض شود با دوستانم رفتم مسافرت. من بعد از 11 سال زندگی مشترک از شوهرم جدا شدم. حس و حال خوبی نداشتم. اول افتادم به جان خانه و همهجا را تمیز کردم. بعد دیدم اینطور نمیشود به زندگی ادامه داد. تصمیم گرفتم سفر کنم تا روحیهام عوض شود. شاید ایده جشن گرفتن هم بد نباشد.»
وکیلی که تخصصاش پروندههای خانوادگی است میگوید: «چندین سال برای پرونده زنی که شوهرش طلاقش نمیداد دوندگی کردم. وقتی تمام شد، آن زن یک کیک بزرگ خرید و آمد دفترم. متاسف شدم از تصور اینکه در فرآیند طلاقش، چه دردی کشیده که حالا برای چیزی که قلبا از آن راضی نیست جشن میگیرد.»
خوشحالی افراد بعد از طلاق، چیز عجیبی نیست، اما تعداد افرادی که جشن بگیرند انگشتشمارند. ممکن است با دوستان جمع شدن و چای خوردن و حرف زدن، یا سفر دور رفتن هم در کار باشد، اما جشن به معنی حقیقی کلمه، نه.
امیر که بهزودی از همسرش جدا میشود، میگوید: «فکر میکنم بعد از طلاقم تنهایی جشن بگیرم. البته اگر بشود اسمش را جشن گذاشت. سعی میکنم آن روز کارهایی انجام دهم که خوشحالم کند.»در میان این جستوجوها، حتی یک نمونه از زوجی که بخواهند کنار هم جشن طلاق بگیرند پیدا نشد. جشنی که به نظر میرسد بیش از انواع دیگر جشنهای طلاق در دنیا رواج دارد و کارشناسان هم فلسفهاش را تایید میکنند.
خنده دارد؟
به عقیده بسیاری، طلاق هرچه داشته باشد خوشحالی ندارد. بالاخره اتفاق بدی است، حلال منفوری است و هیچ دین و فرهنگی توصیهاش نکرده و خوشحالی بعد از طلاق مثل این میماند که به یک اتفاق تلخ خندیده باشی. خنده دارد؟ هدی عمید، وکیل دادگستری که تجربه زیادی در پروندههای طلاق داشته، میگوید: «واکنش افراد بعد از طلاق، بستگی دارد به میزان رنجی که برای طلاق کشیدهاند. هرچه بیشتر عذاب کشیده باشند واکنششان بهتر است اما من کسی را ندیدهام که قلبا به خاطر نفس طلاق خوشحال باشد. بیشتر افراد، اکثرا زنها، به خاطر رهایی از سختیهایی که برای طلاق متحمل شدهاند با شنیدن این خبر خوشحال میشوند، نه از اتفاق طلاق.»
این وکیل از طولانیترین پرونده طلاقی میگوید که بر عهدهاش بوده: «موکلم زنی فلج بود که دو فرزند داشت. شوهرش معتاد بود و از پسرش برای خرید مواد استفاده میکرد. تامین همه مخارج زندگی و پول مواد شوهر با زن بود که با خیاطی و سبزی پاک کردن و کارهایی از این دست این پول را به دست میآورد. این زن هر بار که با من تماس میگرفت وحشتناک گریه میکرد. خیلی پریشان و ناراحت بود و زندگی بسیار سختی داشت. خانوادهاش هم حمایتش نمیکردند. حتی مادر و برادرش به خانه راهش نمیدادند.»
با وجود این زندگی مصیبتبار، اثبات عسر و حرج زن کار سادهای نبوده. وکیلش میگوید: «بعد از دو سالونیم دادگاه قبول کرد که شرایط زندگی زن غیرقابل تحمل است و او توانست طلاق بگیرد. بعد از یک سال روز زن با من تماس گرفت. تشکر کرد و گفت تازه دارم زندگی میکنم. اولین بار بود که صدای خندهاش را میشنیدم. گفت در یکی از شهرهای اطراف زندگی میکند و با دو فرزندش زندگی خوبی دارد. آن زن شاد بود. تصور میکنم بعد از طلاق اگر شادی وجود دارد، از این جنس باشد و در همین مایه.»
خوب یا بد؟
طلاق خوب یا بد، اتفاق میافتد. هر جامعه در حال گذاری هم کم و بیش با این معضل روبهروست اما اینکه خوشحالی دارد یا ناراحتی، جشن دارد یا نه، بر سرش اختلافنظر هست. نسرین افضلی، پژوهشگر اجتماعی معتقد است: «در اینکه رسمهای جدید و گاه غریب در حال رواج در جامعه است شکی نیست و جای بحث و تحلیل دارد. مثلا فیلمبرداری از مراسم سوگواری از مرحله شستوشوی متوفی در غسالخانه تا دفن و شیون و زاری بازماندگان. گاهی نیز از رسم و رسومات ملی و غربی ملغمهای درست میشود مثل مراسم شب یلدا که اخیرا با تزیینات و آیینهای کریسمس مخلوط شدهاند و درخت کاج تزیین شده کنار سفره شب چله قرار میگیرد. جشن طلاق هم مثل بسیاری دیگر از جلوههای فرهنگ غربی که به کشورهای دیگر منتقل میشود، به ایران نیز وارد شده است.
او با بیان اینکه در گذشته عموما زنان ایرانی به تنهایی جشن طلاق میگرفتند، توضیح میدهد: «در گذشته چنین بود زیرا مصیبتهای زیادی برای طلاق میکشیدند و رها شدن از یک ازدواج نامناسب برای زنان بسیار پرهزینه و سخت بود. ولی جشن طلاق با حضور طرفین ازدواج نشانه این میتواند باشد که طلاق با توافق طرفین و بدون درگیریها و آزار و اذیتهای رایج در طلاقهای قدیمی صورت گرفته است.»این پژوهشگر تاکید میکند: «گرچه طلاق نشانه پایان رابطهای است که منطقا با عشق و علاقه شروع شده بوده است اما همچنین نشانه بلوغ طرفین است در فهم این نکته که رابطه ناسالم و تمام شده را نباید به هر قیمتی ادامه داد، بنابراین انگهایی مثل بیماری روانی و نوکیسگی و... که ادامه همان فشارها و هنجارهای غلط سنتی است که زوجین را به ادامه یک رابطه بیمار تشویق میکرد نه تنها دردی دوا نمیکند بلکه به مشکلات این افراد و فرزندانشان پس از طلاق دامن میزند.»
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس اما عقیده دیگری دارد: «من با این کار موافق نیستم. چون در واقع اینگونه افراد نادانسته و ناآگاهانه طلاق را به عنوان رهایی از خانواده میدانند. غافل از اینکه طلاق آغاز بدبختی، بهخصوص برای زن است. جشن گرفتن قبح قضیه را میشکند و باعث رواج طلاق میشود. جشن گرفتن مخصوص آغاز یک زندگی مشترک است، نه برای طلاق.» این جامعهشناس از جشن طلاق به عنوان پدیدهای شوم یاد میکند و میگوید: «افرادی که این کار را انجام میدهند اگرچه خیلی نیستند، اما تحتتاثیر فرهنگ غربی هستند. جشن گرفتن برای طلاق به مسخره گرفتن ازدواج و سستکننده بنیان خانواده است. این یک فروریختگی فرهنگی است.»
استرس طلاق، 80درصد در بهترین حالت
رابعه موحد، روانشناس که بیشتر در مورد جشنی شنیده که طرفین برای «رهایی از شر یکدیگر» میگیرند میگوید: «میتوانم بگویم مفاهیم بسیاری که هماکنون در ایران هست تحریف شده و غلط شده چیزی است که از غرب آمده. جشن طلاق در غرب از قرار معلوم چیز دیگری است اما ما غلط برداشت کردهایم. آنچه در جشن طلاق دو نفره در غرب مطرح میشود این است که ما دشمن نیستیم، فقط نتوانستیم با هم زندگی کنیم، وجوه اشتراک زیادی داریم: مثل فرزند و دوستان مشترک. بعد از چنین جداییای با روان آرامتر به زندگی خود ادامه میدهند. بدون اینکه حس دشمنی داشته باشند به وظایفشان در قبال مسوولیتهای مشترک مانند فرزندشان یا مسوولیتهای مالی و ... میپردازند. حال آنکه در ایران، بعد از طلاق تازه دعواها شروع میشود. گاهی والدین حتی حاضر نمیشوند به خاطر فرزندشان با هم حرف بزنند.»
او طلاق را یکی از پر استرسترین حوادث زندگی انسان مینامد و توضیح میدهد: «اگر حداکثر میزان استرس را صددرصد در نظر بگیریم، طلاق در بهترین حالت 80درصد استرس دارد. برای مقابله با این استرس ما نیازمند کمک متخصص هستیم. بعد از طلاق چالشهای بسیاری روبهروی فرد است. احساس ندامت و پشیمانی، عصبانیت از طرف مقابل نشخوار گذشته و افکار و احساساتی از این دست به سراغ فرد میآید. یکی از والدین از فرزندش جدا میشود. شرایط زندگی عوض شده و برایش سخت خواهد بود. فردی که طلاق میگیرد نیازمند حمایت خانواده است. کسی که جشن میگیرد و خود را خوشحال نشان میدهد و اعلام میکند که راحت شده و شاد است، سراغ مشاور هم نمیرود. وقتی خود را شاد نشان میدهد، حتی نمیتواند برود پیش مادر خود گریه کند. به این میماند که روی زخمها و ناصافیهای صورت خود را با کرم پودر میپوشاند.»موحد میگوید که مشاوره فرد را مطمئن میکند که راه نرفتهای نمانده و درستترین تصمیم را گرفته است با این وجود در ایران کمتر کسی سراغ مشاوره قبل و بعد از طلاق میرود: «در بسیاری مواقع به جای مواجهه با بحران و درمان آن، مانند اتفاقی که هماکنون مورد بحث است، دستپاچه جشنی میگیریم و میگوییم چیزی نشده. در حالی که خیلی چیزها شده. اینکه برای یک زندگی انرژی گذاشتهایم و حالا به نتیجه نرسیده، جشن گرفتن ندارد.»
این روانشناس ابراز امیدواری میکند که جشن طلاق، به شیوه تکنفره، یعنی جشنی که برای «رهایی از همسر»گرفته میشود در ایران پا نگیرد: «آدمهایی حق گرفتن این میهمانی را دارند که فرهنگ این را داشته باشند که بعد از طلاق با یکدیگر دشمن نیستند و هیچیک از طرفین لزوما بد نیست. گاهی بعد از طلاق طرفین همدیگر را میکوبند و پشت سر هم حرف میزنند بیاینکه به این نکته توجه کنند که طرف مقابلشان پدر یا مادر فرزندشان است و کسی است که آنها او را به عنوان همسر انتخاب کرده بودند.»
واقعه تلخ
اسمش را با اکراه میآورند اما باز هم وجود دارد. تلخ است و به قدری جدی که واحد شمارشاش را گذاشتهاند «واقعه». اما از همین نام هم معلوم است، چیزی است که باید به عنوان حقیقت پذیرفت. آخرین آمارهای ثبت احوال نشان میدهد که در سال 1390، 142هزار و 841 واقعه طلاق به ثبت رسیده که نسبت به مدت مشابه سال قبل1/4درصد افـزایش داشته است. حالا میشود نکوهش کرد و گفت بد است و بد، یا پذیرفت و نحوه درست برخورد با آن را آموخت. میشود هم برایش جشن گرفت، انشاالله که فلسفهای پسش هست.
نظر شما