در روزگار ما خانهها آپارتمانی و كوچك شدهاند. خانههای كوچك هم اتاقهای كوچك و یك خوابه دارند، اما آیا در خانه تكخواب میتوان یك یا دو فرزند بزرگ كرد؟ در این اتاق چه كسی میخوابد؟ والدین یا فرزندان؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ اما اگر شرایط وفق مراد نباشد و اتاق كوچك باشد آن وقت تكلیف چه میشود؟ ممكن است قسمتی از فضای سالن پوشیده و جایگاهی برای خواب فرزند شود اما اگر فضای سالن هم كوچك بود یا فرزند حاضر به پذیرش آن نشد چه میشود؟ بدون شك فرزند با والدین همخواب میشود.متاسفانه برخی والدین تا زمانی كه فرزندشان كمسن و هنوز بالغ نشده است، قدرت تحلیل و درك او را براساس قامت كوتاه و جثه كوچكش ناكارآمد میدانند بنابراین در حضور كودك گپ و گفتهای جنسی و لطیفههایی در حالات روحی و هیجانی متفاوت مطرح میكنند.ابراز احساسات میكنند، از سریالهای ماهوارهای نمیگذرند و اینگونه میپندارند كه اگر كودك خواب یا حواسش معطوف چیز دیگری باشد، متوجه اینگونه روابط نخواهد شد و از آن چیزی سر در نخواهد آورد.
كودكان را دستكم نگیرید
اما خوب است بدانید بنا به گفته كبری ایماننژاد كارشناس ارشد روانشناسی عمومی سه تا شش سالگی اوج كنجكاوی كودك در مورد مسائل جنسی است.در واقع درك روابط جنسی و ثبت و ضبط تصاویر و صحنههای آن در ذهن، نهتنها مختص به دوره بلوغ نیست، بلكه مدتها پیش از این دوره به صورت احساسات متفاوتی در نهاد كودك وجود دارد كه ممكن است از نگاه پدر و مادر مخفی مانده باشد.
كودك در این سن متوجه بدن خود و تفاوتهای جنسیتی میشود و حتی در این دوران به مقایسه اندام خود با والدین میپردازد.اگرچه ممكن است در این سن كودك تمایل جنسی نداشته باشد، اما بیدار شدن میل جنسی كاذب در او ممكن خواهد بود.لذت كودك از تمایلات جنسی در این زمان با لذت بزرگسالان متفاوت است و بیشتر جنبه كنجكاوی دارد كه در صورت نبود كنترل ممكن است دامنهدار شده و به عادات نامناسب جنسی تبدیل شود.به همین دلیل است كه در روایات متعدد اسلامی رعایت حریم در روابط زناشویی پدر و مادر و كنترل رفتارهای جنسی مطرح شده است.همچنین همبستری در جایی كه كودك یا حتی نوزاد حضور دارد، نهی شده است و احتمال انحراف را برای چنین كـــودكانی پیشبینی كرده است.
وقتی كودك روابط جنسی را میبیند
به گفته آسیبشناسان، مشاهده فیلمهای مبتذل در برابر دید كودك (خواسته یا ناخواسته) نوعی كودكآزاری جنسی تلقی میشود. چراكه به نوعی اطلاعات نامربوط و اضافهای به كودك القا میشود كه نباید در آن ســــن از آنها مطلع گردد.ایماننژاد در اینباره میافزاید: كودكی كه ناخواسته شنونده لطیفههای جنسی یا شاهد همآغوشی، نوازش یا ابراز دیگر امیال پدر و مادر باشد، به دلیل آنكه نمیتواند این مشاهدات را در چارچوب مشخصی معنا كند، این اعمال را نوعی خشونت تلقی میكند و در نتیجه نسبت به یك یا هر دو والد احساس ناخوشایندی پیدا كرده و از طرفی با ثبت تصاویر در ذهنش دچار بلوغ زودرس جنسی یا بیدار شدن غرایز كاذب میشود.
به گفته وی، گوشهگیری، ترس، اضطراب، افسردگی، رفتارهای پرخاشگرانه، تنفر از والدین، رفتارهای نامناسب جنسی و تمایل به بازیهای جنسی با همبازیهای همجنس بویژه در مهد یا مدرسه از جمله شایعترین علائمی است كه میتواند به روح و جسم كودك آسیب رسانده و او را در دوران بزرگسالی به ناهنجاریها و انحرافات عدیده جنسی مبتلا سازد.این روانشناس میافزاید: در صورتی كه والدین متوجه چنین علائم و رفتاری در كودك خود شدند بهتر است هر چه زودتر به مشاوران خـــانواده مراجعه كنند.
بیشتر بیندیشیم
والدین تنها كسانی هستند كه میتوانند پشتیبان و مربی دلسوز فرزندان خود باشند. اگر آنها از این وظیفه خطیر شانه خالی كنند چه كسی فرزندان را هدایت خواهد كرد و راه درست را به آنها نشان خواهد داد؟ آینده آنها چه خواهد شد؟ آیا آنها میتوانند در شرایط طبیعی زندگی كنند و خود صاحب فرزندانی صالح شوند؟ جامعه چگونه میتواند با ناهنجاریهای آنها سازگار شود؟بر این اساس علاج واقعه قبل از وقوع آن عقلانیتر است. علاج آن هم كنترل روابط یا امیال افسارگسیخته زناشویی در برابر دید كودكان است.كودكان را انسانهایی با گوشها و چشمهایی بسیار حساس و قدرت ثبت، ضبط و تخیل بالا بدانیم.
نظر شما