استاد دانشگاه علوم بهزیستی گفت: مددكاران اجتماعی جسارت و شجاعت درگیر شدن با مشكلات اجتماعی و دفاع از حقوق مددجویان را ندارند.
وی افزود: مردم هنوز نمیدانند اگر مشكلی در تعامل با جامعه یا مشكلی در خانواده برایشان پیش آمد باید به مددكار اجتماعی مراجعه كننند، مددكار اجتماعی پزشك مسائل اجتماعی است و همان طور كه یك پزشك مشكل جسم یا روح یك نفر را درمان میكند، مددكار اجتماعی باید بیماری جامعه را درمان كند.
حریرچی گفت: مددكاری اجتماعی، بر اساس تعریفی كه در سال 2000 در مونترال كانادا درباره آن توافق جهانی شد، حرفهای است كه خواستار ارتقای سطح بهزیستی مردم است كه این كار با ارتقای سطح روابط انسانی و بهبود تحولات اجتماعی و نیز توانمندسازی جامعه پیگیری میشود.
وی اضافه كرد: مددكاری اجتماعی تنها با ترویج آزادی عمل در جامعه عملی میشود، مردم باید حق انتخاب داشته باشند، هر فرد باید در مسیر زندگی بتواند بین مواد مخدر یا زمین ورزشی حق انتخاب داشته باشد اما مددكار اجتماعی با توانمندسازی مردم كاری میكند كه فرد زمین ورزشی را انتخاب كند.
وی گفت: ارتباطات انسانی یكی از عوامل مهم بهبود شاخصهای اجتماعی است اما متأسفانه ارتباطات ما در جامعه مشكل دارد ما به جوانان و جوانان به ما، همه به چشم بدبینانه به هم نگاه میكنیم و این مددكار اجتماعی است كه باید روابط انسانی را در جامعه اصلاح كند.
رئیس گروه مددكاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اضافه كرد: مددكاری دو بال دارد یكی عدالت اجتماعی و دوم موازین حقوق انسانی است، انسانها حقوقی دارند و سلامت و امنیت بالاترین حق هر فرد است.
وی گفت: در كشوری مانند انگستان یك سوم بودجه كشور توسط مددكاران اجتماعی در وزارت تأمین اجتماعی هزینه میشود اما در كشور ما جایگاه این حرفه هنوز تعریف نشده است، به همین علت به مشكلات اجتماعی بیتوجهی میشود تا به مرحله بحران برسد.
وی ادامه داد: روزگاری بحث طلاق یا دختران فراری این قدر در جامعه نمود نداشت، مددكاران اجتماعی نتوانستند درگیر این مسائل شوند و به همین علت امروز كار به بحران كشیده است.
حریرچی اضافه كرد: مشكل آنجاست كه مددكاران اجتماعی منفعلانه برخورد میكنند و غیر فعال هستند و تا بحران به وجود نیاید كاری انجام نمیشود. تحقیقی درباره مسائل اجتماعی قبل از بروز آنها انجام نمیشود، ما مددكاران اجتماعی باید این توانایی را داشته باشیم كه مسائل اجتماعی را تجزیه و تحلیل و علتیابی كنیم اما متأسفانه چنین نیست و این ضعف آموزش مددكاری اجتماعی در دانشگاههاست.
حریرچی گفت: مددكار اجتماعی باید این قدرت را داشته باشد، كودكی را كه در یك خانواده با والدین بیصلاحیت زندگی میكند از خانواده بگیرد ولی قوانین كشور دست و پای مددكار را میگیرد. زمانی واقعا بهترین راه حل مشكل یك خانواده طلاق است. تا از پرورش یك فرزند معتاد یا خلاف در آینده جلوگیری كند.
وی گفت: من این جسارت و شجاعت را در فارغالتحصیلان مددكاری نمیبینیم كه از مسئولان حقوق مردم را مطالبه كنند، مددكاران اجتماعی نیز اكنون مانند بسیاری از حرف دیگر كاسب شدهاند و به دنبال پول هستند و به خصوص از زمان ایجاد كلینیكهای مددكاری این موضوع تشدید شده است.
نظر شما