به گزارش سلامت نیوز به نقل از اکونیوز ؛ بنا بر اعلام سازمان جهانی بهداشت، شاخص سالمندی به این صورت تعریف می شود؛ نسبت جمعیت بالای 60 سال به زیر 15 سال. به این ترتیب اگر در یک کشور میزان جمعیت گروه سنی بالای 65 سال بین 7 تا 14 درصد باشد آن کشور رو به سالمندی است. اگر میزان جمعیت گروه سنی بالای 65 سال بین 14 تا 20 درصد باشد آن کشور سالمند است و اگر میزان گروه سنی بالای 65 سال بیش از 20 درصد باشد آن کشور سالخورده است. بنابراین از آنجا که سالمندان حدود 7.3 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند در حال حاضر کشور ما در شرایط رو به سالمندی به سر میبرد که بیتردید الزامات خاص خود را میطلبد.
در هر حال طی دو دهه اخیر در عرصه جهانی تغییرات جمعیت شناختی را شاهد هستیم؛ موضوعی که ایران نیز از آن مستثنی نیست. این تغییرات جمعیت شناختی و دموگرافیک موجب شده تا هرم سنی در جامعه جهانی و از جمله در کشورهای در حال توسعه تغییرات شگرفی یابد و بنا بر اعلام کارشناسان کشور ما نیز اکنون سالهای آغازین این تغییرات جدی در هرم سنی را سپری میکند و پیش بینی میشود فرایند سالمند شدن جامعه ایرانی، طی سالهای آتی با شتاب بیشتری پیش رود؛ موضوعی که به گفته دکتر مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت از اصلاح شاخصهای بهداشتی و افزایش طول عمر ناشی شده و یک موفقیت بهداشتی تلقی میشود. حال جای این سوال است؛ آیا زیر ساختهای مناسب برای مواجهه با جمعیت سالمندان به عنوان شهروندان ارشد جامعه در تمام سطوح از جمله وضعیت بهداشتی، درمانی، اجتماعی، اقتصادی، شهری، قوانین و ... در کشور وجود دارد؟
چنین سوالاتی در حالی مطرح میشود که به گفته مسوولان بهداشتی کشور 15 درصد از مراجعین به متخصصان و 34 درصد از مراجعین سرپایی بیمارستانها را سالمندان تشکیل میدهند و 89 درصد از تختهای موسسات درمانی توسط سالمندان اشغال میشود. همچنین 60 درصد از هزینههای مراقبتهای پزشکی صرف سالمندان میشود و بیماریهای قلبی، اسکلتی، عضلانی، بیماریهای دهان و دندان، دیابت، بیماریهای خلقی، افسردگی، آلزایمر و ... از جمله مهمترین بیماریهای دوران سالمندی به شمار میروند. این میزان از بیماریهای سالمندی و مراجعه آنها به مراکز درمانی درحالی مطرح میشود که کارشناسان همواره تاکید دارند سالمندی مساوی با بیماری نیست و بر اصلاح کیفیت زندگی سالمندان تاکید میکنند و حتی مسوولان مربوطه این مقوله را از جمله اهداف خود در برنامهریزیهایشان مطرح میکنند.
نظام سلامت برای پاسخگویی به مشکلات سالمندی آمادگی دارد؟
دکتر علیرضا زالی، قائم مقام سازمان نظام پزشکی در این باره به ایسنا میگوید:« بدیهی است که صرف افزایش طول عمر به تنهایی شاخص ممتازی تلقی نمیشود؛ چرا که علاوه بر افزایش قدر مطلق طول عمر در یک جامعه، بحث کیفیت زندگی نیز اهمیت زیادی دارد. به طور مثال در جامعه ایرانی از نظر بازتوزیع بار بیماریها، افراد به طور متوسط از سن 55 سالگی بیماریها و مشکلات متعدد جسمی و روانی را تجربه میکنند؛ به این ترتیب در صورتی که شاخص امید به زندگی 73 سال در نظر گرفته شود، عملا افراد 18 سال، پایان عمر خود را با بیماریها و مشکلات دست به گریبان خواهند بود. بر این اساس علاوه بر افزایش طول عمر و امید به زندگی، بحث کیفیت طول عمر نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.»
وی میگوید: «با توجه به شرایط مختلف حاکم بر طراحی سیاستگذاریهای عرصه سلامت، به نظر میرسد از نظر وجود تمهیدات کافی برای مواجهه با مشکلات سالمندی و تغییرات هرم سنی جامعه با مشکلاتی روبرو هستیم. هر چند که تاسیس اداره سالمندان و طراحی برنامههای بهداشتی - درمانی برای گروه سنی سالمندان در وزارت بهداشت، یک گام به جلو تلقی میشود، اما به نظر میرسد به دلیل پیچیدگیهای حاکم بر پدیده سالمندی، این اقدامات کافی نخواهد بود و لازم است برنامههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در حوزه سالمندی به صورت فرابخشی و در بعد ملی طراحی شود.»
زالی همچنین بر لزوم ایجاد مراکز جامع سلامتی تاکید میکند و میگوید:« فراهم سازی پروتکلهای ملی غربالگری و چکاپ سالیانه جزو ضروریات جدی برای طراحی چنین نظامی است. متاسفانه در حال حاضر بحث چکاپ و غربالگری سالیانه که عمده مصادیق آن در گروه سالمندان قابل تعریف است، در کشور ما کمتر مورد توجه واقع شده است. همچنین به دلیل عدم حمایت سازمانهای بیمهگر از چنین برنامههای پیشگیرانه و بار مالی زیاد این برنامهها، در زمینه بحثهای غربالگری و چکاپ سالیانه با مشکلات جدی روبرو هستیم و اغلب برنامههای چکاپ سالیانه که در نظام ارایه خدمات بهداشتی - درمانی کشورهای توسعه یافته جزو phc قلمداد میشود، در کشور ما مورد بیاعتنایی واقع شده است. »
از طرف دیگر به دلیل تغییراتی که در سیمای بیماریها در دوران سالمندی اتفاق میافتد، حمایتهای درمانی در این دوران از اهمیت بسزایی برخوردار است اما به گفته کارشناسان از آنجا که هنوز نقشه مشخص بار بیماریهای سالمندی در جامعه تبیین نشده است، برنامهریزی، تامین اعتبارات و طراحی بار مالی این اقدامات نیز به حد کفایت صورت نگرفته است.
جای سالمندان در برنامه پزشک خانواده کجاست؟
همچنین بدیهی است که بیماریهای دوران سالمندی از سختی و صعوبت بیشتری برخوردارند به طوری که گروه سالمندان در تعاریف بهداشتی و توانایی آنها در مقابله با بیماریهای مختلف، جزو گروههای پرخطر تلقی میشوند. بر این اساس با توجه به پیچیدگی پیشگیری و درمان بیماریهای دوران سالمندی، طبیعی است اگر برنامهریزی کافی صورت نگرفته باشد، در حوزه سالمندی با مشکلات جدی روبرو خواهیم بود. شاید نخستین مبحثی که میتواند در زمینه بیماریهای دوران سالمندی کارساز باشد بهرهمندی از وجود متخصصان طب سالمندی باشد، متخصصانی که علیرغم نیاز جامعه امروز، تعدادشان انگشتشمار است. البته مسوولان وزارت بهداشت تاکید دارند که باید با ایجاد و پرورش طب سالمندان در توانمندسازی این قشر از جامعه تلاش شود و بر این اساس است که متولی سلامت کشور، راهاندازی کلینیکهای طب سالمندی را در دستور کار قرار داده است. البته قشر سالمند جامعه در برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع که این روزها تنورش داغ شده و استان به استان و شهر به شهر پیش میرود، مورد توجه قرار گرفته؛ به طوری که مسوولان مربوطه به مردم تاکید دارند تا مشخصاتشان از جمله تاریخ تولد و سابقه بیماریهای مختلف را به صورتی صحیح به سامانه وارد کنند؛ چرا که برنامهریزیها برای هر فرد و هر سن و سالی متفاوت از سایرین است. به این ترتیب است که میتوان امیدوار بود با گسترش برنامه پزشک خانواده، بهداشت و درمان سالمندان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
سالمندی؛ خانه نشینی یا نشاط و سرزندگی
با توجه به این که دوران سالمندی در تقارن با دوران بازنشستگی است و از آنجا که شاید ظرفیتهای مناسب شغلی برای جامعه بازنشستگان و سالمندان تعریف نشده باشد، به نظر میرسد که به دلیل کاهش قدرت پرداخت سالمندان و افزایش هزینههای جاری، بحث استرسهای اجتماعی و اقتصادی در این گروه سنی فزونی یابد. این در حالیست که به گفته کارشناسان ثابت شده که از نظر فیزیولوژی استرس میتواند پدیده سالمندی، عوارض ناشی از سالمندی و برخی از بیماریهای خاص سالمندی را تشدید کند. این موضوع نشان دهنده آن است که علاوه بر لزوم تامین مبانی مستقیم سلامت برای جامعه سالمندی، اگر سایر جنبههای اجتماعی، اقتصادی و کیفیتی برای جامعه سالمندی در کشور تعریف نشود هر گونه مداخلهای در این عرصه کارآمد نخواهد بود.
ابهام در وضعیت حقوقی سالمندان، وجود باورهای غلط درباره دوره سالمندی که این دوران را زمان زندگی غیرفعال میدانند و برخی مشکلات نظیر کافی نبودن پوشش بیمهای، مناسب نبودن فضای شهری و ...از دیگر چالشهای دوران سالمندان به شمار میروند. البته حوادث در دوران سالمندی هم از اهمیت بسزایی برخوردار است به طوری که به گفته دکتر غلامرضا معصومی، رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی کشور در سال 89 حدود 86 هزار و 888 حادثه برای سالمندان کشور رخ داده که61 درصد آن مربوط به مردان و 39 درصد آن مربوط به زنان بوده است. بر این اساس کاهش حوادث دوران سالمندی نیز بیتردید عزم جدی مسوولان در فرهنگسازی برای حمایتهای معنوی و مادی خانوادهها و جامعه از شهروندان ارشد جامعه و همچنین تسریع مناسب سازی محیط شهری و اقداماتی از این قبیل را میطلبد.
دکتر پریسا طاهری، رییس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت نیز پیش از این در این باره تاکید کرده است که بازنشستگی سالمندان مساوی با از کارافتادگی آنها نیست و سالمندان پس از بازنشستگی نباید خانهنشین شوند. در حال حاضر در زمینه ارائه خدمات در سطوح مختلف و همچنین بیمه سالمندی مشکل وجود دارد. ارایه خدمات به سالمندان باید چندوجهی باشد و ابعاد جسمانی، روانی، روحانی و اجتماعی را در بر بگیرد. مسایل مربوط به سالمندی باید به تفسیر نگریسته شوند.»
قائم مقام سازمان نظام پزشکی نیز توسعه مراکز جامع سالمندی را از نیازهای ضروری کشور میداند و میگوید:« هدف در عمده این مراکز جامع صرفا درمان بیماریها نیست؛ بلکه طراحی ساز و کارهای مختلف مبتنی بر سلامت جهت افزایش کیفیت و شادابی زندگی برای این افراد است. تجربه کشورهایی نظیر ژاپن، هلند و کشورهای اسکاندیناوی که حجم قابل توجهی از کشورهایشان را سالمندان تشکیل میدهند، حاکی از آن است که به خوبی میتوان از ظرفیتهای سالمندی در یک جامعه صنعتی استفاده کرد. »
سند سلامت رفاه و منزلت سالمندان ایرانی اجرایی میشود؟
در هر حال وزارت بهداشت برنامههایی نظیر برنامه شیوه زندگی سالم برای افراد از دوران کودکی تا سالمندی و مراقبتهای ادغام یافته سالمندی در مراکز بهداشتی درمانی کشور را به منظور ارتقای سلامت جامعه سالمندان و برخورداری از سالمندی سالم طراحی کرده است. در کنار این برنامهها چند وقتی است که صحبت از تدوین سند سلامت سالمندان میشود؛ سندی که به گفته دکتر محمداسماعیل مطلق، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، ابعاد جسمی، روحی، روانی، معنوی و کاری سالمندان را در برمیگیرد و نگرش ادارات، ارگانها و سازمانهایی که به شکلی با سالمندی در ارتباط هستند را وسیعتر میکند و اقداماتی که باید از سوی شهرداری، بهزیستی، وزارت بهداشت و ... برای سالمندان انجام شود را نیز مورد توجه قرار داده است.
وی با طرح دو مبحث "سالمند جوان" و "سالمند پیر" میگوید:« هر دوی این موارد در سند سلامت رفاه و منزلت سالمندان ایرانی مد نظر قرار گرفته است. در مجموع در سند سلامت سالمندی، سنین 60 تا 80 سال را در نظر گرفتهایم تا در بعد پیشگیری اقداماتی برای آنها انجام شود و از آنجا که برنامه پزشک خانواده نیز به زودی در سراسر کشور اجرایی میشود، مبحث سلامت سالمندان نیز در این برنامه پیگیری میشود تا همیشه "سالمندان" کشور "جوان" بمانند.»
هر چند به گفته دکتر مطلق سند سلامت سالمندان در شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت تصویب شده اما گویا برای تصویب نهایی در انتظار طرح در شورای عالی سلامت و امنیت غذایی است. حال این سوال مطرح است با وجود پیر شدن جمعیت کشور و مشکلات مبتلا به دوران پیری و درگیر بودن چندین ارگان و سازمان با مسایل سالمندی، چه تضمینی وجود دارد که این سند پس از تصویب، برای اجرا گرفتار اما و اگرهای همکاریهای بین بخشی نشود و به بن بست برنخورد؟
در خاتمه باید گفت که شواهد حاکی از آن است که علیرغم اهمیت مباحث سالمندی، اما هنوز تعریف روشنی از این دوران زندگی و مشکلات و مسایل خاص آن در فرهنگ عمومی کشور نداریم و به نظر میرسد به دلیل جزیرهای بودن برخی از مراکز تصمیمگیر در حوزه سالمندی، یک رویکرد جامع، فراگیر و سیستماتیک به پدیده سالمندی را شاهد نیستیم. بدیهی است برای گره گشایی مشکلات سالمندان کشورمان که جمعیتشان رو به فزونی است باید پا را فراتر گذاشت؛ جمعیت سالمندی کشور با سرعت در حال افزایش است و شاید فردا برای اندیشیدن به این که چه باید کرد، بسیار دیر باشد...
نظر شما