رابطهای که با آمدن فرد دیگری از هم میپاشد، بر پایههای محکمی استوار نیست و همان بهتر که این رابطه از بین برود تا اینکه با فردی تشکیل خانواده بدهید، که در زندگی ثبات ندارد، حتا بچهدار شوید و آن زمان شاهد اتفاقات اینچنینی باشید و متعاقب آن حس پشیمانی به شما دست دهد. اتفاقاتی نظیر این مورد و سایر شکستهای عاطفی در زندگی، الزاما نباید بد تلقی شود. اینها را باید اتفاقاتی دانست که در موقع مناسب میتواند به ما کمک کند و باعث شود فرد در شیوهی انتخاب خود، تجدید نظر کند و در انتخابهای بعدی، خطایی را که مرتکب شده بود، تکرار نکند.
نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بسیار طبیعی است اگر پس از شکست عاطفی، فرد غمگین شود و اگر این احساس در فرد ایجاد نشود باید هم به لحاظ عقلانی و هم به لحاظ احساسی به او شک کرد! اما اگر فرد در بروز احساسات خود با مشکل مواجه شد باید به او کمک کرد. پیشنهاد میشود برای کاهش فشار لحظهای ناشی از این شکستها به مشاور مراجعه شود تا با جلساتی نظیر کنترل خشم و اصلاح ساختار انتخابی، به او کمک بیشتری شود.
مهم است بدانیم، شکست عشقی الزاماً بد نیست. به خصوص اگر فرد در انتخابهای خود تجدید نظر کند و از خطاهایش درس بگیرد و دوباره آن خطاها را تکرار نکند.
منبع: سپیده دانایی
نظر شما