رحمت الله حافظی، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله است، او از زمان شروع وزارت کامران باقری لنکرانی، به عنوان معاون وی در معاونت توسعه منابع و مدیریت وزارت بهداشت، نبض بودجه وزارت بهداشت را در دست داشت. با شروع کار دولت دهم و شروع وزارت مرضیه وحید دستجردی نیز در همین سمت ابقا شد اما بعد از چند ماه اختلافات باعث جدایی او از کاروان وزارت بهداشت دولت دهم شد.
او بعد از کوتاه زمانی به عنوان مدیرعامل سازمان بیمه خدمات درمانی مشغول به کار شد و چند ماهی نگذشت که با رفتن ذبیحی از سازمان بیمه تأمین اجتماعی جای او را گرفت و 535 روز مدیرعامل بزرگترین سازمان بیمهای کشور شد. در همین زمان بود که کشمکش این سازمان بیمهگر با وزارت بهداشت اوج گرفت و درست همزمان این سازمان بیمهای، اجرای طرح «پزشک امین» را که طرحی موازی با «برنامه پزشک خانواده» خوانده شد ، کلید زد که با مخالفت تند وزارت بهداشت مواجه شد و سرانجام همین اختلافات زمینه خداحافظی حافظی را با این سازمان فراهم کرد.
او اکنون به کار طبابت مشغول است در رشته طب فیزیکی و توانبخشی،عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله هم هست و در دانشگاه امام حسین(ع) نیز کار تحقیقاتی میکند. با او درباره داستان پزشک خانواده و پشت پرده این برنامه پر سر و صدا به گفت و گو نشستیم:
- برنامه پزشک خانواده یک سابقه طولانی در قوانین کشوردارد و از زمان برنامه توسعه برنامه سوم قرار بود اجرا شود.در زمانی که شما به عنوان معاون وزیر در وزارت بهداشت مسئولیت داشتید نیز اقداماتی برای اجرای این برنامه به خصوص در روستاها انجام شد بعد از آن هم شما مدتی در بیمهها مسئولیت داشتید اخیراً هم میدانید که وزارت بهداشت به دنبال اجرای این برنامه در شهرها است نظر شما درباره روند این برنامه چیست؟
حافظی: به واسطه سوابقی که در وزارت بهداشت داشتم و سیستم پزشک خانواده را در وزارت بهداشت شناختم. حدود 1.5 تا 2 سال هم در سازمانهای بیمهگر مسئولیت داشتم و از منظر سازمانهای بیمهگر هم به این موضوع نگاه کردم. الان به نظرم میرسد همان طور که در اغلب کشورهای جهان شاهد هستیم باید تولیت پزشک خانواده و نظام ارجاع به سازمانهای بیمهگر سپرده شود. البته اگر میخواهیم واقعاً در اجرای این برنامه موفق باشیم. اگر به عملکرد چند سال گذشته در اجرای برنامه پزشک خانواده نگاه کنیم به نظر میرسد که وزارت بهداشت یا متولیان سلامت کشور مجری خوبی برای نظام ارجاع و پزشک خانواده نیستند.
- چرا؟
حافظی: چون که وقتی درصد قابل توجهی از منابع یک دستگاه مثل وزارت بهداشت از طریق درآمدهای اقتصادی تأمین شود. نمی تواند با اجرای این برنامه موافقت داشته باشد.
میدانیم که حدود 45 درصد منابع وزارت بهداشت سالانه از طریق درآمد اختصاصی و فروش خدمات درمانی تأمین میشود بنابراین اجرای نظام ارجاع به این علت که مراجعات مردم را به بیمارستانها کاهش میدهد، به کاهش درآمد وزارت بهداشت منجر میشود بنابراین رئیس شبکه بهداشت و رئیس دانشگاه علوم پزشکی با اجرای این برنامه احساس تهدید میکند. مگر اینکه در بودجه سالانه منابعی را به صورت واقعبینانه برایش ببینند و قبل از اجرا و شروع عملیات تزریق کنند که این نگرانی از تیم عملیاتی و لایههای اجرایی در شهرستان و استان ایجاد نشود.
- منظور شما از 45 درصد درآمد اختصاصی بخشی است که بیمهها پرداخت کنند به اضافه فرانشیزی که مردم میدهند.
حافظی: نه، کلان اعتبارات را میگویم چون با اجرای نظام ارجاع انتظار داریم کاهش مراجعات را به بیمارستانها شاهد باشیم. با اجرای پزشک خانواده حجم مراجعات به بیمارستانها کاسته میشود و درآمدهای ناشی از کاهش این مراجعات هم کاسته میشود. همین مسئله تهدید جدی برای وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی است به همین علت مانع اجرای آن میشوند ولی سازمانهای بیمهگر از آنجا که اگر نظام ارجاع عملیاتی شود و به مرحله بهرهبرداری برسد هزینههای آنها کاهش مییابد مجری خوبی هستند.
من اصلاً نگرش سیاسی به موضوع ندارم. بحث کارشناسی میکنم. اصلاً بحث وزارت بهداشت و بیمهها نیست بلکه بحث فنی است. سازمانهای بیمهگر چون با اجرای نظام ارجاع هزینههایشان کاهش مییابد، مجریان بهتری هستند. به همین خاطر مشاهده میکنیم طی چند سال گذشته علیرغم تلاش زیادی که در مجموعه وزارت بهداشت برای اجرای این برنامه شده است وزارت بهداشت هنوز نمره قبولی نگرفته است.
ما شاهد بودیم در سه استان سیستان و بلوچستان، خوزستان و چهار محال و بختیاری از حدود 3 سال گذشته اجرای پایلوت برنامه پزشک خانواده را با شهرهای زیر 50 هزار نفر شروع کردند و به شهرهای 100 هزار نفر گسترش پیدا کرد. هنوز به سطوح بالاتر نرفته بود که شاهدیم در سایر استانهای کشور با سرعت و شتابزده کلید میخورد.
چند ایراد به این روش وارد است. اول اینکه نظام ارجاع را نمیشود سطحبندی شده عملیاتی کرد. نمیتوان در شهرهای کمتر از 50 هزار نفر در فاز یک اجرا کنیم و به شهرهای بالای 100 هزار نفر تعمیم بدهیم، چون زنجیرههای ارجاع قطع میشود. وقتی در یک شهر زیر 50 هزار نفر و زیر 100 هزار نفر اجرا میشود ولی در مرکز استان اجرا نشده، برای ارجاع بیماران به سطوح بالاتر دچار مشکل میشویم. چون هنوز در مرکز استان اجرا نشده است. بایستی یک استان به طور کامل زیر پوشش برده شود. وقتی همه کارها انجام و اشکالات برطرف شد به سراغ استان بعدی برویم نه اینکه با 3 استان پایلوت کنیم و بعد در استان دیگر گسترش دهیم.
- یعنی اجرای پایلوت اشتباه بود؟
حافظی: نه، این به هر حال یک تجربه بود.
- منظور شما این است که این تجربه شکست خورد؟
حافظی: نه، اول باید جمعبندی اجرای پایلوت را در این 3 استان اعلام میکردند. اشتباهات برطرف میشد. بعد وارد گام بعدی میشدیم. الان بدون اینکه اشکالات آن حل شده باشد و بدون اینکه خروجیهای علمی و استاندارد این مطالعه را داشته باشیم. جلو می رویم. چون هیچ خروجی از پایلوت اعلام نشده است...
- ولی وزارت بهداشت در نسخه 02 پزشک خانواده روش اجرا را اصلاح کرد.
حافظی: الان دستورالعمل 02 هم در شهرهای زیر 100 هزار نفر اجرا میشود.
- در تهران هم اجرا میشود.
حافظی: همه تهران نیست. فقط جنوب تهران است. نمیخواهم بگویم در آن سه استان طرح شکست خورده است. به خاطر اینکه نظام ارجاع و پزشک خانواده تنها راه نجات نظام سلامت کشور است. منظورم این نیست که این برنامه شکست خورده و باید متوقف و حذف بشود. حتی نمیخواهم بگویم پایلوت نتیجه مطلوبی نداشت. میخواهم بگویم باید با استفاده از نتایج پایلوت اشتباهات را شناسایی میکردیم و وقتی اشکالات رفع شد به فکر تعمیم آن میافتادیم.
هنوز 3 استان سیستان و بلوچستان، خوزستان و چهارمحال بختیاری را به صورت 100 درصد پوشش نداده بودیم که اشکالات مشخص شود. اگر زمانی تمام جمعیت این 3 استان را پوشش میدادیم و میتوانستیم رضایت مردم را جلب کنیم میتوانستیم در این مورد اظهارنظر کنیم.
ما یک گزارش میخواهیم که به ما نشان بدهد این برنامه چند درصد جمعیت این 3 استان را پوشش داده، چند پزشک در این 3 استان با این طرح همکاری کردند. من به جرئت میتوانم بگویم تا زمانی که من مسئولیت داشتم زیر 100 پزشک در این 3 استان با این طرح همکاری داشتند.
- در مجموع سه استان؟
حافظی: بله، در کل برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع در سه استان تا بهمن 90 زیر 100 پزشک با این برنامه همکاری داشتند.
- چرا؟
حافظی: از وزارت بهداشت سؤال کنید، چرا؟
- : ممکن است پاسخ وزارت بهداشت این باشد که تا آن زمان ارتباط و مشوقهای کافی برای اجرای این برنامه نداشتند اما حالا این اعتبارات تأمین شده است.
حافظی: براساس دستورالعملهایی که وزارت بهداشت ابلاغ کرد این اتفاق افتاد.
- اشکالات در نسخه 02 برطرف نشد؟
حافظی: در سازمان تأمین اجتماعی وقتی کار ما شروع شد. ما احساس کردیم که نمیتوانیم منتظر بمانیم وزارت بهداشت مطالعهاش را به اتمام برساند و پایلوتش را تمام کند و تا چه زمانی بخواهد به ما بازخورد بدهد.
ما در سازمان تأمین اجتماعی 40 درصد جمعیت کشور یعنی حدود 32 میلیون نفر را تحت پوشش داشتیم. بنده هم خودم را متولی و پاسخگوی نیازهای این جمعیت میدانستم. 32 میلیون بیمه شده که حق بیمه پرداخت میکنند انتظار خدمات مناسب داشتند.
ما آمدیم گفتیم مینشینیم و مطالعه میکنیم. جلسات کارشناسی تشکیل شد. 10 ماه مطالعه کردیم و صاحبنظران داخل و خارج سازمان دعوت شدند. جلسات هفتگی ثابت داشتیم حاصل این 10 ماه مطالعه، 53 صفحه دستورالعمل شد. بعد سه ماه وقت صرف کردیم برای اطلاعرسانی و فرهنگسازی؛نقطه مهم این است که من مدعی هستم طی 30 سال گذشته حتی یک برنامه ملی وجود ندارد که برای آن تا این حد فرهنگسازی شده باشد.
بر اساس شاخصهایی استان گیلان به عنوان استان اول انتخاب شد و اطلاعرسانی را شروع کردیم. شخص مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی با استاندار، فرماندار، نماینده ولی فقیه، ائمه جمعه تمام شهرهای استان گیلان، شوراهای اسلامی کار و کانونهای بازنشستگی جلسه گذاشتم و همه را توجیه کردیم. با شهرداران و اعضای شوراهای شهر و روستا هم جلسه گذاشتیم و آنها را هم توجیه کردیم.
حتی از آقای دکتر پزشکیان هم که صاحبنظر برنامه پزشک خانواده است دعوت کردیم تا درباره این برنامه به ما نظر بدهد و برخلاف آنکه تصور میکردم حتی یک ساعت هم برای این برنامه وقت نگذارندو بیش از 3 ساعت وقت گذاشت و پیشنهادهای خوبی هم ارائه کرد.
یک جلسه اختصاصی هم با دکتر شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گذاشتیم. چون برای او هم درباره این طرح ذهنیتی ایجاد کرده بودند. تا جلوی برنامه را بگیرند. او هم قبول کرد و اعلام کرد که از این طرح حمایت میکند. بعد هم جلسه اختصاصی دیگری با کل اعضای کمیسیون بهداشت مجلس گذاشتیم و آنها را هم توجیه کردیم. خود من هم یک ساعت از طریق سیمای استان گیلان جزئیات این برنامه را برای مردم تشریح و مزایا و معایب آن را بیان کردم.
- و اسم این برنامه را طرح «پزشک امین» گذاشتید و اعلام کردید 4 تا 5 میلیون تومان به پزشکان حقوق میدهید.
حافظی: صبر کنید. اطلاعرسانی 3 ماه طول کشید در همین اثنا ما مکاتبهای هم با وزارت بهداشت داشتیم و با عنوان سازمان تأمین اجتماعی به آنها پیشنهاد دادیم که پرداخت به پزشکان خانواده را بر هم همین اساس برای پزشکان وزارت بهداشت بالا میبریم. چون کارشناسی کرده بودیم تا بعداً نگویند طرح خودشان را پرمایه اجرا کردند و بعد به پزشکان ما پول نمیدهند.
درست قبل از اینکه طرح عملیاتی بشود با وزارت بهداشت مکاتبه کردیم که مستندات آن هم موجود است و اعلام کردیم به پزشکان خانواده هم همین قدر پول میدهیم. اسم طرح خودمان را هم گذاشتیم پزشک امین. در اصل این برنامه یک مثلث بُرد، بُرد، بُرد داشت.
- بیمه، پزشک و مردم.
حافظی: بله، به نفع هر سه گروه بود. برای مردم این بود که روال سنتی خدماترسانی به آنها حفظ میشد و روش جدیدی را به مردم تحمیل نمیکردیم تا الزامآور باشد ضمن اینکه برای افراد بالای 60 سال هم همه خدمات در این طرح رایگان میشد و برای افراد زیر 60 سال فقط 10 درصد هزینه به صورت فرانشیز پرداخت میشد. آیا این طرح پرداخت از جیب مردم را کم نمیکرد؟
- ولی هدف از اجرای برنامه پزشک خانواده هم همین است چرا با آن برنامه همکاری نکردید؟
حافظی: اگر قصد آنها هم همین است که پرداخت از جیب مردم کم شود، چرا آنها با ما همکاری نکردند، چرا اختلال ایجاد کردند، چرا گفتند ما با استفاده از راهکارهای قانونی جلوی اجرای این طرح را می گیریم و آن را متوقف می کنیم. مگر پرداخت از جیب مردم کم نمیشد. ما حتی گفتیم کسانی که بیماری خاص دارند مانند هموفیلیها، تالاسمیها، فشارخونی ها، دیابتیها و دیالیزیها اگر در این طرح قرار بگیرند، همه داروهای تخصصصی آنها هم رایگان میشود. چرا وزارت بهداشت مانع شد.
ما مطالعه کردیم دیدیم در استان گیلان متوسط درآمد یک پزشک ماهی یک میلیون و 500 هزار تومان است ما اعلام کردیم دریافتی پزشکان به 4 میلیون و 500 هزار تومان می رسد.
- درآمدشان را 3 برابر کردید.
حافظی: بله حدود 3 برابر.
- و همین تصمیم موتور برنامه شما را در گیلان روشن کرد.
حافظی: ولی ما قبل از شروع برنامه همین پشنهاد را برای پزشکان خانواده به وزارت بهداشت داده بودیم. کما اینکه در دستورالعمل نسخه 02 پزشک خانواده، الان دارند همین کار را می کنند. ولی هنوز هم استقبال نیست، چرا. همان طرح است ولی استقبال نمیکنند، چرا؟ ادلهای دارد که خواهیم گفت. ما به پزشک امین گفتیم که باید یک جمعیت 2500 نفری را زیر پوشش ببرد و اگر فرد بیماری ناشناختهای دارد، آن را شناسایی کنند و حتی این رقم 4 میلیون و 500 هزار تومان هم قابل افزایش هم بود.
- برنامه پزشک خانواده هم همین را می گوید.
حافظی: بله، ولی من به جرئت میتوانم بگویم، بیش از 90 درصد نسخه 02 برنامه پزشک خانواده اقتباس از طرح پزشک امین است. چون جلسات مشترکی داشتیم که در آنجا ما پیشنهادهای اصلاحی را دادیم.ولی علیرغم اینکه دستورالعمل جدید پزشک خانواده همان پزشک امین است ولی باز هم بنده معتقدم وزارت بهداشت مجری خوبی برای اجرای این برنامه نیست و مطمئناً شکست خواهند خورد.
- با توجه به اینکه شما خودتان معاون وزیر بهداشت بودید این مسئله را می گویید.
حافظی: اول صحبتم گفتم،من بیش از 4 سال معاون وزیر بهداشت بودم، حدود 2 سال هم رئیس سازمانهای بیمهگر بودیم و اکنون با این تجربیات ادعا دارم وزارت بهداشت مجری خوبی برای این کار نیست و سازمانهای بیمه گر مجری خوبی هستند. نه اینکه نخواهند، ماهیتاً نمیتواند مجری خوبی باشد، نه اینکه تیم کارشناسانشان را زیر سوال ببرم و بگویم ضعیف هستند. ماهیتاً وزارت بهداشت به عنوان دستگاه اجرایی نمیتواند مجری خوبی برای پزشک خانواده باشد.
- به خاطر همان 45 درصد درآمد اختصاصی یا علت دیگری هم دارد.
حافظی: نه همان که گفتم. اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده با درآمدهای وزارت بهداشت مغایرت دارد.
- ولی وزارت بهداشت چرا باید از صرفه جویی منابع استقبال نکند میتواند با این پولها برنامه های دیگری اجرا کند.
حافظی: چون این صرفه جویی وقتی در لایههای اجرایی و بدنه وزارت بهداشت برود به صورت کاهش عملکرد و ضعف مدیران تعبیر میشود و مدیر شبکه که درآمدش کم شده است، زیر سؤال میرود و نمیتواند بپذیرد که درآمدش کاهش پیدا کرده است. الان در یک بیمارستان به عنوان مثال روزی 300 نفر مراجعه میکنند با اجرای پزشک خانواده 100 نفر میشوند، یعنی درآمدش یک سوم میشود، دیگر پولی در کار نیست.
- ولی قرار شده برای جبران این مسئله به ازای یک ویزیت 3 برابر ویزیت پرداخت شود.
حافظی: علیرغم اینکه ویزیت پزشکان را تا 3 برابر پیش بینی کردهاند، نظر من این است که باز هم درآمد بیمارستانها کاهش پیدا میکند.
- منظورم بعد از اجرای پزشک خانواده است.
حافظی: بله ، پزشک خانواده که همان پزشک امین است. ما از همه ابعاد این طرح را در سازمان تأمین اجتماعی بررسی کردیم. پیش بینی ما این بود که در سال اول هزینهها حدود 15.3 درصد افزایش پیدا میکند و بعد از سال دوم و سوم اجرای این برنامه به صورت پلکانی هزینهها تا حدود 40 درصد کاهش پیدا میکند. بنابراین به نفع من بیمه است که 40 درصد هزینههایم کم شود. بنابراین به عنوان سازمان بیمه این طرح را عملیاتی میکنم ولی همین فرمول را به وزارت بهداشت ببرید،معلوم است که نمیتوانند این حجم کاهش درآمد را بپذیرند.
- ولی اعلام شده که رئیس جمهوری بار مالی این برنامه را پذیرفته و قرار شده جبران کند.
حافظی: ببینید،بار مالی این برنامه 4200 میلیارد تومان است فقط برای سال اول.
- این اعتبار قابل تأمین نیست؟
حافظی: کو؟ یک سؤال،چند درصد بودجه مصوب وزارت بهداشت در سال 91 تا آخر مرداد تخصیص داده شد. جواب 16 درصد. در فضایی که نصف سال گذشته و فقط 16درصد اعتبارات عادی وزارت بهداشت تخصیص پیدا کرده است. چطور میتوان پروژه ای را کلید زد که 4200 میلیارد تومان بار مالی اضافه دارد و بعد هم با شتاب این برنامه را در سطح کشور عملیاتی کرد. اگر وزارت بهداشت 100 درصد بودجه مصوب را هم بگیرد باز هم نمیتواند این برنامه را اجرا کند.
-منظورتان این است که اجرای این برنامه شتابزده است.
حافظی:بسیار شتابزده است و اعتقاد دارم که می توان در همین مرحله بازنگری کرد. اینکه تند تند در استانهای مختلف کلید بزنیم باید اجتناب کنیم. این طرح را با تهدید نمیتوان اجرا کرد.
-منظورتان از تهدید چیست؟
حافظی: نمیتوانیم رئیس دانشگاه را تهدید کنیم. یا اجرا کن یا استعفا بده. نمی توانیم به فلان آزمایشگاه بگوییم یا اجرا کن یا تو را به فلان مرجع نظارتی معرفی می کنیم. این برنامه با این روشها قابل انجام نیست. ببینید ما برای طرح پزشک امین ماهها با خود مردم و پزشکان مشورت کردیم البته آنها انتظارات زیادی از ما داشتند و حقوق بیشتری میخواستند و ما به آنها گفتیم اجازه دهید اجرا شود، شاید در بازنگریها افزایش درآمد هم داشته باشید.
- وزارت بهداشت هم همین را می گوید و معتقد است اجرای برنامه پزشک خانواده به نفع مردم، بیمه ها و پزشکان است.
حافظی: اگر این ادعا را دارند، من از آنها میپرسم، چرا در 3 استان پایلوت حتی بعد از نسخه 02 تعداد پزشکان خانواده زیر 100 نفر است. ولی در استان گیلان که طرح پزشک امین اجرا شد، از 780 نفر پزشک 545 نفر ثبت نام کردند.
-در طرح پزشک خانواده هم در 5 استانی که شروع شده همین ارقام را اعلام میکنند.
حافظی: سوال من این است که کو آن گزارش نتیجه پایلوت 3 استان، درصد رضایتمندی مردم کو. این شاخصها را اعلام کنند، ما هم قبول میکنیم، بعد بروند سراغ استان بعدی، حداقل به افکار عمومی گزارش بدهند. خود من حاضرم با یک تیم بی طرف برویم و گزارش میدانی بگیریم.
- دیدگاه شما درباره برنامه پزشک خانواده و پزشک امین روشن شد اما ابهاماتی وجود دارد، شما معتقدید بیمهها مجری بهتری برای پزشک خانواده هستند، اما برنامه پزشک خانواده یک برنامه سلامت محور است که همه جنبههای سلامت را از پیشگیری و درمان در بر میگیرد، سازمانی مثل تأمین اجتماعی حتی برای بخش درمان آن هم در همه شهرها امکانات و بیمارستان ندارد. در بخش خدمات پشگیری این برنامه هم باید خدماتی مثل بهداشت محیط ارائه شود که اصلاً جزو وظایف سازمانهای بیمهگر نیست. به نظر میرسد این طرح پزشک امین در خوشبینانه ترین حالت ویزیت و خدمات درمانی را سامان میداد؟
حافظی: در مورد بحث اول باید بگویم که نیازی نیست سازمان بیمه گر،خودش همه جا مراکز درمانی داشته باشد، مگر سازمان بیمه خدمات درمانی در سطح کشور بیمارستان دارد، نه، اما میتواند مجری برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع باشد. سازمان تأمین اجتماعی هم همین طور. میتواند مدیریت کلان برنامه را به عهده میگیرد. دلیل ندارد خودش بیمارستان داشته باشد. حتی بیمه شدگان میتوانند به بیمارستانهای وزارت بهداشت یا طرف قراردهای دیگر مراجعه کنند، سازمان بیمه مدیریت برنامه را به عهده بگیرد و پرداخت کند.
درباره نکته دوم که گفتید، پزشک امین سلامت محور نیست و درمان محور است باید بگویم. روش سنتی که سالهاست در بیمهها و از جمله تأمین اجتماعی وجود دارد همین درمان محوری است، میگوییم ما یک سازمان بیمهگر هستیم،گردن کلفت هم داریم، به بیمه شده میگوییم هر وقت مریض شدی برو پیش پزشک، هر تعداد که پزشک از دفترچه تو برگه کند ما پولش را میدهیم. گردنمان هم کلفت است.
اما در طرح پزشک امین این نگرش را عوض کردیم. گفتم آقا یا خانم پزشک شما مسئول سلامت این 2500 نفر هستید،برای آنها باید پرونده الکترونیک سلامت تعریف کنید،اطلاعات آنها را باید به روز کنید و چه این افراد به تو مراجعه کنند چه مراجعه نکنند من 4 میلیون و 500 هزار تومان در ماه به تو میدهم.
- خوب پزشک خانواده هم همین است.
حافظی: چون این حرفها در پزشک امین بود، توی برنامه پزشک خانواده هم رفت. به پزشک گفتیم شما مسئول سلامت افرادت هستی، باید برای آنها معاینات دورهای انجام دهی، واکسن نوزاد را باید مرتب زنگ بزنی و پیگیری کنی.
- ولی شما در طرح پزشک امین مباحثی مثل بهداشت محیط را ندیدید؟
حافظی: ببینید؛ یک ایرادی که وزارت بهداشت دارد این است که میخواهد اجرای برنامه را بر اساس ساختار خودش تنظیم کند و پرسنل خودش را توی این برنامه جا دهد.
-ولی قرار بود، این برنامه تمام جنبههای نظام سلامت را اصلاح کند و انقلاب و تحول اساسی باشد.
حافظی: سنگ بزرگ علامت نزدن است، وقتی شما یک تیم 17 نفره را پیش بینی می کنید که نمیتوانید همه جا آن را تأمین کنید، چطور میخواهید اجرا کنید. در استان سیستان و بلوچستان در شهری مثل زابل کجا میتوانید کارشناس بهداشت محیط، تغذیه و بهداشت حرفهای پیدا کنید، همین میشود که میبینیم در هیچ جا این تیم 17 نفره تشکیل نشده است. من نمیگویم اینها نباشد؛ منکر نمیشوم. اما گام اول را با پزشک شروع کنیم بعد گسترش دهیم.
الان یکی از معضلات برنامه پزشک خانواده این است که هیچکس حاضر نیست،مسئولیت تیم 17نفره سلامت را به عهده بگیرد،هیچ کس نمیتواند اعضای این تیم 17 نفره را جمع کند و حقوق آنها پرداخت کند.
بهتر است در گام اول با حضور پزشک رویکرد را از درمان محوری به سمت سلامت محوری ببریم. این فرهنگ را جا بیندازیم،؛بگذاریم راه بیفتد،عملیات کلید بخورد، موفق که شد،برویم سراغ فاز بعدی، حالا میخواهید تیم سلامت تشکیل بدهید، بدهید. نه اینکه یک دفعه 17نفر را تحمیل کنید که این برنامه از همان اول نخواهد شکل بگیرد. این برنامه را نفی نمیکنم.
- خوب پس شما میخواستید در گام اول حوزه درمان را سامان بدهید.
حافظی: نه درمان، حرکت ما از درمان محوری به سمت سلامت محوری بود. پزشک امین مسئول سلامت جمعیتش بود.ما میخواستیم با پزشک عمومی شروع کنیم، پزشکی که معاینات دورهای انجام میدهد، غربالگری انجام دهد،فشار خون،دیابت و واکسیناسیون را کنترل کند، بعد وقتی این نگرش اصلاح شد، برنامه را تکمیل کنیم.
آن وقت میتوانیم کارشناس تغذیه را هم کنارش بگذاریم. پزشک امین این اختیار را دارد که بیمار را اگر در صلاحیتش هست درمان کند یا به پزشک متخصص یا فوق تخصص ارجاع دهد، حتی میتواند به متخصص تغذیه ارجاع دهد، همان طور که اگر بیمار آپاندیست داشت،بیمه پولش را میدهد اگر به متخصص تغذیه ارجاع شد باز هم بیمه پولش را میدهد. اگر بیماری که دیابت دارد یا فشار خون دارد وقتی که به آزمایشگاه ارجاع شد، باز هم بیمه پولش را میدهد. همه سطوح کارشناسی می توانست با نظر پزشک امین تحت پوشش بیمه باشد.
-همه این هزینهها رایگان بود؟
حافظی: در دستورالعمل پزشک خانواده میزان پوشش هر یک از این هزینهها آمده بود، برای 60 سال به بالاها همه خدمات رایگان بود و برای بقیه هم فقط 10درصد فرانشیز خدمات از طرف مردم پرداخت میشد. ولی اینکه می گویند طرح پزشک امین درمان محور بود و سلامت محور بود را من تکذیب میکنم. هدف ما تغییر رویکرد از درمان محوری به سلامت محوری بود.
- شما در وزارت بهداشت مسئول معاونتی بودید که با بودجه و قانون سر و کار داشتید و خوب میدانید که در قانون برنامه توسعه پنجم وزارت بهداشت متولی و سیاستگذار نظام سلامت در کل کشور اعلام شده است و مطابق این قانون هر گونه توسعه در نظام سلامت باید باید بر مبنای برنامه پزشک خانواده اجرا شود و همه دستگاهها باید از این نظر تابع وزارت بهداشت باشند، ولی شما در سازمان تأمین اجتماعی برای 40 درصد جمعیت کشور راه دیگری رفتید و برنامهای را اجرا کردید که حداقل نامش پزشک خانواده نبود و در عمل هم تفاوتهایی با آن داشت، قرار بود، بیمه ها از سیاستهای متولی سلامت پیروی کنند و خریدار خدمات باشند،چرا این کار را کردید؟
حافظی: ببینید به کار ما 4 ایراد گرفتند، یکی اینکه سلامت محور نیست، که توضیح دادم ایراد منطقی و معقولی نبود. دوم اینکه گفتند، وزارت بهداشت سیاستگذار است و اینها آمدهاند وارد شدهاند و ساختار دیگری را تعریف کردهاند و دارند کار را به هم میریزند، ما قبول داریم، وزارت بهداشت سیاستگذار و ناظر باشد، وزارت بهداشت سیاستهای کلانش را اعلام کند، به من بیمه بگوید، درمان محور نباش، سلامت محور باش. می گویم چشم. ما با وزارت بهداشت مکاتبه کردیم، گفتیم سیاستهای کلان رابه ما بگویید ولی هیچ پاسخی نگرفتیم،فقط جوسازی بود.
-ولی وزارت بهداشت نسخه 01 و بعد هم نسخه 02 را به عنوان برنامه عملیاتی پزشک خانواده اعلام کرده بود اما شما برنامه دیگری را اجرا کردید.
حافظی: نسخه 02 پزشک خانواده که همان پزشک امین است، ما هم طبق همان دستورالعمل 02 عمل کردیم.
- ولی شما از دستورالعمل پزشک خانواده تبعیت نکردید.
حافظی: ما دستورالعمل پزشک امین را معرفی کردیم و آنها هم بر اساس همین طرح نسخه 02 را نوشتند. سیاستگذاری یعنی چی؟ یعنی اینکه حریم های یک اتوبان را به ما نشان دهند،بگویند در این مسیر حرکت کنید، مرزهای شرقی و غربی را اعلام کنند بگویید از این خطوط تجاوز نکنید،سرعت شما چقدر باشد و مانند اینها، سیاستهای کلی را به ما بگویند، مثلاً بگویند سلامت محور باش، درمان محور نباش، مگر غیر از این است، شما به عنوان یک کارشناس بگویید، رویه قبلی سازمان تأمین اجتماعی سلامت محور بود؟ خوب ما آمدیم اصلاح کردیم.
-اما شما می توانستید همین اصلاحات را در قالب برنامه پزشک خانواده و با هماهنگی وزارت بهداشت انجام دهید.
حافظی: آیا پزشک امین یک گام به جلو نبود.
- ولی همه برنامه پزشک خانواده نبود.
حافظی: مگر وزارت بهداشت تمام این برنامه را در کشور اجرا کرده است؟
- صحبت اینجاست که می گویند سازمان تأمین اجتماعی چون پول و اعتبار در اختیار دارد، آن بخش آسانتر برنامه پزشک خانواده را که ساماندهی ویزیت پزشکان بود اجرا کرد، حقوق و مشوقهای خوبی هم برای پزشکان در نظر گرفت تا آنها را جذب کند و با این کار میخواست برنامه ملی پزشک خانواده را به شکست بکشاند.
حافظی: برای چی باید این کار را بکنیم؟ پزشک امین جزئی از پزشک خانواده است، وزارت بهداشت تیم 17نفره دیده بود، ما ندیده بودیم، بنده گفتم تا زمانی که وزارت بهداشت میخواهد برنامه پزشک خانواده را پایلوت کند و ایراداتش را رفع کند و تا بخواهد تیم 17نفره را در استانش جمع کند، ما یک پله این برنامه را در مجموعه تأمین اجتماعی جلو ببریم، چه اشکالی داشت؟ بیمه شده تأمین اجتماعی هم خدمات خوب و مناسب میخواهد، چرا بیمه شده تأمین اجتماعی باید از شهرستان بیاید،3 روز پشت در بیمارستان میلاد بخوابد تا به او نوبت بدهیم.
-اما اگر مطالبات بیمه شدگان را فقط در نظر بگیریم به برنامههای سلامت و پیشگیری کمتر توجه میکنیم،چون مردم وقتی مریض شدند، خدمات می خواهند و کاری به سلامت محور بودن ندارند.
حافظی: صبر کنید، وقتی ما میخواستیم این طرح را کلید بزنیم مواجه شدیم با 5 هزار نفری که پشت در بیمارستان میلاد هر روز تجمع میکنند تا در بیمارستان فوق تخصصی ویزیت شوند، هر 3 ماه یا 6ماه هم در آنتن صدا و سیما یک گزارش پخش می شود که وااسلاما در بیمارستان میلاد نوبت نمیدهند. از شهرستان آمدهایم، با لحاف و تشک پشت در بیمارستان،. ما تا کی باید مینشستیم تا وزارت بهداشت، پزشک خانوادهاش را عملیاتی کند تا این آشفته بازار جمع شود، بیمارستان میلاد یک بیمارستان فوق تخصصی است و مطمئناً حدود 80 درصد مراجعات آن غیر ضروری است و 80 درصد این مراجعات در سطوح پایین تر با استفاده از امکانات خود تأمین اجتماعی قابل درمان است.
- میآیند چون رایگان است.
حافظی: ولی تأمین اجتماعی بیمارستانهای دیگر هم دارد،که رایگان است ولی این حجم مراجعه مردم، ارائه خدمات فوق تخصصی را هم مختل میکند و آنها را به کارهای سطوح پایین تر مشغول میکند.این اسراف است، ضمن اینکه مردم هم اذیت میشوند، چون نظام ارجاع ندارند.اگر نظام فیلترینگ و غربالگری را در سطوح پایین تر داشتیم،به محض اینکه پزشک احساس مشکل میکرد، برای بیمار نسخه مینوشت میگفت برو خانه یا فلان بیمارستان یا حتی او را به بیمارستان دولتی ارجاع میداد و اینها باعث میشد این قدر ازدحام پشت در بیمارستان نداشته باشیم.
مسئله دیگر این است که بنده به عنوان یک شهروند،اگر نصف شب بیمار شدم، اگر یک پزشک آشنا و مطمئن داشتم، به خودم اجازه میدهم که نصف شب به او زنگ بزنیم و بگویم چه کار کنم و او هر چه گفت انجام میدهم، اگر گفت نصف شب برو بیمارستان میرفتم و اگر میگفت مهم نیست، تا فردا صبر کن، باز هم میگویم چشم، اما آیا همه مردم به یک چنین پزشک امینی دسترسی دارند؟
چرا بیمه شده تأمین اجتماعی وقتی در زابل بچهاش مریض میشود مجبور میشود، فرش زیرپایش را بفروشد و 3 روز پشت در بیمارستان میلاد بخوابد،تا پزشک معاینه کند و بگوید چیزی نیست،چرا همان جا در شهرش نباید یک پزشک امین داشته باشد که مشکلش را حل کند.
-خوب طبق قانون قرار است این اتفاق در قالب برنامه پزشک خانواده بیفتد.
حافظی: قرار است، از سال 83 قرار است.ما نمیتوانستیم صبر کنیم تا کی وزارت بهداشت بخواهد این برنامه را اجرا کند، ما سریع ظرف 10ماه این طرح را عملیاتی کردیم. اینکه میگویم بیمهها مجری بهتری هستند به خاطر همین است،هزینههای سازمانشان کم میشود.
-اما به جز تأمین اجتماعی بیمههای دیگر چنین امکانات و توانی را ندارند، ضمن اینکه شما هم شتابزده عمل نکردید؟
حافظی: اول اینکه شتابزده نبود،ما 10 ماه مطالعه کردیم و در این مدت اصلاً موضوع را مطرح نکردیم چون میدانستیم به شدت مانع میشوند، 10 ماه مطالعه پشت درهای بسته انجام شد، حاصل کار را هم هنگامی که وارد فاز فرهنگ سازی شدیم،اعلام کردیم،اگر ایراد یا انتقادی داشت میتوانستند بگویند.
- مراجع قانونی طرح شما را تأیید کردند؟
حافظی: مرجع قانونی کجاست؟کمیسیون بهداشت مجلس که از این طرح حمایت کرد.
-شما برای اجرای طرح پزشک امین قانون داشتید؟
حافظی: من میپرسم آیا قانونی که مغایر آن باشد داشتیم؟
- قانون برنامه توسعه پنجم که وزارت بهداشت را متولی میداند و وزارت بهداشت مخالف بود.
حافظی: قانونگذار برای سازمان تأمین اجتماعی، هیئت امنا و هیئت مدیره تعریف کرده است و بنده به عنوان مدیرعامل مجری مصوبات ارکان سازمان تأمین اجتماعی بودم،وقتی در بودجه سنواتی به سازمان تکلیف میکردند من باید اجرا میکردم، تازه در مصوبه آمده بود که در دو استان اجرا شود که من عقب بودم و در آن زمان قابل توجیه نبود.
- مصوبه هیئت امنا بر خلاف قانون برنامه توسعه نبود؟
حافظی: نه، من در چارچوب فرآیندهای درون سازمانی باید عمل میکردم، یکی دیگر از ایرادهایی که میگرفتند هم این بود که میگفتند سازمان تأمین اجتماعی باید در چارچوب درون سازمانی فعالیت کند اما دارد با بخش خصوصی قرارداد می بندد، در حالی که قانون به سازمان تأمین اجتماعی گفته در جایی که امکانات درمانی نداری از طریق قرارداد با پزشکان بخش خصوصی به بیمه شدگان خدمت بدهید.
مگر نه اینکه همین الان بیمهها میتوانند با همه پزشکان عمومی و متخصص قرارداد ببندند. اینها پرسنل تأمین اجتماعی نیستند اما بالای سرشان نوشته طرف قرارداد بیمهها. من فقط فرآیند را اصلاح کردم. قبلاً پزشک مینشست تا بیمار بیاید حال گفتیم باید سلامت افراد را پایش کنید تا بیمار نشوند. در سیاستهای کلان وزارت بهداشت وارد نشدیم. اگر جایی با سیاستهای وزارت بهداشت مغایرت داشت می گفتند اصلاح کنیم نه اینکه کل کار را متوقف کنند.
-خوب الان وزارت بهداشت میخواهد برنامه پزشک خانواده را اجرا کند.
حافظی: که من معتقدم موفق نخواهد بود.
- اگر شما همان مسیر را ادامه میدادید، سایر بیمهها هم میتوانستند اجرا کنند؟
حافظی: ما با همه بیمهها هماهنگ بودیم، اگر میگذاشتند اجرا میشود، حالا که جای تأسف دارد. اگر اجرا میشد برای وزارت بهداشت هم میتوانست الگو باشد، چرا نگذاشتند، چون از همین میترسیدند که این طرح به عنوان یک الگو مطرح بشود...
-و برنامه پزشک خانواده شکست بخورد.
حافظی: نه، شکست نمیخورد متأسفانه منظری که توسط برخی به این داستان نگاه میشود، همین جملهای است که شما گفتید، یعنی گفتند این کار، برنامه پزشک خانواده را هوا میکند. ولی هدف چنین چیزی نبود هدف خدمت به مردم بود ما اعتقاد داشتیم که طرح پزشک امین قوی و کارشناسی دیده شده بود. چه اشکالی داشت که پزشک امین یعنی الگوی وزارت بهداشت میشد. بعد از اینکه در استان گیلان کلید خورد و احتمالاً چالشهایی هم داشت که رفع و رجوع میشد. وزارت بهداشت میتوانست به این الگو نگاه کند و بعد به استانهای دیگر تعمیم میداد چه اشکالی داشت اما به خاطر همین ترس و واهمه این الگو را متوقف کردند.
-اما شاید بحث بر سر این است که چه کسی اجراکننده طرح است. مسئله این است که سازمان تأمین اجتماعی پول در اختیار دارد و حتی وزارت بهداشت هم به اعتبارات این سازمان وابسته است به خاطر همین اهرم،همیشه بیمهها نخ اجرای برنامهها را در اختیار دارند و وزارت بهداشت هر وقت که بیمهها پولشان را به موقع پرداخت نکنند دچار مشکل میشود. خود شما هم وقتی معاون وزیر بهداشت بودید در این زمینه انتقاد داشتید بنابراین سازمان تأمین اجتماعی همیشه میتواند با دیر پرداخت کردن بودجهها برنامههای وزارت بهداشت را مختل کند و از طرفی برنامههای خودش را پیش ببرد. این طور نیست؟
حافظی: ببنید چه در دورانی که من مسئولیت بیمه را داشتم و چه در بقیه دورهها علیرغم اینکه میشد این اتفاق بیفتد و دور از ذهن نیست ولی به هیچ عنوان این کارها نشد.
-خود شما وقتی در وزارت بهداشت بودید همیشه از بیمهها انتقاد میکردید که مطالبات را دیر پرداخت میکنند.
حافظی: درست است، وقتی من در وزارت بهداشت بودم مدعی بودم که بیمهها نه تنها باید به موقع مطالبات را پرداخت کنند بلکه باید 25 درصد هم بابت خدمات مراکز طرف قرارداد چه دولتی و چه غیردولتی پیشپرداخت کنند. با همین اعتقاد هم در بیمهها گام برداشتم، بروید سوابق را ببینید. بارها این مسئله را به مسئولان بیمه تذکر دادهام. مستنداتش هم موجود است. با همین نگرش بود که وقتی کار شروع شد 9 ماه در پرداخت مطالبات طرفهای قرارداد تأخیر داشتیم و بعد از 535 روز مسئولیت من در بیمه تأمین اجتماعی به 4 ماه تأخیر تقلیل پیدا کرد. این در راستای همان نگاه بود که میخواستیم از 9 ماه تأخیر به جایی برسیم که تأخیر پرداختها صفر بشود و بعد هم 25 درصد پیشپرداخت بدهیم.
-این کار شدنی است؟
حافظی: بله، قابل انجام است وقتی شروع کردم شهریور همان سال وزیر بهداشت با خبرگزاری فارس مصاحبه کرد و اعلام کرد که از بیمهها 900 میلیارد تومان طلب دارد دقیقاً یک سال بعد مصاحبهای با خبرگزاری دیگری داشت و اعلام کرد که از بیمهها 400 میلیارد تومان طلب معوقه دارد. یکبار کمیسیون بهداشت مرا خواست که بیا وزارت بهداشت اعتراض دارد بیمهها پول نمیدهند. من این دو خبر را پرینت گرفتم و بردم کمیسیون بهداشت گفتم این کارنامه من است هر دو خبر به نقل از وزیر بهداشت است هرچند مدعی بودم این 400 میلیارد تومان هم صحت ندارد.
در آن مقطع مدعی شدم سازمان تأمین اجتماعی نه تنها به وزارت بهداشت بدهی ندارد. بلکه 20 میلیارد تومان هم طلب دارد و برای اولینبار در سازمان تأمین اجتماعی این اتفاق افتاد. حجم مطالبات وزارت بهداشت بین 3 بیمه خدمات درمانی، تأمین اجتماعی و نیروهای مسلح شکسته میشود. 40 درصد مطالبات معمولاً متعلق به بیمه تأمین اجتماعی است که اگر 400 میلیارد تومان را ملاک قرار دهیم. سهم تأمین اجتماعی از این بدهی 160 میلیارد تومان بود در جایی که همان روز من از شرکتهای دارویی خواستم مطالباتشان را از وزارت بهداشت اعلام کنند که اعلام کردند 180 میلیارد تومان از وزارت بهداشت طلب دارند بنابراین برای اولینبار موازنه مطالبات 20 میلیارد تومان به نفع سازمان تأمین اجتماعی شد. این در حالی است که هفته پیش وزیر بهداشت مصاحبهای داشت و اعلام کرد که بیمهها 1400 میلیارد تومان به وزارت بهداشت بدهکارند. آیا ما با این عملکرد در اجرای پزشک خانواده اختلال ایجاد کرده بودیم. اگر این روند ادامه پیدا میکرد به آن نقطه 25 درصد پیشپرداخت هم میرسیدیم.
- پس مشکل تاریخی بیمهها با وزارت بهداشت و ارائهکنندگان خدمات سلامت و تأخیرهای همیشگی به کمبود منابع مربوط نمیشود و مربوط به مدیریت است.
حافظی: میتوان طوری مدیریت کرد که با همین منابع موجود هم به نتایج مطلوبتری رسید. هر چند بیمه تأمین اجتماعی به طور میانگین همواره 500 میلیارد تومان به وزارت بهداشت بدهکار بوده است اما طلبش از دولت 35 هزار میلیارد تومان است. زمانی که من مسئولیت داشتم سه بار از رئیس جمهور درخواست وقت کردم که یک بار هم به من وقت نداد تا بتوانم این مطالبات را از دولت بگیرم.
- حالا با توجه به اینکه شما پزشک هستید و هم در وزارت بهداشت و هم بیمهها مسئولیت داشتید. اگر بخواهید جمعبندی کنید برای اصلاح نظام سلامت چه پیشنهادی دارید. نظر شما درباره تجمیع بیمهها در سازمان بیمه سلامت چیست. آیا بهتر است این سازمان در وزارت بهداشت باشد یا وزارت رفاه؟
حافظی: بنده الان هیچ مسئولیتی در هیچکدام از این مجموعهها ندارم و بحث ما کارشناسی است و با این نگرش که پزشک خانواده تنها راه نجات نظام سلامت کشور است. موافقم اما اینکه سازمان بیمه تأمین اجتماعی به سازمان بیمه سلامت ایرانیان منتقل شود به نظرم عملیاتی نیست چون مشکلات عدیدهای پیدا میکند. سازمان تأمین اجتماعی یک نهاد عمومی غیر دولتی است که اموالش، اموال مردم است نمیشود اینها را به بخش دولتی منتقل کرد چه بسا با تذکر شورای نگهبان و جاهای دیگر مواجه شویم.
نکته دوم اینکه 32 میلیون افراد تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی واکنشهای شدیدی نشان خواهند داد. اینکه چشم طمع داشته باشیم که اموال و بیمارستانهای تأمین اجتماعی به وزارت بهداشت منتقل شود عملیاتی نیست. اصلاً قابل انجام نیست باید استقلالش حفظ شود کما اینکه مراکز درمانی شرکت نفت هم همین بحث را دارد و الان در مجلس قانونی تصویب کردهاند که مراکز درمانی صنعت نفت نیز از ادغام مستثنی شود. بنابراین با این رویه اگر سازمان تأمین اجتماعی و شرکت نفت را جدا کنیم چیزی برای ادغام نمیماند. اگر هم بخواهیم داراییهای بیمهها را تجمیع کنیم و در یک صندوق بریزیم باز هم به نظر عملیاتی نیست ولی آنچه میشود به آن پرداخت این است که یک سیاستذاری واحد و مشترک داشته باشیم.
سازمان بیمه سلامت میتواند صرفاً سیاستگذار باشد و با استفاده از نظر کارشناسی تمام بیمهها و ترکیبی از این افراد بر بیمهها نظارت کند در حالی که استقلال هویتی بیمهها هم حفظ میشود.
نکته دوم اینکه در مورد پزشک خانواده هرچند عملاً متوقف شده است چون به شدت احساس میکنم با آن سرعتی که وزارت بهداشت در 6ماه اول برای اجرای این برنامه داشت به شدت کاسته شده و این برنامه به نوعی رها شده است.
بعید میدانم طی چند ماه باقیمانده تا پایان سال شاهد باشیم در استان جدیدی این برنامه را کلید بزنند زیرا به واسطه مشکلاتی که در منابع دارند حتی تخصیص مناسبی از بودجه عادی را هم وزارت بهداشت نگرفته است چه برسد بخواهد برنامه پزشک خانواده را که 4 هزار و 200 میلیارد تومان هزینه مازاد دارد اجرا کنند تا این بودجه تأمین نشود نمیتوانند ادامه دهند.
-اگر بودجه 6 هزار میلیارد تومانی هدفمندی یارانهها اختصاص پیدا کند، چطور؟
حافظی: بعید است، اختصاص بدهند. با طناب «اگر» نمیشود، توی چاه رفت مسئول یک وزارتخانه نباید با اگرها وارد یک عملیات شود. وزارت بهداشت شما اطمینان پیدا کن بودجه را بگیر بعد کلید بزن. با طناب «اگر» برویم و کلید بزنیم بعد هم خیلی راحت توجیه کنیم که ما گفتیم بودجه ولی ندادند و اگر بدهند اجرا میشود. نمیتوان از مسئولان انتظار موفقیت داشت. مردم از مسئولان انتظار دارند کارها را کارشناسی شده و متقن انجام دهند. چشم امید مردم به همین مسئولان است با «اما و اگر» نمیشود کار را کلید زد. و مطمئناً این اگر و اماها به جایی نمیرسد.
- یعنی معتقدید با این روند برنامه پزشک خانواده شکست میخورد؟
حافظی: نمیخواهم بگویم شکست میخورد ولی الان به حالت رکورد رفته است و قطعاً کلید جدیدی را در سال جاری نخواهند زد. پیشنهاد من این است که به جایی اینکه این رویه را ادامه بدهند وزارت بهداشت به همینجا بسنده کند. کار را متوقف کند و فقط با یک استان و پوشش تمام جمیعت آن استان کار را پیش ببرد. میتواند یک استان کوچک و جمعوجور مثل سمنان یا زنجان را که حاشیه ندارد انتخاب کند.
- یعنی دوباره پایلوت کنند؟
حافظی: اسمش را پایلوت نمیگذاریم آنچه من به همکارانم در سازمان تأمین اجتماعی هم توصیه میکردم این بود که بعد از کارشناسی طرح پزشک امین میگفتند این طرح را پایلوت کنید من به آنها گفتم این کلمه پایلوت را از ذهن و زبانتان خارج کنید. پایلوت طرحی است که شما نمیدانید میخواهید اجرایش کنید یا نه. میروید مدتی آن را اجرا میکنید اگر بد بود متوقف میکنید و اگر خوب بود ادامه میدهید. کاری که وزارت بهداشت برای پزشک خانواده در 3 استان اجرا کرد و ما بالاخره نفهمیدیم بد بود یا خوب بود. چون گزارشی نیامد اما ما معتقدیم پزشک خانواده و نظام ارجاع تنها راه نجات سلامت کشور است و باید اجرا شود. بنابراین پایلوت مفهومی ندارد.
- در این مورد نقدی که وجود دارد این است که اگر این برنامه را فقط در یک استان اجرا کنید چون مردم مسافرت و مهاجرت دارند، دچار دوگانگی و سردرگمی میشوند و ممکن است این مسئله به ناراضیتی بین مردم منجر شود از طرفی مدت زمان اجرای این برنامه هم طولانیتر می شود.
حافظی: اگر از یک استان شروع کنیم میتوانیم تمام نقاط ضعف آن را برطرف کنیم بعد سراغ استان دوم و سوم برویم و به این ترتیب برنامه را توسعه دهیم. یک ده آباد بهتر است یا 100 شهر ویران. الان در چند استان دارند این برنامه را اجرا میکنند آیا مردم راضی هستند.
-ولی وزارت بهداشت تازه شروع کرده و اعلام میکند مردم و پزشکان استقبال کردهاند.
حافظی: وزارت بهداشت جلسه بگذارد و افراد صاحبنظر را دعوت کند تا گزارش میدانی بگیریم. هیچکس خودش نمیگوید ماست من ترش است یا شیرین بهتر است. تیمی را خارج از مجموعه وزارت بهداشت دعوت کنند. وزیر بهداشت اجازه دهد گروهی که ذینفع نیستند این برنامه را پایش کنند. خود من هم حاضرم همکاری کنم. اگر نکته ضعفی داشت اعلام میکنیم تا برطرف شود. اگر هم مشکلی نبود از آنها قدردانی میکنیم اما متأسفانه برداشتها این است که شناسایی و اعلام نقاط ضعف برای آسیب زدن و ضربهزدن است. در حالی که چنین چیزی نیست. هرکس نقطه ضعف را به آدم منتقل کند باید خوشحال هم بشویم وقتی عملیات را در یک استان کلید زدیم میتوانیم هزینهها را هم بهتر مدیریت کنیم. اگر منابع داشتیم استان دوم را شروع میکنیم.
-و اگر منابع نیامد چطور؟
حافظی: گزارش را میبریم مجلس، میگوییم آقای مجلس این گزارش عملکرد پز
نظر شما