یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۹
سلامت نیوز: نمی‌شود گفت میان بهشت و جهنم سرگردان است. او میان دو جهنم، معلق مانده. هفته‌هایی چنان غمگین می‌شود كه آواره خیابان‌ها می‌شود، غذا نمی‌خورد، اصلاح نمی‌كند و حتی خیال كشتن خودش یا حتی دیگران به سرش می‌زند و هفته‌هایی آنقدر شیداست كه تصمیم‌های غریب می‌گیرد كه مثلا اورست را فتح كند یا چند تا كشتی توی دریای مدیترانه بخرد یا فضانورد شود و هرچه سرمایه دارد، پای همین خیال‌ها می‌گذارد.

او هنوز نمی‌داند مبتلا به بیماری اختلال دوقطبی (افسردگی شیدایی) است و اگر دیر به روانپزشك مراجعه كند شاید آینده آبستن حوادث ناخوشایندی برایش باشد.

روی قطب‌ها سر می‌خورد

حتی از اسمش هم می‌توان ماهیتش را تا حدی حدس زد و فهمید كه احتمالا بیماران مبتلا به آن میان دو قطب رفتاری و احساسی در نوسان هستند و سرگردانی آنها میان این قطب‌ها روال عادی زندگی‌شان را مختل می‌كند، اما دكتر سارا هاشم‌پور، روانپزشك توضیح كامل‌تری درباره این بیماری دارد.

او با اشاره به این كه اختلال دوقطبی از انواع اختلالات دوخلقی است، می‌گوید: در این بیماری روانی، خلق بیمار به شكل غیرطبیعی و نامتناسب با شرایط تغییر می‌كند و امكان دارد در دوره‌هایی بشدت پرانرژی یا تحریك‌پذیر (درگیر حمله‌های مانیا یا شیدایی) و در دوره‌هایی در نهایت اندوه (درگیر حمله‌های افسردگی) باشد.

هاشم‌پور تاكید می‌كند قرار نیست فرد در طول دوره شیدایی حتما بیش از اندازه خوشحال باشد، شاید فقط شدیدا تحریك‌پذیر شود، اما به هر حال او در این دوره تصمیم‌هایی غیرمتناسب با توانمندی‌هایش می‌گیرد و به همین علت رفتارش پرخطر می‌شود.

نشانه‌های دوره افسردگی این بیماران را تقریبا همه می‌دانیم، اما نشانه‌های دوره مانیا (سرخوشی) برای خیلی‌ها ناشناخته است. بر اساس توضیحات این روانپزشك در دوره مانیا نیاز به خواب بیمار كاهش پیدا می‌كند.

او پرحرف می‌شود، فكرش شلوغ است یعنی نمی‌تواند یك روال ذهنی مشخص را دنبال كند. برای نمونه وقتی صحبت می‌كند دائم رشته افكارش را گم می‌كند، حرف‌هایش را نیمه‌كاره می‌گذارد و موضوع را عوض می‌كند.

به گفته این متخصص، بیمار در این شرایط دوست دارد در كار بقیه دخالت كند. مجموعه وسیعی از فعالیت‌های هدفمند را در طول ساعات بیداری‌اش دنبال می‌كند و از آنجا كه دقت و تمركزی ندارد همه آنها را نیمه‌كاره رها می‌كند. در این مرحله ممكن است دست به اقدامات خطرناكی بزند، برای مثال در سرمایه‌گذاری‌های كلان و پرخطر شركت كند.

از سوی دیگر شاید میل جنسی‌اش زیاد شود و دست به رفتارهای پرخطر جنسی بزند و شركای جنسی متعدد پیدا كند یا میلش به مصرف مواد مخدر زیاد شود.

هاشم‌پور هشدار می‌دهد كه در هر دو مرحله افسردگی و شیدایی احتمال این كه بیمار از خانه فرار یا اقدام به خودكشی كند یا دست به جنایت بزند بیشتر می‌شود.

نكند او دوقطبی باشد...


به گفته هاشم‌پور، هنوز علت دقیق این بیماری مشخص نیست، اما احتمال بروز آن در افرادی كه یكی از بستگان نزدیكشان به این بیماری مبتلاست بیشتر است كه نشان می‌دهد ژنتیك در بروز این بیماری نقش دارد.

در كتاب‌های روانپزشكی نوشته شده است كه ابتلا به بیماری اختلال دوقطبی در هر فرد حدود 2.6 تا 7.8 درصد است كه نسبت به بیماری مانند افسردگی با 20 تا 25 درصد امكان بروز در افراد، درصد نسبتا كمی محسوب می‌شود؛ اما نكته جالب این كه این روانپزشك تاكید می‌كند احتمال بروز اختلال دوقطبی در كسانی كه دچار بیماری افسردگی می‌شوند بیشتر است.

آمارها نشان می‌دهد سن شروع اختلال دوقطبی معمولا در مرز پایان دوره نوجوانی و آغاز جوانی است و به همین علت بهترین زمان برای شناسایی نشانه‌های بیماری نیز همین دوره است.

هاشم‌پور درباره نشانه‌های هشداردهنده‌ای كه خانواده با مشاهده آنها در نوجوانش باید از روانپزشك راهنمایی بگیرد، توضیح می‌دهد: اگر نوجوانی خلق شاد غیرعادی دارد یا اگر به شكلی غیرطبیعی انرژی بالایی دارد یا آنقدر صحبت می‌كند كه باید برای ساكت ‌كردن به او تذكر داد یا مایل است از خانه فرار كند یا سابقه فرارهای مكرر داشته است، این احتمال وجود دارد كه به اختلال دوقطبی مبتلا باشد.

او البته تاكید می‌كند كه داشتن یك یا چند تا از این نشانه‌ها همیشه نشانه اختلال دوقطبی نیست، اما بهتر آن است كه اگر این رفتارها كاركرد طبیعی فرد را در زندگی دچار مختل كرده است، خانواده درباره آنها با پزشك مشورت كند.

این روانپزشك درباره نشانه‌های هشداردهنده دیگر می‌گوید: این نوع نوجوان‌ها ممكن است تمركز كافی نداشته باشند، نتوانند هیچ كاری را تا انتها بدرستی انجام بدهند یا بی‌خوابی‌های طولانی داشته باشند.

روانپزشك ها، شاخش را می‌شكنند

روانپزشكان می‌گویند اگر اختلال دوقطبی كنترل و بیمار به روانپزشك ارجاع داده نشود، امكان دارد در هریك از دوره‌ها دست به كارهای خطرناكی بزند و علاوه بر این هرچه بیمار دیرتر به پزشك مراجعه كند، دوره‌های افسردگی و شیدایی او بیشتر به هم نزدیك می‌شود و بنابراین كمتر در شرایط عادی خواهد بود.

هاشم‌پور درباره شیوه كنترل این بیماری می‌گوید: در درمان اختلال دوقطبی هم از روش‌های دارودرمانی و هم از روش‌های غیردارویی مانند شناخت‌درمانی استفاده می‌شود.

او هشدار می‌دهد: نكته مهم این است كه خانواده‌های این بیماران درك درستی از مشكل بیمارشان داشته باشند و در دوره‌های افسردگی و شیدایی با مشورت روانپزشك شیوه درست كنترل و رفتار با او را بیاموزند.

منبع: جام جم آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha