پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۸
سلامت نیوز :  پیشگیری از ناهنجاری‌های اجتماعی نه با شعار، كه با شناخت دقیق، برنامه‌ریزی و اقدامی‌اجتماعی میسر است، برای برنامه‌ریزی و مراقبت از ناهنجاری‌های اجتماعی نخست باید مسایل فردی را از مسایل اجتماعی بازشناخت، یكی از وجوه تمایز مسایل فردی نظیر بیماری‌های جسمی، از ناهنجاری‌ها و مسایل اجتماعی در این است كه، در مقوله نخست، علم پزشكی، رونق بیشتری یافته و هم بیمار خود درپی مداوای خویش است و مهمتر اینكه به درستی به توصیه‌های پزشك نیز عمل می‌كند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از حمایت ؛  اما درباره مسایل اجتماعی، وضع به گونه‌ای دیگر است و ناشی ازعملكرد نهادهای اجتماعی، روابط اجتماعی و گروه‌های اجتماعی است و در نتیجه بسیاری از مشكلات اجتماعی نظیر، بزهكاری نوجوانان و مشكلات خانوادگی را، بیشتر از جنبه زیستی و روان شناختی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند و برهمان اساس برای مشكلات اجتماعی نسخه فردی می‌پیچند، در حالی كه برای پیشگیری از معضل بزهكاری نوجوانان، باید در كاركرد نهادهای اجتماعی بازنگری شود و با تدوین برنامه‌های تامین سلامت اجتماعی از این معضل پیشگیری كنند.

بزه عبارت است از اقدام به عملی كه برخلاف موازین، مقررات و قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد.
بررسی‌های جرم‌شناسی نشان می‌دهد كه هر معلولی علتی دارد و هیچ چیز به خودی خود به وجود نمی‌آید. بنابراین هر جرمی ‌هم دارای علت‌های سازنده‌ای است كه، برافراد جامعه اثر می‌گذارد و آنان را به سوی ناسازگاری و ناهنجاری سوق می‌دهد. پیامد این سوق دادن ها: ارتكاب بزه است و كسی كه مرتكب بزه می‌شود (بزهكار) نامیده می‌شود. بزهكاری مجموعه ای از جرم‌ها ست كه در یك زمان و مكان معین به وقوع می‌پیوندد. در واقع بزهكاری شناخت عامل‌هایی است كه، جرم ایجاد می‌كند. یا به عبارت دیگر مطالعه این پدیده مورد بررسی قرار می‌گیرد، در حقیقت تمامی پدیده‌های اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، سیاسی، مذهبی، خانوادگی و مانند آنها را در جامعه شامل می‌شود.
از نظر اجتماعی بزهكاری را به سه دسته تقسیم كرده اند: بزهكاری درباره اشخاص عادی جامعه مانند ضرب و جرح، تجاوز به عنف، كشتن به عمد یا غیرعمد.

بزهكاری برضد دارایی و مالكیت دیگران مانند دزدی، جعل اسناد. بزهكاری برضد نظم عمومی‌مانند فحشا و خرید و فروش موادمخدر. بزهكاری را نباید منحصر به طبقه خاصی دانست. شاید عده ای راه فرار از قانون را بدانند و با حیله و دسیسه از چنگ قانون فرار كنند و طبعا جزو آمار محسوب نشود. آنچه مسلم است بزهكاری در تمام طبقه‌ها وجود دارد ولی میزان آن در طبقه‌های پایین اجتماع بیشتر است. بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد كه، تبعیض در خانواده و توجه بیشتر والدین به برخی از فرزندان و توجه كمتر نسبت به برخی دیگر، سبب ایجاد عقده كمتری و احساس نفرت و بدبینی در كودك می‌شود.

حسادت و رقابت موجود در خانواده تاثیر مخرب فراوانی در روحیه كودكان به جای می‌گذارد و موجب می‌شود كودك خود را با برادران و خواهران دیگر مقایسه كند و براثر محبت بیشتر والدین در حق آنان احساس كمتری به او دست دهد. رفتار خشونت آمیز خانواده پیامدهای نامناسبی در تربیت كودكان برجای خواهد گذاشت. به عقیده پاره ای از روان شناسان و كارشناسان آمریكایی، ریشه اصلی جنایت‌ها و خشونت‌ها در جامعه، اعمال خشونت و تنبیه‌های بدنی است كه، والدین در مورد فرزندان اعمال می‌دارند و این باعث ایجاد عقده‌های روانی در آنان می‌شود.

پدر و مادر خیلی مسن، فاقد واكنش‌ها و اعمال انعكاس ضروری هستند و نمی‌توانند وظیفه‌هایی را كه از نظر تربیت فرزندان برعهده دارند به خوبی به عمل آورند و آنان را برای یك زندگی سالم و پایبند به مقررات و ارزش‌های اجتماعی به بار آورند. خانواده‌های ایستا یا خانواده‌هایی كه مسیر قهقرایی طی می‌كنند، فرزندان خود را بدبین، غیراجتماعی و بالاخره عصیانگر به بار می‌آورند. خانواده‌هایی كه با زمان پیش نمی‌روند؛ و انتظار دارند فرزند آنان نیز با راه و رسم قدیمی‌و كهنه به زندگی ادامه دهند، موجبات ناسازگاری روانی فرزندان باجامعه را فراهم می‌آورند، به قول (هابس) بسیاری از كودكان پریشان حال و آشفته، از خانواده‌هایی هستند كه از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند. به نظر وی كودك و خانواده وی می‌باید فعالانه در امور اجتماعی سهیم باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha