مشکلات اخیر در حوزه دارو در درجه اول مربوط به تدبیر نامناسب در حوزه پولی و بانکی، بازرگانی و مدیریت بهداشت و درمان است که به صورت سلسله مراتبی هر کدام شوکهایی به چرخه تامین دارو وارد کردند در حالی که این امر میتوانست فارغ از تحریمهای بینالمللی به نحو مطلوبی در داخل مدیریت شود.
دارو هم از سایر کالاها مستثنی نیست و متاثر از سیاستهای بانکی، اقتصادی و صنعتی است. به نظر من مشکلات اخیر در حوزه دارو در درجه اول مربوط به تدبیر نامناسب در حوزه پولی و بانکی، بازرگانی و مدیریت بهداشت و درمان است که به صورت سلسله مراتبی هر کدام شوکهایی به چرخه تامین دارو وارد کردند در حالی که این امر میتوانست فارغ از تحریمهای بینالمللی به نحو مطلوبی در داخل مدیریت شود. اثر تحریمها در بازار دارو میتوانست صفر باشد، اما در حال حاضر با مشکل جدیتری روبرو هستیم که ناشی از بیتدبیری مدیران برای مدیریت دوران تحریم است.
چرخه تامین دارو دچار اختلال شده و این مهمترین آسیب است زیرا یکی از اصولی که باید همواره در مورد واردات هر کالایی و بهخصوص دارو رعایت شود، تضمین استمرار تامین آن است. در مورد دارو این نکته اهمیت بیشتری دارد زیرا بیماری که در حال دارو درمانی است باید اطمینان یابد که این دارو مستمرا و با قیمت مناسب و در زمان مناسب در اختیار او قرار خواهد گرفت. متاسفانه در این فرایند سیستم بانکی و بازرگانی ما موانعی ایجاد کردند که کار پیچیدهتر هم شد زیرا هم در حوزه تولید و هم در واردات دارو همه سیاستها به بخش بانکی و بازرگانی مرتبط است و وقتی این بخش با تغییرات ناگهانی روبرو میشود، موانع جدیتر خواهد بود. به عنوان مثال وزارت بازرگانی در اوج این تنشها ناگهان تصمیم به تغییر نرمافزار و سیستم ثبت کالا میگیرد یا الزام اخذ کد ملی کالا را ایجاد میکند و به عبارتی ایستگاههای بروکراتیک متعددی را اضافه میکند که اصلا با شرایط دوران تحریم انطباق ندارد به طوری که در شرایط تحریم اتفاقا باید این موانع بروکراتیک حذف شوند. این سیاستها تا جایی پیش رفته که دوره گردش عملیات در صنعت داروسازی ما که زمانی 90-70 روز بوده است امروز به بیش از 250 روز برسد. به نظر من تنها 10 روز از این 250 روز که به سیستم تحمیل شده ناشی از تحریمهاست و 240 روز آن به ناکارآمدی سیستمهای داخلی ما اعم از وزارت بهداشت، بازرگانی و... مربوط است.
بسیاری از آسیبهایی که در حال حاضر به تحریمها نسبت میدهیم ناشی از ناکارآمدی مدیران دولتی است زیرا ما مدیریت بحران دروه جنگ و حتی بعد از جنگ را نیز سپری کردهایم، بحران ارزی سالهای 73 – 72 و همچنین در اواخر دهه 70 را پیشتر تجربه کردهایم و کشور با مقادیر بسیار کمتری ارز در آن دوره مدیریت شد. این کشور با 5 تا 10 میلیارد دلار هم اداره شده است در حالی که آشفتگیهای ذهنی هم در بازار وجود نداشت ولی در حال حاضر تحریمها بستری برای آشفتگی بیشتر فراهم کرده که ناشی از مدیریت ناکارآمد است. به خصوص در بخش بانکی و بازرگانی که شاهد اوج بیسیاستی و بیتدبیری مدیران بودیم. هر چند در بخش تعامل وزارت بهداشت با صنایع دارویی هم این بیتدبیریها مشکلاتی را رقم زدند.
در نهایت معتقدم تحریم میتوانست آثار بسیار کمتری داشته باشد مشروط به اینکه مدیران بهتر عمل میکردند.
بخش اعظمی از تامین نیاز صنعت داروسازی ما به مواد اولیه از محل واردات است و مشکلاتی که قبلا گفتیم روی این فرایند هم تاثیرگذار خواهد بود اما فراموش نکنیم از آثار مثبت تحریم، حرکت در جهت خودکفایی است و فرصتی كه اكنون ایجاد شده فرصت مناسبی است. مثلا برای رادیو داروها و سایر مواد دارویی از این دست، تحریم باعث انگیزه بیشتر تولید هم میشود. در حال حاضر هم در مورد مواد اولیه قدرتهای نوظهور اقتصادی مانند چین و هند را جایگزین كردهایم بهطوری که فقط این دو کشور حدود 2 میلیارد دلار دارو به آمریکا صادر میکنند. از طرف دیگر در داخل هم تحرکاتی صورت گرفته است و نزدیک به 40 درصد مواد اولیه دارو را داخل کشور تولید میکنیم و به نظر من با اتکا به توسعه صنعت داروسازی داخل و جایگزین شدن اقتصادهای نوظهور در حوزه مواد اولیه مشکلی نخواهیم داشت.
در حال حاضر وزارت بهداشت باید در برنامه كاری خود اولویتهایی را قرار دهد. بیش از 90 درصد مکملهایی که از آمریکا یا اروپا در طول سالیان گذشته وارد میشدند کاملا غیرضروری بودند، درحالی كه در مورد کالاهای ضروری هم قابلیت و توان جایگزینی داریم. در حال حاضر كشور برای تامین داروهای بیماران مبتلا به تالاسمی مشکلی ندارد. برای بیماران مبتلا به هموفیلی هم چون قراردادهای سازمان انتقال خون بلندمدت بسته شده بود، در حال حاضر مشکلی وجود ندارد
بیماران پیوند نیز با کمبود جدی دارو روبرو نیستند؛ مشروط بر اینکه سیاستگذاری مناسب هم انجام شود، زیرا ما یا نباید وارد فاز تحریم میشدیم یا در حال حاضر که در دوران تحریم هستیم باید تدبیر کنیم. بسیاری از مولکولها و ترکیبات، در داخل قابلیت تولید دارد و مطمئنم اگر در داخل كشور مدیریت بحران باشد، نیازی به کشورهای غربی نخواهیم داشت. وزارت بهداشت نیز باید اولویتبندی کند و داروهای غیرضروری از سبد واردات خارج شوند. اگر دولت با برنامه هوشمندانهتری عمل میکرد حتی همین آثار ملموس فعلی را هم شاهد نبودیم یا با شدت بسیار کمتری بروز میکرد. اخیرا هم در گزارش جدید صندوق بینالمللی پول، دوران انحصار قدرت در اختیار چند کشور سپری شده دانسته شده است و در حال حاضر قدرتهای نوظهور اقتصادی صنعتی مانند چین، هند، برزیل و آرژانتین و برخی کشورهای اروپای شرقی در دنیا شکل گرفتهاند و حتی کشور ایران نیز در این راه قدم برداشته و آرایش بازیگران اقتصاد و سیاست در دنیا تغییر یافته است اما نکته اینجاست که وقتی با تحریم روبرو میشویم، انتظار داریم سیاستهای دوره تحریم به شکل هوشمندانهتری اجرا شود که متاسفانه دولت در این حوزه وارونه عمل کرده است و به جای اینکه سیاستهای تسهیلکننده و ضدتحریم پیاده كند به تصمیمات و سیاستگذاریهای احساسی ادامه داده ست. نكته مهم اینكه مدیران ناکارآمدی که تجربه دوران بحران را نداشتند نه تنها حفظ شدند، بلکه در تمامی بخشها نیز گسترش پیدا کردند و همین موضوع آسیبهای زیادی به اقتصاد و صنعت کشور وارد کرده است.
منبع: هفته نامه سپید
نظر شما