به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ فشارهای اقتصادی که مورد اشاره نمایندگان مجلس و مورد پذیرش رئیس دولت هم بوده به عقیده رئیس انجمن مددکاران اجتماعی موجبات بروز انحرافات اجتماعی را فراهم آورده و به اعتقاد سعید معیدفر، استاد جامعهشناسی احساس از بین رفتن امنیت اجتماعی ناشی از بحرانهای معیشتی، میتواند منجر به فروپاشی نظم اجتماعی شود.
خطر امنیت و معیشت
اشاره معیدفر به هرم آبراهام مازلو است، هرمی که امنیت و معیشت را به
عنوان دو نیاز اساسی بشر برای زنده ماندن تعریف کرده است. نیازهای زیستی و
ابتدایی که لازمه قوام یافتن اجتماع است. نیازهای فیزیولوژیک نیاز به غذا،
آب و هوا برای زنده ماندن است و بعد از ابتداییترین نیازهای اجتماعی؛ نیاز
به امنیت است.او به «قانون »میگوید: نیاز به عشق و دوستی نیازهای درجه
بعدی محسوب میشوند که این روزها کمتر مطرحاند. این در حالی است که به
دلیل مشکلات اقتصادی وارده بر اجتماع ایرانی، امنیت و معیشت مردم هدف قرار
گرفته و گاهی از بین رفته است. دولت به ناچار از قوه قهریه و زور برای
کنترل این معضل استفاده میکند.
تراز منفی شاخصهای اجتماعی
از طرف دیگر شاخصهای مورد بررسی در ایران شامل، شاخص شهرنشینی، تورم،
بیکاری، حداقل حقوق، سکونتگاههای غیر رسمی و درآمدها و کسب و کار هستند،
شاخصهایی که به عقیده سید حسن چلک در گفتوگو با« قانون»با تزار منفی آنها، مخاطرات اجتماعی و انحرافات افزایش مییابد. کاهش سطح
درآمدها، تعطیلی کارگاهها، افزایش تورم و گرانی در کنار احساس ناامنی
اجتماعی که نمونههایی از آن در جامعه ایرانی دیده میشود، زنگ خطری است که
از سوی آسیبشناسان ایرانی به صدا درآمده است.
حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور به ایلنا میگوید: یکی از
عوامل موثر در افزایش آسیبهای اجتماعی معضلات و شرایط سخت اقتصادی است.
شرایط سخت اقتصادی زمینه برای ارتکاب جرم را فراهم میکند. بنابراین وقتی
در جامعه شاهد افزایش آسیبهای اجتماعی هستیم باید تک تک عواملی که بر این
مسئله تاثیر میگذارند مطالعه شود.
ورود فقر، خروج ایمان
به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور آموزههای دینی ما نیز میگوید
اگر فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج میشود و تاکید بر این
موضوع نشانه اهمیت آن است. ما اگر به گذشته هم نگاه کنیم در تمام جوامع
چنین رابطهای بین فقر اقتصادی و آسیبهای اجتماعی وجود دارد و اگر در
جامعهای شاهد افزایش آسیبهای اجتماعی هستیم این موضوع به دلیل شرایط سخت
اقتصادی و اجتماعی است. پژوهشهای اجتماعی در حوزه نیروی انتظامی نیز نشان
میدهد "قشر کمدرآمد و دهکهای پایین اجتماع در جرایم و جنایتها به صورت
وردست و اجیر شده توسط سردستههای گروههای مجرم، حجم بالایی را شامل
میشود" به این معنی که فقر، بیکاری و نداشتن درآمد کافی سبب میشود که
افراد به صورت آلت و ابزاری برای استفاده گروههای مجرم درآیند و مجرمان با
جلو انداختن این افراد برای خود حاشیه امنیت مناسبی ایجاد کنند.
نابرابری درآمدها و تورم
مصطفی اقلیما جامعهشناس و مددکار اجتماعی نیز به« قانون» میگوید:
نابرابری تورم با سطح درآمدها جامعه را به طرز هولناکی به سمت فروپاشی
اجتماعی پیش برده است. میزان تورم بسیار بالا رفته است. تمام اجناس چند
برابر قیمت افزایش یافتهاند ومردم فقیرتر شدهاند، آن وقت نباید توقع داشت
جامعه با مشکل مواجه نشود. اگرچه توسعه یافتگی متشکل از شاخصهای متعدد
است اما بیشک سطح "درآمد" مهم ترین شاخص محسوب میشود و روزهای پیش رو
روزهای کاهش سطح درآمد و افزایش تورم است که سید حسن چلک آن را به افزایش
صرف و انتشار آسیبهای اجتماعی تعبیر کرده است.
مصطفی اقلیما نیز به« قانون » میگوید: یکی از بزرگ ترین اشتباهات اقتصادی در طول سالهای گذشته این است که هر چه تورم بالا رفت میزان حقوق افراد افزایش پیدا نکرد. بعد از 30 سال سالانه 40 تا 45 درصد تورم به جامعه تحمیل شده ولی حقوق و درآمد مردم کمتر شده است که 900 درصد کاهش درآمدها به نسبت تورم را شامل شده است. به گفته این جامعهشناس کمترین حقوق قبل از انقلاب چهار هزار تومان بود که تاکنون تنها 90 برابر افزایش یافته و 360 هزار تومان رسیده که قانون کار و قانون تامین اجتماعی این رقم را تایید میکند در حالی که تورم بر اساسیترین کالا مانند بنزین که سطح تورم عمومی را به کمترین درصد نشان میدهد رقمی معادل 1400 برابر را نشان میدهد، یعنی بنزین به عنوان کمترین پایه تورمی 1400 برابر گران شده است.
30 سال پیش بنزین 5 ریال بوده و حالا لیتری 700 تومان شده است.در چنین شرایطی آسیبهای اجتماعی که 90 درصد آنها پیشتر وجود نداشت، افزایش یافته و مردم مجبورند برای تامین خود بیشتر کار کنند و این مشکلات در شرایط فعلی بیشتر شده است. افزایش چکهای برگشتی و درگیری اغلب مردم با آن تعادل نرخ امنیت در کشور از بین رفته است. افزایش آمار فحشا، اعتیاد، رشوهخواری و ... نشان میدهد جامعه درگیر مسائلی شده که به معیشت آنها مربوط است.
ضرورت تبیین آسیبهای جامعه
افزایش جرمهایی مانند سرقت و برخی از بزههای اجتماعی ناشی از شرایط سخت
اقتصادی است. به گفته چلک البته این موضوع به این معنی نیست که همه افراد
فقیر مرتکب جرم میشوند و یا با آسیبهای اجتماعی مواجه خواهند شد.از آنجایی که آسیبهای اجتماعی تک عاملی نیستند نمیشود یک عامل مثل فقر
را عامل اصلی دانست اما افرادی که با شرایط سخت اقتصادی دست و پنجه نرم
میکنند بیشتر در معرض این آسیبها هستند و فقر یکی از مجموعه عواملی است
که باعث انحرافات میشود.
او میافزاید: اهمیت گسترش انحرافات و آسیبهای جامعه باید تبیین شود که چه عواملی در این امر دخیل است و هر جامعهای که فقر در آن گسترش یابد جرایم هم گسترش خواهد یافت و ما شاهد افزایش زندانها و زندانیان هستیم. البته تنها نباید بگوییم که فقر مساوی انجام جرم است اما فقر بر شرایط سخت اقتصادی در جامعه زمینه را برای گسترش آسیبهای اجتماعی فراهم خواهد کرد و طبیعتا فقر در عرصههای دیگر مانند فقر فرهنگی باعث افزایش آسیبهای اجتماعی میشود.
اقلیما تاکید میکند: قشر حقوقبگیر با شرایط پیش آمده نمیتواند با داراییاش کنار بیاید و با این تورم خود به خود نمیتواند درآمدش را افزایش دهد و تن به مسائل مختلف میدهد که نشانههای آن را میتوان در دستگاههای دولتی و معضل رشوهخواری دید. او به خانهای که سال 70 به قیمت 44 میلیون خریده اشاره میکند و میگوید: این خانه الان 4 میلیارد تومان میارزد این چه چیز را نشان میدهد؟ این یعنی خانوادهها با یک فاجعه روبه رو شدهاند و مردم به نسبت قبل فقیرتر شدهاند، آن وقت توقع نباید داشت جامعه با مشکل مواجه نشود؟!
نظر شما