به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ این كودكان خودمحور بوده و بهطور سیریناپذیری به محبت، توجه و پاداش نیاز دارند. همیشه از دیگران توقع زیاد داشته و انتظارات آنها بیحد و مرز است. یكی از مهمترین علل شكلگیری این خصلتهای رفتاری در كودكان به ارتباط والدین بستگی دارد. والدینی كه توجه و حمایت بیش از حد از كودكان خود را در رأس امور تربیتی قرار میدهند و به نیازهای منطقی و غیرمنطقی آنها پاسخ میدهند ناخواسته در شكلگیری این مسئله دخالت میكنند. به عبارتی كودك این لطف مكرر والدین را حق مسلم خود تلقی كرده و انتظار دارد همیشه دیگران نیز با او چنین برخورد كنند. این به آن معناست كه سطح انتظارات و توقعات كودك بالا رفته و زیادهخواهی در او شكل میگیرد.
اگر چه فراهم كردن این نیازها در دوران كودكی برای والدین آسان است اما با بزرگ تر شدن آنها نیاز و خواستههایشان نیز گستردهتر میشود و دستیابی به آنها سختتر و دشوارتر یا شاید امری محال به نظر برسد. در نتیجه از یك طرف كودك و نوجوان سرخورده و از سوی دیگر والدین احساس ناكامی و ناتوانی در پاسخدهی به خواستههای او پیدا میكنند.
بنابراین لازم است والدین از محبت كردن و پاداش دادن بیش از حد و افراطی به فرزند خودداری كنند. اجازه دهند فرزندشان ارزش به دست آوردن پاداش را متوجه شده و لذت كسب پاداش را درك كند. به علاوه والدین میبایست در دوران كودكی توقعات و انتظارات فرزندان را در حد معقول و متعادل پاسخ بدهند و بدون هیچ گونه احساس گناهی در برابر خواستههای غیرمنطقی و غیرمعقول آنها «نه» بگویند.
زیرا «نه» گفتن پیامدهای رفتاری مثبتی را در بر داشته و با كمك گرفتن از آن سطح انتظارات كودكان پر توقع تعدیل پیدا میكند. آنها با این روش یاد میگیرند در زندگی امكان رسیدن به همه خواستهها وجود ندارد و ویژگیهای مثبتی مانند صبر، تحمل و بردباری در آنها نهادینه میشود. اگر این ویژگی رفتاری و شخصیتی در كودكان پایهریزی شود نوعی اختلال در روابط بین فردی ایجاد میكند. از آنجا كه افراد متوقع زیادهخواه هستند در محیطهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی و ارتباط با دیگران خود را صاحب حق دانسته و برای حقوق دیگران ارزش و اهمیت خاصی قائل نیستند.
نظر شما