سلامت نیوز :هفته گذشته، دكتر پرویز كردوانی طی سخنانی در تالار شهید آوینی دانشگاه هنر، دست به یك هنرنمایی جدید زد و مشكل دریاچه ارومیه را برای همیشه حل كرد! پیشنهادی كه ناگفته پیداست تا چه اندازه می‌تواند مورد توجه و استقبال همه آن مسوولان بومی، نمایندگان مجلس و مدیرانی در وزارت نیرو، جهاد كشاورزی، استانداری‌های سه استان درگیر و سازمان حفاظت محیط زیست قرار گیرد كه سیمای امروز دریاچه ارومیه، نتیجه عملكرد نابخردانه‌ و مدیریت كلنگی آنها در طول چند دهه اخیر بوده است. چراكه یك ‌بار و برای همیشه كابوس خشك شدن دریاچه و ناتوانی مدیران در احیای دوباره آن را از یك تهدید به یك فرصت بدل می‌سازد تا همه یك نفس راحت كشیده و مجددا همه‌چیز آرام شود! آرامشی كه البته به نظر نگارنده، خطرش حتی بیشتر از وقوع توفان‌های گرد و غبار و ریزگرد نمكی در سواحل خاوری دریاچه ارومیه است.نخست، ببینیم دكتر كردوانی دقیقا چه گفته است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ ایشان، پیشنهادی در چهار مرحله ارائه داده‌اند: 1- روند خشك شدن دریاچه را خودمان افزایش دهیم و با آمپول این بیمار رو به مرگ را بیش از این زجر ندهیم؛ 2- از ورود هر نوع آبی، حتی آب ناشی از بارندگی به درون حریم دریاچه ممانعت به عمل آوریم؛ 3- همزمان طرح نمك‌روبی از بستر دریاچه آغاز و به اجرا درآید؛ 4- در آخرین مرحله، سطح دریاچه را به ضخامت 10 سانتیمتر از شن و ماسه بپوشانیم و سپس در آن تخم گیاه بپاشیم تا سبز شود. روش دكتر كردوانی در ساده كردن مسائل طبیعی، البته قابل تقدیر است، اما آیا به راستی روند قهقرایی اجزای درهم‌تنیده و سامانه چندبعدی و پیچیده یك بوم‌سازگان (اكوسیستم) آبی/خشكی پهناور مانند دریاچه نیم‌میلیون هكتاری ارومیه را می‌توان به مرگ یك انسان تشبیه كرد؟ چگونه قرار است از ورود هر نوع آبی به دریاچه جلوگیری كرد؟ مگر دریاچه زهكش طبیعی حوضه آبخیز 2/5 میلیون هكتاری ارومیه نیست و مگر می‌توان شیب منطقه را تغییر داد؟ حتی اگر منظور آقای دكتر چراغ سبز نشان دادن به وزارت نیرو برای ساختن سدهای بیشتر روی 11 رودخانه اصلی منتهی به دریاچه است، باید بدانند كه هیچ سدی تاكنون در جهان ساخته نشده كه بتواند از گذر تمام آب رودخانه جلوگیری كند. درباره نمك‌روبی و جابه‌جایی حجم عظیم نمك موجود در بستر دریاچه كه به گفته معاون وقت سازمان حفاظت محیط زیست (دكتر صدوق) میزان آن بین 8 تا میلیارد تن است، چه ابزاری مد نظرشان است و در چه زمانی می‌توان این حجم عظیم را انتقال داد و بر فرض كه همه این نمك را هم جارو كردیم و سوار بر كامیون‌های موجود در همه كره زمین كردیم، آنگاه كجا ببریم؟!

 نكند قرار است یك جا دپو شود تا به تدریج نیاز هزار سال آینده بشریت به خمیر دندان را رفع كند؟!و دست آخر آنكه آن حجم عظیم شن و ماسه به ضخامت 10 سانتی‌متر را از كجا و با چه هزینه‌یی باید بیاوریم؟ و آیا آن ماسه‌ها خود فرسایش بادی را در منطقه تشدید نخواهند كرد؟ آیا حركت و تردد حجم عظیم ماشین‌آلات برای بردن نمك‌ها و سست كردن ساختار آنها، خود منجر به تشدید سونامی نمك در منطقه نخواهد شد؟ آیا طرح‌های مرتع كاری ما در اراضی به مراتب مطلوب‌تر كه در زیر خاك 10 سانتی‌متری‌اش هم نمك نیست، جملگی جواب داده كه اینك می‌خواهیم چنین طرحی را به اجرا درآوریم؟و البته به نظرم، خطرناك‌ترین وجه پیشنهاد دكتر كردوانی آن است كه این پیام را به همه طبیعت‌ستیزان می‌دهد: بزنید، ببرید و خشك كنید و نگران مباشید؛ فوقش در نهایت، آن تالاب و دریاچه خشك شده را تبدیل به مرتع می‌كنیم و تمام!آیا دكتر كردوانی نمی‌دانند كه در دنیا صدها موسسه علمی و هزاران دانشمند و كارشناس در حال تلاش هستند تا به كمك تشكل‌های مردم‌نهاد مرتبط، ده‌ها دریاچه و تالاب در حال خشك شدن را نجات دهند؟ آیا فلسفه فهرست مونترو در كنوانسیون بین‌المللی رامسر را فراموش كرده‌اند كه تاكنون توانسته‌اند شمار قابل توجهی از تالاب‌های رو به انقراض را دوباره با اعمال تمهیداتی بخردانه نجات دهند؟

لطفا دانش واژهLake restoration را در موتورهای جست‌وجوگر، بكاوید تا دریابید كه چه تعداد دریاچه و تالاب تاكنون از خطر مرگ در جهان نجات یافته‌اند. درست است كه دریاچه ارومیه در حال مرگ است، اما به راستی تاكنون جز حرف، چه اقدام عملی و جدی برای نجاتش انجام داده‌ایم كه اینك این گونه مایوسانه خواهان قتل عمدی‌اش شده‌ایم و چگونه می‌خواهیم چنین جنایتی را برای نسل آینده توجیه كنیم؟ دریاچه آرال بیش از 40 سال است كه خشك شده، اما هنوز دارند تلاش می‌كنند تا شتاب مرگش را به تاخیر اندازند و ما این گونه نامهربانانه با نگین فیروزه‌یی آذربایجان رفتار می‌كنیم. به خدا سزاوار نیست! هست؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha