به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ ایران از نظر رشد شاخصهای توسعه یافتگی رتبه 75 دنیا را در اختیار دارد و توسعه انسانی در این کشور مرهون سوادآموزی، کاهش مرگ و میر کودکان، افزایش کیفیت بهداشت و کاهش باروری در زنان بوده و میانگین طول عمر در ایرانیان 72.5 برآورد شده است اما پراکنش اقلیمی و بازدهی جغرافیایی وضعیت نامتوازنی را در توسعه به ایران تحمیل کرده است.
طول عمر و شاخص امید به زندگی
معمولا روند طول عمر را با شاخص امید به زندگی میسنجند. امید به زندگی در ایران به مرور افزایش پیدا کرده است که علت اصلی آن کاهش مرگ و میر نوزادان طی سالیان اخیر بوده است. در قدیم برای نمونه 8 بچه اگر به دنیا میآمد تنها 4 تا از آنها زنده میماند اما امروز وضعیت عوض شده و اغلب نوزادان زنده میمانند. به دست آوردن میانگین طول عمر که با جمع زدن سن فوت شدگان هر سرزمین و تقسیم آن بر تعداد درگذشتگانش به دست میآید نشان میدهد میانگین طول عمر در ایران روند رو به رشدی را طی دهههای اخیر پیموده است. برای مثال اگر تعداد کودکان فوت شده در یک مقطع زمانی زیاد باشد، میانگین طول عمر در آن دوران پایین آمده و همین مسائل نشان میدهد عمده ترین دلیل افزایش امید به زندگی در ایران کاهش مرگ و میر اطفال است و دلیل این کاهش نیز کاهش باروری در میان زنان ایرانی است. معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتشناسی آسیا و اقیانوسیه وزارت علوم، امید به زندگی در ایران را در حال حاضر عددی در حدود 71.5 تا 72 سال عنوان میکند و معتقد است: امید به زندگی در مردهای ایرانی 71 سال و در زنان ایرانی 73 سال برآورد شده است.
در مقایسه با ژاپن طول عمر کمی داریم
دکترشهلا کاظمیپور با اشاره به مقایسه وضعیت طول عمر ایرانیان با کشورهای دیگر، به این نتیجه میرسد که "در مقایسه با ژاپن وضعیت طول عمر پایین تری داریم چرا که امید به زندگی به طور میانگین در حدود 84 سال است. یعنی رابطه مستقیم و تنگاتنگی بین امید به زندگی و شاخصهای توسعه وجود دارد. هرچه کشور توسعه یافته تر باشد وضعیت بهداشت بهبود پیدا میکند و با کاهش مرگ و میر و کاهش باروری و کاهش مرگ و میر زنان ناشی از زایمان و همینطور کاهش بیماریهای دیگر افزایش طول عمر در آن کشور بیشتر میشود." به گفته وی، ایده آل این است که ملاک شاخصهای توسعه مثل آموزش، امید به زندگی و بهبود کیفیت وضعیت اقتصادی در ایران افزایش یابد اما در سالهای اخیر به دلایل مختلف بحران اقتصادی وضعیت زندگی و رفاه عمومی مردم شاخص gbt به عنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی تنزل کرده است.
رتبه 75 برای ایران
رتبه ایران از نظر توسعه انسانی نسبت به 10 سال پیش پایین آمده و اکنون رتبه 75 جهان را دارد و این نشان میدهد بسیاری از شاخصهای توسعه در ایران روند رو به بهبودی دارند ولی شاخص GBT شاخص قابل توجهی است که سیر نزولی داشته و توانسته ذهن بسیاری از مردم را به خود درگیر کند. همیشه شاخصهای توسعه توانسته اند رابطه مستقیمی با طول عمر و اندازه امید به زندگی در سرزمینهای مختلف به وجود بیاورند. اگر این وضعیت را در استانهای مختلف کشور بررسی کنیم نشان میدهد استان هایی که توسعه بیشتری داشته باشند امید به زندگی در میان مردم آنها بیشتر است. هر چه سطح سواد و کیفیت شهرنشینی بیشتر باشد، وضعیت بهداشت بهتر و باروری کمتری اتفاق میافتد. در گیلان چنین وضعیتی را شاهد هستیم و طول عمر در این منطقه از ایران از همه مناطق جغرافیایی و تقسیمات شهری بیشتر است اما در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان وضعیت برعکس است یعنی طول عمر به دلیل نبود شاخصهای توسعه یا پایین بودن کیفیت زندگی پایین ترین سطح را در ایران دارد.
اشتغال و تحصیل زنان شاخص توسعه
اشتغال زنان و تحصیلات آنها یکی از علل کاهش باروری و افزایش طول عمر محسوب میشود که یکی از شاخصهای توسعه در مناطق مختلف محسوب میشود اما وقتی باروری بالا ست، میزان مرگ و میر اطفال نیز بیشتر میشود و بهداشت عمومی کمتر و سطح عمومی و تولید سرانه نیز کاهش مییابد. ایران کشوری با اقلیمهای متفاوت و سطح رفاه گوناگون است که نبود شاخص متوازن توسعه در این کشور وضعیت طول عمر را در آن متاثر کرده است. میزان متغیر محرومیتها و نبود زیر ساختها در برخی از مناطق شرایط عمومی زندگی را با برخی دیگر از مناطق کشور متفاوت کرده است. آنطور که کاظمی پور میگوید: اساسا طبیعت به بالا رفتن کیفیت زندگی و در نتیجه افزایش طول عمر کمک میکند. اقلیمی که بهره وری بالا دارد، تمکن مالی مردمش هم بالا میرود و مردم از سطح توسعه بالاتری برخوردار میشوند و اندوخته مالی بهتری دارند و بچههای سالمتری به دنیا میآورند و زندگی بهتری خواهند داشت اما وقتی اقلیمی محروم است و نه آب کافی داشته باشد، نه معدن و کشاورزی و در نتیجه رفاه عمومی وجود ندارد و مردمش هم محروم میمانند و کیفیت زندگی آنها افت میکند.
توسعه جغرافیایی و طول عمر
وی میافزاید: ایران به لحاظ جغرافیایی وضعیت خاصی دارد و اگر از شمال غرب کشور به سمت جنوب غرب کشور حرکت کنیم روند توسعه و غنای اقلیمی شرایط ویژهای را بر کیفیت زندگی مردم تحمیل میکند و سطح توسعه پایین میآید چرا که شمال غرب کشور از نظر آب و هوایی غنی است و این غنای اقلیمی توانسته وضعیت مطلوبی برای زندگی را به وجود بیاورد که خود را در تغذیه و شادابی مردم نشان میدهد اما این روند در مناطق جنوب شرق کشور عکس میشود و به دلیل نبود آب کافی و غنای اقلیمی توسعه در سطح نازلی قرار دارد. مناطق کویری به دلیل عدم مساعدت طبیعت وضعیت را دگرگون کرده است اما اگر شهر دوبی را به عنوان یک شهر در اقلیمی بدون کیفیت در نظر بگیریم شاید این فرض بهرهوری بالا خودش را به شکل دیگری نشان دهد چرا که استفاده از تکنولوژی توانسته وضعیت زندگی در این سرزمین محروم را رونقی متفاوت ببخشد.
نظر شما