سلامت نیوز : تصورش هم دردآور است؛ اینکه هفته ای سه مرتبه و هر بار نزدیک به 5ساعت را روی تخت دیالیز بگذرانی و برای ادامه زندگی ات به یک دستگاه وابسته باشی. بعضی ها به امید یافتن عضو پیوندی و پیوند کلیه خونشان را برای تصفیه به دستگاه دیالیز می سپارند و بعضی دیگر هم تنها امیدشان دستگاه دیالیز است و داروهایی که بعضی اوقات پولی برای خریدشان ندارند.اینجا همه یک درد مشترک دارند؛نارسایی کلیه و نیازبه دیالیز. در حوالی میدان ونک تهران در یکی از خیابان های فرعی، یکی از بزرگ ترین بیمارستان های فوق تخصصی کلیه و مجاری ادراری ایران هر روز میزبان بیمارانی است که ادامه حیاتشان وابسته به دستگاه های دیالیز این بیمارستان است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خراسان ؛ اینجا بخش همودیالیز بیمارستان فوق تخصصی شهید هاشمی نژاد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران است. قبل از ورود به بخش همودیالیز باید از یک سالن انتظار کوچک گذشت. چهره رنجورخانمی که روی یکی از صندلی های اتاق انتظار نشسته نشان از بیماری اش دارد.رنگ رخسار و رنجوری اش سنش را زیاد نشان می دهد ولی خودش می‌گوید 26ساله است و بیماری او را به این حال و روز انداخته است.می گوید سه سال است که دیالیز می شود و در طول این سه سال به علت بیماری های مختلف رنجور و ضعیف شده است.نوبتش که می شود با سختی خودش را به سمت بخش می کشاند،می گویم کسی همراهت نیامده؟با ضعف می گوید بعد از سه سال،بیماری‌ات هم برای اطرافیان عادی می شود و ....در نگاه اول وقتی وارد سالن اصلی بخش همو دیالیز می شوم تعداد زیاد زنان و مردانی که در فضای آرام بخش دیالیز درحال دیالیز شدن هستند، توجهم را جلب می کند. یکی از پیرمردها قرآن می خواند،دیگری ذکر می گوید و جوانی هم از فرصت استفاده و درس هایش را مرور می کند.خانم سلیمی مسئول بخش همودیالیز بیمارستان در باره بخش دیالیز می گوید:بخش همو دیالیز بیمارستان هاشمی نژاد 180بیمار ثابت و 33دستگاه دیالیز دارد.بیمارانی که هفته ای سه مرتبه برای دیالیز به این بیمارستان می آیند و به دلیل رفت و آمدشان به این بخش برای ما مانند اعضای خانواده مان عزیزند.

از کارافتادگی به دلیل بیماری

پیرمرد همراه همسرش برای دیالیز شدن آمده و از فرصت استفاده کرده تا کمی قرآن بخواند.می گوید7سالی می شود که دیالیزی است و باید هفته ای سه نوبت برای دیالیز شدن به این بیمارستان بیاید.می گوید:قبل از اینکه دچار این مشکل بشوم در بازار مغازه داشتم .ولی از وقتی دیالیزی شده ام به سختی از عهده انجام کارهای روزمره ام برمی آیم.از لحاظ مالی مشکل خاصی ندارم و از آنجا که فرزندانم داروهایم را تهیه می کنند از وضعیت قیمت دارو و درمان اطلاعی ندارم.فقط می دانم که برای دیالیز شدن پولی پرداخت نمی کنیم.

گلایه بیماران کلیوی از گرانی دارو و ناکارآمدی بیمه ها

اما چند تخت آن طرف تر مرد میانسالی که دو ساعت از زمان دیالیز شدنش گذشته از مشکلاتش می گوید.آقای شادمانی دو فرزند دارد و از دوسال پیش به دلیل نارسایی کلیه دیالیزی شده است.شادمانی از مشکلاتش به ویژه گرانی داروهای بیماران کلیوی گلایه داردو می گوید:پیش از این در شرکت ایران خودرو کار می‌کردم ولی دو سال قبل به دلیل بیماری ام از کارافتاده شدم و دیگر قادر به انجام هیچ کاری جز کارهای شخصی ام نیستم.700هزار تومان از کارافتادگی می گیرم.بااین حقوق باید کرایه خانه و دیگر مخارج زندگی را بدهم.البته همسرم کار می کند ولی بازهم با مشکل مواجهیم.از وضعیت دارو و درمانش که می‌پرسم می گوید:بیمه تامین اجتماعی هزینه برخی داروهای ما را پرداخت نمی کند؛ به عنوان مثال طبق تجویز پزشک وبرای کنترل فسفر خونم باید روزی 3عدد قرص رنوژن مصرف کنم.اما متاسفانه بیمه تامین اجتماعی هزینه این دارو را پرداخت نمی کند.دارو هم در طول چند ماه گذشته خیلی گران شده و برای خرید یک بسته قرص 100تایی رنوژن که تا چند ماه پیش 125هزار تومان بود باید 200هزار تومان پرداخت کنیم.به همین دلیل به سراغ این دارو نمی روم و مصرف نمی کنم!

به جایش پرهیز غذایی می کنم و با دردهای شدید استخوانی و خارش های شدید پوستی کنار می‌آیم.شادمانی می گوید:اولویت برای من معیشت خانواده ام است و تنها داروهایی را تهیه می کنم که زنده نگهم دارد.با این حال بازهم از عهده هزینه های دارویی ام بر نمی آیم.آمپول اپرکس را که پیش از این برای ما رایگان بود با درصدی فرانشیز تهیه می کنیم.شاید برای بعضی بیماران پرداخت ماهی 60هزارتومان پول دارو کم باشد ولی برای من که هیچ منبع درآمدی به جز حقوق از کارافتادگی ام ندارم خیلی هم سنگین است.او در ادامه می گوید به دلیل مشکلات قلبی و ریوی امکان پیوندکلیه نیز برایم وجود ندارد و مجبورم تا آخر عمر با این شرایط کناربیایم.حمید بیمار دیگری است که در 23سالگی گرفتار بیماری کلیوی شده و باید هفته ای سه مرتبه دراین مرکز دیالیز شود.می گویددانشجوی ادبیات است و بیمه پدرش.می‌گوید پدرم از پرسنل نیروهای مسلح است و خوشبختانه بیمه نیروهای مسلح تمام هزینه های درمانی ام را پرداخت می کند.

حتی هزینه قرص رنوژن که بسیاری از بیماران دارای بیمه تامین اجتماعی از پرداخت نشدن هزینه اش گلایه دارند.حمید نزدیک به یک سال است که دیالیزی شده و البته امیدوار به پیوندکلیه است.می گوید:در فهرست پیوند اعضا هستم و سعی کرده ام در طول این مدت خودم را نبازم.درسم رامی خوانم و به امید خدا پس از پیوند به زندگی طبیعی ام برمی گردم.خانم میانسالی هم که همسرش کارمند یکی از اداره های دولتی است در خصوص وضعیت دارو و درمان می گوید:خوشبختانه بیمه خدمات درمانی تمام هزینه آمپول اپرکس را که برای خونسازی باید تزریق کنیم پرداخت می کند. ولی خیلی از بیمه شده های تامین اجتماعی گلایه دارند که تامین اجتماعی این دارو را به طور کامل تحت پوشش قرار نداده است. خانم سلطانی هم مثل دیگر بیماران دیالیزی باید روزی سه عدد قرص رنوژن مصرف کند،دارویی که هزینه اش را آزاد پرداخت میکندو بیمه خدمات درمانی برای پرداخت هزینه آن تعهدی ندارد.

از کارافتادگی، هزینه دارو و درمان مهم ترین مشکل دیالیزی ها

یکی از بیماران که مردی میانسال است صدایم می زندو با صدایی آهسته می گوید:مشکل اصلی ما دیالیزی ها از کارافتادگی است.من دیگر نمی توانم کار کنم،این یعنی زندگی کردن با یک حقوق ناچیز که باید با آن هم خرج درمانت را بدهی هم هزینه های زندگی را.با این اوصاف دویدن دنبال دارو و ماهی 300هزار تومان هزینه کردن برای آن بر دردهایت اضافه می کند.شاید این مبلغ برای کسانی که امکان فعالیت دارند ناچیز باشد ولی برای یک مرد سرپرست خانواده سنگین است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha