امروزه بیماران علاوه بر اینکه متحمل هزینه های گزاف درمان میشوند باید به دنبال یافتن دارو سطح شهر را هم طی کنند.داروهایی که نایاب شده و خبری هم از پوشش بیمه ای آنها نیست و مسئولان وزارت بهداشت در حالی ادعا دارند اوضاع آرام است که یک بیمار برای تزریق داروی خود که نیاز به بستری شدن دارد باید یک هفته در نوبت بماند.آیا مسئولان پس از خواندن مشکلاتی که برای این خانواده فراهم شده باز هم این ادعا را تکرار میکنند؟

خانم وزیر به داد بیماران برسید/ تورم در بخش سلامت بیداد می کند
سلامت نیوز: امروزه بیماران علاوه بر اینکه متحمل هزینه های گزاف درمان میشوند باید به دنبال یافتن دارو سطح شهر را هم طی کنند.داروهایی که نایاب شده و خبری هم از پوشش بیمه ای آنها نیست و مسئولان وزارت بهداشت در حالی ادعا دارند اوضاع آرام است که یک بیمار برای تزریق داروی خود که نیاز به بستری  شدن دارد باید یک هفته در نوبت بماند.آیا مسئولان پس از خواندن مشکلاتی که برای این خانواده فراهم شده باز هم این ادعا را تکرار میکنند؟

 با بیماری CIDP هیچ آشنایی نداشتیم. دو سال است که درگیر این بیماری هستیم. این بیماری از گز گز انگشتان دست ها شروع شد و به مرور مچ دست و سپس پاها را درگیر کرد و سپس سوزش کف دست و پا بود که به مرور منجر به فلج دست و پا شد و همسرم تنها با دریافت داروی IVIG قادر به حرکت بود....
این درد و دل آقای شیرخانلو، پدر یکی از همکاران ما در سلامت نیوز است که بعد از ابتلای همسرش به بیماری CIDP علاوه بر مشکلات روحی و روانی که با آن دست و پنجه نرم می کنند باید هزینه های سنگین درمان و به دنبال دارو گشتن در داروخانه های سطح تهران را نیز متحمل شوند .جدا از اینکه داروهای تجویزی پزشک معالج مدتی است که نایاب شده و باید به نمونه های مشابه آن بسنده کنند که البته خبری هم از پوشش بیمه ای این داروها نیست.

به گزارش سلامت نیوز او می گوید با وجودی که پزشکان این بیماری را جزء بیماری های سخت و صعب العلاج می دانند اما متاسفانه این بیماری در لیست بیماری های صعب العلاج قرار نگرفته لذا از هیچ یک از حمایت های این بیماران نمی توانند برخوردار شوند.
وی متعجب است که چرا هیچ مرکز تحقیقاتی در کشور وجود ندارد که بررسی کند این بیماری نیز تمام تعریف های بیماری های صعب العلاج را دارد تا آن را در ردیف بیماری های صعب العلاج قرار دهند که در جوابش می گویم مشکل نبود مرکز تحقیقاتی نیست بلکه مسئله بودجه محدودی است که به این بیماران اختصاص داده شده لذا وزارت بهداشت نمی تواند بیماری های جدید دیگری را در ردیف بیماری های صعب العلاج قرار دهد.

بنا به گفته دکتر محمودرضا محقق، معاون اجرایی معاونت درمان وزارت بهداشت بودجه اختصاص داده شده برای درمان بیماران صعب العلاج کمتر از 20 درصد نیاز واقعی کشور است و مشکل وزارت بهداشت هزینه نیست بلکه هر قدر که بودجه بدهند می توانند آن را برای درمان بیماران مبتلا به بیماری های صعب العلاج هزینه کنند به همین دلیل از میان 27 بیماری که به طور اولیه به عنوان بیماری صعب العلاج تشخیص داده شد با توجه منابع اختصاص داده شده بیماران صعب العلاج به 15 دسته کاهش پیدا کرد و معلوم نیست تکلیف بقیه بیماران صعب العلاج که از این ردیف حذف شدند باتوجه به هزینه های بالای درمان چه می شود؟

در واقع باید گفت مشکل اصلی، سهم اندک دولت در پرداخت هزینه های سلامت علیرغم تورم 50 درصدی در بخش بهداشت، درمان دارو و تجهیزات پزشکی است به طوری که سهم سلامت ایرانی ها از محل درآمد ناخالص داخلی کمتر از 13 هزارتومان است در حالی که این سرانه در کشورهای فقیرتر از ایران بیشتر از این رقم است بنابراین سرانه پایین موجب افزایش هزینه های درمان از جیب مردم شده است به طوری که 3 تا 4.5 درصد جمعیت کشور دچار هزینه‌های تحمل‌ناپذیر درمان می شوند و در این میان در حدود 3 میلیون نفر از جمعیت کشورمان با یک بار بیماری سخت و صعب العلاج به زیر خط فقر می روند.
مسئله دیگر مربوط به ناکارآمدی بیمه ها می شود که به دلیل سرانه پایین متاسفانه زیربار پوشش داروهای گران قیمت و وارداتی نمی روند. در واقع تعیین کننده ارزش فعالیت بیمه ها سرانه درمان است و بیمه ها بر اساس آن می توانند خدماتی را ارائه کنند و به کنندگان کار دستمزد دهند که مبلغ ناچیزی است ،در نتیجه بیمه ها ضعیف و ناکارآمد می شوند و پزشکان از همکاری با بیمه ها خودداری می کنند و همین سبب میشود  زمانی که فردی دچار بیماری سختی می شود عملا بیمه ها هیچ کارایی در تامین هزینه های درمان آنها ندارند چیزی که آقای شیرخانلو به عنوان فردی که همسرش دچار بیماری سخت و هزینه بری شده است نیز عنوان می کند.
وی توضیح می دهد به دستور پزشک معالج همسرش به مدت 6 ماه به طور مرتب برای کنترل بیماری همسرش از داروی IVIG (این دارو جزء تعهدات بیمه ای است) استفاده می کردند اما به دلیل اینکه این دارو تاثیر خود را از دست داد پزشک، شیمی درمانی و درمان با داروی "سیکلوفسفامید" را تجویز کرد اما متاسفانه به دلیل اینکه بدن بیمار به این دارو واکنش شدیدی نشان داد و گلبول های سفید وی به شدت افت کرد پزشک درمان با داروی "ریتوکسی مب" را توصیه کرده است.

شیرخانلو می گوید پزشک بر قیمت بالای دارو تاکید داشته اما گفته چاره ای جز درمان با این دارو نیست و امکان دارد بیمه این دارو را تحت پوشش نداشته باشد. اما بیمه تا دو بار هزینه این دارو که هر آمپول دو میلیون و ششصد هزارتومان بود را تقبل کرده است و تنها 10 درصد از هزینه این دارو تا به حال بر عهده او بوده اما متاسفانه برای بار سومی که به بیمه مراجعه می کند بیمه از پرداخت هزینه دارو سرباز می زند.

وی همچنین از ابتلای همسرش به پوکی استخوان در اثر مصرف کورتون می گوید و توضیح می دهد به دلیل اینکه کورتون نگهدارنده اثر داروی" IVIG" است این دارو برای همسرش تجویز شده است و در کنار آن از داروی "آلندرونیت" جهت پیشگیری از پوکی استخوان استفاده می کردند که اثری نداشته و نهایتا پزشک داروی "فورتئو" را تجویز می کند که تا قبل از عید 91 بیمه هزینه پرداخت داروها را تقبل کرده اما در سال جاری بیمه از پرداخت هزینه آن سرباز زده است.

وی می گوید پزشک اصرار داشته داروی "آلندرونیت" دیگر اثرات لازم را ندارد و بایستی بیمار هر شب داروی "فورتئو" را مصرف کند اما به دلیل قیمت بالای داروی "فورتئو" مجبور به تهیه داروی "فوزاماکس" شدیم که البته هزینه این دارو که قیمت پایین تری نیز دارد را هم بیمه پرداخت نمی کند.

حال سوال این است که چرا افراد با پرداخت یک عمر حق بیمه در مواقع ضروری نمی توانند از بیمه استفاده کنند؟ آیا غیر از این است که دفترچه های بیمه تبدیل به مشتی کاغذ شده اند که کارایی چندانی ندارند؟ چرا با وجودی که در قانون برنامه چهارم توسعه کشور تاکید شده بود باید سهم مردم از پرداخت هزینه های سلامت به زیر 30 درصد برسد اما این امر در پایان برنامه محقق نشد و سهم مردم به 70 درصد رسیده است یعنی مردم به جای دولت باید 70 درصد از هزینه های سلامت را از جیب خودشان بپردازند؟ با این روند محقق نشدن کاهش سهم مردم به 30 درصد در برنامه پنجم توسعه نیز دور از انتظار نیست.
مشکل دیگر اکثر بیماران مربوط به بیمارستان های دولتی است. طبق گزارشهای وزارت بهداشت، حدود 80 درصد بستری بیماران در بیمارستانهای دولتی انجام می شود و اغلب مردم برای درمان بیماری خود قادر به استفاده از بخش خصوصی نیستند، بنابراین حجم بالای مراجعات به بیمارستان های دولتی و نیز کمبود تخت های بیمارستانی و فرسودگی تخت ها در این بیمارستان ها باعث شده اکثر بیماران مراجعه کننده به این بیمارستان ها در نوبت بمانند.
مسئله ای که شیرخانلو نیز مانند تمام مراجعه کنندگان به بیمارستان های دولتی از آن گله مند است و می گوید: برای تزریق داروی "ریتوکسی مب" باید همسرم در بیمارستان و تحت نظر پزشک باشد و به دستور پزشک این دارو باید 4 هفته متوالی به همسرم تزریق میشد برای بار اول که به یکی از بیمارستان های دولتی مراجعه کردم حدود پنج روز به دلیل کمبود تخت معطل شدیم در حالی که به توصیه پزشک این دارو باید اول هر هفته تزریق شود. در مراجعات بعدی نیز با مشکلات بسیاری در همین زمینه مواجه شدیم.
 وضعیت بد خدمات دهی در بیمارستان های دولتی، بدهکاری و ورشکستگی این بیمارستان ها و عدم پرداخت حقوق پزشکان و نیروهای شاغل در این بیمارستان ها حاصل سرانه ناکافی و غیرواقعی در بخش درمان است که دولت باید برای بهبود آن چاره ای بیندیشد.

این یک واقعیت است که اگر دولت سرانه درمان را  بالا ببرد تعرفه های بخش دولتی افزایش می یابد و خدمات بهتری نیز به مردم ارایه می شود.
سرانه پایین و سهم اندک دولت از پرداخت هزینه های درمان، اختصاص بخشی از بودجه وزارت بهداشت در سال گذشته به وزارت راه، مشکلات ارزی دارو و عدم اختصاص ارز به دارو و تجهیزات پزشکی، عدم پرداخت بودجه اصلی وزارت بهداشت و مشکلات دانشگاه های علوم پزشکی کشور، عدم پرداخت سهم سلامت از هدفمندی یارانه ها به وزارت بهداشت و ... پرونده سیاه دولت در بخش بهداشت و درمان کشور است.
آقای رئیس جمهور هزینه های بالای درمان مردم را بیچاره کرده است و قشر زیادی از مردم توان پرداخت هزینه های درمان بیماری ساده را ندارند چه رسد به بیماران صعب العلاج که توانی برایشان نمانده است. لطفا به خودتان بیایید .تورم در بخش سلامت بیداد می کند و باور بفرمایید همه چیز در بخش بهداشت و درمان کشور آرام نیست.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha