سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۹
سلامت نیوز : سال گذشته بود که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور اعلام کرد با هدفمندی یارانه‌ها، دیگر کسی در کشور، شب‌ها گرسنه نمی‌خوابد. مدتی بعد عکس‌هایی منتشر شد که حکایت از فقر بیش از حد بخشی از مردم بود که شب‌ها در خیابان‌ها می‌خوابیدند و چیزی هم برای خوردن پیدا نمی‌کردند، چرا که پولی در بساط نداشتند. یارانه 45 هزار تومانی حتی کفاف این را نمی‌دهد که یک فرد فقیر در طول ماه حتی یک وعده در روز تخم‌مرغ و گوجه و نان بخورد. حکایت یارانه‌ها در کشور ما، حکایت ماهی دادن به مردم به جای آموختن ماهیگیری به آنان است که موجب شده فقرا روز به روز فقیرتر شده و اقشار متوسط به پایین جامعه، اندک‌اندک به جمع فقرا اضافه شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ گرانی بی‌سابقه کالاها و سیر صعودی نرخ تورم که براساس آمار اعلام شده در مهرماه سال جاری در بیش از 20 سال گذشته بی‌سابقه بوده است، زندگی را برای مردم دشوارتر کرده و حاصل آن افزایش تعداد فقیران و متکدیان در شهرهای بزرگ است.اگر زمانی، فقرا افرادی بودند که لباس کثیف و پاره می‌پوشیدند و موهای ژولیده داشتند، اکنون فقیران را در هر قامت و لباسی می‌توان دید. افرادی که با لباس نه چندان کهنه به تکدی‌گری مشغولند روز به روز بیشتر می‌شوند. در عین حال شاهد رونق گرفتن تکدی‌گری در سایه دستفروشی هستیم: دستفروشانی که در معابر شهر پشت چراغ قرمزها کالاهایی کم‌ارزش می فروشند یا در واگن‌های مترو به دنبال مشتریانی برای اجناس ارزان خود می‌گردند.

در حقیقت، اینگونه دستفروشی‌ها به نوعی تکدی‌گری پنهان در پوشش دستفروشی تبدیل شده است. به هر حال سیاست‌های نادرست اقتصادی، روز به روز بر تعداد گدایان و متکدیان افزوده است و متاسفانه مسوولان نیز چندان برای رفع این مشکل تلاش نمی‌کنند و صرفا وعده عدالت می‌دهند. اما این تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه، چگونگی برخورد با متکدیان و ساماندهی آنان است که آن هم داستانی غم‌انگیز دارد. داستان حواله دادن متکدیان از سوی دستگاه‌های مسوول به یکدیگر و عدم توجه به واقعیت‌های آن، موضوعی نیست که بتوان با بی‌تفاوتی از کنار آن عبور کرد. دستگاه‌های مسوول، متکدیان را جمع می‌کنند، مدت کوتاهی نگهداری می‌کنند و دوباره آنها را رها می‌کنند تا این چرخه باطل ادامه داشته باشد. شهرداری، سازمان بهزیستی، کمیته امدام امام خمینی(ره) و سایر نهادهای مرتبط با این حوزه، در چرخه‌ای گرفتار شده‌اند که شاید وظیفه خود را در قبال متکدیان به درستی انجام دهند اما در نهایت فایده‌ای نه به حال متکدیان دارند و مشکلی از مشکلات آنها حل می‌شود و نه فایده‌ای به حال جامعه دارند. موضوع اصلی و مشکل اساسی متکدیان، فقر است که موجب شده آنها به تکدی‌گری دست بزنند و با جمع‌آوری و نگهداری متکدیان، مشکلی حل نمی‌شود. آنچه برای متکدیان از اهمیت خاصی برخوردار است داشتن شغل مناسب است. متکدیان، عموما از افرادی هستند که به دلیل در اختیار نداشتن شغل مناسب، گرفتار فقر شده‌اند. البته هستند افرادی که حتی فقر هم موجب نشده دست به تکدی‌گری بزنند اما تا وقتی که انسان در شرایطی که فر‌دی را مجبور به تکدی‌گری کرده قرار نگیرد نمی‌تواند در این مورد قضاوت کند. ضمن اینکه آستانه تحمل افراد هم با یکدیگر تفاوت دارد. ممکن است فردی با فقر مفرط هم دست به گدایی نزند اما فرد دیگری با اندک فشاری، به تکدی‌گری روی بیاورد. وجود تعداد زیاد متکدیان که بخشی از آنها را هم زنان سرپرست خانوار تشکیل می‌دهند که با شرایط سخت و دشوار سعی در تداوم یک زندگی آبرومند دارند، نشان‌دهنده افزایش تعداد و تنوع متکدیان است که در این میان برخی هم از احساسات مردم سوءاستفاده می‌کنند و با بهره‌گیری از کودکان خردسال در شرایط نامطلوب، سعی دارند مبلغ بیشتری از مردم دریافت کنند.

شکل‌های تازه گدایی هم که در سال‌های اخیر باب شده، این تنوع را بیشتر کرده است. افرادی که نسخه‌ای در دست در کنار داروخانه‌ها به بهانه نداشتن پول برای خرید دارو به دنبال دریافت مبلغی از مردم هستند یا کسانی که همراه با زن و بچه در کنار خیابان‌های خلوت می‌نشینند تا شاید دل عابری به درد آید و برای کمک به آنها اسکناسی کف دستشان قرار دهد. اما نکته‌ای که نباید در این میان مغفول واقع شود، وظایف دولت و نهادهای مسوول در قبال متکدیان است. مسوولان به جای جمع‌آوری متکدیان و دوباره رها کردن آنها، باید به فکر آموزش و اشتغال آنها باشند. به جز درصد بسیار اندکی که بررسی مشکلات آنها در این مجال نمی‌گنجد، هیچ فردی تمایل به تکدی‌گری و گدایی و در معرض خطر قرار دادن آبرو و حیثیت خود ندارد. برای آنکه فردی به تکدی‌گری روی نیاورد یا اگر به این کار مشغول است از آن دست بردارد، بهترین راهکار آموزش آنها برای اشتغال است. متاسفانه معضل بیکاری روز به روز در جامعه بیشتر می‌شود و علی‌رغم وعده‌های مکرر مسوولان و به ویژه شخص رئیس‌جمهور، هیچ خبری از اقدام عملی برای کاهش میزان بیکاری نیست و مسوولان صرفا به تغییر تعریف اشتغال مشغول هستند. اگر خواستار کاهش تعداد متکدیان و گدایان از شهرها هستیم، با جمع‌آوری و سپس رها کردن آنها هیچ مشکلی حل نمی‌شود که اگر قرار بود حل شود، تا به حال حل شده بود.

باید برای اشتغال این افراد فکری کرد چرا که اگر آنان شغلی داشته باشند، دیگر تمایلی برای بازگشت به چرخه متکدیان پیدا نخواهند کرد. تنها در این صورت است که چرخه باطل متکدیان که گاه اشتباها به ساماندهی تعبیر می‌شود رفع خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha