سلامت نیوز : موضوع دریاچه ارومیه در سطحی عمومی
اسیر تفکری تقلیلگرایانه شده است. مقصودم از سطح عمومی، رفتاری است که
برخی از ذینفعان و ذیربطان موضوع از خود بروز دادهاند یا میدهند.این
رفتارها چه درباره رفتارهای خود انگیخته و چه در واکنشهایی که این
گروهها و افراد نسبت به رفتارهای یکدیگر داشتهاند نمایان بوده است.بخش
عمدهای از جامعه محلی موضوع دریاچه را رقابتی برای برداشت بیشتر آب تصویر
کردهاند. نگرانی هایشان بیشتر از جنس خشکیدن درختان باغها و کم شدن
محصولهای کشاورزی بوده است. عضو جامعه محلی ممکن است یک باغ دار جزء بوده
باشد یا یک کارگزار بخش خصوصی یا یک سیاستگذار یا یک فعال اجتماعی.
دولتیها گاه این موضوع را تا حد موضوعی برای جلساتی چند ساعته که
اختلافاتی بین صاحبنظران مختلف درباره آن وجود دارد فرو کاستهاند و گاه
نیز واکنشها به آن را تا حد بحثهایی که ظرفیت سیاسی شدن را دارند پیش
بردهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ بخش عمدهای از دانشگاهیان آن را موضوعی جذاب برای ورود
نیافتهاند و بخشی دیگر گفت و گو درباره آن را به حد صحبت در باره
سانتیمترهای آبی که پایین رفته و تحلیل عکسهایی که مساحتهای محدود شده
را نمایان میکند تقلیل دادهاند. روزنامهنگاران در بیشتر مواقع موضوع
دریاچه را دارای اجزای جذابی برای نوشتههای جنجالی و خوش ساختار
یافتهاند. سازمانهای غیر دولتی گاه به نابودی یک زیستگاه یا آوارهگی یک
گونه در حال انقراض اشاره کردهاند.موضوع دریاچه اما موضوعی فرو کاستنی
نیست. دینفعان گوناگون به عمد یا به سهو ابعاد بزرگ زمانی و مکانی ماجرا را
فراموش میکنند. نابودی دریاچه یک فاجعه بزرگ است نه تنها در ابعاد ملی
بلکه در ابعاد منطقه ای.بهانه نگارش این یادداشت کوتاه، صحبتهای یک استاد
دانشگاه است. کسی پیشنهاد داده که برای حل موضوع به کل آن را پاک
کنیم.گروهی آن را یک پیشنهاد علمی مبتنی بردانش اکولوژی فرض کردهاند.
گروهی آن را مبنای پرسش از سیاستگذاران درباره آینده دریاچه قرار
دادهاند. گروهی به بهانه آن به نقد نوعی اندیشه در فضای فعالیتهای
محیطزیستی مشغول شدهاند. گروهی این پیشنهاد را نوعی طنزگویی از جنس
وارونه نشان دادن موضوع برای حساس کردن افکار عمومی به خطاها صورت گرفته
درباره دریاچه تصور کردهاند.
نکته قابل تامل اما این است: فروکاهی موضوعی
به شدت پیچیده با ابعادی گسترده به حد یک شوخی قابل بررسی است.موضوع این
است: این گفته یا جدی است یا شوخی. فرض سومی موجود نیست. پرسش هااین است:
چگونه میشود با موضوعی با این ابعاد شوخی کرد؟ آیا کسی با زلزلهای که
حداکثر چند هزار نفر را درگیر خود کرده شوخی میکند؟ مثلا کسی به خود اجازه
میدهد پیشنهاد دهد بهتر است برای حل مشکل زلزله زدگان کل مناطق زلزله
زده را با بولدزر صاف کنیم و به مردم بیخانمان بگوییم لی لی کنان خود را
به نزدیک شهرهای آباد برسانند ما آنجا منتظریم که کمک شان کنیم! موضوع در
عین پیچیدگی خود در صورت کلی خود دارای وضعی آشکار و واضح است: یک زیست بوم
بسیارمهم در حال فروپاشی است که زیست پایدار نزدیک به 5 میلیون انسان با
آن گره خورده است. یک زیست بوم حیاتی در حال مرگ است که وضعیت زیست بوم
شناختی منطقهای وسیع را به شکلی گسترده دچار تغییری بزرگ خواهد کرد. چطور
میشود با زلزلهای در این ابعاد شوخی کرد یا نسخههای عجیب برایش پیچید؟
چطور میشود حد این موضوع را تا اختلاف نظرهای کارشناسی در سطح سازمانهای
دولتی و دانشگاهی پایینآورد؟ ناگهان یک جمعیت ۴ - ۵ میلیونی خواهیم داشت
که زندگی زیستی، زندگی معیشتی و جایگاه زیستشان دستخوش تغییرات اساسی و
تخریبهای اساسی قرار خواهد گرفت.
بسیاری از این آدمها ممکن است به صورت
آواره یک فاجعه زیستی به مناطق دیگر کوچ کنند. چون رقم بسیار بالاست و
ظرفیت بسیار پایین، شرایط اجتماعی، اقتصادی و حتی وضعیت ژئوپولیتیک ممکن
است دستخوش مشکلاتی شود که مدیریت آن دشوار است. این رویکردی است که به
موضوع از منظر شرایطی که برای انسانهای ساکن در این منطقه ایجاد خواهد شد
نگاه میکند. در نگاهی وسیعتر، این بخشی از حیات است که در جایی از زمین
نابود میشود با همه رنگارنگی و گونهگونگی اشکال زیستیاش.در یک جمع
بندی کوتاه باید گفت مسئله دریاچه توسط بیشتر افراد و گروهها تنها براساس
نتایج یا اثرات کوتاه مدت یا تحلیلهای خطی و غیر سیستمی مورد بررسی و توجه
قرار گرفته است و کل موضوع یا موضوع به مثابه یک کل و فاجعهای انسانی،
ملی و منطقهای که در پی آن واقع خواهد شد به عمد یا به سهو به دست
فراموشی سپرده شده است. ارجاع مسئله به کاهش بارندگی در یک دهه گذشته یا
تغییرات اقلیمی و سخن گفتن از دهها نمونه مشابه به عنوان اتفاقی طبیعی در
جریان تغییر اقلیم، تلاشی در جهت خطی کردن موضوع است. چه کسی است که نداند
مهمترین دلایل نابودی دریاچه، انسان ساخت است؟
برخی مسئولیتهای خود را
به گردن دیگری انداختهاند و گاه تلاش کردهاند ابعاد بزرگ فاجعه را کوچک
نشان دهند یا موضوع را حل شده قلمداد کنند. دانشگاهیها و مردم به موضوع
به مثابه امر واقع و ملموس ننگریستهاند (که اگر اینچنین نبود یکی از این
میانه برنمی خاست که پیشنهاد پاک کردن دریاچه از روی نقشههای جغرافیایی
را بدهد و از آن میانه گروهی از مردم هم بگویند استاد حتما چیزی بیشتر
میداند که چنین میگوید) اینجا همان نقطه کلیدی عزیمت ماست: اصل موضوع و
دلایل متعدد آن و نتایج بلندمدت و غیر قابل بازگشتش فراموش میشود. قباحت
موضوع بازی کردن با زندگی یک اکوسیستم و میلیونها نفر از مردمانش در قبای
واژههایی که موضوع را به حد یک مسئله مورد اختلاف چند سازمان یا تغییرات
طبیعی در اقلیم فرو کاسته، پیچیده میشود. اینکه میگویم موضوع در منظر
کلی پیچیده نیست منظورم پیچیدگیهای موضوعی نیست بلکه پیچیدگیهایی است که
تلاش میکند واقعیت بزرگ را بپوشاند. مسئله دریاچه یکی از مهمترین
چالشهای محیطزیست سرزمین ماست. موضوعی فراتر از انقراض یکگونه یا خشک
شدن یک چشمه. موضوع در حد انسانی آن میتواند به اخلالی بزرگ در زندگی
پایدار جماعتی عظیم منجر شود.در ابعاد محیطزیستیاش شمال غرب و غرب کشور
ما را دچار مشکلات عدیده خواهد کرد.
پربازدیدترین اخبار سلامت در سال 1402
پیشنهاد سردبیر
-
چه کسانی کاندید جراحی برداشتن «لوزه» هستند؟
استاد دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با تاکید بر اینکه نباید به بهانه کوچکشدن یا از بین رفتن خود به خودی لوزه بزرگ، نسبت به جراحی و برداشتن آن بیتفاوت باشیم، گفت: لوزههای بزرگ با بالارفتن سن، کوچک میشوند ولی عارضههای جبرانناپذیری برای فرد به دنبال خواهند داشت.
نظر شما