سلامت نیوز : وقتی نماینده یک تیم باشی و پس از سال‌ها تلاش، نوبت به این رسیده باشد كه برای دریافت جایزه و مزد زحمات‌تان در مقابل چشم هزاران نفر روی سن حاضر شوی نه تنها مملو از شور و شعف‌خواهی بود بلكه با احساس گام برمی‌داری.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ احساسات تک تک اعضای تیم و بانیان نظام سلامت ایران را در قلبش داشت و استوارگام بر می‌داشت تا در عین شفافیت بهترین ارائه را در نوزدهمین كنفرانس بین‌المللی ایدز در واشنگتن داشته باشد. مهدی امیری كه به عنوان دبیر كل جمعیتی مردم نهاد به نام سازمان غیردولتی «افرای سبز» است به نمایندگی از تمام
زحمتکشان عرصه سلامت جامعه دراین كنفرانس حضور پیدا كرد و در حالی که در تمام سالن نام ایران تکرار می‌شد جایزه بین‌المللی روبان قرمز 2012 را دریافت کرد.

جملاتی تأثیرگذار
شیطنت اصلی‌ترین ویژگی‌اش و دو بار اخراج شدن از کلاس درس هم نتیجه همان شیطنت‌ها بود. از همان زمان كه همواره نام مولا علی (ع) در گوشش طنین می‌انداخت، آموخته بود که باید به اطرافیانش کمک کند و حال که موهبت زندگی کردن در شرایط خوب نصیب او شده است باید خدماتی را که دریافت کرده به دیگران عرضه کند.نقطه عطف زندگی او به شبی برمی‌گردد که با پدر به تفریح رفته بودند. پدر نظامی و بیشتر زمان‌ها از خانواده دور بود اما آن زمان‌هایی که برمی‌گشت سعی می‌کرد بیشترین وقت خود را با خانواده‌اش بگذراند. آن شب هم همین‌گونه بود. مهدی امیری از شبی تأثیرگذار این‌طور می‌گوید: جوانی را دیدیم که حدود 25 سال داشت و در سطل زباله به دنبال ماده غذایی می‌گشت. درست است كه آن صحنه تكان‌دهنده و غیرقابل باور بود اما پژواک جملات پدر هنوز در گوشم شنیده می‌شود که: «بیچاره مادرش با آن همه امید و آرزو، او عزیز پدر و مادر و ثمره عمر آنها است. پدر و مادرش زحمت کشیده‌اند تا موفقیت تمام هستی شان را ببینند اما چه موفقیتی؟»

همان جملات بود که مرا وادار كرد تمام عزم خود را جزم کنم تا بتوانم هستی یک پدر و مادر را به آنها باز گردانم و همین باعث شد که توانستم در این بستر، مسیر درست را پیدا کنم. انگار سکوی پرش زندگی مهدی امیری از همان سال‌ها ساخته شد.
14 ساله بود، درست همان زمانی كه مسئولان دانشگاه علوم پزشكی كرمانشاه تصمیم گرفتند هسته‌ای دانش‌آموزی را به صورت گروه‌های همسان شكل دهند تا از این طریق به سایر دانش‌آموزان آموزش‌هایی در راستای دغدغه و نگرانی‌های مربوط به ویروس ایدز و انتقال آن در سنین كم ارائه شود.

احساس همدردی و نوع‌دوستی را در وجود او بیدار می‌كرد به همین دلیل از میان تمام دانش‌آموزان گروه همسان، تنها او باقی ماند كه همچنان در آن مسیر حركت می‌كند و دغدغه‌هایش او را به سمت و سویی كشاند كه اكنون با هدف پیشگیری از بیماری ایدز و اعتیاد در سطح جامعه، دبیركل نهادی است كه با دریافت مجوز رسمی از سازمان ملی جوانان در هفتم شهریورماه سال 1380 تشكیل شد.

اهداف و برنامه‌های اصلی
آن زمان‌ها شناخت خوبی نسبت به سازمان‌های غیردولتی نبود و پدرم به دلیل این‌که فردی نظامی و بیشتر در مناطق مرزی مشغول به فعالیت بود نگرانی‌های خاصی از فعالیت من داشت و این نگرانی‌ها را به مادرم انتقال می‌داد اما زمانی که متوجه شدند با استانداری، مراکز دولتی از قبیل ستاد مبارزه با موادمخدر، سازمان ملی جوانان و... در ارتباط هستم کم‌کم اعتمادشان جلب شد. مهدی امیری ضمن بیان این جملات ادامه داد: نشاط جوانی مرا به این سمت سوق می‌داد و احساس می‌کردم چون جوان هستم شاید بتوانم نیازهای جوانان را به مسئولان انتقال دهم و از این منظر تأثیرگذار باشم. اما گمان نمی کردم روزی مجری بخشی از برنامه‌های یک جمعیت مردم نهاد شوم.

زمانی كه نهاد مردمی «افرای سبز» شكل گرفت در ابتدا از میان دوستان و آشنایان، اقوام و همکلاسی‌ها افراد را به عضویت در این نهاد دعوت می‌کردیم و هدفمان فرهنگ‌سازی و پر كردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان و علاوه بر آن حمایت از خانواده‌های درگیر با بیماری ایدز و یا متأثر از آن بود.

دبیر كل جوان جمعیت «افرای سبز» تشكیل این نهاد را بر پایه اهدافی مؤثر دانسته و در این رابطه می‌گوید: این جمعیت با چند هدف و برنامه اصلی شكل گرفت. یكی از برنامه‌های مهم جمعیت، برنامه كاهش آسیب و معروف به DIC است. به گفته وی، هدف دیگر در گروه آموزش معنا پیدا می‌كند. سرپناه‌های شبانه نیز از دیگر مراكز مربوط به این نهاد است. تیم‌های سیار در مناطق پرخطر تردد می‌كنند و به آن دسته از معتادانی كه به هر دلیلی به این مراكز نمی‌آیند خدمات ذكر شده را ارائه می‌دهند كه این از دیگر خدمات این نهاد است. باشگاه مثبت نیز كه در سال 1385 به عنوان نخستین باشگاه مثبت كشور راه‌اندازی شد با هدف پیشگیری مثبت و در راستای حمایت روانی، اجتماعی، جسمانی، حقوقی و خدماتی فعالیت می‌كند و كار اصلی آن پیشگیری مثبت است. مركز سلامت جوانان با ارائه آموزش، گفتمان، بحث‌های فرهنگی و... برای جوانان آن هم در پاتوق‌های مختص جوانان هر كاری را در راستای اهداف جمعیت انجام می‌دهد.

علاوه بر این، یکسری برنامه‌های اجتماع‌محور داشتیم كه در محله‌ها، کارخانه‌ها، مساجد و از این قبیل مکان‌ها حضور یافته، آموزش‌هایی را از این طریق به افراد می‌دادیم و در صورت وجود افراد دچار مشکل و یا رفتارهای پرخطر رایزنی‌های لازم را انجام داده و آنها را به جمعیت معرفی می‌كردیم و برای بهبودشان اقدامات لازم را به کار می‌گرفتیم.

تلخ و شیرین ها
«مردی كه از سر اعتیاد توان راه رفتن و حرف زدن نداشت می‌گفت: اگر بدانم مکانی وجود دارد که می‌توانم از آنجا وسایل یک بار مصرف را تهیه کنم تا افراد دیگری مانند من اسیر این افیون نشوند حاضرم به آن مرکز مراجعه کنم.»
«افرادی که از سازمان بهزیستی برای بازدید از فعالیت‌های جمعیت افرای سبز آمده بودند متوجه پسرک نوجوانی شدند که تلوتلو می‌خورد و شعرهای بی‌معنی می‌خواند و همانطور که به آنها نزدیک می‌شد کم سن و سال بودن خود را بیشتر به آنان نشان می‌داد. جالب است که او خواهرزاده یکی از مبتلایانی بود که در همین مرکز بهبود پیدا کرده و مشغول کمک‌رسانی به سایر مبتلایان بود. با او صحبت کرده و راضی شد وارد مركز شود تا بتوانیم طراوت نوجوانی را به او بازگردانیم. موافقت کرد و بعد از گذشت سه ماه مصرف موادمخدر را ترک کرد و بدون توجه به این‌که فرزند طلاق بوده و والدینش گرفتار اعتیاد بوده‌اند در حال حاضر یکی از کسانی است که در گروه همسان مشغول به فعالیت است.»
«پدر و مادری که هر دو مبتلا به اچ. آی. وی مثبت بودند به مرکز مراجعه کردند تا با همکاری مرکز مشاوره بیماری‌های رفتاری از ابتلای فرزندشان به بیماری ایدز که قرار بود تا چند ماه دیگر به دنیا بیاید جلوگیری کنند و خوشبختانه همین‌طور هم شد و پس از چند ماه نوزادی سالم به دنیا آمد.»

اینها و نمونه‌هایی از این دست، خاطرات تلخ و شیرینی است كه در طول این سال‌ها در ذهن مهدی امیری حك شده است.
او می‌گوید: کارتن‌خواب‌های بیشماری بودند که اکنون عضو گروه‌های همسان هستند و در مراکز DIC و سرپناه‌های شبانه مشغول خدمت‌رسانی هستند. در بعضی از مناطق آلوده افراد عادی توان حضور پیدا كردن ندارند و تنها کسانی که روزی از جنس مبتلایان کارتن‌خواب و حاشیه‌نشین بوده‌اند به‌راحتی پذیرای یاری رساندن به این افراد آن هم با بهترین کیفیت هستند و از طرفی الگویی برای مبتلایان به حساب می‌آیند که آنها نیز به این سمت گرایش پیدا کنند و بدانند که می‌توانند روزی پاك شوند. در واقع بسیاری از اینها روزی در انتهای همین مسیر بوده‌اند اما اکنون در این مسیر اما به گونه‌ای دیگر حضور دارند و در حال یاری رساندن هستند.

واقعیتی باور نكردنی
گروهی از زنان به دلیل طلاق یا اعتیاد همسرشان به موادمخدر معتاد شده‌اند و از طریق بزهکاری‌ پول تأمین مواد را به دست می‌آورند.
32 سال دارد و می‌گوید: «از این افیون به عجز آمده بودم اما راه چاره‌ای نداشتم و می‌گفتم اگر مرکزی وجود داشته باشد که به من کمک شود تا از این بند رها شوم با کمال میل حاضر به مراجعه هستم.»این گفته‌های زنی است كه از خفت‌هایی که برای تهیه مواد به جان خریده بود عاجز شده و می‌گفت تنها از سر اجبار بود که موادمخدر مصرف می‌كردم وگرنه چیزی به جز زجر نصیبم نمی‌شد. اما زیبا این است كه به مرکز افرای سبز معرفی شد و پس از مدتی به گروه خلاص شوندگان از بند اعتیاد پیوست و در حال حاضر در تیم سیار مشغول به فعالیت است و به زنان دیگری که گذشته تلخ او را تجربه می‌کنند کمک می‌کند و به آنها می‌فهماند که اگر خودشان بخواهند هر چیزی ممکن است.از نظر مهدی امیری تلخ‌ترین حادثه‌ای که اعتیاد جلوی چشمان نمایان می‌سازد این است که نوزادی با علائم اعتیاد به دنیا بیاید و یا این‌که مادری معتاد برای آرام شدن نوزادش دود حاصل از مواد مخدر را به صورت نوزادش بدمد و یا از موادمخدر به او بخوراند. مسلم است که حتی شنیدن و خواندن این جملات آزاردهنده است چه رسد به این‌که بدانیم چنین حوادث تلخی در همین نزدیکی خودمان به وقوع می‌پیوندد. کم نیستند نمونه‌هایی این چنینی و یا خانواده‌هایی که تمام اعضای آن، حتی عروس، داماد و نوه خانواده نیز دچار اعتیاد و ایدز هستند. به گفته وی اینجاست که مشخص می‌شود زنان چرا و با چه هدفی در این مراکز فعالیت می‌کنند.

مقام نخست
خوشحالی او به حدود سه ماه قبل بازمی‌گشت. همان شبی که مشغول بررسی ایمیل‌های دریافتی‌اش بود. تا این‌که ناگهان به ایمیل حاوی پیام تبریک و كسب مقام نخست سازمان برخورد. آنقدر خوشحال بود که ساعت 11 شب برایش اصلاً مهم نبود و گوشی تلفن را برداشت و تمام همكارانش را از این خبر خوش مطلع کرد. این خبر مسرت‌بخش پاسخی بود برای تمام فعالیت‌های خالصانه و بدون چشمداشت اعضای نهاد. البته این خبر می‌بایست محرمانه می‌ماند و رسانه‌ای نمی‌شد تا این‌که طی سه ماه مقدمات شرکت در کنفرانس مهیا شود.

تمام خدمات داوطلبانه‌ای كه در این نهاد بخصوص به جوانان مصرف و تزریق‌كننده مواد ارائه شد دست به دست هم داد تا كشور ایران در صدر دریافت كنندگان جایزه بین‌المللی روبان قرمز قرار گیرد. مهدی امیری به عنوان كسی كه در نوزدهمین كنفرانس بین‌المللی ایدز در واشنگتن و در تاریخ 25 جولای همزمان با4 مرداد ماه سال جاری موفق به دریافت این جایزه شد اظهار كرد: روبان قرمز مهم‌ترین جایزه در سطح جهان در زمینه فعالیت‌های جامعه محور، شاخص و مبتكرانه در پاسخ به همه‌گیری ایدز است كه به سازمان‌های غیردولتی و مردم نهاد اهدا می‌شود و هر دو سال یكبار توسط سازمان ملل اعلام می‌شود تا سازمان‌ها در صورت نوآوری و یا اطمینان از برنده شدن در فراخوان مربوطه شركت كنند.

جمعیت «افرای سبز» در این فراخوان بین‌المللی كه در اسفندماه سال 90 و در وب‌سایت مربوط به سازمان ملل و به صورت آنلاین برگزار شده بود شركت كرده و فعالیت‌های شاخص و مستندات لازم را ارسال كرده بود و از میان 1400 سازمان شركت‌كننده، بیش از 120 كشور نامزد دریافت جایزه بودند كه از این میان 10 كشور ایران، اوگاندا، روسیه، سریلانكا، كنیا، مصر، مكزیك، میانمار، هائیتی و هند موفق به دریافت جایزه شدند.وی می‌گوید: برندگان جایزه روبان قرمز در زمینه پیشگیری از انتقال عفونت ایدز در میان افراد دارای رفتارهای پر خطر، انتقال عفونت از مادر به كودك و درمان آنها حضور به هم رسانده بودند كه در میان آنها ایران به مقام نخست دست پیدا كرد.

آزمونی سخت
مهدی امیری می‌گوید داوری این كنفرانس با دقت بسیاری انجام شده است و هیأت داوران بسیار جامع بوده و از افرادی در سمت و جایگاه‌های متفاوتی تشكیل شده بود و مهمتر از همه اینكه رئیس سازمان ملل در همین رابطه گفت سازمان‌های شركت‌كننده با كمترین امكانات كارهای خارق‌العاده‌ای انجام داده‌اند كه همین هیأت داوران را بر برنده اعلام كردن آنها ملزم ساخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha