سلامت نیوز : طلاق پدیده‌ای اجتماعی است كه بدون شناخت دقیق عوامل آن و ریشه‌یابی عمیق در این باره، مقابله و پیشگیری از آن را بسیار كمرنگ می‌نماید.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ در بخش نخست این مطلب با بررسی بخشی از شرایط چهارده‌گانه ضمن عقد كه در متن سند نكاحیه دائمی پیش‌بینی گردیده و می‌تواند دلیل طلاق باشد به عوامل اصلی فروپاشی یك زندگی و انحلال كانون خانوادگی و راه‌های جلوگیری از بروز آن اشاره شد. در بخش پایانی نیز به تشریح برخی از عوامل و دلایل طلاق می‌پردازیم كه ریشه در رفتارهای فردی و مدیریت اجتماعی دارد.

ابتلا به بیماری‌های مسری لاعلاج و صعب‌العلاج
ابتلای زوج به این بیماری‌ها برای زن حق طلاق و برای مرد اجازه ازدواج مجدد - تعدد زوجات- و حق طلاق را به همراه خواهد داشت. هر چند مرام اخلاقی و فرهنگی ایرانیان به وفاداری قول و قرار است و به طور مكرر شاهد زندگی عاشقانه زوجینی بوده‌ایم كه ایثارگرانه از همسر بیمار خود پرستاری نموده‌اند و به تعبیری خود را وقف درمان وی كرده‌اند تا تألمات روحی‌اش كاهش یابد اما گاه حضور بیمار مبتلا به امراض مسری و خطرناك موجب به خطر افتادن سلامتی فرزندان می‌شود. چهره خشن این گونه بیماری‌ها و ضرورت حفظ جان اعضای خانواده و بهداشت عمومی موجب می‌گردد برای پر كردن خلأ عضو بیمار و اداره امور خانواده كسی جایگزین گردد. چنانچه زن بیمار شود، ممكن است زوج درخواست صدور اجازه ازدواج مجدد نماید كه البته در این مواقع فرد بیمار با میل و رغبت چنین اجازه‌ای را می‌دهد. اما اگر از نظر روحی و عقلی مهیای چنین تصمیم‌گیری نباشد، دادگاه چنین مجوزی را صادر می‌نماید یا موضوع طلاق مطرح می‌شود. هر چند چنین موضوع بخش ناچیزی از آمار و دلایل طلاق را به خود اختصاص می‌دهد.
ترك انفاق
با جاری شدن صیغه عقد دائم، حق و تكلیف بین زوجین جاری می‌گردد و مهم‌ترین ركن آن تأمین و پرداخت مخارج زندگی و مایحتاج آن از قبیل مسكن، خوراك، پوشاك، درمان، تفریح و هر آنچه در عرف و متناسب با شأن زن است، می باشد. مباحثی از قبیل حق حبس زوجه و تمكین در عرض موضوع نفقه قرار دارند و با تحقیق هر یك از آنها، نفقه واجب الادا خواهد بود. عدم پرداخت نفقه موجب عسر و حرج یا تحقق شرط ضمن عقد نكاح و جواز زوجه به طلاق می‌باشد. حتی اگر زن از نظر تمكن و تمول از همسرش داراتر هم باشد، باز این حق به عنوان یك حق مالی مسلم است كه زوج ملزم به ادای آن بوده مگر آن كه به هنگام عقد به نوع دیگری شرط و توافق شده باشد كه در این صورت از ذمه زوج ساقط است و مرد به دلیل عدم پرداخت آن، تحت تعقیب جزایی یا حقوقی قرار نمی‌گیرد.
نفقه براساس شأن خانوادگی زوجه محاسبه و زوج ملزم به پرداخت آن است. مگر این كه زوجین شأن دیگری را به جز شأن خانوادگی زوجه انتخاب نموده و براساس آن زندگی مشترك را آغاز نموده باشند. در صورت تمكین و استحقاق زوجه به دریافت نفقه و عدم پرداخت آن از سوی زوج با وصف تمكن مالی، ضمن تعقیب جزایی براساس قانون مجازات اسلامی و محكومیت به 5 ماه حبس، برای زوجه حق طلاق ایجاد خواهد شد.
جنون
جنون یعنی مختل شدن مشاعر فرد به گونه‌ای كه قادر به اداره امور خود نبوده و رفتار او برخلاف اعتدال و عقل باشد. جنون در صورتی می‌تواند دلیل طلاق باشد كه بعد از ازدواج به وجود آید و متصل به زمان قبل از عقد نباشد چرا كه جنون قبل از عقد و اطلاع از آن، هیچ حقی برای طلاق به وجود نمی‌آورد. ناآگاهی از این موضوع نیز «حق فسخ» به شرط رعایت فوریت دارد نه حق طلاق. هر چند نتیجه فسخ و طلاق، جدایی است اما آثار و شرایط آنها متفاوت است. گاهی جنون با شرایط سفاهت و كودنی اشتباه گرفته می‌شود در حالی كه جنون دارای درجات اختلالی بالاتر از آنها است و تشخیص جنون در كمیسیون پزشكی قانونی و با حضور متخصصان روانشناسی انجام می‌گیرد.
اشتغال زوج به مشاغل خلاف شئون و مصالح خانوادگی
محیط خانواده باید مأمن زوجین باشد و شغل، یكی از مهم‌ترین اركان تحقق بخشیدن به این امنیت و شأنیت است. اشتغال زوج به شغلی كه موجب هتك حرمت و تضییع شأن زوجه باشد یا مصالح خانوادگی را به خطر بیندازد، حق طلاق را برای زوجه به وجود می‌آورد و با اثبات آن در دادگاه، شرط ضمن عقد نكاح تحقق می‌یابد. با توجه به این كه مشاغل مختلف مورد احترام و نیاز عمومی است، تشخیص شرایط مذكور در این خصوص با دادگاه است و از ذكر اسامی مشاغل خودداری می‌گردد.
ناباروری
حاصل عقلی و طبیعی هر ازدواجی در كنار مسائل عاطفی و فرهنگی، تولد فرزند مشترك است. میل و فطرت هر انسانی به بقای نسل، باعث شده با گذشت 5 سال از آغاز زندگی مشترك یا با ارائه دلیل و اثبات عدم امكان قطعی هر یك از زوجین به باروری، برای طرف مقابل حق طلاق به وجود آید كه البته این حق در سند نكاحیه به زن تصریح نموده و در صورت نقص مرد، همسرش می‌تواند با استناد به شرط ضمن عقد نكاح، خود را مطلقه نماید. البته این حق برای مرد هم وجود دارد كه با ایقاع طلاق خود، برخی از حقوق مالی زوجه را ساقط نماید.
ازدواج مجدد زوج
تعدد زوجات دائم در حقوق و نظام قانونی ما پذیرفته نشده و مرد مطابق مواد 16 و 17 قانون حمایت خانواده، نمی‌تواند بدون اجازه همسر دائمی خود یا اجازه دادگاه، ازدواج مجدد نماید و اگر مردی مرتكب آن گردد، مستوجب مجازات خواهد بود. ثبت واقعه ازدواج دائم الزامی بوده و عدم ثبت آن جرم و منتهی به مجازات حبس است. دفترخانه‌های ازدواج نیز بدون حكم دادگاه كه ناشی از اجازه همسر دائم اول یا ضرورت تشخیص دادگاه باشد، اجازه ثبت ندارند. پس بر این اساس زنی كه همسرش بدون رعایت مراتب فوق ازدواج مجدد نماید، حق طلاق دارد.
مفقودالاثر شدن
گاهی بر اثر وقوع حوادثی همانند جنگ، سفرهای دریایی و زمینی و... فرد مفقود شده و با گذشت چند سال خبری از وی به دست نمی‌آید. قانون برای برون‌رفت همسر وی و وراث او نیز شرایطی را پیش‌بینی كرده كه با اجرای آن و طی تشریفات قانونی، حكم فوت فرضی صادر می‌شود. چنین شخصی به‌طور قانونی متوفی محسوب می‌گردد و همسرش پس از رعایت زمان عده وفات می‌تواند ازدواج نموده و اموالش را بین ورثه تقسیم نماید و در این صورت نیازی به طلاق نیست. اما گاهی صدور حكم موت فرضی بر حسب تشخیص دادگاه و یا عدم تمایل فردی به صدور آن، طولانی می‌شود كه زن برای رها شدن از بلاتكلیفی و استناد به این بند می‌تواند درخواست طلاق نماید.
عدم تفاهم
مرد برای جدایی، «ایقاع طلاق» را در اختیار دارد. یعنی یك‌طرفه و با رعایت شرایط قانونی كه شامل تأمین یا پرداخت حقوق مالی زوجه است، می‌تواند همسر خود را طلاق دهد، ولی زن به دو صورت می‌تواند خواستار طلاق شود. نخست اثبات تحقق یكی از شروطی كه زوج در سند نكاحیه امضا و مقید به آن شده و به تبع آن وكالت در طلاق را به زن اعطا نموده است. دوم نیز در صورت اثبات عسر و حرج خویش یعنی سختی و مشقتی كه تحملش در زندگی مشترك میسر نباشد. یكی از دلایل عسر و حرج، عدم تفاهم بین زن و شوهر است كه به دلیل تفاوت‌های وجودی، شخصیتی، مالی و تحصیلی یا تعارضات اخلاقی و رفتاری و اعتقادی است. بخشی از عوامل ایجادی عدم تفاهم، بی‌توجهی به هم‌شأن و هم‌كفو بودن هنگام انتخاب همسر آینده است. ممكن است در دوران نامزدی این تفاوت‌ها قابل توجه نبوده و به نظر كم‌اهمیت جلوه كند، ولی پس از عبور از گذرگاه عشق و جلوه‌های جذاب آن با بروز مشكلات واقعی، دوری عاطفی و لجبازی از یكدیگر آغاز شده و عمق این اختلاف به حدی ژرف می‌گردد كه دیگر قادر به ادامه راه نبوده و تنفر از این شرایط به گونه‌ای زوجین را تحت تأثیر قرار می‌دهد كه برای خلاصی از آن به طلاق توافقی می‌انجامد.
عسر و حرج
«عسر و حرج» یعنی سختی و مشقت غیر‌قابل تحملی كه برای زوجه به وجود آید و با ارائه دلیل و اثبات آن نزد قاضی دادگاه خانواده منجر به صدور حكم طلاق می‌گردد. این اصطلاح، مصداق منحصری ندارد و همه موارد ذكر شده در متن عقدنامه یا قانون از جمله ماده 1133 قانون مدنی را شامل می‌شود. عوامل 14 گانه موجود در اوراق سند نكاحیه و ماده 8 سابق قانون حمایت خانواده و ماده 1133 قانون مدنی به عنوان دلایل طلاق شناخته شده كه بر‌اساس تجربه و حوادث از قبل شناخته شده و در قالب تحقق شرط ضمن عقد یا عسر و حرج ناشی از آن محل دادرسی دعوی طلاق قرار گرفته است. اما عوامل و دلایل دیگری نیز كه بر‌اساس شرایط اخلاقی، روحی و اجتماعی زوجین و عوامل تكنولوژیك و نظارت اجتماعی به وجود آمده‌اند، گاه تأثیری مخرب و عمیق‌تر از عوامل ذكر شده قبلی دارند كه به بررسی برخی از این موارد می‌پردازیم.
حرص و طمع
این خصلت در همه ابعاد حیاتی وجود دارد و گاه فرد برای نیل به اهداف سودجویانه و اغراض شخصی، دست به هر رفتار غیر‌اخلاقی می‌زند. در حیطه حقوق خانواده به دلیل محدودیت‌های اخلاقی و خانوادگی، قانون جامع و قاطعی كه متناسب با شرایط اجتماعی و نیازهای فردی و خانوادگی باشد وجود ندارد. لازمه نگرش وسیع و دقیق به شرایط فعلی خانواده و ضرورت حفظ آن، ایجاد امنیت مادی و معنوی برای ترغیب جوانان به تشكیل و بقای خانواده، تخفیف آثار سوء مسائل اقتصادی - اجتماعی در آن ایجاب می‌نماید كه نظام حكومتی و تقنینی كشور با تعریف جدید خانواده ضمن فراهم آوردن تسهیلات خاص، امنیت روانی مناسبی برای خانواده به وجود آورده و نهادهای مناسب با این شرایط مثل واحدهای مددكاری ناظر بر این امور و واحدهای نظارتی و حمایتی بر روند حل معضلات خانوادگی كنترل لازم را داشته و مانع از هم‌پاشیدگی خانواده بدون در نظر گرفتن آینده فرزندان گردد. آیا خانواده از آن درجه اهمیت برخوردار نیست كه وزارتخانه یا سازمانی در راستای توسعه و حفظ آن به وجود آید؟ آیا تمام ثروت و منابع سطحی و زیرسطحی كشور متعلق به خانواده‌ها نبوده كه برای سلامت آن به حمایت از ورزش بپردازیم؟ خانواده ریزسلول جامعه و همه اركان حكومتی براساس محوریت خانواده است ولی به طور خاص به نیازها و معضلات خانواده، توجه و برنامه‌ریزی مؤثر نشده است.
عوامل محرك جنسی
ترویج محرك جنسی مدت‌هاست بنیان‌ خانواده و اخلاق فردی را به خطر انداخته و شكاف حاصل از آن در حالی روز‌به روز عمیق‌تر می‌شود كه غفلت و بی‌توجهی به آن نیز شدیدتر می‌شود. وجود تجهیزات دریافت ماهواره و اینترنت و برنامه‌های مختلف و برخی سهل‌انگاری‌های والدین در مسدود كردن كانال‌های مستهجن و ممانعت از دسترسی فرزندان به این كانال‌ها باعث تغییر روح و نگرش پدر و مادر به حریم‌های اخلاقی و شرعی شده است به طوری‌كه آشنایی با مسائل جنسی در حال حاضر به مقطع دبستان نیز تسری یافته و این كودكان به راحتی به بی‌بندوباری و دام شیاطین گرفتار می‌شوند. دسترسی آسان به سایت‌های منحرف اینترنتی و خصوصی، فیلم‌های مستهجن و حتی كارتون‌ها و انیمیشن‌های غیرمجاز نیز باعث بی‌بندوباری و رواج آن در سنین كودكی می‌گردد. غفلت و بی‌توجهی والدین و جذابیت اینگونه سرگرمی‌ها و ارزان بودن آن و عدم حضور و نظارت والدین موجب بروز فجایعی می‌گردد كه جز انحطاط و از هم گسیختگی خانواده و آسیب به ریشه آن نتیجه دیگری دربر ندارد. وجود بدحجابی در سطح جامعه نیز به عنوان یكی از عوامل محرك جنسی است و قانون برای مرتكبین مجازات تعیین كرده است.
دروغ و فریب
یكی از عوامل بروز اختلاف بین زوجین نیز دروغ است كه بیشتر در آغاز زندگی مشترك بروز می‌كند. در دوران آشنایی و نامزدی، برخی زوجین ادعاهایی را در مورد گذشته و داشته‌های خود اظهار می‌كنند كه برخی از آنها واقعیت نداشته و با فاش شدن آنها در زندگی، این سوءظن به وجود می‌آید كه شریك زندگی همواره متوسل به دروغ و فریب است. تصور این‌كه همه آمال و آرزوها بر پایه دروغ بنا نهاده شده، امید به خوشبختی و موفقیت در زندگی را در سایه بدگمانی به تباهی می‌كشاند و همیشه این هراس وجود دارد كه ممكن است این عمل زشت تكرار شود. در آیات و روایات، دروغگویی از گناهان كبیره برشمرده‌ شده كه امید صلاح و رستگاری را از بین می‌برد و راهی برای خلاص شدن از عواقب آن جز توبه و اصلاح عمل و جبران حق‌الناس نیست. بنابراین ادعای تمول و ثروت، سلامت روح و جسم، تحصیلات عالیه، شغل یا پایگاه اجتماعی خاص، اعتقاد به موازین اخلاقی باعث سلب اعتماد شریك زندگی و فروپاشی خانواده می‌شود.
مداخله و كینه‌توزی اطرافیان
حسادت و انتقامجویی اطرافیان زوجین با انگیزه‌های مختلف و اظهارنظر و مداخله در روابط آنان باعث بروز اختلاف در زندگی است. هرچند والدین و بزرگان فامیل به عنوان راهنما در زندگی آنان اظهار نظر می‌نمایند اما باید توجه داشت توصیه‌های آنها جنبه ارشادی دارد نه حكم.
حكم مدیریت فعال در بهداشت و سلامت عمومی
تغذیه و سلامت عمومی بستگی به نحوه تهیه مواد غذایی عموم و فراهم آوردن شرایط آسان دسترسی به شبكه بهداشت و درمانی دارد چرا كه آمار چاقی، عقیمی و ناباروری و مشكلات دندان و لثه دامنگیر درصد زیادی از مردم شده است. آیا ناباروری، چاقی و نقص جسمی، دیابت و ... دلیل طلاق نبوده و نیست؟ آیا برای كنترل و درمان آن برنامه‌ریزی شده است؟ نان‌های بی‌كیفیت، فست‌فودهای مضر، كنسروهای حاوی مواد نگهدارنده، میوه‌های كال چیده شده از مواردی هستند كه تاوان آن را مردم با ابتلا به انواع بیماری‌ها و نقص جسمی و روحی می‌دهند و برای درمان تحت پوشش خدمات درمانی و بهداشتی نبوده و به دلیل ضعف مالی، عاملی برای اختلاف و درگیری و طلاق است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha