سلامت نیوز : آلودگی هوا را باید به دو بخش تقسیم كرد:

1-‌ گرد و غبارها و ذرات درشت كه با چشم دیده می‌شوند و شعاع دید افراد را به حدی كم می‌كنند كه حتی تا چند متر جلوتر را نمی‌توان دید. به طور قطع این گرد و غبارها و ذرات درشت از راه بینی و دهان وارد گلو شده و حساسیت، تحریك چشم‌هاو مخاط دهان و بینی را به دنبال خواهد داشت. البته مخاطرات آنها نسبت به نوع دیگر آلاینده‌ها كمتر است.
2-‌ دومین شكل نیز مربوط به ریزگردها یا ریزآلاینده‌ها هستند كه با چشم دیده نمی‌شوند اما براحتی از راه تنفس وارد ریه شده و خطرات جدی برای سلامت انسان‌ها به‌دنبال می‌آورند. این نوع آلاینده‌ها خطراتی نظیر واكنش‌های آلرژیك، حملات آسم، ایجاد بیماری‌های قلبی و عروقی را در پی داشته و بویژه در افراد سالمند و كسانی كه مشكلات قلبی و عروقی یا ناراحتی‌های تنفسی دارند باعث مرگ می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ اما خطرات ریز آلاینده‌ها تنها به مشكلات جسمی ختم نمی‌شود بلكه نشانه‌های روان‌پزشكی هم در انسان به وجود می‌آورد. اضطراب، تغییرات خلقی، بیقراری، افسردگی، سردرد، احساس خستگی و كاهش تمركز از جمله نشانه‌های روانپزشكی ریزآلاینده‌هاست. در این میان بررسی‌ها و تحقیقات روانپزشكی نشان‌داده تنفس فلزات سنگین، گازهای ناشی از سوخت و سوز ناقص مواد سوختنی و ریزگردها در كلان شهرها وضعیت شناختی افراد را نیز دچار اشكال می‌كند. به‌عبارتی كاهش قدرت تفكر، ضعیف شدن حافظه، پرخاشگری، عصبانیت و تحریك‌پذیری از دیگر نشانه‌های آلودگی هواست.متأسفانه در كلان شهرها كه آلودگی هوا شدید‌تر است رفتارهای نوع دوستانه مانند احترام به دیگران و رعایت حق تقدم در رانندگی كاهش پیدا می‌كند و برعكس میزان برخوردهای كلامی حتی به صورت درگیری‌های فیزیكی افزایش می‌یابد.در برخی موارد نیز از لحاظ مغزی افرادی كه به صورت‌مداوم و طولانی در معرض تنفس ریزگردها قرار می‌گیرند در انجام حركات ظریف با دست مثل سوزن نخ‌كردن، تایپ و نوشتن ناتوان شده و حتی گاهی اوقات براثر آلودگی‌های طولانی‌مدت در كلانشهرها شاهد دگرگونی شخصیت‌ها می‌شویم.

به‌عنوان مثال حالت ناتوانی در تحمل دیگران. تحریك پذیری و احساس خستگی دائم كه این وضعیت برای كودكان بسیار خطرناك‌تر است، چرا كه دستگاه عصبی بچه‌ها در حال رشد است و ریزگردها باعث اختلال و حتی توقف رشد دستگاه عصبی كودكان می‌شود.در برخی مواقع نیز تظاهرات خطرات ناشی از آلودگی هوا تدریجی یا تأخیری است یعنی چند ماه یا چند سال بعد بروز می‌كند. مانند انواع سرطان‌ها كه جبران ناپذیر هستند.بنابراین بررسی این موارد و خطرات، هشداری است به مقامات مسئول و حتی خود شهروندان كه عزم خود را بر كاهش آلودگی هوا جزم كرده و گام‌های مؤثری در این راه بردارند.

از این رو یكی از راه‌هایی كه مردم می‌توانند به‌خود و فرزندانشان كمك كنند این است كه باید بدانند زندگی در شهرهای كوچك هم از نظر جسمی و هم از بعد روانی با سلامت بیشتری همراه است. وقتی افراد برای زندگی در كلانشهرها ضرورتی نمی‌بینند به خاطر سلامتی خود و كودكانشان هم كه شده بهتر است عطای زندگی در شهر‌های بزرگ را به لقایش بخشیده و بدانند آلودگی هوا خطرات جبران ناپذیری برای آنها و فرزندانشان به همراه دارد. با این وجود اگر مردم خودشان احساس خطر و احساس مسئولیت نكنند و مقامات هم راه چاره‌ای اساسی برای مبارزه با آلودگی هوا پیدا نكنند ما شاهد فجایع غیر قابل جبرانی خواهیم بود. مردم باید بدانند ماندن در خانه برای كودكان و سالمندان بالای 65 سال الزامی است. اگر ما خودمان این پندورزی را به كار ببریم بدون نیاز به مداخله دولت شرایطی را می‌توانیم فراهم كنیم كه در كاهش آلودگی هوا نیز بسیار مؤثر باشد.

دستگاه قضا با متخلفین برخورد كند

علت جامعه‌شناختی آلودگی هوا، تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است. افزایش و تراكم جمعیت و استفاده بیش از حد از وسایط نقلیه بخصوص خودروهای فرسوده و دودزا و غیر استاندارد حاصلی جز افزایش آلودگی هوا به دنبال نخواهد داشت. از نظر جامعه‌شناختی همه اینها معلول تراكم جمعیت است. ابن خلدون- جامعه‌شناس و مورخ- 700 سال قبل به موضوع تراكم جمعیت و زیان‌های ناشی از آن اشاره كرده و گفته «هر جا كه جمعیت زیاد شود هوا آلوده می‌شود»، پس آلودگی هوا و محیط زیست ناشی از تراكم جمعیت در شهرهای بزرگ است.

به‌طور قطع آلودگی هوا ضررهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری نیز بر جامعه تحمیل می‌كند.
وقتی مسئولان دو روز كلانشهر‌ها و بخصوص پایتخت را تعطیل می‌كنند یعنی این‌كه میلیاردها تومان ضرر به اقتصاد كشور وارد شده است. از سوی دیگر وزیر بهداشت خبر از احداث درمانگاه‌های سیار، استقرار آمبولانس‌های اورژانس در خیابان‌ها و‌آماده باش مراكز درمانی داده كه تمام اینها هزینه‌ مالی فراوانی دارد. از سوی دیگر وقتی هوا آلوده می‌شود كارایی اجتماعی نیز پائین‌ می‌آید و مردم نسبت به مسئولان بدبین‌می‌شوند. یعنی با خود می‌گویند آیا مسئولان كشور قدرت كنترل و نظارت بر مشكلات جامعه و مردم را ندارند؟ مگر نمی‌گویند وجود وتردد خودروهای دودزا و فرسوده در شهرها یكی از عوامل اصلی آلودگی هواست پس چرا مسئولان و مقامات كشوری با این موضوع مبارزه نمی‌كنند. آیا قدرت جمع‌آوری خودروهای فرسوده و دودزا را ندارند؟ اینها سؤالاتی است كه مردم از مسئولان می‌پرسند و آنها باید به طور شفاف پاسخگو باشند؟ پس وقتی ما هر سال با این معضل در شروع فصل سرما روبه رو می‌شویم یعنی مسئولان مربوطه نتوانسته‌اند برای حل آن چاره‌ای بیندیشند و این یعنی ایجاد بدبینی مردم و جامعه نسبت به متولیان مربوطه. باید توجه داشت كه متأسفانه در پس هیاهوی آلودگی هوا آنها كه بیشتر آسیب می‌بینند كودكان معصوم و نوجوانان در حال رشد هستند كه صدمات جبران‌ناپذیری را تحمل می‌كنند و تنها كسانی كه در این میان نادیده انگاشته می‌شوند مردم و بویژه كودكان هستند.

هرچند كه مسئولان خود و خانواده‌شان نیز در این هوای آلوده نفس می‌كشند و زندگی می‌كنند ولی انگار این موضوع را فراموش كرده‌اند و فقط حرف می‌زنند. در كشور ما در برخی مواقع بین عمل و نظر تفاوت بسیار است و به جای این‌كه فكر اساسی و چاره‌اندیشی جدی برای حل معضل آلودگی هوا داشته باشیم فقط حرف می‌زنیم.

به‌عقیده من این معضل همگانی است كه با جان انسان‌ها سرو كار دارد و سهل انگاری در این باره یعنی بازی با جان میلیون‌ها انسان. پس تمام سازمان‌ها و نهادها باید به طور جدی وارد عمل شوند چرا كه این یك پدیده و مشكل فردی نیست كه به دست یك نفر حل شود بلكه یك بسیج همگانی را طلب می‌كند. پس باید تصمیمات اصولی گرفته شود و قوه قضائیه و دادستان كل كشور نیز به‌عنوان مدعی‌العموم و به نمایندگی از مردم جامعه، نهادها و وزارتخانه‌های مرتبط را مورد بازخواست قرار دهند. همچنین مجلس نیز باید بر اجرای قوانین تصویب شده نظارت بیشتری داشته باشد و بر اجرای قوانین نیز نظارت شود زیرا تصویب قانون به تنهایی كفایت نمی‌كند، مهم اجرای قوانین است كه باید به‌درستی انجام شود و این انتظار حداقلی مردم از نمایندگان مجلس و مسئولان قضایی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha