سلامت نیوز : تپههای سرسبز عباس آباد که روزی تنفسگاه شهر بودند حالا خودشان به نفس
تازهای محتاجند. آنقدر ساختمان و برجهای بتنی و شیشهای از این تپهها
بالا رفته که انگار دیگر توصیههای رئیس شورای شهر و کارشناسان محیط زیست و
معماری نمیتواند علاج واقعه باشد. هشدارهای فراوانی به میان آمده؛ افراد
زیادی از گروهها و گرایشهای مختلف به سازندگان حاضر در این تپهها هشدار
دادهاند اما بینتیجه!
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ این بار اما در گفتوگویی با ساناز افتخارزاده، معمار و عضو هیات رئیسه گروه تخصصی معماری سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران به کیفیت سازههای ساخته شده و در حال ساخت میپردازیم.
نظر شما درباره نحوه تعامل شهرداری با شهروندان در خصوص طرح و اجرای بناهای عمومی چیست؟شهرداری به چه روشی تشخیص میدهد که در جایی بنایی لازم و مناسب برای فعالیت شهروندان است؟ آیا آمارگیری و مطالعهای در این خصوص وجود دارد؟ چه کسانی برای طرح فضاهای فرهنگی مطالعه و تصمیم گیری مینمایند؟
در بسیاری کشورها حتی بناهای بزرگ خصوصی را نیز به رای و
داوری مردم میگذارند چرا که این مردم هستند که هر روز باید با این
ساختمانها مواجه شوند و احترام به زیبایی شناسی و ادراک محیطی آنها لازم
است، چه رسد به آنکه بنایی عمومی باشد و از آن فراتر، فرهنگی باشد و خود
مردم برای ساخت آن هزینه کنند. شهرداری برای ساخت و سازهای خود نظری از
مردم نمیخواهد. بروید سوال کنید ببینید برای ایجاد بناهای عمومی و به خصوص
تجاری، جز صرفه اقتصادی چه چیزی مد نظر مسئولان بوده است. البته شهرداری
با صرف بودجه کلانی توسط یکی از مهندسین مشاور، یک طرح جامع فرهنگی برای
احداث مجموعههای فرهنگی در سطح شهر تهیه کرده اما از آن جایی که در جلسه
توضیح طرح حضور داشتم، باید بگویم که در تهیه این طرح، جز ارجاع به آمار
قدیمی و در نظر گرفتن «نفر– صندلی» و دیگر معیارهای کمی، هیچ توجهی به
ماهیت فرهنگ و نیازهای روانی مردم با هدف رشد و اعتلای فرهنگ نشده است.
تابلوهای زمانسنجی پروژهها را نصب میکنند که فلان تعداد روز به پایان
پروژه مانده، بعد زمان آن را دستکاری میکنند!
تابلوی اعلان میزان آلودگی هوا نصب میکنند، بعد میبینید در اوج آلودگی هوا که رسانهها اخطار میدهند، تابلو هوای سالم را نشان میدهد! شمارشگر چراغ راهنمایی به هزینه گزاف در سراسر شهر نصب میکنند بعد آن را دستی تغییر میدهند! این موارد همه در برابر سازههای عظیمی که شهرداری به نام فضاهای عمومی ایجاد میکند هیچ است. چرا شهرداری به خود حق میدهد طرحها را از صاحبان واقعی آن (یعنی مردم) پنهان کند و حتی بعد از اجرا اطلاعاتی درباره آنها منتشر نکند تا ناگهان همگان را در برابر کار انجام شده قرار داده و منتقدان اعتراض را بیحاصل ببینند؟ در بسیاری کشورها، حتی حقوق و دستمزدها در وبسایتهایی مستقیما در دسترس مردم است. درخصوص تصمیم گیری برای فضاهای فرهنگی شرکتی به نام توسعه فضاهای فرهنگی وجود دارد که مسئول این کار است که نمونه کارهایش هم در این مجموعه تپههای عباس آباد دیده میشود. بروید پرس و جو کنید ببینید چند نفر معمار یا متخصص مسلط بر فرهنگ ایرانی در این شرکت حضور دارند و مدرک تحصیلی روسای این شرکت که سلیقه ایشان برای انتخاب آثار در اولویت است چیست. مسئولان و مشاوران این شرکت فکر میکنند «فرم» و «شکل» پروژه مال آنهاست و عملکرد داخل آن متعلق به مردم! گویی فرم از عملکرد مجزاست و هر فرم به هم ریخته، بیهویت یا تقلیدی را به نام مسجد، سینما، موزه و... به مردم تحویل میدهند غافل از آنکه از کوزه همان برون تراود که در اوست!
برای بررسی بناهای ساخته شده یا در دست احداث تپههای عباس آباد ابتدا بر مجموعه جدید ابنیه فرهنگی – تفریحی مجتمع میان بزرگراه همت و حقانی که در دست طراحی و احداث است تمرکز میکنیم. بهعنوان اولین سوال، نگاه شما به کلیت این مجموعه چگونه است؟
سابق بر این طرحی برای تپههای عباس آباد تهیه شده بود که پیشنهاد آن در نخستین طرح جامع شهر تهران در سال 1347 به تصویب رسیده بود. در این طرح اساس کار حفظ ریخت طبیعی زمین با پرهیز از تسطیح اراضی بود. بیش از 200 هکتار به فضاهای باز و پارکها اختصاص پیدا میکرد و مراکز فرهنگی شامل نمایشگاهها، موزه ملی، موزه هنرهای مدرن، کتابخانه ملی، سالنهای تئاتر و اپرا، سینما، مراکز تلویزیونی و مراکز نمایشی متعدد در فضای باز پیش بینی شده بود. استقرار دوایر دولتی و وزارتخانهها در سه بخش مجزا در طرح منظور شده بود و مراکز خرید در کنار پیاده راهها و بلوارهای وسیع چندمنظوره طراحی شده بود. این طرح طرحی همگن و جامع بود که در آن انواع عملکردهای فرهنگی، تفریحی و تجاری ممزوج در هم تعریف شده بودند و هر بنایی جایگاه و شکل مستقل خود را در ارتباطی تنگاتنگ با سایر اجزاء مجموعه مییافت. با کنار گذاشته شدن آن طرح و فروش زمینها به نهادهای جداگانه، کلاً شیرازه مجموعه از هم پاشید. در حال حاضر شاهدیم که حتی اگر طرحها کارفرمای یکسان هم داشته باشند با پراکندگی و بیتوجهی به ریخت زمین و رویکرد همسایه خود ساخته میشوند. اساسا اینجا را نمیتوان یک مجموعه دانست چون هر بنایی ساز خود را میزند و بیخبر از طرحهای دیگر بنا میشود.
تبلیغات زیادی برای افتتاح موزه دفاع مقدس انجام شد. مسئولان تاکید دارند که طرحی ایرانی – اسلامیبا توجه به ارزشهای دفاع مقدس در اینجا بر پا شده است. نظر شما درباره طرح این موزه چیست؟
آنچه درباره این مجموعه پرسش برانگیز است همین اصرار طراحان و مسئولان بر تحمیل عنوان «معماری ایرانی– اسلامی» به این پروژه است. به راستی فضاهای نامعین، مصالح فلزی، خطوط شکسته و تصاویر و صداهای دهشتناکی که تمام مدت فضای موزه را آکنده، چگونه نماد هنر و معماری لطیف ایرانی یا رویکرد اسلامیاست؟ در موزهای که باید تداعی کننده دفاعی غرور آمیز و روحانی در شهری آشنا باشد، آن ایستادگی سنگین، آن مقاومت خدشه ناپذیر، آن لطافت عروج آسمانی و جان فشانی در راه ایران و عقیده و احساس غرور و سربلندی و اقتدار و استقامت از کجای فرمی در هم شکسته از فلز و شیشه خوانده میشود؟ هویت و صورت آن سرزمینی که فرزندان این ملت برایش جان خود را بر کف دست گرفتند را نمیتوان با این سوله فلزی موقت از ریخت افتاده به تصویر کشید. در این موزه، اصل نمایش داخلی مبتنی بر تصویر و صدایی است که پیوسته فارغ از آنکه کسی در فضا هست یا خیر، پخش میشود و درهم میآمیزد و چنانچه هزینه گرمایش و سرمایش این فضای عظیم را که توسط فلز و شیشه پوشیده شده، محاسبه کنیم خواهیم دید که تنها هزینه برق این مجموعه در سال رقمی چند میلیاردی حتی یک پارکینگ برای پارک خودرو و بازدید از موزه ندارد؟! چگونه است که به راحتی فضای پارکینگ که در همه پروژههای شخصی معضل اساسی طراحی و البته محل خوبی برای درآمد شهرداری شده، همواره در پروژههای به اصطلاح فرهنگی خود شهرداری از قبیل سینماها و موزه دفاع به راحتی به آیندهها موکول میشود؟
البته پارکینگ فراموش نشده است. قرار است یک پارکینگ مفصل طبقاتی با عنوان گذر سرو در جنب موزه دفاع مقدس ساخته شود. این طرح توسط چهار گروه از دفاتر مهندسی آماده شده که موفق به تهیه طرحهای آن از طریق وب سایت یکی از دفاتر طراحی شدیم. نظر شما درباره این طرح و نحوه احتمالی اجرای آن چیست؟
در همین جمله پرسشی – خبری شما هزاران مورد برای پیگیری و
پرسش از شهرداری وجود دارد: مگر طرح یک پارکینگ طبقاتی چه چیز پیچیدهای
است که باید چهار گروه دستاندرکار آن باشند؟ آیا شهرداری دینی به آنها
دارد؟ یا اینها گروههای دانشجویی هستند که برای ایجاد رزومه، کار انجام
میدهند؟ چرا باید چنین طرحهای ملی را بهطور اتفاقی در وب سایت طراحان آن
پیدا کنیم و شهرداری تا لحظه بهره برداری با چراغ خاموش پیش برود و به
وظیفه خود که نظرخواهی از مردم و کارشناسان و فرهنگ شناسان است عمل نکند.
با نگاهی به عکسهای این طرح این امر به ذهن متبادر میشود که گویی عدهای
برای طرح دانشجویی ورقهایی را در قالب ماکت روی هم گذاشته، فارغ از موضوع
پروژه که فقط یک راه است و فارغ از سطح فن آوری سازه در ایران، واقعا گمان
کردهاند که صفحات بتنی نیز میتوانند در هوا بایستند! این پروژه که در
واقع یک دسترسی ساده به موزه دفاع مقدس و پارکینگ طبقاتی در خدمت آن است
چرا از خود موزه بزرگتر شده است؟!
این سطح گسترده بتنی چه امکانات و جذابیتی برای مردم دارد؟! چنین چیزی در شهری با 300 روز آفتابی که مردم آن در جستوجوی سایه و خنکی هستند در قلب طبیعت چه میکند؟! در این طرح به نظر میرسد که به پارک طالقانی دست اندازی شده است! حجم عمده این طرح در زیر زمین در واقع برکندن زمین و فرسایش حجم عظیمی از خاک برای ایجاد پارکینگ طبقاتی است، به چه دلیل چنین پروژه ضد محیط زیستی نام سرو بر خود دارد؟ به نظر نمیرسد در هیچ کجای این ایده سرو، نشان مقدس ایران زمین برجسته شده باشد. مشکل بسیاری از معماران امروزی این است که هیچ تصوری از موضوع پروژه، فضا، مقیاس انسانی و ماهیت مصالح ندارند. ایشان معماری را یک حجم میدانند که ماکت یک صدم آن فرقی با اجرا شده آن ندارد. چنین طرحهایی بر کاغذ جدید و جالب به نظر میرسند اما وقتی اجرا میشوند متوجه میشوید که هیچ جذابیت و اطلاعات درخوری در مقیاس واقعی ندارند و بر عملکرد ادراکی انسان منطبق نیستند.
اگر شما جای این گروههای طراحی بودید چه ایده کلی برای گذر سرو میدادید؟
در یک پاسخ فوری میتوانم بگویم اگر موضوع تنها طراحی یک مسیر و پارکینگ باشد طراحی بسیار ساده و روان میتواند صورت گیرد. تنها با توجه به موضوع اثر و مقیاس انسانی میتوان مسیری دلپذیر ایجاد نمود که راه رسیدن به مقصد را به تجربهای خوش آیند تبدیل کند. زمانیکه نام گذر سرو را میشنویم تصوری از مسیری هدفمند با مقیاسی انسانی و مصالح خاکی که جوی آبی در میان آن حرکت و مسیر را مجسم میکند در ذهن زنده میشود که در سایه ساری از درختان سرو غنوده است. تنها همین الگو و ایجاد تنوع در مسیر با انواع جلوههای عناصر پنج گانه میتواند طرحی ایرانی و انسانی را با حداقل هزینه پدید آورد. مسیری در مقیاس انسانی که باقی زمین را به گلکاری و فضای سبز واگذار میکند. طراحی پارکینگ هم چیزی نیست که موضوع فرم پردازی باشد. برای پارکینگ عمومیآنچه مهم است سرعت و سهولت دسترسی است. شهرداری میتواند به جای این همه هزینه برای برکندن زمین و تخلیه بتن در قلب طبیعت برای ایجاد پارکینگی معمولی برای احداث پارکینگی مدرن و مکانیزه هزینه نماید که در سطح کشور نمونه باشد. البته چنانچه در جریانم، قرار بوده در انتهای این مسیر موزه ملی تهران ساخته شود. در این طرح که فقط یک پرتگاه بالای بزرگراه همت دیده میشود. به نظر میرسد طراحان به جای توجه به هویت و ماهیت چنین موزهای آن را همردیف پارکینگ فرض کرده اند! اگر چنین پروژهای در نظر باشد توجه به برنامه فیزیکی و شاخص نمودن هویت ملی و فرهنگ در چهره آن صد در صد ضروری است.
نظر کلی شما درباره مجموعه در حال احداث باغ هنر فردوسی چیست؟ مسئولان شهرداری تهران اذعان میکنند که با تکمیل این مجموعه تپههای عباس آباد تبدیل به بزرگترین و مهمترین مجموعه تفریحی – فرهنگی خاورمیانه خواهد شد. اظهار شده است که باغ هنر با الهام از باغهای تاریخی طراحی شده است که خانههای شعر، موسیقی، نقش و معماری را در چهار جبهه اصلی باغ در بر دارد.
در سال 1304 انجمن آثار ملی با انتشار بیانیهای از مردم خواست به منظور ساخت آرامگاه فردوسی كمكهای خود را به حساب انجمن واریز كنند. پس از اقدام آنگاه که طرح آندره گدار به اطلاع عموم رسید، مردم به مخالفت با آن پرداختند تا آنکه کریم طاهرزاده بهزاد طرحی را بر اساس آرامگاه کوروش با تصاویر و اشعاری از شاهنامه به لرزاده برای ساخت تحویل داد و رضایت قلبی مردم را جلب کرد. برای اولین بار که سه بعدی این مجموعه را دیدم فکر کردم طرحی برای شهر بازی با بناهای کاملا متفاوت و درهم ریخته است. زمانیکه کمکم ساختمانهای آن ساخته شدند دیدم که خودش چیزی فاجعه بارتر از حتی شهر بازی است! من البته بارها لزوم رسیدگی و درخواست توضیح درباره چنین ابنیهای را در سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران مطرح کرده و طی مقالات خود همواره به آنها اعتراض کردهام. واقعاً نمیتوانم نظری درباره این مجموعه بدهم یک مجموعه دیگری هم در جنوب این مجموعه دیده میشود که فکر کنم واقعا شهر بازی است. امیدورام این مساله هر چه زودتر روشن شود.
نظر شما