به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ الانجوان یا نوجوان موقعیت برای تنها بودن بسیار دارد. خیلی راحت ساعت تفریح یا استراحتش را با رایانه یا گوشیهمراهش میگذراند یا كتاب میخواند، به عبارت دیگر زمانی برای خود دارد. زمان مناسبی برای شكوفا شدن آنچه در نهادش نهفته است. امورات خودش را سر سامان میدهد به دور از نگاه دیگران. گاهی اوقات باید كودك را به حال خودش گذاشت، زمانی برای بروز خلاقیت و نبوغ كودكان. اگر نظارتی وجود دارد،باید نظارت غیرمستقیم باشد تا كودك و نوجوان به بیراهه نرود. باید قبول كنیم كه همه ما تنهاییمان را دوست داریم. در تنهایی است كه آدمها كتاب وجود خود را باز و اصلاح میكنند زمانی است برای واكاوی. برای همین است كه توصیه میشود هرگز وارد خلوت كودكان نشوید. چون بهترین و جدیترین زمان برای رشد آنها و برای ایدهپردازیهای آنها همین زمان بازی است. در این زمان كودك، جدیترین بازیها را انجام میدهد.
البته اینجا بحث فقط اوقات فراغت كودكان نیست. بلكه بحث سبك زندگی است كه در نهایت شادی و آرامش و تجدید قوا را برای همه جامعه بهوجود بیاورد. بنابراین همه كارشناسان حوزه تربیتی و علوم اجتماعی روی این مسئله اجماع دارند كه اوقات فراغت معیار مناسبی برای تشخیص سلامت خانواده و استحكام ساختار جامعه است. جامعه باید اوقات فراغت را به گونهای طراحی كند كه معیار مناسبی برای سوق دان فرد به سلامت روح و روان باشد.
متاسفانه جامعه ما دارد به سبك و سمتی روی میآورد كه آدمها از هم دورمیشوند. الان دیگر هم محلی، معنی سابق را ندارد. حتی افرادی كه در یك ساختمان زندگی میكنند، همدیگر را نمیشناسند. باید برنامهریزی كرد، باید موقعیتهایی ایجاد كرد كه آدمها بیشتر به هم نزدیك شوند. بازیهای جدیدی برای كودكان برنامهریزی كرد كه در جمع اتفاق میافتد.
اگر مسئولان برنامهای را به عنوان اوقات فراغت برای قشری از جامعه در نظر میگیرند باید به سمتی برود كه آن قشر را به خود جلب كند نه اینكه مسئولان یك برنامهریزی داشته باشند و جوان به سمتی دیگری برود. در این برنامهریزیها باید به استانداردها و جنس آدمها توجه كنند. باید به علایق دیگران احترام گذاشت. در نهایت به سازندگی اخلاقی، شكوفایی اقتصادی و هنجارسازی منجر شود.
جوانان و نوجوان شریان گرم و حیاتی در جامعه انسانی هستند. آنها بازوان كارآمد و سرمایه اجتماعی هستند كه باید از توانمندیهای آنان بهرهگیری كرد. بنابراین باید برنامهریزی كه كارایی دارد برای آنها انجام داد تا سرمایه و نیروی آنها از دست نرود. دكتر شهید باهنر درست میگوید كه اگر شما در تربیت انسان آنگونه عمل كنید كه مطابق با میل شماست نتیجه آن میشود كه شما نخواهید اما اگر آنگونه عمل كنید كه كودك میخواهد، نتیجه آن میشود كه شما میخواهید. بنابراین كودك را نباید خط بزنیم.
زمانی كه برای نوجوان برنامهریزی میكنیم، باید از او نظر خواهی كنیم. ما نمیتوانیم براساس ساختار فكری و اندیشهای خود برای آنها نسخه بپیچیم. اگر بخواهیم به همین روال ادامه دهیم و افكارخودمان را ترزیق كنیم آنها یك روز برای همیشه ما را فراموش میكنند. ما برای داشتن جامعهای قوی و تضمین شده نیاز به انسان قوی وبا تعاملات اجتماعی و عواطف عاطفی درست داریم و این مسئله به دست نمیآید مگر اینكه نیازهای واقعی آنها را بشناسیم.
اگر ما در سبك زندگی خود الگوی مناسبی برای جوان و نوجوان نداشته باشیم، جوان گرسنه از لقمههای آماده دیگران استفاده میكند و خوراك مصرفی خود را از رسانههایی به دست میآورد كه ما آن را سبك غربی مینامیم. قطعا دیگران هم به خیر و صلاح جوانان ما كار نمیكنند. از سوی دیگر اگر ما بخواهیم مدام به جوان بگوییم چی نخور و كجا برو و كجا نرو هم راه به جایی نمیبریم. محدود كردن، راهگشا نیست. با برنامهریزی و تحقیقات میتوان به آن چیزی كه جوان نیاز دارد، دست یافت و جامعه سالم را بهوجود آورد. روانشناسان وجامعه شناسان زیادی در دانشگاههای ما وجود دارند كه میتوان با تكیه برداشتههای علمی آنان برنامهریزی كرد. جامعه به نظارت بیرونی نیاز دارد. نظارتی كه امر به معروف و نهی از منكر به آن میگوید. اما این امر به معروف باید غیر مستقیم باشد. یعنی جامعه را به جایی برسانیم كه خود از هنجارهایش دفاع كند. اگر با نیروی انتظامی وارد شویم مقاومت ایجاد میكنیم و این مسئله، نمیتواند به اتفاق مطلوبی منجر شود.
باید به یاد داشته باشیم كه هرگونه نظارت بیرونی كه نتایج درونی را دربر نداشته باشد، نتیجه نمیدهد. اجبارهای بیرونی آثار مسكن وار دارند و در نهایت به فاصله بیشتر بین اقشار مختلف مردم منتج میشود.
نظر شما