به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ شاید شما هم از پشت دیوارهای همسایه صدای دعواهای گاه و بیگاه زوجهای جوان را شنیده باشید، زوجهایی كه پنج سال نخست زندگی خود را میگذرانند و هر مسئله كوچكی میتواند آرامش زندگی آنها را بر هم بزند تا كار به دعوا بكشد. تضمینی وجود ندارد كه زندگی این زوجهای جوان به طلاق ختم نشود، آنها از زندگی خود رضایت داشته و در كنار همسرشان احساس خوشبختی كنند. هرچند مسئولان دولتی همواره بهدنبال طرحهایی برای افزایش ازدواج بودهاند، اما منتقدان معتقدند آنچه باید در اولویت قرار گیرد، راهكارهایی برای تداوم زندگی مشترك است و نه بالا بردن آمار ازدواج! نگاهی به آمارها نشان میدهد كه با وجود تصویب و اجرای همه طرحهای دولتی در قالب سیاست تشویقی ازدواج؛ در هشت ماهه نخست امسال ازدواج در تهران، 1.7 درصد كاهش داشته است. در سایر شهرهای كشور نیز ماجرا به همین منوال است. براساس آمارهای به دست آمده در هشت ماهه نخست سالجاری زنجانیها شاهد كاهش 81/1 درصدی ازدواج بودهاند. کاهش 9/4 درصدی ازدواج در استان سمنان نیز گواهی دیگر بر این ادعاست.
همین شد كه دولتیها نیز به فكر چاره افتادند و كمتر از دو هفته پیش محمدصادق اكبری، معاون وزیر ورزش و جوانان اعلام كرد كه با تدوین قانونی جامع در حوزه ازدواج جوانان بهدنبال تداوم و پایداری و استحکام نهاد مقدس خانواده است. با اینكه بسیاری از آسیبشناسان و كارشناسان خانواده، اعتیاد، بیاعتمادی بین زوجین و نداشتن زمان كافی برای همسر را در كنار مشكلات اقتصادی از مهمترین عوامل اختلاف زوجین میدانند اما محمدتقی حسنزاده رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان، 10 عامل ایجاد کننده درگیری زناشویی در 5 سال اول ازدواج را برشمرده و در این باره میگوید: «عمده ترین مولفه ایجاد کننده درگیری زناشویی در میان زوجهای جوان مولفه بافت اجتماعی است.» او با اشاره به طرح «مشکلات زوجین در پنج سال اول پس از ازدواج»، ادامه میدهد: «به ترتیب 10 عامل ایجادكننده درگیری عبارتند از بیتفاوت بودن به مسائل اعضای خانواده، دخالت دیگران، دخالت خانوادهها در تصمیمگیریهای زوجین، عدم ملاحظه یکدیگر در تصمیمگیری، عدم انجام وظایف شخصی، رفتارغیر منطقی و ناپخته، دخالتهای خانواده همسر در زندگی، درآمد ناکافی، عدم اختصاص وقت کافی برای خانواده و عدم ملاحظه نظر دیگران در انجام کار.»
چرا نوعروسها و دامادها دعوا میكنند؟
در این پژوهش که به منظور بررسی عمدهترین عوامل ایجادکننده درگیریهای زناشویی بر اساس مدل فرآیند و محتوای خانواده انجام شده است، 4340 نفر جوان متاهل که سن آنها سی سال و کمتر از آن است از استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، مازندران، خوزستان، کرمان، آذربایجان غربی، یزد، همدان و فارس مورد پژوهش قرار گرفتهاند.
حسن زاده به رایج ترین عوامل ایجادکننده درگیری زناشویی به تفکیک مدت زمان زندگی مشترک به ترتیب اهمیت عوامل اشاره کرده و میگوید: «در سال اول زندگی مشترک دخالت دیگران، رفتار غیر منطقی و ناپخته، عدم جسارت در تصمیمگیری، اشتباهات مکرر، دخالت خانواده همسر و عدم انجام وظایف شخصی به ترتیب مهمترین عوامل درگیری زناشویی هستند.» در سال دوم نیز دلایل درگیریها چندان تفاوتی ندارد. به گفته حسنزاده «در سال دوم زندگی زوجین نیز دخالت دیگران، اشتباهات مکرر و رفتار بدون فکر، عدم جسارت در تصمیمگیری، رفتار غیرمنطقی و ناپخته، بیتفاوت بودن نسبت به مسائل اعضای خانواده و تفاوت فرهنگی مهمترین عوامل درگیری بین آنهاست.» او تفاوت فرهنگی، عدم ملاحظه یکدیگر در تصمیمگیری، اشتباهات مکرر، رفتار غیر منطقی و ناپخته، بیتفاوتی نسبت به دیگر اعضای خانواده و عدم جسارت در تصمیمگیری را مهمترین عوامل درگیری زناشویی به ترتیب اهمیت در سال سوم زندگی میداند.
حسنزاده میگوید: «دخالت دادن دیگران در تصمیمگیریها، عدمجسارت در تصمیمگیریها، اشتباهات مکرر، رفتار بدون فکر و عدم همکاری در امور خانه و فرزندان نیز مهمترین عوامل درگیری زناشویی درچهارمین سال زندگی مشترک زوجین است.»
او به سال پنجم نیز به عنوان آخرین سال مورد پژوهش اشاره كرده و میگوید: «اشتباهات مکرر و رفتار بدون فکر، دخالت دیگران، نحوه برخورد با فرزند، بیتفاوت بودن نسبت به مسائل اعضای خانواده، عدم انجام وظایف شخصی و درآمد ناکافی خانواده، مهمترین عوامل درگیری زناشویی در سال پنجم زندگی زناشویی هستند.»
دکتر امیر حسین بانکی عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان و پژوهشگر در حوزه جوانان در اینباره به تهران امروز میگوید: «بسیاری از این دلایل كه در این پژوهش اعلام شده خود معلول علت دیگری هستند كه تاعلت آن روشن نباشد نمیتوان برای حل مشكلات چاره اندیشی و برنامهریزی كرد. مثلا نارضایتیها، اجازه اعمال دخالت دیگران و برخی دیگر از این دلایل اعلام شده، خود نتیجه نبود مهارتهای ارتباطی در زندگی مشترك و نارضایتی جنسی زوجین هستند.»
او ادامه میدهد: «بخشی از دلایل برمیگردد به انتخاب نادرست پیش از ازدواج، آموزش ندادن صحیح برای نقش یا نقش شوهری و آموزش ندیدن مبحثی به نام مهارتهای زندگی. بسیاری از جوانهای امروزی طوری تربیت شدهاند كه بیش از آنكه مسئولیت پذیر باشند، صاحب توقع هستند و در رابطه همسری خود میخواهند مسئولیت كمتری ایفا كنند و توقع بیشتری داشته باشند كه این موضوع منشأ تعارض و درگیری است. مثلا میبینیم كه فرد ادعا میكند همسرش به مسائل او اهمیت نمیدهد.» دكتر بانكی میگوید: «مشكلات جنسی پیش از ازدواج نیز یكی از عوامل تاثیر گذار بر زندگی مشترك افراد است. ممكن است افرادی راههای نادرستی را جایگزین ازدواج كرده باشند كه به دلیل انتخاب آن روشها، پس از ازدواج نیز نمیتوانند در رابطه با همسر خود به رضایت كامل برسند.تنوع طلبیهای برخی از این افراد سبب شده تا روابط انسانی پایدار به روابط احساسی متنوع مبدل شود.» این استاد دانشگاه تاكید میكند: «بعد از مدتی این روابط فشفشهای كه با شور و اشتیاق آغاز شده بود، فروكش میكند و زندگی از طراوت خارج میشود و همین میشود كه عشق و محبت بین زوجین باقی نمیماند.»
او با اشاره به بیتفاوتی زوجین نسبت به یكدیگر ادامه میدهد: «سبك غلط اقتصادی در خانوادههای امروزی لطمه بزرگی به زندگیهای نوپا وارد كرده است. مثلا اشتغال تمام وقت زنان یا كار بیش از حد مردان سبب میشود كه طرفین دیگر برای یكدیگر وقت، انرژی و عاطفه نداشته باشند. مخالف اشتغال زنان نیستیم اما گاهی دیده میشود كه زنان دو شغله هستند. در این صورت اگر خانم خانه بداند نبودنش چه لطماتی را به زندگی مشترك وارد میكند و چه هزینههایی را به خانواده وارد میكند در نگرشش تجدید نظر میكند. گاهی نیز هزینه مهدكودك و سرویس فرزند و غذاهای آماده به خانواده تحمیل میشود اما از همه مهمتر سست شدن بنیان خانواده است كه در غیبت زن اتفاق میافتد. این موضوع در باره مردان نیز صادق است. آنها هم باید زمانی برای همسر بگذارند.»
نظر شما