سلامت نیوز : دوازدهمین نمایشگاه بین المللی محیطزیست برای ایران تحفهای در دست داشت که برخی از فعالان عرصه حیاتوحش کشور را متحیر کرد. نمایشگاهی که قرار است پلی باشد از سوی سازمان متولی حفاظت از محیطزیست کشور با دستگاهها و نهادها و مردمی به عنوان اصلیترین حافظان عرصه طبیعی کشور بخش عمدهای از مساحت نمایشگاهی خود را اختصاص به نمایشگاه فروش لوازم شکار داده بود. سازمان محیطزیست که از یک سو سخن از محدود کردن صید و شکار میگوید و از سوی دیگر در برابر خرید و فروش اسلحه و طرح جوازدار کردن اسلحههای بیجواز سکوت میکند اکنون در تازهترین اقدام خود به معرفی شکار و ادوات شکار پرداخته تا در بزرگترین گردهمایی محیطزیستیهای کشور و علاقهمندان به حیاتوحش ایران، انواع و اقسام تفنگها و روش شکار حیوانات مختلف را به نمایش بگذارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ هوشنگ ضیایی، کارشناس حیاتوحش دانشگاه در این گفتوگو هشدارهای تازهای را درباره خرید و فروش اسلحه، طرح جوازدار کردن اسلحه و در نهایت روند رو به نزول جمعیت حیاتوحش کشور مطرح میکند.
به نظر میرسد که همه چیز از مصوبه مجلس شروع شد که براساس آن به افرادی که دارای اسلحههای شکاری غیرمجاز بودند فرصتی داده شد تا در مرکز سلاح و مهمات وزارت دفاع ثبت نام کرده و مجوز سلاح شکاری دریافت کنند. چرا آن زمان سازمان حفاظت از محیطزیست با چنین مصوبهای مخالفت نکرد؟
متاسفانه سازمان حفاظت از محیطزیست درباره این مصوبه که به افزایش اسلحه در میان شکارچیان منجر میشد، سکوت کرد که طبیعتا آن سکوت نتایج خسارت باری برای محیطزیست کشور خواهد داشت. سازمان در آن زمان نباید این کار را میکرد. حالا دیگر مثلا کشته شدن یک پلنگ موضوع بحث ما نیست، شکار قوچ و میش و دیگر گونههای نادر حیاتوحش کشور هم مهم است. افزایش اسلحه شکاری، حیاتوحش کشور را تهدید میکند.
این مصوبه قرار بود اسفند پارسال به پایان برسد و افراد تنها سه ماه وقت داشتند تا برای اسلحهها یشان جواز بگیرند. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
طرح به این شکل است که هر فردی که تفنگ بیمجوز در خانه دارد میتواند خود را معرفی کرده و به او مجوزی برای 6 ماه میدهند اما این طرح که تنها سه ماه اعتبار داشت، تمدید شد و آنقدر طول کشید تا سفارش برای خرید اسلحه از خارج هم شروع شد. حالا کار به جایی رسیده که اسلحه قاچاق از مرزهای کشور وارد میشود. اگر بروید و سری به دفتر اسلحه و مهمات بزنید میبینید که افرادی جلوی این ساختمان ایستادهاند و برای اسلحه سفارش میگیرند.
با این حساب به نظر میرسد اهدافی که این مصوبه داشته تامین نشده است، اما بدون در نظر گرفتن این موضوع به نظر میرسد چالش اصلی ما هنوز بر سر این است که باید با شکار موافق بود یا مخالف. اینکه سازمان در کنار بزرگترین نمایشگاه خود، برای معرفی شکار جا باز میکند نشان میدهد که با شکار موافق است، خود شما چطور؟
بنده خودم مخالف شکار نیستم و حتی براساس منابع علمی اگر شرایط مناسب باشد، میتوان تا 15 یا 20 درصد از جمعیت حیاتوحش کشور را با شکار برداشت کرد، ولی نه در شرایط فعلی که حیاتوحش کشور در وضعیت مناسبی به سر نبرده و حتی شرایط بدی را تجربه میکند.
بهطور دقیقتر بگویید که منظورتان از شرایط نامناسب حیاتوحش چیست؟
یک زمانی میشد برای بعضی از گونههای حیاتوحش در مناطق خاصی با شکار موافقت کرد، مثلا پیش از اینکه جمعیت قوچ و میش و کل و بز در مناطقی مثل بختگان به ۱۶ هزار هم میرسید اما این شرایط اکنون به ضرر حیاتوحش کشور تغییر کرده و جمعیت این حیوانات به قدری کم شده که شاید حتی به 150 یا 200 راس هم نرسند در این شرایط چطور میشود با شکار موافق بود و یا از آن حمایت کرد.
به قاچاق اسلحه شکاری اشاره کردید، این اسلحهها معمولا از چه مرزهایی وارد ایران میشوند؟
بیشترین اسلحههایی که بهصورت قاچاق وارد شدند از مرز ترکیه و عراق آمده بودند. هر چه به تعداد این اسلحهها اضافه شود طبیعی است که شکار غیرمجاز هم بیشتر و بیشتر میشود. نگاه کنید ما پیش از این 500 هزار اسلحه باجواز داشتیم اما امروز 100هزار قبضه به این تعداد اضافه شده و طبیعی است که هر چه اسلحه بیشتر باشد، شکار هم بیشتر انجام میشود.
این افزایش شکار چه تاثیری روی گونههای حیاتوحش، مثلا پلنگ دارد؟
پلنگ یکی از با ارزشترین گونههای حیاتوحش ایران است. هر جای کشور که از جمعیت پلنگ کم شده میتوان رد پای شکار با اسلحه را پیدا کرد. تعداد زیادی از پلنگهای کشور به علت شکار غیر مجاز از بین رفتهاند و شکارچیها برای این کار دست به دامن این طرح شدهاند تا برای اسلحه خود جواز دریافت کنند. البته پلنگ بر اثر خوردن طعمههای مسموم هم میمیرد. تلهها یی که روستائیان با طعمه مسموم سر راه پلنگ میگذارند هم یکی دیگر از تهدیدهای جمعیت پلنگ در کشور است. اما از حق نباید بگذریم که چون طعمه پلنگ در ایران کم شده، جمعیت پلنگ هم پایین آمده است. البته ما اینجا یک شانس بزرگ داریم و آن این است که به خاطر حرام بودن گوشت گراز پراونه شکار این حیوان صادر نمیشود و پلنگهای ما برای بقای خود به سمت خوردن گراز رو آوردهاند. من روی سرگین چندین پلنگ در کشور مطالعه کرده ام و در بسیاری موارد موی گراز در آن بوده که این نشانه خوبی است.
نمایشگاه شکار هم برگزار شد و اگر چه رئیس سازمان خودش گفته که موافق با محدود کردن شکار و صید است اما این طور به نظر میرسد که درآمدهای این حوزه میتواند حتی سازمانی را که باید حافظ محیطزیست کشور باشد ترغیب کند که بهطور غیرمستقیم مدافع شکار هم باشد، به نظر شما نتیجه این نوع نگاه چه خواهد بود؟
در حالی که انتظار ما عدم صدور پروانه شکار و حذف فیزیکی اسلحههاست شاهدیم که همچنان برای اسلحهها جواز صادر میشود و این نوع نگاه به جای نگاه درست حفاظت از حیاتوحش کشور، به اندازهای حکمفرما شده که در حاشیه نمایشگاه محیطزیست، نمایشگاه شکار نیز برگزار میشود!
نظر شما