شما حاضرید اعضای خانوادهتان را با یك دستگاه تلویزیون، یك تلفنهمراه و اینترنت 24 ساعته عوض كنید؟ میگویید چه پرسش مسخرهای؟! میگویید معلوم است كه پاسخ هر فردی به این پرسش منفی است؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ تلویزیون، تلفنهمراه و اینترنت هر سه، انواعی از رسانه است كه در دنیای مدرن سهمی نسبتا بزرگ از وقت ما را به خود اختصاص داده است. این ابزار گرچه وسایلی برای انتقال اطلاعات و سرگرمكردن ما و برقراری ارتباط با جهان اطراف به حساب میآید، اما حكم چاقویی دو لبه را دارد كه میتواند ما را به كلی از خانواده جدا كند و روابطمان را با كسانی كه دوستشان داریم سرد كند. به همین علت است كه معتقدیم باید قوانینی برای استفاده از این رسانهها كه تقریبا در دسترس همه مردم قرار دارد برای خودمان وضع كنیم. ما در این مطلب پیشنهادهایی در این زمینه برایتان داریم.
مراقب حریمها باشید
یكی از مشكلاتی كه چه در استفاده از اینترنت و چه در استفاده از تلفنهمراه ممكن است زندگی خانوادگی ما را به خطر بیندازد به هم خوردن مرزهایی است كه باید برای غریبهها تعیین كنیم.
مساله این است كه ما همیشه در زندگی خانوادگیمان حدودی را برای سطح ارتباطاتمان با دیگران تعیین میكنیم. برای مثال ما عادت نداریم ماجرای مشاجره با همسرمان را برای همسایه طبقه بالایی تعریف كنیم. در اداره اجازه نمیدهیم همكاری از جنس مخالف ما را «تو» خطاب كند، رازهای زندگیمان را با هر رفیقی قسمت نمیكنیم، اجازه نمیدهیم هر كه از راه رسید تنهاییمان را پر كند و حتی مایل نیستیم آرزوهایمان را با همه آشناها تقسیم كنیم.
تكنولوژی اما امروزه این معادلات را برای برخی افراد كه به آن عادت ندارند بر هم زده است. برای آن كه منظورمان روشنتر شود بهتر است مثال بزنیم. گرچه شاید مردی رضایت نداشته باشد كه همسرش همكاری از جنس مخالف را با فعلهای مفرد و ضمیر مفرد خطاب كند، اما خودش با بیتوجهی به حریمها، دوستان اینترنتی از جنس مخالف پیدا كند كه به مرور زمان به حضورشان عادت كند و آنها را بیش از حد دوستانه یا حتی با اسم كوچك صدا كند و چهبسا حتی رازهایی از زندگیاش را با آنها قسمت كند.
در استفاده از تلفنهمراه نیز احتمال دارد چنین اتفاقی رخ دهد یعنی امكان دارد همسری به پیامكهای غریبهای پاسخ بدهد و این پیامكها با گذشت زمان، محتوایی نادرست پیدا كند و از آنجا كه او به این پیامكها عادت كرده یا حس میكند خطری او را تهدید نمیكند به رد و بدل كردنشان ادامه بدهد.
سادهترین اصل برای پرهیز از گرفتار شدن در چنین شرایطی این است كه در هر ارتباطی، چه ارتباطهای پیامكی و چه ارتباطهای خاص در فضای مجازی، از خود بپرسیم: «آیا اگر همسرم ارتباطی مشابه ارتباط مرا با غریبهای برقرار كند زندگی خانوادگیمان را در خطر نمیبینم؟ آیا من چنین ارتباطی را با غریبهای دیگر برای او میپذیرم؟»
شاید لازم باشد یك ماجرای واقعی را برایتان مثال بزنیم. آقای «الف»، یكی از مدیران موفق است. همسرش با وجود تحصیلات دانشگاهی پس از به دنیا آوردن فرزندشان، با توافق او تصمیم گرفت در خانه بماند و از كودكشان مراقبت كند.
بنابراین مسئولیت اصلی تعیین مخارج خانواده به عهده آقای الف گذاشته شد. او از این وضع راضی بود، چرا كه به علت خاطرات بدی كه از مهدكودك داشت هرگز دلش نمیخواست فرزندش را به مهدكودك بسپرد و از سوی دیگر هم همسرش از ماندن در خانه بیشتر لذت میبرد و هم درآمد ماهانه آقای الف آنقدر زیاد بود كه نیازی به حقوق همسرش نداشت، اما یك ارتباط غلط زندگی آقا و خانم الف را بكلی زیر و رو كرد.
ماجرا از آنجا آغاز شد كه آقای الف، شماره تلفنهمراهش را به یكی از خانمهای كارمند زیر دستش كه دختری مجرد و جوان بود، داد تا او درباره طرحی كه قرار بود در شركت دنبال كنند با آقای الف تماس بگیرد.
طرح به سرعت پیش رفت و خانم جوان، یكی دو بار در طول طرح با آقای الف تماس گرفت و درباره بخشهایی از او پرسید. از آنجا كه خانم الف به شوهرش اعتماد كامل داشت و همچنین بر اساس باوری سنتی بر این گمان بود كه مردها معمولا پس از تولد فرزندشان هرگز در معرض خطر و خیانت نخواهند بود، بنابراین چندان توجهی به تماسهای آقای الف نداشت و بیشتر اوقات را با فرزندش میگذراند.
چهار ماه از روزی كه آقای الف شمارهاش را به خانم غریبه داد گذشت تا آن كه خطر با پیامكی عاشقانه كه از تلفن همان دختر خانم به تلفنهمراه آقای الف ارسال شد، رخ نشان داد.
دختر بلافاصله با تلفنهمراه آقای الف تماس گرفت و عذرخواهی كرد و گفت كه میخواسته آن را برای فرد دیگری بفرستد، اما مساله اینجا بود كه اینبار لحن دختر با گذشته فرق داشت و صمیمانهتر به نظر میرسید.
آقای الف هم وقتی لحن دوستانه زن جوان را دید لحن مدیریتی و جدیاش را تغییر داد و عذرخواهی را پذیرفت و درباره ارسال اشتباه پیامكش با او شوخی كمرنگی كرد. یك هفته بعد چند پیامك عاشقانه دیگر از طرف دختر برای آقای الف ارسال شد. او به اولی و دومی پاسخی نداد، اما پس از مدتی به پیامكها عادت كرد. بنابراین پاسخشان را داد تا باز هم پیامكهای بیشتری برایش ارسال شود.
ارسال پیامكها با گذشت روزها و هفتهها بیشتر و بیشتر شد و وقتی خانم الف متوجه جریان شد كه یك روز به صورت اتفاقی تلفنهمراه شوهرش را برداشت و محتوای یكی از پیامكهایش را خواند، پیامكی كه در آن شوهرش، تولد دختر را تبریك گفته بود و با هم برای ملاقاتی در خارج از شركت قرار گذاشته بودند!
از این قسمت به بعد را شما احتمالا میتوانید حدس بزنید كه چه اتفاقی افتاد. روزهای تلخ شروع شد، آقا و خانم الف با هم مشاجره كردند، خانم الف به شركت رفت و با دختر جوان بگو مگو كرد و حتی كشیدهای به او زد، اما نهتنها وضع زندگیاش بهتر نشد، بلكه آقای الف دلش به حال دختر سوخت و بیش از گذشته از او حمایت عاطفی كرد، خانم الف تهدید به طلاق گرفتن كرد، آقای الف قول داد كه دیگر رفتار نادرستش را ادامه ندهد، اما وابستگی عاطفی او به دختر جوان، در حدی شدید شده بود كه پس از مدت كوتاهی قولش را شكست و همچنان به ارسال پیامك ادامه داد.
حالا یكسال از این ماجرا میگذرد، خانم الف خیال میكند كه مشكل زندگیشان حل شده است و نمیداند كه شوهرش فقط روابطش با آن دختر غریبه را پنهانیتر كرده است.
به نظرتان آقا و خانم الف در این ماجرا مرتكب چه اشتباهاتی شدهاند:
1ـ هیچ لزومی نداشت آقای الف برای پیگیری طرحی كه قرار بود در شركتش اجرا شود، شماره تلفنهمراهش را در اختیار یكی از نیروهای زیردستش قرار بدهد. در واقع او با این كار به دختر جوان اجازه داد تا از فرصت آقای الف در خانه برای رسیدگی به امور اداره استفاده كند.
2ـ خانم الف باوری نادرست درباره مردانی كه صاحب فرزند شدهاند داشت و گمان میكرد آنها هرگز در معرض خطر نیستند در حالی كه صاحب فرزند شدن نمیتواند بهانه خوبی برای وفاداری به زندگی خانوادگی باشد و پیششرطهای مهمتری برای وفادار ماندن هر یك از زوجین برای زندگی مشترك لازم است. باور نادرست خانم الف باعث شد او هیچ نظارتی بر شوهرش نداشته باشد و درباره مخاطب پیامكهای مكرری كه شوهرش میفرستاد توضیحی نخواهد.
3ـ نخستین باری كه دختر جوان پیامك را اشتباه فرستاد، آقای الف میتوانست به جدیت عذرخواهی دختر را بپذیرد و نباید لحنش را در گفتوگو با او صمیمی میكرد.
4ـ وقتی آقای الف پیامكهای بعدی را دریافت كرد باید به شكلی جدی و البته محترمانه به دختر توضیح میداد كه او مردی متاهل است و تمایلی به دریافت این نوع پیامكها ندارد.
5ـ آقای الف به هیچوجه حق نداشت به پیامكهای عاشقانه پاسخ بدهد، چرا كه او پیشتر عشقش را با همسرش تقسیم كرده بود و بنابراین نیازی به ایجاد ارتباط عاطفی مجدد با فرد دیگری نداشت!
6ـ روش خانم الف در برخورد با شوهرش و غریبهای كه وارد زندگی آنها شده بود درست نبود. او باید به شكل منطقی با همسرش وارد بحث میشد و ضمن پرهیز از مشاجره به او مهلتی برای اصلاح شرایط میداد و اگر مایل بود با دختر جوان صحبت كند نیز به هیچوجه نباید با او درگیر میشد.
7ـ دستكم پس از لو رفتن ماجرا، آقای الف باید تلاش میكرد اشتباهش را جبران كند و ارتباطش را تمام كند و شیوه سالمی را در زندگی مشترك در پیش بگیرد، اما او به جای این انتخاب، تصمیم گرفت روابطش را پنهانی كند و فكر نمیكرد به هر حال روزی همسرش بار دیگر پی به این ارتباط میبرد و آنوقت شاید فرصتی برای جبران دوباره وجود نداشته باشد. این ماجرا به ما ثابت میكند كه باید حریمهایی را در ارتباطهای پیامكی و اینترنتی با آشنایانمان تعیین و به طور كلی قوانینی برای ارتباط با بقیه وضع كنیم و نكاتی را فراموش نكنیم. برای مثال:
ـ در هر بخش از ارتباط با دیگری از طریق پیامك یا در فضای مجازی از خود بپرسیم كه آیا برای همسرمان نیز چنین ارتباطی را میپسندیم؟
ـ حتی اگر دیگران تلاش كنند بیش از اندازه صمیمی شوند ما نباید به آنها اجازه بدهیم حریمها را زیر پا بگذارند و به علت تعهداتمان به خانواده، باید یادشان بیندازیم كه به مرزهای ما احترام بگذارند. شاید شما از این نگران باشید كه در این صورت امكان دارد طرف مقابل از شما دلخور شود، پاسخ این است: مسالهای نیست بگذارید او امروز دلخور شود، چون این دلخوری از دلشكستگی بزرگتری كه قرار است در آینده برای شما، او و خانوادهتان پیش بیاید كمتر است.
ـ هنگامی كه پیامكی را مینویسید یا در چت با غریبهای گپ میزنید هر لحظه تصور كنید كه اگر او مقابل شما باشد نیز با همین لحن با او گفتوگو میكنید؟ اگر پاسختان منفی است و میگویید در گفتوگوی رودررو با او محترمانهتر و جدیتر صحبت میكنید یعنی شما در حال شكستن حریمهای طرف مقابل در فضای مجازی هستید كه مسلما نتایج مثبتی نخواهد داشت.
قوانینی برای استفاده از تلویزیون در خانه
ـ زمان مشخصی را صرف تماشای تلویزیون در خانه كنید. برای خودتان برنامهای روزانه بنویسید كه در آن ساعت دقیق تماشای تلویزیون مشخص باشد.
ـ برنامههای شبكههای تلویزیونی را مطالعه كنید. نام برنامهای را كه میخواهید در جدول زمانبندیتان یادداشت كنید و بجز آن، برنامه دیگری را نبینید. این یعنی كانالگردیهای بیهدف در خانه ممنوع است!
ـ به بچهها اجازه ندهید همپای شما همه برنامهها را ببینند، آنها فقط حق تماشای برخی برنامهها را دارند نه همهشان را. در عوض همیشه از همسرتان خواهش كنید در تماشای برنامهها كنارتان باشد البته اگر او به برنامهای علاقه ندارد مجبور نیست همراه شما آن را تماشا كند.
ـ پس از برنامهای كه مورد علاقه همه اعضای خانواده است تلویزیون را خاموش كنید و از آنها بخواهید درباره آن صحبت كنند البته لازم است كه بحث را مدیریت كنید تا كار به مشاجره نكشد.
ـ وقتی یكی از اعضای خانواده كار مهمی دارد و شما را مخاطب قرار میدهد صدای تلویزیون را كم یا قطع كنید. با او تماس چشمی داشته باشید و به حرفهایش گوش كنید.
قوانینی برای استفاده از تلفنهمراه در خانه
ـ تا آنجا كه امكان دارد گفتوگوهای كاری را در خانه انجام ندهید. اگر دیگران از محل كار با شما تماس گرفتند به آنها توضیح بدهید كه در فضای خانه و كنار خانواده هستید و فرصت گفتوگوی اداری را ندارید. حتی اگر برایتان امكان دارد بهتر است تلفنهمراهتان را در محیط خانواده خاموش كنید.
ـ اگر تلفنهمراهتان را خاموش نمیكنید لازم است كه گاهی برای نشان دادن وفاداری و اعتمادتان به شریك زندگیتان، از او بخواهید پیامكی را كه برای شما ارسال شده است برایتان بخواند یا به تماسی پاسخ دهد. این رفتار یعنی شما چیزی برای پنهان كردن ندارید.
ـ اگر غریبهای سعی دارد در زندگی خانوادگی شما با استفاده از ارسال پیامكهایی با محتوای خاص نفوذ كند، بلافاصله موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و درباره این كه واكنش شما باید چگونه باشد از او راهنمایی بگیرید.
ـ مدت همه مكالمههای تلفنیتان را در خانه كوتاه كنید. ما در خانه هستیم كه با اعضای خانواده گفتوگو كنیم نه با غریبههای پشت خط.
ـ اگر ناچار شدهاید تلفنهمراه را در محیط خانوادگی روشن نگه دارید، دستكم وقتی اعضای خانواده در حال گفتوگو با شما هستند و تلفن زنگ میزند پاسخی ندهید. اگر كسی كه پشت خط است كار مهمی دارد دوباره زنگ خواهد زد.
ـ درگیر پیامكبازیها نشوید. امروز رفیق شما برایتان هفت هشت جوك میفرستد. شما هم در پاسخ هفت هشت جوك میفرستید. فردا او جوكهای بیشتری میفرستد. شما هم جوكهای بیشتری میفرستید. پسفردا او تمام طول روز را جوك میفرستد شما هم تمام طول روز را... .
ما نمیگوییم تفریح كردن با دوستان و آشنایان از طریق ارسال پیامك، نادرست است اما قرار نیست هر تعداد پیامك كه آنها میفرستند، بلافاصله پاسخ بگویید. شاید لازم باشد با بیپاسخ گذاشتن برخی پیامكها به طرف مقابل بفهمانید كه حدی برای پیامكهای سرگرمكننده قائل هستید و مایل نیستید تمام اوقات خود را صرف پیامكبازی كنید. یادتان باشد پیامكبازی، شما را از خانواده دور میكند و كمترین ضررش این است اوقاتی را كه باید صرف تماشای صورت عزیزانتان در خانه كنید به مانیتور زل میزنید.
قوانینی برای استفاده از فضای مجازی در خانه
ـ تا آنجا كه ممكن است در محیط خانه از فضای مجازی و بویژه چت بپرهیزید و به خودتان یادآوری كنید كه نباید وقت گفتوگو با همسر و فرزندانتان را صرف گفتوگوی فضای مجازی با دوستان، آشنایان یا همكاران كنید.
ـ اگر نمیتوانید استفاده از فضای مجازی را در خانه قطع كنید یا وقتی آن را ترك میكنید احساس ناخوشی دارید یعنی به آن معتاد شدهاید و باید مثل هر معتاد دیگری به فكر ترك باشید. ترك فضای مجازی را با كاهش زمان استفاده از آن آغاز كنید. برای نمونه اگر هر روز چهار ساعت از وقتتان را در خانه به فضای مجازی اختصاص میدادید تصمیم بگیرید كه در این هفته سه ساعت از وقتتان را صرف گشت و گذار در فضای مجازی كنید. در هفته آینده این زمان را به دو ساعت و در هفته بعد به یك ساعت برسانید و سعی كنید به مرحلهای دست پیدا كنید كه دیگر استفاده از فضای مجازی برایتان اهمیتی نداشته باشد.
ـ همیشه در چت به گونهای با دیگران صحبت كنید كه اگر روزی همسرتان مجموعه گفتوگوهایتان را دید شرمسار نشوید.
ـ حتی اگر نیمهشب در فضای مجازی هستید دستكم با دوستان، آشنایان و همكاران گفتوگو نكنید، مگر آن كه در خارج از كشور بوده و از نظر زمانی با شما فرق داشته باشند. گفتوگوی نیمهشب با كسی كه در كشور خودمان زندگی میكند نوعی حریمشكنی و تجاوز به اوقات خصوصی او به حساب میآید.
ـ همیشه به یاد داشته باشید هیچ غریبهای در فضای مجازی قابل اعتماد نیست و امكان دارد همه عكسها و اطلاعاتش دروغ باشد.
ـ بیشتر مردم بر این باورند كه با زبردستی قادرند هیچ ردپایی از خود در فضای مجازی باقی نگذارند، اما این تصور اشتباه است! یادتان باشد همیشه چشمهایی در حال نظارت بر فعالیتهای شما در فضای مجازی هستند و میتوانند ردتان را پیدا كنند.
ـ اگر فرزندی دارید حتما استفاده از فضای مجازی و رایانه را یاد بگیرید و بدانید كه به هر حال سیستم آموزشی در كشور به سمت استفاده از رایانهها و فضای مجازی پیش میرود و او دیر یا زود با این فضا آشنا خواهد شد و برای كنترلش باید نسبت به این فضا آگاهی و شناخت داشته باشید.
ـ تا جایی كه ممكن است رایانه خانوادگی را در جایی از خانه كه رفت و آمد در آن بیشتر است قرار بدهید و كاری كنید كه صفحه نمایشگر آن قابل مشاهده باشد.
ـ از خرید لپتاپ شخصی برای كودكان و نوجوانان تا حد ممكن خودداری كنید و اگر ناچار شدید لپتاپی برای فرزندتان بخرید دستكم تا آنجا كه مقدور است به شكلی غیرمستقیم شیوه استفاده او را از آن كنترل كنید كه البته معمولا این كار بسیار دشوار است چرا كه لپتاپ وسیلهای شخصی است و شما نمیتوانید دائم بهانهای برای بررسی اطلاعاتش پیدا كنید.
نظر شما