به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ این در حالی است كه كمترین انتظار این بود که رئیس محترم دولت به جای برکناری این وزیر آن یکی دیگر را زنهار میداد و از وزیر مربوطه توضیح میخواست و اقدامات او را درباره مصونسازی مدارس كشوردر برابر حوادثی از قبیل آتشسوزی بررسی میكرد و اگر قصوری وجود داشت -كه دارد- وزیر مربوطه را توبیخ میكرد. اما نه تنها این اتفاق رخ نداد بلكه رئیسجمهور هنوز كه هنوز است آنچنان كه شایسته و بایسته بوده وارد عمل نشده است.اما در سوی دیگر، بازی دو سر باخت علیه یكی دیگر از وزرای دولت كه به گواه همگان فارغ از دستهبندیهای سیاسی پیگیر وظایف محوله خویش بود، به راه افتاد و نهایتا وزیر قربانی وظیفه شناسیاش شد. اگرچه عدهای اصرار دارند بگویند دلیل اصلی عزل وزیر بهداشت، مخالفت دكتر دستجردی با بركناری رئیس دانشگاه علوم پزشكی تهران بوده ولی اگرچنین چیزی را بپذیریم آیا آنوقت مجبور نیستیم كه شأن دولت و دولتمندی را تقلیل دهیم و فرو بكاهیم كه برای حل یك مشكل ساده، بحرانی بزرگتر میآفریند و مسائل بسیار جزئی، شخصی و غیرملی را اصل و مشكلات اصلی را فرع میسازد؟
شاید اگر دكتر دستجردی هم مثل تعدادی دیگر از مقامات دولتی مقابل مشكلات لب فرو میبست و اظهارنظری نمیكرد یا همه چیز را عالی و خوب و مشكلات را ناشی از كارشكنی مخالفان و معاندان میشمرد اكنون نه تنها روزنامه دولت تیتر یك خود را علیه او تنظیم نمیكرد بلكه هر روز شیرینتر از روزهای قبل به عنوان گل سرسبد كابینه معرفی میشد. اما آیا واقعا كار ویژه دولت و مقاماتش این است كه گوش و چشم بر مشكلات ببندند و عملا تا آن حد از وظایف محوله چشمپوشی كنند كه موضوعی مثل تخصیص ارز دارو به زین اسب و غذای سگ رخ دهد تا مشكلی ساده كه به راحتی قابل پیشگیری است به بحران تبدیل شود؟ پس دراین میان وجدان كاری چه جایگاهی دارد؟ و آیا اگر بیماری بر اثر قصور یا بیخیالی مسئول مربوطه با درد و رنج زندگی كند و حتی خطر مرگ او را تهدید نماید، مسئول مقصر و بیخیال میتواند شب هنگام راحت سربه بالین بنهد و خود را غیرمسئول بداند؟ آیا باید آنقدر سكوت پیشه كنیم كه مشكل به بحران تبدیل شود و آثار منفی خود را بر جای بگذارد؟ مگر نه این است كه كار ویژه دولت بررسی نیازها و مشكلات مردم و تلاش برای رفع این مشكلات است؟
مگر غیر از این است كه وزیر بهداشت هم بهرغم خطراتی كه میدانست او را تهدید میكند، دائما درباره كمبود دارو هشدار میداد و با سند و مدرك ثابت كرد كه دلیل اصلی مشكل دارو نه كمبود یا نبود ارز كه تخصیص ارز به كالاهایی چون غذای سگ، زین اسب و خودرو لوكس است؟ آیا كارویژه دولت این است كه دغدغههای فوق رفاهی افراد پولدار را كه عمدتا از قبل رانت به نان ونوایی رسیدهاند، در نظر بگیرد و برای تامین وسایل رفاهی آنان، آن هم در شرایط تحریم، هیچ فروگذاری نكند و در همان حال هم وزیری كه طبق وظیفهاش میبایستی مانع از تبدیل مشكل دارو به بحران دارو شود، از كار بركنار كند؟ آیا با بركناری وزیر بهداشت مشكل دارو حل شد و از امروز دیگر مسئلهای به نام كمبود دارو نخواهیم داشت؟ اینها سوالاتی است كه نشان میدهد متاسفانه دولت از مسیر وظایف محولهاش منحرف شده است و هر چقدر این انحراف ادامه داشته باشد، بر مشكلات موجود افزوده خواهد شد. جا دارد كه مجلس به عنوان نهاد ناظر بر دولت به تغییراتی كه رخ داده رسیدگی جدی كند و هر جا كه احساس میكند اشكالی وجود دارد برای رفع اشكال اقدامات لازم را به عمل بیاورد. راستی آقای رئیسجمهور دومین دختر شینآبادی هم فوت شد شما هنوز نمیخواهید پیام تسلیتی برای بازماندگان صادر كنید؟ باور كنید اینها كمتر از آمریكاییها نیستند كه برایشان پیام دادید!
نظر شما