سلامت نیوز : مرضیه وحید دستجردی هم پس از 1235 روز وزیر بودن در وزارت بهداشت، غزل خداحافظی با پاستور را سر داد و رفت. با شنیدن این خبر، اولین موضوعی که به اذهان متبادر شد، این جمله بیان شده از سوی معاون اول رئیسجمهور بود: «تا احمدینژاد هست وحید دستجردی هم هست» اکنون همه از هم میپرسند به چه دلیل بود محمدرضا رحیمی اینگونه به دفاع از فردی پرداخت که از این پس باید او را وزیر سابق یا معزول وزارت بهداشت خواند؟ آیا او از تصمیمات دولت بیخبر است یا تنها برای توقف شایعات، چنین جملاتی را تحویل اصحاب رسانه داد تا منتشر کنند؟
چرا رحیمی کتمان حقیقت کرد؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ برخی گمانهها که روز گذشته بعضا از سوی رسانههای حامی رئیسجمهور منتشر شد، حاکی از برکناری محمدرضا رحیمی در آیندهای نزدیک است مثلا سایت صراط با انتقاد از کتمان حقیقت از سوی رحیمی در مورد دستجردی، نوشت: «به زودی معاون اول دولت برکنار و جای خود را به فردی جدید خواهد سپرد که با توجه به تحولات اخیر دولت میتواند قابل بررسی باشد.» از سوی دیگر بی خبری رحیمی از این تغییر کمی دور از انتظار به نظر میرسد چرا که معاون اول میتواند تنها شخصی باشد که بر تمام تصمیمات دولت دخیل بوده و اولین شخصی است که رئیسجمهور درباره هر تصمیم کشوری یا بینالمللی او را در جریان قرار داده و سپس اجرا میکند پس با پذیرش این موضوع، باید گفت اگر رحیمی واقعا در جریان این تغییر نبوده است، پس شایعه برکناری او به واقعیت نزدیک میشود و اگر میدانسته و برای آرام کردن فضا، اینگونه سخن گفته است، که این هم با شعارهای دولت مبنی بر صداقت در امور و گفتار همخوانی ندارد.
اختلاف با برادران لاریجانی عامل برکناری؟
وزیری که میگفتند نمره 20 دارد به یکباره حذف میشود و
دلیلش هم مخالفتش با عزل قائم مقام خود است. از او میخواهند باقر لاریجانی
را حذف کند و او پاسخ میدهد به صلاح نیست و هیچ کس هم نمیداند چرا باید
باقر لاریجانی را برکنار کرد؟ در این موضوع هم دو گمانه مطرح است. یکی
اینکه از طریق فشار به دستجردی برای عزل باقر لاریجانی، به نوعی به
انتقادات برادران او، پاسخ داده شود و یا میخواستند عرصه را بر دستجردی
تنگ کنند که خودش استعفا دهد. باقر لاریجانی پس از اطلاع از این فشارها
برای دستجردی نوشت: «از آنجا که بهرغم تمامی تلاشی که جنابعالی برای ثبات
مدیریتی این مجموعه به عمل آوردید، تدبیر دیگری برای اداره این نهاد علمی
ارزشمند در نظر گرفته شده است، ضمن سپاس و عرض تسلیم در برابر تقدیرات الهی
و با رخصت از سرکارعالی به عنوان وزیری پرتلاش، ارزشمند و خستگیناپذیر که
توانستید الگویی موفق از مدیریت کلان در عرصه سلامت را در کشور ارائه
نمایید تقاضای استعفا دارم»
اما دستجردی آن را قبول نکرد و پاسخ داد: «اینجانب فشارهای وارده از جانب مدیریت اجرایی کشور برای تغییر ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران را که به تعبیر مقام معظم رهبری نماد آموزش عالی کشور است به مصلحت نظام سلامت نمیدانم و بر اساس شناخت بیش از سه دهه از جنابعالی اطمینان دارم که سکان کشتی علم و دانش بهدست شخصیتی مدیر، دانشمند و امین سپرده شده است. بر این اساس از جنابعالی میخواهم به همکاری خود تا پایان دوران مسئولیت اینجانب ادامه دهید.» این نامهها با عزل دستجردی و استعفای لاریجانی پایان یافت.
اختلافات ارزی عامل برکناری؟
برخی هم موضوع اختلافات دستجردی با رئیسجمهور را عامل حذف او از کابینه میدانند. زمزمه برکناری مرضیه وحید دستجردی از چند هفته پیش مطرح شده بود و این موضوع با طرح انتقادات علیه وی در روزنامه ارگان دولت (ایران) تقویت شد. از انتقادات گسترده وحید دستجردی به عدم اختصاص ارز دولتی برای مصارف پزشکی و دارویی و رد این موضوع توسط احمدینژاد به عنوان یکی از دلایل اختلاف میان اولین وزیر زن جمهوری اسلامی و رئیسجمهور یاد میشود. همچنین روزنامه ایران به تازگی با انتشار متنی از مقاومت مرضیه وحید دستجری در مقابل فشارها برای برکناری باقر لاریجانی (قائم مقام وزیر بهداشت و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران) انتقاد کرده بود. روزنامه ایران و تعدادی از حامیان دولت در حرکتی هماهنگ اینگونه القا کردند که دستجردی اختلافات درون دولت را علنی کرده و صلاحیت ماندن در وزارت بهداشت را ندارد.
سوابق سیاسی دستجردی
در اینجا به سوابق سیاسی دکتر دستجردی اشاره میشود که شباهت کمی با احمدینژاد و همراهانش دارد. واضحترین موضوع در این عدم تشابه، به انتخابات سال 88 بازمیگردد که گفته شد او به احمدینژاد رای نداد و در برگه خود نام محسن رضایی را نوشت. از سویی مرضیه وحید دستجردی از نظر فکری به حجتالاسلام ناطق نوری نزدیک است و تندرویها را نمیپسندد. در مجلس هشتم هم یکی از نمایندگانی که برای رای آوردن او تلاش کرد احمد ناطق نوری بود البته او در مجالس چهارم و پنجم نشان داد که سیاستمداری را به خوبی آموخته است یعنی با شعار حمایت از زنان به مجلس رفت و در مدت حضورش بهشدت از دولت انتقاد کرد. از سویی هم او ارتباط کاری دوطرفهای با خانواده لاریجانیها دارد. از یکسو باقر لاریجانی را قائم مقام خود کرد و برادرش هم رئیس دپارتمان فلسفه در مرکز تحقیقات نظری و ریاضیات است که ریاست آن بر عهده جواد لاریجانی است.
انتقاد یا تبلیغ انتخاباتی؟
از سوی دیگر حامیان وفادار رئیسجمهور هم روز گذشته نتوانستند در این باره دفاعی داشته باشند چنانکه غلامعلی حدادعادل درباره خبر عزل وزیر بهداشت اظهار کرد: «خبر عزل وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی خبر خوبی نبود و از دو جهت مایه تأسف شد. نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: یکی از این جهت که خانم دستجردی نخستین زنی بود که در جمهوری اسلامی به وزارت رسید و ای کاش تا پایان این دوره به خدمت خود ادامه میداد چرا که عزل وی میتواند یک اثر منفی بهویژه در ذهن خانمهایی که در دانشگاهها هستند و هنگام انتخاب وی به وزارت خوشحال شده بودند داشته باشد. وی افزود: همچنین با توجه به اینکه چند ماهی بیشتر از این دولت باقی نمانده است هر فرد دیگری انتخاب شود فرصتی برای تحول ندارد و ما به همین جهت در مجلس هم از همکاران نماینده خود خواهش کردیم حتیالامکان در این چند ماهه از طرح استیضاح خودداری کنند.» البته از کنار این انتقاد نمیتوان به سادگی عبور کرد چرا که به نظر میرسد برخی این انتقاد را تبلیغ انتخاباتی تعبیر میکنند.
همدردی وزیر بهداشت نهم با وزیر معزول
عزل مرضیه وحید دستجردی تداعیکننده خداحافظی وزیر بهداشت دیگر با کابینه احمدینژاد بود. با آغاز دولت دهم همگان امیدوار بودند تا بار دیگر لنکرانی به عنوان وزیر بهداشت معرفی شود اما او دیگر نیامد و در جبهه منتقدان دولت جای گرفت. اکنون او نامهای به دستجردی نوشته و با او درد دل کرده است. در این نامه آمده است: «پایان مسئولیت هر مسئولی واکنشهای متفاوتی را بر میانگیزاند. در این بین گروهی با ریزبینی به دنبال نقاط ضعف احتمالی مسئول قبلی میگردند و در این خصوص وقتها صرف میکنند و تلاشها به پا میدارند. جمعی را به بهانه وابستگی به مسئول قبلی مواخذه یا برکنار میکنند، هر آنچه شده را با دیده منفی کنار میگذارند و دنبال طرحهای نو و پرسروصدا میگردند که حتما غیر از کارهای گذشتگان باشد. این رویه در بسیاری از تغییر و تحولات گذشته از جمله در ماههای پایانی سال 88 و پس از آن فرصتهای مهمی را از نظام سلامت گرفت. تکرار این تجربه تلخ چیزی جز هدر رفت وقت خدمتگزاری به ارمغان نمیآورد. هر سازمانی به حافظه سازمانی خود پویا و ماندگار میماند. هر چند تغییر مدیریتی در ماهها آخر عمر دولت را چندان مناسب نمیبینم ولی همه باید طبق قانون به انتخاب و رای رئیسجمهوری محترم، احترام بگذاریم.»
نامه دیرهنگام برای تشکر از خانم دکتر
نکته جالب توجه دیگر عدم انتشار همزمان نامه انتصاب سرپرست وزارت بهداست با نامه تشکر و خداحافظی با دستجردی بود چنانکه نامه معرفی محمدحسن طریقت منفرد در ساعت 15:14 روی خروجی خبرگزاری فارس قرار گرفت و نامه تشکر از وحیددستجردی در ساعت20:47 منتشر شد. پیش از این، اینگونه نامهها بطور همزمان منتشر و در سایتهای خبری قرار میگرفت اما مشخص نیست که اکنون چرا بین 2 نامه، به این اندازه فاصله زمانی وجود داشت.
هدف از این تغییرات چیست؟
اما بهراستی هدف رئیسجمهور از این تغییرات چیست؟ هر چه به پایان دولت دهم نزدیکتر میشویم، اتفاقات پیشبینی نشدهای رخ میدهد که عزل وزیر بهداشت یکی از آنها است. وزیر ارتباطات هم یک شبه برکنار و ادغام وزارتخانهها عامل آن معرفی میشود که مجلس مصوبهای میدهد تا ادغام انجام نشود و تنها چیز که به وضعیت سابق باز نمیگردد، بازگشت رضا تقیپوربه وزارت ارتباطات است! اما آن روی سکه هم دیدن و شنیدن دارد. در میان حذف وزرا، برخی حذف شدگان به دولت باز میگردند و معاون رئیسجمهور میشوند. غلامحسین الهام از جمله این افراد است که گفته میشد او هم مانند بسیاری از اخراجیها با تعدادی نزدیکان رئیسجمهور در دولت مشکل داشته است به نحوی که شرط حضور در مراسم تودیع خود از وزارت دادگستری در دولت نهم را عدم حضور رحیمی و مشایی عنوان کرده بود. اکنون هم رحیمی در کابینه حضور دارد و هم مشایی و الهام هم بار دیگر آمد اما پاسخ نداد برای چه رفت، برای چه آمد و تکلیف گلایههای قبلی چه شد. الهام نگفت که برای چه به جبهه پایداری پیوست که قرار بود منتقدان دولت باشند و این شبهه را ایجاد کرد که او یار دولت در این جبهه بوده است.
نیکزاد مسئولیت همزمان دو وزارتخانه را
عهدهدار میشود که البته مجلس فعلا با این کار مخالفت کرده است، مشایی از
دفتر احمدینژاد به دبیرخانه جنبش عدم تعهدها میرود و پس از یک سخنرانی،
باز هم سکوتی میکند تا فضای حضور خود را مبهم جلوه دهد. کلهر که از یاران
قدیمی و اخراجی پاستور است، پرده از راز سکوت ثمرههاشمی بر میدارد و
میگوید برای ماندن در پاستور سکوت کرده است. زریبافان از قدیمیترین
همراهان احمدینژاد هم مهر سکوت بر لب زده است، به هرحال برخی مردان
رئیسجمهور این روزها را در فضای غبارآلودی طی میکنند و نمیدانند در
برنامهریزی صورت گرفته، آیا قرار است مانند تقیپورو دستجردی با حکم عزل
خود در روزهای آتی مواجه شوند یا شانس ماندن تا چند ماه آینده را دارند؟
اما آنچه مبرهن و واضح شده، خلوت شدن پاستور است چرا که احمدینژاد به
تدریج اعضای دولت را به بیرون سوق میدهد و برای عدم حضور افراد جدید به
امثال نیکزاد که وزیر راه است، حکم سرپرستی وزارت ارتباطات را هم میدهد.
از سویی به گواه بسیاری از آگاهان، از میزان حامیان صددرصدی دولت در این سالها کاسته شده و البته این بدان معنا نیست که تمام حامیان سابق به اردوگاه رقیب یعنی اصلاح طلبان آمده باشند بلکه به اردوگاه اصولگرایان برگشتند چرا که مدتی است متوجه شدند احمدینژاد و تیم دولت ارتباطی با اصولگرایان ندارند؛ چند روز پیش هم روزنامه دولت نوشت: آقای احمدی نژاد چند ماه قبل در جمع هوادارانش گفته است که او ناچار بوده از نیروهای موجود استفاده کند. روزنامه ایران خبر از راه سومی داد که نه اصولگراست و نه اصلاحطلب لذا به نظر میرسد حذف برخی افراد کابینه برای آغاز این راه باشد.
نسخه پیچیده شد
به هر حال نسخه خانم دکتر هم در دولت دهم پیچیده شد و او باید همانند قبل به امور پژوهشی و پزشکی بپردازد. مشخص نیست آیا برای گام برداشتن احمدینژاد و یارانش در مسیر سومی که روزنامه دولت از تشکیل آن خبر داد، آیا باید وزرای دیگری هم از پاستور بروند یا خیر. باید صبر کرد و دید.
نظر شما