یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۱
سلامت نیوز : اگر شما هم یكی از افرادی هستید كه فیلم زورگیری خشن از سوی 4 زورگیر موتورسوار را كه در فضای مجازی منتشر شده دیده‌اید شاید لحظه‌ای با خود فكر كنید كه این افراد با واژه «رحم» بیگانه‌اند اما از آنجا كه پس از گرفتاری در چنگال قانون راه گریزی برای متخلفان نیست، این 4 مرد جوان در برابر دادگاه از شاكی پرونده و ریاست دادگاه خواستند تا به آنها «رحم» كنند!

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ روز گذشته دادگاه 4 زورگیری كه به نام 4‌زورگیر خشن در رسانه‌ها شناخته شده‌اند در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. وقتی متهمان جوان، دستبد به دست وارد ساختمان دادگاه انقلاب شدند هر‌رهگذری می‌توانست انعكاس ترس را در چشمانشان ببیند. با آغاز قرائت قرآن پیش از آغاز جلسه محاكمه، صدای هق هق دو نفر متهمان بلند شد. به گفته قاضی صلواتی، رئیس دادگاه: «هیچ کدام از وکلای تسخیری حاضر به دفاع از متهمان نبوده‌اند. اما به دستور دادگاه موظف به قبول این پرونده شده‌اند. به علت اینکه دفاع، وظیفه وکیل است در دادگاه حاضر شده و از آنها دفاع می‌کنند.» نماینده دادستان با قرار گرفتن در جایگاه 2 نفراز متهمان را متولد سال 68 معرفی كرد و 2 نفر دیگر را متولد سال‌های 70 و 71. جوان متهم ردیف دوم همین كه پا به شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران گذاشت اشك‌هایش جاری شد و در بیشتر طول جلسه گریه می‌كرد. شاید به همین علت بود كه قاضی «امیر اسماعیل رضوان فر» نماینده دادستان در زمان قرائت كیفر خواست گفت: «با توجه به شرایط سنی متهمان از صاحبان علوم اندیشه کیفری می‌خواهم روی زوایای پیدا و پنهان این پرونده تحقیق کنند.»

او با یادآوری سن متهمان در تشریح کیفرخواست متهمان گفت: «در این پرونده متهم ردیف اول متولد سال 1368، سابقه دار، متهم به محاربه و افساد فی الارض از طریق سرقت مسلحانه با سلاح سرد و همچنین ضرب عمدی شاکی پرونده است. متهم ردیف 2 متولد 1371 نیز متهم به محاربه و افساد فی‌الارض از طریق ایجاد رعب و هراس در جامعه است.» به گفته او«اتهام متهمان ردیف سوم و چهارم که 21 و 23 سال سن دارند و هر دو سابقه دار هستند در این پرونده متهم به سرقت مسلحانه با سلاح سرد هستند.» نماینده دادستان در تشریح پرونده گفت: «ساعت 12 روز یازدهم آذرامسال، زمانی که شاکی برای رفع مایحتاج اقتصادی خود به بانک سامان مراجعه کرده بود هنگام برگشت مورد حمله چهار متهم موتورسوار قرار گرفت. متهمان که مسلح به سلاح سرد بودند اقدام به خفت شاکی کرده و اموال باارزش او را سرقت كردند. آنها حتی می‌خواستند حلقه ازدواج شاكی را از دستش خارج كرده و به سرقت ببرند اما موفق به این كار نشدند.» نماینده دادستان معتقد است كه متهمان هنگام ارتكاب به جرم از سلامت روانی برخوردار بوده و دچار جنون نشده‌اند چون نتیجه معاینات پزشكی گواه این موضوع است.

برای جراحی مادرم پول لازم داشتم

شاید تعجب كنید اگر بشنوید در كیفی كه متهمان برای دزدیدنش وحشت را به دل ایرانی‌ها انداختند فقط 70 هزار تومان وجه نقد بوده است! ‌این را متهم ردیف اول گفت. اوبا اجازه رئیس دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: «پول حرام پاگیر می‌شود. جوان‌ها اینكار را نكنید.» او حرف‌های دیگری هم زد. از اینكه پیش از این دو فقره سابقه كیفری داشته است و در دفاع از خود گفت: «جرمی را كه مرتكب شده‌ام قبول دارم. اما مادرم مریض بود و برای عمل جراحی 4 میلیون تومان پول لازم داشتیم. پدرم چند سال پیش فوت کرد و مادرم در خانه‌های مردم کار می‌كرد، اما به علت بیماری دیگر نتوانست کار کند و ما تحت پوشش نهادهای حمایتی هستیم ضمن اینکه با کمک این نهادها توانستیم خانه ای را با كمك وام خریداری کرده و با خواهر، مادر و مادربزرگم زندگی کنیم. با از كارافتادگی مادرم نه می‌توانستیم قسط وام را پرداخت كنیم و نه هزینه جراحی مادرم را.» متهم ردیف اول ادامه داد: «به مادرم گفتم كه این پول را جور می‌كنم. می‌خواستم به هر طریقی شده این پول را جور ‌کنم. دلیل انجام این كار هم فقر بود.» او سوال‌های قاضی را بریده بریده پاسخ می‌داد. وقتی قاضی از چگونگی ماجرا پرسید، او پاسخ داد: «در قهوه خانه نشسته بودم. اعصابم خرد بود. متهم ردیف سوم آمد و كلید كرد كه چی شده؟ گفتم مادرم مریض است و حوصله هیچ کاری را ندارم. او هم گفت بلند شو برویم رضایت شاكی‌هایم را جلب كنیم و بعد تصمیم گرفتیم كه زورگیری كنیم.او به برادرش زنگ زد و من هم به یكی دیگر از دوستانم. بعد از هماهنگی در حالی که یک چاقو داشتیم چاقوی دیگری نیز برای من از شوش خریدند و به‌دنبال طعمه‌ها رفتیم.»

او صحنه زورگیری را تشریح می‌كند: «متهم ردیف دوم او را از مقابل منزلش به یک طرف کشید و من نیز با پشت چاقو ضربه‌ای به او زدم که کیف را ول کند اصلا نمی‌خواستم ضربه بزنم، وقتی که در باز شد او به سرعت به طرف خانه دوید و کاپشنش در دست ما جا ماند. پس از اینکه کیف او را سرقت کردیم 70 هزار تومان پول را برداشته و مدارک را در كوچه روبه رو دور انداختیم.»

اما این زورگیری تنها جرم این 4 نفر نیست. متهم ردیف اول در محضر دادگاه این را اعتراف كرد. او گفت: «یك هفته بعد از زورگیری اول، حوالی محل حادثه، سراغ مرد تنهایی رفتیم. 40 هزار تومان با یک گوشی موبایل را سرقت كردیم. من گاز اشك آور داشتم و متهم ردیف دوم چاقو.» قاضی می‌خواست بداند گاز اشك‌آور را از كجا تهیه كرده است؟ او گفت: «از ناصرخسرو.» قاضی سوال دیگری پرسید: «سرقت گردنبند طلا در میدان تجریش کار شما بوده؟» متهم انكار می‌كند. قاضی از او پرسید: «اگر خودت مورد چنین تعرضی قرار می‌گرفتی چه خواسته‌ای داشتی؟» و او ماجرای روزی را تعریف كرد كه خودش طعمه زورگیر شده بود. ماجرایی كه پس از او، وكیلش به تفصیل به شرح آن پرداخت و اسناد آن را به دادگاه ارائه كرد. وكیل مدافع متهم ردیف اول با اذعان به قبح عمل انجام شده، در جایگاه گفت: «پدر موکلم از 11 سال پیش به علت مشکلات قلبی که ناشی از دوران سربازی در 8 سال دفاع‌مقدس است نمی تواند کار کند و مادر متهم هنگامی‌كه 12 سالش بود مجبور می‌شود برای امرار معاش کار کند. پس از مدتی مادر وی ازدواج مجدد می‌كند که متاسفانه این ازدواج ناموفق است و همسر وی سر ناسازگاری با متهم که در دوره بلوغ بوده را می‌گذارد و آنها به مشکل بر‌می‌خورند. این فرد رفتار خشونت‌آمیزی با موکلم داشت و موکلم به خوبی در دروان بلوغ تربیت نشد. مادر متهم برای اینکه این وضعیت را به پایان برساند از این مرد طلاق می‌گیرد که حاصل ازواج دومش دختر 8 ساله‌ای است. اکنون متهم با مادر، خواهر و مادر بزرگش زندگی می‌كند.» او از روزهایی گفت كه مادر متهم به دلیل عمل جراحی دیگر قادر به کار در کارگاه نبوده و در منزل کار انجام می‌داد و عكسی را كه مادر متهم با همه ناتوانی به همراه مادربزرگش در حال انجام كار بود بالا گرفت تا افراد حاضر در دادگاه ببینند.

او تاكید كرد: «پدر كه سیلی بزند فرق می‌كند اما دیگری كه بزند، عقده می‌شود. متهم 12 ساله بوده كه مادرش ازدواج مجدد داشته و این مرد با متهم با خشونت رفتار می‌كرده.» وكیل حرف‌های دیگری هم داشت. اینكه 4 میلیون تومان برای چنین خانواده‌ای 4 میلیارد تومان است و اینكه چاقویی که در پرونده موجود است با چاقوی بازسازی صحنه جرم متفاوت است. او تاكید داشت كه عمل موکلم محاربه نیست و در صورت اثبات با ماده 652 قانون مجازات منطبق است. جهالت و نادانی وقتی با نیاز شدید به پول همراه شود كار به اینجا می‌رسد. شاكی اول پس از قرار گرفتن در جایگاه و شرح ماجرا گفت: « از روز حادثه به بعد هم خودم، هم خانواده و همسرم بسیار ترسیده ایم به همین دلیل دیگر حلقه دستم نمی‌کنم در این یک ماه حتی تنهایی به بانک نمی‌روم و به علت ترسی که دارم 3 یا 4 نفری به بانک می‌رویم اگر صدای موتور یا فردی پشت سرم بیاید، می‌ترسم.» او هنگام نمایش فیلم زورگیری در دادگاه نیز سكوت كرد و وقتی در فیلم متهم ردیف اول با قمه به او ضربه زد، سرش را به زیر انداخت. پس از او شاكی دوم در جایگاه قرار گرفت.

او گفت: «عصر جمعه 19 آبان ماه به همراه خانواده‌ام با خودرو پژوپارس در حال حرکت به سمت تجریش بودیم که متوجه انحراف دو موتورسیکلت در بلوار کاوه پیاده شدم. کمی جلوتر که آمدیم پشت چراغ قرمز در ترافیک از میان خودروها یكی از موتورها حرکت کرده و خود را به گلگیر ماشین من زد همسرم شیشه را بالا کشید، اما شیشه سمت من اندکی پایین بود وقتی موتورسیکلت با خودرو برخورد کرد یک نفر از سمت شاگرد به شیشه ماشین کوبید وقتی برگشتم او را ببینم دو دست از سمت خودم وارد خودرو شد و گردنم را گرفت. آن فرد قصد داشت زنجیری که به گردنم بود را سرقت کند فقط احساس کردم که آنها می‌خواهند داخل ماشین شوند و بلافاصله توانستم درهای خودرو را ببندم 10 متر با خودرو حرکت کردم که آنها زنجیر را از گردنم باز کرده و فرار کردند. حمله آنها بسیار وحشتناک بود، شوکه شده بودم، وقتی موتورسواران سرقت را انجام دادند بلافاصله از خودرو پیاده شدم و به‌دنبال آنها دویدم، دیدم که چند متر پایین‌تر در ترافیک یکی از متهمان چاقویی کشیده است. هنگامی‌كه در بلوار کاوه تردد می‌كردم مرد موتورسوار زنجیر را در گردن من دید و من را شناسایی کرد و در چهارراه بعدی حمله کرد. بعد از این حادثه فرزند و همسر من ترسیده‌اند و از خانه بیرون نمی‌روند، من خودم نیز هیچ گاه کیف به همراه ندارم.» او با اشاره به اینكه فقر و بیماری مادر دلیلی برای زورگیری نیست گفت:

«20 سال است که پدرم فوت کرده و 7 سال پیش مادرم را از دست داده‌ام این دلیلی برای دزدی نیست. مادر من بیماری‌ام اس داشت او را روی كولم می‌گذاشتم و به بیمارستان می‌بردم.» شاكی دوم گفت: «وقتی متهم ردیف سوم را در اداره آگاهی دیدم بلافاصله او را شناسایی کردم؛ چون یك ماه بود كه چهره او جلوی چشم‌هایم بود.»

او ادامه داد: «می‌خواهم براساس قانون برخورد شود، اما دوست ندارم آنها به اتهام محاربه اعدام شوند، امکان دارد این افراد پس از بازگشت دوباره به جامعه دست از رفتارهای نادرست خود بردارند.» نوبت به متهم ردیف دوم رسید. جوانی 20 ساله كه با چشم‌های گریان در جایگاه قرار گرفت و گفت: «سابقه كیفری ندارم... تا سیكل درس خوانده‌ام...نیاز مالی نداشتم، مادرم همه چیز برایم مهیا می‌كرد... گول رفیق را خوردم...» او در دادگاه تعریف كرد كه از دو سرقت انجام شده، حدود «10 تا 15 هزار تومان» نصیبم شده. او با لحنی ملتمس گفت: «نمی‌دانستم برای این كار اعدام می‌شوم. نمی‌دانستم جرمم محاربه است.» قاضی چاقوی ضامن داری را بلند كرد گفت: «جوانی به سن تو چرا چنین چاقویی با خودش حمل می‌كرده؟» متهم پاسخ داد كه می‌خواستم دیگران را بترسانم. او سپس ماجرای مرگ پدرش را تعریف كرد و از قاضی خواست كه او را مجازات كند اما اعدامش نكند... قاضی صلواتی در پاسخ به او پرسید: «امنیت جامعه چه می‌شود؟» وکیل متهم ردیف دوم نیز از موكلش دفاع كرد و به این موضوع اشاره كرد كه این جوان سابقه كیفری ندارد. او گفت: «کیفر در نظر گرفته متناسب با اقدام مجرمانه او نیست.» وكیل درباره اتهام موكلش نیز ادامه داد: «در ابتدا به وی اتهام سرقت مسلحانه تفهیم شد که بعد به محاربه تغییر كرد.» به گفته او اگر فیلم این زورگیری در رسانه‌ها پخش نمی‌شد اقدام متهمان از مصادیق ماده 652 قانون مجازات بوده و از مصادیق محاربه در نظر گرفته نمی‌شد.

متهمان ردیف سوم و چهارم

متهمان ردیف سوم و چهارم دو برادر بودند. همان‌هایی كه در فیلم پخش شده راكبان موتورسیكلت هستند و به رهگذران امر می‌كنند برای تماشا هم توقف نكنند. همان‌ها كه منتظرند تا دو زورگیر را بعد از عمل مجرمانه سوار كنند و از معركه دور كنند. آنها هم هر كدام به تفكیك در جایگاه حاضر شده و تفهیم اتهام شدند. متهم ردیف سوم كه سرباز فراری بود، درجایگاه گفت: «من متولد 1370 هستم و یک سابقه کیفری دارم. روز حادثه در قهوه خانه نشسته بودم که متهم ردیف اول به آنجا آمد حالش بد بود وقتی علتش را سوال کردم، گفت برای عمل مادرش نیاز به پول دارد. من هم آن زمان با مشکل مالی روبه‌رو بودم به همین علت تصمیم به سرقت گرفتیم. موضوع را با برادرم و متهم ردیف دوم در میان گذاشته و همراه آنها و با دو دستگاه موتورسیکلت راهی محل سرقت شدیم.» وكیل مدافع متهم ردیف سوم هم دفاعیاتی داشت. اما شاه بیت دفاعیاتش این بود كه «دولت وظیفه فقر‌زدایی دارد. هرچند نیاز مالی و فقر هیچ‌گاه عذر موجهی برای جرایم خشن نیست.»

 به گفته او موكلش اظهار ندامت و توبه كرده است. پس از دفاعیات متهم ردیف سوم، نوبت به متهم ردیف چهارم رسید تا در جایگاه قرار گیرد. او گفت كه 23 سال دارد و پیک یک نمایشگاه خودرو است. او هم به شرح نحوه ارتكاب به جرم پرداخت و گفت كه تنها 17 هزار تومان از این سرقت عایدش شده است. وقتی قاضی از او پرسید كه چرا 10 روز بعد اقدام به سرقت کردی؟ پاسخ داد: «بعد از چند روز که دست از سرقت کشیدیم گفتند که پول عمل جور نشده است و باید دوباره اقدام به زورگیری کنیم، هیچ انگیزه‌ای برای سرقت نداشتم.» انگار سایه سیاه زورگیری بر سر متهم ردیف سوم هم افتاده بود. او هم در دادگاه ماجرای روزی كه طعمه چهار زورگیر موتورسوار شده بود را تعریف كرد. قاضی پرسید: «اگر چنین بلایی سر خودت می آمد چه توقعی داشتی؟» و متهم پاسخ داد: «چنین بلایی سر من آمده. 2 میلیون و 200 هزار تومان از نمایشگاه گرفتم تا ببرم بانك و به حساب واریز كنم اما دو موتورسوار با كمك هم بعد از آنكه به موتورم ضربه زدند و من به زمین افتادم، با چاقو سوراخ سوراخم كردند و پول‌ها را بردند.»

وكیل مدافع متهم ردیف چهارم معتقد بود كه پخش این فیلم در اخبار 20:30 عامل ایجاد حساسیت در این پرونده بوده است. به گفته او در جامعه‌ای زندگی می‌كنیم كه عشوه‌گری می‌كند و ماشین 2 میلیاردی در خیابان‌هایش دیده می‌شود، جامعه‌ای كه رستوران‌هایی دارد كه یك وعده غذا در آن 150 هزار تومان هزینه‌اش است. خب، این جوان‌ها هم خام هستند. او البته زیاده خواهی را عامل سرقت دانست و با رد كردن اتهام محاربه خواستار صدور رای با رافت و عطوفت اسلامی شد. دادگاه به پایان رسید اما پیش از آن قاضی صلواتی، رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران گفت: «اگر فردی با کشیدن سلاح اقدام به ایجاد اخافه و رعب و وحشت کند از مصادیق محاربه است و اگر پرونده ای به دادگاه انقلاب تهران ارجاع شود با قاطعیت با آن برخورد می‌كنیم.» به گفته او حکم در مهلت قانونی صادر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha