سلامت نیوز :سید محمدرضا منصوری افزود: معلم سختگیری نیستم و رابطه‌ صمیمی و خوبی با دانشجویان دارم، به خصوص آنهایی که به طریقی از نظر فکری خودشان را به من نزدیک می‌دانند و گاهی خارج از مباحث علمی و تخصصی، در بررسی و حل و فصل مشکلات خصوصی شان با من مشورت می‌کنند. من همیشه سعی می‌کنم در حد توان کمکشان کنم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس ؛ وی زندگینامه‌اش را چنین توضیح داد: متولد سال 1330 در تهران هستم، پدر و مادرم اهل کاشان هستند. دوره دبیرستان را در مدرسه علوی گذراندم، دیپلم ریاضی گرفتم و از رشته‌های مهندسی به خصوص از رشته برق و مکانیک خوشم می‌آمد، اما چند ماه به کنکور مانده بود که به سمت پزشکی متمایل شدم و اولین رشته‌ام را رشته پزشکی ‌دانشگاه تهران و بقیه را مهندسی انتخاب کردم که خدا را شکر، با نمره خوبی در سال 1349 وارد دانشکده پزشکی تهران شدم.

وی اظهار داشت: به دلیل فعالیتهای سیاسی ضد رژیم شاه، حدود چهار سال زندان بودم و سال 57 آزاد شدم و دوباره تحصیل را شروع کردم و سال 60 هم فارغ التحصیل شدم. پس از آن در رشته تخصصی چشم قبول شدم و از سال 64 هم به عنوان هیئت علمی استخدام شدم.

منصوری بیان داشت: در سال 58 ازدواج کردم. همسرم دبیر بود و حاصل این ازدواج 3 فرزند دختر و یک پسر است، البته پدربزرگ هم شدم و یک نوه دارم. دو فرزندانم دندانپزشک هستند و دو فرزند دیگرم نیز هم اکنون در حال تحصیل هستند.

بیماران ولی نعمت ما هستند

وی ادامه داد: در جلسه معارفه‌ای که با رزیدنت‌ها داریم همیشه نکاتی را برمی‌شمارم که به نظر خودم می‌تواند راهگشا باشد و آنها را به موفقیت برساند. برای مثال، می‌گویم اگر تصمیم دارید متخصص بشوید و با سطح بالاتر دانش به مردم خدمت کنید، شما را تحسین می‌کنم اما اگر می‌خواهید کسب علم کنید و فقط به قولی علم برای علم بیاموزید، بیهوده است.

وی ادامه داد: دیگر اینکه به آنها می‌گویم به یاد داشته باشید در این مراکز آموزشی، بیماران هستند که ولی نعمت شما هستند و هرگز به خودتان اجازه ندهید از بالا به آنها بنگرید و گمان کنید چون دکتر شده‌اید، برترید. چه بسا اگر یک روستایی بی‌سواد و باغبان در شرایط من قرار می‌گرفت، پزشک برجسته و بهتری از من می‌شد.

وی افزود: به آنها سفارش می‌کنم به هر کس در هر جایی و پستی هست، احترام بگذارید. این بیماران هستند که شما اولین جراحی چشم را روی آنها می‌آموزید و چه بسا اگر متخصص هم بشوید، جرئت نکنید چشم پدرتان را عمل کنید. سومین نکته‌ای که تاکید می‌کنم، این است که گم شده خود را جست و جو کنند و بدانند آنچه دایم احساس کمبودش را می‌کردند، معنویت است و نه چیز دیگری.

سرپرست دانشگاه علوم پزشکی تهران اظهار داشت: من همیشه سعی دارم دروغ نگویم و در جلسات دوستانه اگر غیبتی از کسی اتفاق بیفتد، اعتراض می‌کنم.همیشه تلاش می‌کنم آنچه به دیگران می‌گویم، خودم هم انجام دهم و برای همین احساس برتری نسبت به همکاران، بیماران و دانشجویان خود ندارم.

منصوری گفت: ورزش و شنا کردن جزو علاقه‌مندی های من است و علاقه‌مندی دیگرم مطالعه کتاب‌های سیاسی و مذهبی است.

نباید مسائل و مشکلات صنفی پزشکان سیاسی شود

وی در خصوص مسائل صنفی پزشکان اظهار داشت: به طور معمول موافق نیستم مطلب های ساده و صنفی مانند تعرفه های پزشکی را تا این حد داغ کنند که تیتر یک روزنامه های غیرصنفی شود یا بخواهند آن را وارد بحث سیاسی کنند، چون این مشکلات باید در جلسات نظام پزشکی و معاونت درمان حل شود، نه اینکه به وسیله بقیه شلوغ شود. هیچ کس نیست که پول را دوست نداشته باشد اما باید دید پول برای چیست و چه قیمتی دارد؟ آیا باید اخلاقیات را تحت الشعاع قرار داد؟ 

وی در خصوص سابقه کاری خود نیز چنین توضیح داد: از سال 64 که هیئت علمی دانشگاه بودم و مرحوم دکتر باستان حق که رئیس دانشگاه بود، از من خواست معاونت امور دفاعی را برای تامین نیروی کافی برای جبهه برعهده بگیرم. از سال 66 هم زمان با این سمت، معاون آموزشی دانشکده پزشکی هم شدم. سال 67 هم دکتر مرندی وزیر بهداشت شد و مرا برای ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندران برگزید. سال 69 فلوشیپ جراحی های شبکیه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراندم و دوباره سال 70 به بیمارستان فارابی برگشتم و تا سال 85 رئیس بیمارستان بودم. عضو هیئت بورد تخصصی چشم، کارشناس نظام پزشکی و پزشکی قانونی نیز بوده‌ام.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha