سلامت نیوز : او هم مثل هزاران جوان به عشق دفاع از مرز و بوم کشورشان به جبهه رفت و
بزرگترین ثمره زندگی یعنی حیات را در معرض خطر قرار داد. این روزها
جانبازان برای استفاده از داروهای خود با مشکلاتی روبهرو هستند. با نبودن
یا کمبود دارو، آنها مجبورند هزینه بالایی را بپردازند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ محمد رضا کارگر، جانباز 70درصد میگوید:«برخی از داروهایی که استفاده میکنم، خارجی است که تعدادی از آنها در هیچ داروخانهای پیدا نمیشود دارو برای جانباز همانند اکسیژن است. بدن محمدرضا کارگرهمان طور که خودش میگوید از نوک پا تا فرق سر ترکش خورده است: 23 ترکش داخل سرم هست و نصف بدنم طرف سمت چپ فلج اسپاتیک است یعنی حس ندارد و گزگز میکند. انحراف ستون فقرات و آرتروز گردن دارم، لگنم ترکش خورده ،چندین جا در کمرم شکستگی دارم، زانوی چپم کامل خم نمیشود، کوتاهی پا دارم، به غیر از فلج اسپاتیک عصب دستم بر اثر ترکش قطع شده و دکترها گفتند که این عصبها با عمل درست نمیشود.» با وجود همه این دردها او برای یافتن دارو هم دچار مشکل است. به دفتر روزنامه تلفن میکند و از دردهایش میگوید. چندی بعد راهی خانهاش میشویم در کرج. در بستر افتاده و دردهایش کم نیست. مدارک پزشکیاش را نشان میدهد و از مشکلاتش میگوید:
با عصا راه میروید؟
زمانی که حالم بهتر است بله، اما اگر الان در حال دراز کشیدن با شما مصاحبه میکنم برای این است که زخم بستر گرفتهام و برای این مشکل یعنی زخم بستر نیز به دارو احتیاج دارم. هزینه تهیه این دارو که باید هر 48 ساعت مصرف کنم 18هزار تومان است و باید به صورت آزاد بخرم.
از چند سالگی در جبهه حضور داشتید و چند بار مجروح شدید؟
از 15 سالگی جبهه بودم و بارها مجروح شدم. 16 سالم بود در والفجر مقدماتی. 19 روز در کما بودم بعد از 19 روز که از کما درآمدم یکی دو ماهی بهتر شدم و باز دوباره برگشتم آن هم به صورت داوطلب. مجروحیات عمده من یکی والفجر مقدماتی بود و یکی هم در حمله خیبر، در جزیره مجنون که بدنم هم شیمیایی شد و هم میکروبی .چون تنها جایی که صدام حسین بمب میکروبی استفاده کرد. در جزیره مجنون بود که هم شیمیایی زد هم میکروبی.شما فکرش را بکنید اگر عروق مغزی گرفته شود منجر به سکته مغزی یا فلج کامل میشود. حالا من 23 تا ترکش فقط داخل سرم دارم که هیچ کس در دنیا این موضوع را باور نمیکند و اینکه چطور این فرد تا حالا زنده مانده و با شما در حال صحبت است. من حتی خارج از کشور هم رفتهام آنجا هم به من گفتهاند که شما شانس آوردید که ما در ایران به آن میگوییم معجزه. رفتم از کمیسیون پزشکی برای استاندار نامه گرفتم که در آن 20 مورد ذکر شده: کیستهای پورانسفالیک تروماتیک 15درصد، کاهش میدان دید تا 30 درجه 15درصد، شکستگی ران پا 10درصد، تشنج با سابقه تروما به سر 10درصد، آبسه شکمی، سوختگی سینه، قطع عصب اولنار و ... و تاکنون 50 بار عمل شده ام.
آیا شما را برای درمان به خارج فرستادهاند؟
بله و با هزینه خودشان.
آیا تاثیری هم داشت؟
بهبودی حاصل نشد و تنها مقدار کمیموثر بود. قرار بود دوباره بروم که دیگر بعد از آن خیلی مدت گذشته است.
چه انگیزهای باعث شد بعد از بهبود جراحت دوباره به جبهه برگردید؟
بهخاطر مملکتم، آن زمان وظیفهام بود که بهخاطر دفاع از مملکتم ایران اسلامی، انقلاب، وطنم و کلیه هموطنانم بروم. من دستهبندی نمیکنم آن زمان همه یکسان بودند و الان هم همین را میگویم بهخاطر همه هموطنانم.
آیا در زمان تشکیل خانواده به درجه جانبازی نائل شده بودید؟
در سن 23، 24 سالگی ازدواج کردم. دو، سه ماه بعد از پایان جنگ باز هم جبهه ماندم و بعد برگشتم و پس از مدتی ازدواج کردم. آن زمان با وجود همه مشکلات هنوز نیروی جوانی بود و توان داشتم. من ورزشکار بودم. در فرمانداری کرج مشغول به کار شدم و الان هم در استانداری البرز شاغل هستم. من مشکلی با استانداری ندارم آنها همکاری لازم را میکنند و حقوقم را میدهند، اما فقط از یکجا حقوق میگیرم، از بنیاد حقوق نمیگیرم. یک بخشنامهای آمد که در آن ذکر شده بود یک نفر از صندوق دولت دو جا نمیتواند حقوق بگیرد که ما از همان اولش حقوق نمیگرفتیم. فقط حقوق کارمندی بود که با توجه به اینکه از اول جانباز 70درصد بودم از اداره میگرفتم و زندگیم را میگذراندم.
در این مدتی که سر کار نرفتهاید چگونه روزگار گذراندید؟
استانداری حقوقم را میدهد، وزارت کشور با استانداری دارند همکاری لازم را میکنند. مشکل ما نامه بازی، بخشنامهها هستند که ... من پزشک ندارم و این چند ماهی که الان پیگیر هستم میگویند ما پزشک متخصص نداریم که بیاید خانه. جراح عمومی، جراح مغز و اعصاب، روانپزشک، جراح قفسه سینه، متخصص داخلی و قلب، متخصص طب فیزیکی به اضافه فیزیوتراپی و کاردرمانی، فوق تخصص داخلی، متخصص ریه، دندانپزشک، چشمپزشکی و متخصص ارتوپدی. هر کدام از اینها که بیش از 10 دکتر است اگر من هر روز برم دکتر به همه آنها نمیرسم.
از چه زمانی برای درمان خود دچار مشکل شدهاید؟
تا زمانی که نیروی جوانی بود خودم تهیه میکردم بعد از آن خدماتی دریافت میکردم اما سال به سال و ماه به ماه کمتر شد که الان طی 11، 12 ماه است که اصلاً خدماتی به ما داده نمیشود. ما کلاً زیر 7هزار نفر جانباز 70درصد در کل کشور داریم یعنی این نیست که بگوییم زیاد هستیم. من واقعاً نمیتوانم 5 ساعت بروم در مطب دکتر منتظر بشینم یا اینکه حق بقیه مریضها را بهخاطر جانباز بودن خودم بگیرم. من باید چکار کنم؟ طی این مدت غیر از آن 21 موردی که عرض کردم نارساییهای قلبی و پوکی استخوان هم گرفتم، حرکتی ندارم.
نقش همسر و فرزندانتان در کمک به شما تا چقدر است آیا میتوانند در رفت و آمد و کارهای اداری و درمانی به شما کمک کنند؟
بله قبلاً این گونه بود. همسرم بهخاطر اینکه حال من بد میشد با بچهها بالای سرم فقط گریه میکردند و هیچ پزشکی برای معالجه من در منزل نبود. من یا باید از دوست، همسایه و فامیل میخواستم که بیاید و من را دکتر ببرد یا اینکه در منزل با همان حال وخیم بمانم. دو سه سال فکر میکردیم همسرم دچار افسردگی شدید شده، بعد از داروهای مختلف متوجه شدیم همسرم اماس گرفته، ( یعنی هم من مریض هستم هم همسرم) الان دارد یک روز در میان آمپول میزند و دارو مصرف میکند. من هیچ توقعی هم از همسرم ندارم.
چه کسی کمکتان میکند؟
هیچ کس، دارو که دوای ماست به من نمیدهند. الان حدود 10،11 ماه است که داروی مرا قطع کردند بعد که علت را جویا میشوم میگویند اولاً ما کرج پزشک متخصص نداریم بعد از کلی نامه نگاری و تلفن و مکانهای مختلف جایی نمانده در ایران که من زنگ نزده باشم، از ریاست جمهوری تا هر جا که شما فکرش را کنید، هلال احمر به من گفتند میتوانیم داروها را با شما ارزانتر حساب کنیم و من هم در جواب به آنها گفتم من دنبال صدقه نیستم، من هیچی از شما نمیخوام فقط یک خدمات، پزشکی، فقط از شما میخواهم من را ویزیت کنید و داروهای من را تجویز کنید. من همه کارتهای جبههام را دارم که از تاریخهای 1 ماه تا 3 سال است. من برای مملکتم و هموطنانم رفتم اما الان هم خواستهای جزء درمان ندارم.
یعنی شما داروها را خودتان تهیه میکنید، چگونه؟
یک سال است که من داروهایم را به شکل آزاد تهیه میکنم.
اگر پیش یک متخصص برم دارویی که مینویسد در دفترچه بالای 30هزار تومان است
باید با این وضعیت جسمانی ببریم تاٌیید کنیم بعد از این کار وقتی به
داروخانه مراجعه میکنیم میبینیم یک قلم از داروها را دارند دو قلم را
ندارند، تازه این یکی از نسخههاست. بنابراین مشکل وضعیت دارو این است که
اولاً هر داروخانهای دارو ندارد دوماً به دلیل مصرف زیاد داروی ما چه برای
داخلی، معده، ریه، مغز و اعصاب، ارتوپدی و روانپزشکی... که کمیسیون پزشکی
بنیاد شهید تاٌیید کرده و من را دهها بار به کمیسیون بردهاند حتی آزاد
داروها را ندارند. قیمت قرصی که میگرفتم آن هم خارجی، الان دو برابر شده،
چون دکتر میگفت به علت ضعفها و مشکلاتی که شما دارید مصرف آن برای هر
فردی 2 هفته است اما شما 3 سال است که دارید مصرف میکنید به این خاطر
داروهای ایرانی روی شما اثر نمیگذارد و باید داروهای خارجی استفاده کنید.
بنیاد شهید بخشنامه داد که جانبازها حق مصرف داروهای خارجی ندارند قیمت
داروهای خارجی هم چند برابر شده، اولاً که باید تراول دستت باشد بعد بگویید
امروز این دارو را دارید یا نه؟ اگر قسمتی از بدنم درد زیاد بشود میروم
پیش متخصص و دارو را برایم عوض میکند یا اینکه دوز دارو را بالاتر میبرد
چرا که بدنم نسبت به آن دارو مقاوم شده.
حتی مواد غذایی ... تمام قیمتها دو برابر شده که تلویزیون هم گفت مهر امسال نسبت به مهر 90، 33درصد تورم داشتیم که دارو مضاف بر این است. بیمه ایران هم در یک ساختمان چند طبقه بدون آسانسور است که آخر هم پول به داروهای خارجی نمیدهند. حرفم این است که من جانبازی را باید 7، 8 نفر متخصص بیایند و معاینه کنند اما چون زخم بستر گرفتهام در خانه افتادهام و فقط با مسکنهای قوی زنده هستم. داروهای ایرانی به علت مصرف مداوم بر روی من اثر نمیکند. الان کرج استان شده، چند وقت قبل پزشکی برایم فرستادند بعد از 10، 11 ماه که خودم پیگیر شدم و با خیلی ارگانها تماس گرفتم بالاخره آنها هم زحمت کشیدند یک نامه نوشتند و یک پزشک عمومیآوردند که وقتی همه عکسها و مدارکها را دید و تاریخچه مریضیم را برایش گفتم متوجه شدم که پزشک عمومیاست و نتوانست برایم کاری انجام دهد و وقتی دوباره تماس گرفتم گفتند ما در کرج پزشک متخصص نداریم. من دنبال بهترین دکتر متخصص نیستم همان دکتر متخصصی که مردم عادی میروند منم میروم اما وقتی همین دکتر هم منزل نمیآید، بنیاد شهید هم که چنین چیزی را فراهم نکرده پس تکلیف چیست؟ یعنی یک متخصص در کرج ندارند که ویزیت در منزل انجام بدهد؟ من فقط تقاضای پزشک و دارو دارم.
نظر شما