سلامت نیوز : «سیاست» را به گونههای مختلفی معنی کردهاند. عدهای آن را علم قدرت گفتهاند یعنی مجموعهی روشهایی که برای کسب قدرت ادارهی جامعه بهکار میرود و عدهای آن را علم دولت بهمعنی علمی که رفتارهای دولت را مورد بررسی و توجه قرار میدهد. اما در مجادلات اجتماعی روزانهی ما، به رفتارهایی که منجر به باز شدن پای جریانهای سیاسی به پدیده یا نهادی خاص شود یا آن پدیده و نهاد را به صحنهی مبارزه یا تقابل آشکار با اقدامات و روشهای دولت تبدیل کند پدیدهی «سیاسی کردن» موضوع میگویند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ائتلاف فراگیر پزشکان عمومی ایران ؛ با توجه به تعریف بالا میتوان نتیجه گرفت چون نظام پزشکی سازمانی حکومتی نیست و بهطور مستقیم بخشی از قدرت و نیروی حکومت را در اختیار ندارد، پس نباید سیاسی باشد و مستقل خواندن آن در قانون نیز تاکیدی بر همین مفهوم است. اما همانگونه که میدانید، با توجه به نقش بسیار پرقدرت دولت و تاثیر بسیار پررنگ آن در تقریباً تمامی فعالیتهای اجتماعی، بعید بهنظر میرسد که نهادی با ویژگیهای نظام پزشکی از چشم کسانی که قصد دارند در عرصهی سیاسی کشور تاثیرگذار باشند، دور بماند. این سازمان را شاید بتوان بزرگترین و بااعتبارترین نهاد مدنی جدا از بدنهی دولت دانست که با بخش ارزشمند و صاحبنفوذی از مردم یعنی جامعهی پزشکی در ارتباط است. این خصوصیت و نیز نزدیکی انتخابات این سازمان با انتخابات ریاست حمهوری، همیشه این تمایل را در جریانهای سیاسی و همچنین کسانی که قصد داشتهاند در انتخابات دوم خود را نامزد کنند وجود داشته است که خود را در این انتخابات معرفی کنند و به مشق و تمرین سیاسی بپردازند.
از سوی دیگر، بهنظر میرسد که بدنهی کارشناسی دولت در زمینهی بهداشت و سلامت نیز با هدف اجرایی کردن طرحهای خود در نظام سلامت کشور و کسب همراهی سازمان نظام پزشکی، قصد دارد جای پای محکمی در سازمان پیدا کند. از اینرو با توجه ویژه به انتخابات نظام پزشکی، چه بخواهد و چه نخواهد بر طبل سیاسی بودن انتخابات خواهد کوفت.
پس تا همینجا میتوانیم نتیجه بگیریم که نظام پزشکی نهادی سیاسی نیست اما به دلایل فراوان خیلیها از سیاسی شدن انتخابات آن بدشان نمیآید. در زیر سعی شده جمعبندی مختصری در مورد این دیدگاهها ارایه شود و دلایلشان مورد دقت قرار گیرد:
۱. اجرای برنامههای اصلاحی در سایهی قدرت
چون دولت نقش پررنگی در جامعه دارد و سیاستمداران و جریانهای سیاسی جزو قدرتمندترین نیروهای اجتماعی هستند، با پیروی از یک جریان سیاسی و کمک به آن در جنگ قدرت و نیز جلب توجه آن جریان به برنامهی اصلاحی مورد نظر خود، میتوان اصلاحات در نظام سلامت را با کمترین هزینه به انجام رساند.
بهنظر میرسد این فرضیه از نظر صغری و کبری صحیح باشد چون همراهی مهمترین نهادهای اجتماعی (یعنی دولت و مجلس) در ایجاد تغییر اصلاحی در جامعه بیشترین کمک محسوب میشود. اما تجربهی همین چند سالهی اخیر ثابت میکند که قضیه به همین راحتی نیست. مخصوصاً اگر بهیاد آوریم که در دورهی گذشته با وجود حضور رییس سازمان و همچنین چند پزشک سیاستمدار با سابقهی وزارت و وکالت در مجلس، سازمان نهتنها امتیازی بهنفع اصلاح نظام سلامت بدست نیاورد، بلکه بزرگترین دستاورد چندین سال گذشته خود یعنی اجازهی نرخگذاری خدمات پزشکی در بخش خصوصی را هم از دست داد، در حالی که این دستاورد میتوانست جایگاه سازمان را هم در جامعهی پزشکی و هم در بین سایر تصمیمگیران این نظام ارتقا بخشد. دلیل اصلی این پسرفت نیز فقط ضعیف عمل کردن این بزرگان نبود بلکه، همچنان که همه میدانند، دنیای سیاست دنیای معامله و تسویهحساب است و تسویهحسابهای سیاسی نیز چون آتش است. حتی اگر برنامهای صحیح و پسندیده باشد، سیاستمداران بهتر میبینند یا آن برنامه را جناح خودشان مطرح و اجرا کند یا هرگز مطرح نشود.
به همین دلیل است که هر گاه برنامهای که اصلاح اجتماعی و بنیانهای آن را نشانه گرفته است از سوی جناحی مطرح شود، امکان بیمهری از سوی جناح دیگر میرود و اگر سیاستمداری در خارج از بازیها و برنامههای سیاسی، برنامهای اجتماعی یا مدنی را نیز دنبال کند، باید بیم آن را داشته باشد که بهدلیل بازیهای سیاسی، آن برنامهها نیز گرفتار آسیب شعلههای سیاسی گردند.
۲. نگاه ابزاری
برخلاف دستهی اول که بهمنظور تحقق اهداف اصلاحی خود طالب سیاسی کردن انتخابات هستند، دستهی دومی نیز وجود دارند که با توجه به ویژگیهای نظام پزشکی و طیف ارزشمندی از جامعه که با آن ارتباط دارد و امکانات بالقوهای که این سازمان در صورت پیروزی در انتخابات در اختیار آنان قرار خواهد داد، با تمایلات قدرتطلبانه و بالا رفتن از نردبان ترقی در عرصهی سیاسی به این سازمان مینگرند.
گرچه این استراتژی برای کسانی که دستی از دور بر آتش دارند بسیار اغواکننده است، اما تجربهی سالهای اخیر نشان داده است که حداقل در این زمان و در شرایط کنونی و با وجود نهادها و سازمانهای پرقدرت موثر در قدرت، برای ترقی در دنیای سیاست سازمان نظام پزشکی کلاً نردبان کوتاهی بهحساب میآید.
۳٫ حذف رقیبان
دستهی دیگری نیز هستند که با وجود حضور دیرینه در سازمان نظام پزشکی، با توجه به انتقادات گسترده بر عملکرد سازمان در سالهای اخیر، به پیروزی خود در انتخابات مطمئن نیستند و چون اکثر انتقادات اصولی وارده بر سازمان از دیدگاه کارشناسانه انجام شده است، حضور افراد کارشناس و آگاه به مشکلات نظام سلامت را در صحنهی انتخابات، تهدیدی جدی برای خود در نظر میگیرند؛ از اینرو سعی دارند با توجه به طبع سیاستگریز کارشناسان، با سیاسی کردن فضا و دوقطبی کردن انتخابات، اینان را از صحنهی رقابت دور کنند.
بهنظر میرسد با توجه به جو سیاستزدگی و پرهیز از اقدامات سیاسی و هزینههای آن، این پروژه امکان موفقیت بیشتری داشته باشد. گرچه خیرخواهان فعال وکارشناس با توجه به این پروژه و هوشیاری بیشتر و با پرهیز از شرکت در بازیهای سیاسی جناحهای گوناگون، میتوانند تا حد زیادی از موفقیت این پروژه پیشگیری کنند.
۴٫ نظام پزشکی زیرمجموعهی دولت
اما غیر از این دیدگاهها شاید دیدگاه دیگری نیز در میان دولتیان وجود داشته باشد که بهمنظور تامین همراهی نظام پزشکی در اجرای طرحهای اصلاحی خود در نظام سلامت کشور، بخواهند با حمایت از داوطلبین نزدیک به خود، سران آتی سازمان را بیشتر در کنار خود احساس کنند و بدین شیوه انتخابات را سیاسی کنند.
امیدوارم که این امر بیشتر حدس و گمان باشد چون در صورت موفقیت این پروژه، با حذف یک نهاد حد واسط بین مردم و دولت و پیوستن آن به بدنهی دولت، شکاف بیشتری در میان جامعهی پزشکی با دولتمردان بهوجود خواهد آمد که این امر اجرای هر گونه طرح اصلاحی را غیرممکن میسازد و در صورت شکست این پروژه نیز با سر کار آمدن نیروهایی غیردولتی در نظام پزشکی، این تقابل انتخاباتی به پس از انتخابات نیز سرایت خواهد کرد و ابرهای آن آسمان آیندهی نظام سلامت را خواهد پوشاند و سایهی آن رابطهی دولت با سازمان را تا مدتها تاریک خواهد کرد.
نظام پزشکی نهادی سیاسی نیست اما به دلایل فراوان خیلیها از سیاسی شدن انتخابات آن بدشان نمیآید.
نظر شما