سلامت نیوز : حرف از «همسر» كه به میان می‌آید خانه و آرامش در ذهن تصویر می‌شود و خانواده‌ای كه می‌تواند مأمن انسان‌ها باشد. اما همیشه اینگونه نیست. براساس آخرین آمارها از هر سه قتل، یكی خانوادگی است و همسر كشی همچنان در صدر قتل‌های خانوادگی قرار دارد و شوهركشی نیز 6 درصد این قتل‌ها را به نام خود رقم زده است. اقدامی كه كارشناسان می‌گویند از اختلالات روانی و اعتیاد گرفته تا خشونت خانگی و خیانت، همه در آن دخیل هستند. اما انگیزه قتل تفاوت چندانی ندارد؛ قتل نفس، قصاص به‌دنبال دارد و طناب دار! حتی اگر قاتل روزها بنشیند و برای اجرای بهتر نقشه قتل، برنامه‌ریزی كند تنها از سایه طناب داری كه روی سرش افتاده غافل بوده است. آخر از قدیم گفته‌اند «خون پایمال نمی‌شود!» با این همه بر‌اساس پژوهش‌های انجام شده 95 درصد زنان با نقشه قبلی شوهران خود را می‌كشند. این در حالی است كه پایتخت در میان همه شهرهای كشور رتبه نخست همسركشی را به خود اختصاص داده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ آسیب‌شناسان معتقدند كه پدیده همسرکشی در مردان و زنان متفاوت است؛ مردها به خاطر عدم کنترل تکانه‌های پرخاشگرانه با کوچک‌ترین نارضایتی نسبت به همسر مرتکب خشونت می‏شوند و گاهی هم این خشونت‏ها بدون اینکه عمدی در کار باشد منجر به قتل همسر می‌شود اما زنان به علت محدودیت‏ها و ناتوانی در احقاق حقوق‌شان از راه‌های قانونی، دست به کارمی‌شوند و اقدام به قتل همسر می‌کنند.

لیلانظری، کارشناس ارشد می‌گوید كه علل همسركشی ریشه در معضلات اجتماعی دارد. او در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «‌ارتباط افراد با یکدیگر در جامعه بر روی نوع نگرش آنها در اجتماع و همچنین نوع ارتباطشان تاثیر می‌گذارد.» این روان‌شناس ادامه می‌دهد:‌ «سوء‌تفاهم‌ها، سازه‌های ذهنی و باورهای غلط‌ به همراه تفکرات غیرمنطقی می‌تواند در ایجاد انگیزه ارتکاب به همسرکشی در بین زوجین موثر واقع شود.» نظری با بیان این مطلب که انگیزه همسر‌کشی در بین زن و مرد متفاوت است‌، گفت: «عدم درک صحیح از ازدواج می‌تواند منجر به خشونت، پرخاشگری، عدم امنیت، عدم اعتماد و در نتیجه همسرکشی شود. اقدام به همسر‌کشی اقدامی آنی و بهنگام نیست و باید با توجه به عوامل متاثر در آن شرایط ‌مورد بررسی قرار گیرد.»

دست‌هایی آلوده به خون شوهر

زن فقط 21 سال داشت. اما دستانش به خون شوهرش آلوده شده بود كه تا اجرای حكم قصاص لقب شوهركش را با خود یدك بكشد. هرچند پس از ارتکاب قتل سناریویی مبنی بر حمله فردی ناشناس به منزل‌شان و ضرب‌و‌جرح از سوی وی را مطرح کرد و سعی در گمراه کردن پلیس را داشت سرانجام تشت رسوایی او به زمین افتاد و مجبور به اعتراف شد.

می‌گوید: «اختلافات‌مان عمیق بود. اول او فحش داد و دعوا شروع شد، بعد هم كتكم زد. من هم كارد آشپزخانه را برداشتم و به او حمله كردم.» پژوهش‌ها نشان می‌دهد در 67 درصد پرونده‌های همسركشی ردپای خیانت دیده می‌شود. دکتر محمد‌علی نجفی توانا، جرم‌شناس دراین باره به تهران امروز می‌گوید: «معمولا زنانی دست به قتل همسران‌شان می‌زنند که با آنان احساس خوشبختی و رضایت نمی‌کنند و در تداوم یک نارضایتی مزمن دست به این اقدام می‌زنند.» او این نارضایتی را معلول عوامل مختلف می‌داند كه «نخستین عامل، خشونت مرد علیه همسرش است.»

دكتر نجفی توانا ادامه می‌دهد: «زنی که خود را قربانی خشونت مدام همسر می‌بیند و پس از گذشت چند سال می‌بیند كه رویه همسر عوض نمی‌شود، همسرش به تدریج او را به عنوان فردی ظالم و شکنجه‌گر تلقی کرده و آرزوی مرگ او را می‌کند. در چنین شرایطی وجود شرط اضافی مانند آشنایی با مرد دیگری که شنونده خوبی برای صحبت‌های زن است و با او به مهربانی رفتار می‌کند می‌تواند زمینه قتل همسر را فراهم کند. زن پس از مدتی به شخص سوم وابسته شده و حاضر است هر اقدامی را برای رسیدن به او انجام دهد. دیده شده در مواردی که مرد حاضر به طلاق همسرش نمی‌شود، زن با همدستی شخص سوم نقشه قتل شوهر را طراحی می‌کند و با قتل شوهر سعی می‌کند این سد را از میان راه بردارد، پس در بسیاری از موارد قتل شوهر خشونتی در پاسخ به خشونت همسراست.»

او ادامه می‌دهد: «عامل دوم نیز می‌تواند خیانت شوهر باشد. ازدواج دائم یا موقت همسر برای برخی از زنان غیرقابل تصور است و چهره دوست‌داشتنی شوهر را برای زن تبدیل به یک چهره خیانتکار و بی‌وفا می‌كند. البته در مواقعی زنان خویشتن دار به جای این اقدام تقاضای طلاق می‌کنند. برخی دیگر نیز دست به خودکشی می‌زنند. اعتیاد مرد یا زن، مخالفت مرد با طلاق، مشکلات اقتصادی و وجود مشکل در روابط جنسی از دیگر انگیزه‌های‌ قتل مردان به دست همسرشان است.»

معصومه یكی دیگر از این زنان است. پشت دیوارهای بلندی که نامش زندان است به انتظار طناب دار، روز را شب می‌کند. برای او حکم اعدام صادر نشده اما انگار روزی هزار بار در فکرش اعدام می‌شود. به لحظه‌ای که شوهرش را غرق خون دیده است فکر می‌کند و به سرنوشت پسر نوجوانش. هنوز چند سالی زمان می‌خواهد تا سی ساله شود. رسم قبیله‌ای نگذاشت از شوهرش طلاق بگیرد و او سرانجام با همدستی خواهرزاده همسرش، او را به قتل رساند. می‌گوید: «در زندگی با شوهرم سختی‌های زیادی کشیدم. شوهرم مرد شکاکی بود و خیلی من را اذیت می‌کرد. از دستش عذاب می‌کشیدم. ۱۴سالم بود که ازدواج کردم و خیلی زود هم بچه‌دار شدم. اختلافات من و مهدی از همان سال اول زندگی‌مان شروع شد. این درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل از قتل تصمیم گرفتم خانه را ترک کنم.»

كاهش همسركشی با تقویت قوانین

مرد با ضربه‌های چاقو همسرش را كشته بود. پس از آنكه ماموران با جسد شهلای 37 ساله مواجه شدند به شوهرش مظنون شدند. او سرانجام در اعترافات خود گفت: «شب حادثه همسرم می خواست به خانه پدرش برود که سر این موضوع با همدیگر بحث کرده و من با ضربه چاقو او را کشتم.»

چندی پیش نیز در خبرها آمده بود كه مرد 71 ساله پس از قتل همسرش در مشهد دست به خودکشی زد. داماد این زوج که متوجه غیبت مشکوک آنها شده بود موضوع را به پلیس اطلاع داد که تیم جنایی پس از حضور در محل با جسد زن 67 ساله روبه‌رو شدند که بر اثر ضربات دسته جاروبرقی، آجر و جسمی آهنی به قتل رسیده بود. مرد 71 ساله پس از قتل همسرش شاهرگ دستش را بریده بود که بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.

دكتر احسان محمدی روان‌شناس معتقد است كه «زنگ خطر در خصوص همسرکشی در جامعه به صدا درآمده و باید اقدامات فرهنگی و قضایی برای پیشگیری صورت گیرد.» به گفته او اعتیاد به ویژه اعتیاد به شیشه در افزایش همسرکشی‌ها نقش مهمی دارد. او در این باره به تهران امروز می‌گوید: «اعتیاد، تعصبات بی‌مورد، مشکلات اقتصادی و اختلالات روانی از مهم‌ترین انگیزه‌های قتل‌های خانوادگی است.»

او ادامه می‌دهد: «مواردی نیز به بهانه غیرتی بودن و دفاع از آبرو مطرح می‌شود كه یکی از مهم‌ترین دلایلی است که افراد پس از دستگیری از آن به عنوان انگیزه قتل نام می‌برند اما پس از گفت وگو با این قاتلان مشخص می‌شود دلایل دیگری در وقوع قتل نقش داشته‌اند.»

او می‌گوید: «سلامت روحی و روانی یکی از موضوعاتی است که در جامعه به آن توجه کافی نمی‌شود. عدم سلامت باعث می‌شود فرد در برابر مشکلات تحمل و درک پایینی داشته باشد و دست به هر اقدام خطرناکی بزند.برای مثال در قتل والدین به دست فرزندان شاهد هستیم که وقتی جوان خود را با دوستانش مقایسه می‌کند دچار سرخوردگی شده و با فشارهای روانی ایجاد شده دست به اقداماتی خطرناک مانند قتل یا خودکشی می‌زند.» به گفته او ضعف قانونی فضا را برای بروز خشونت در خانواده فراهم می‌کند و نبود فرهنگ مناسب و قوانین و مقررات مشخص، عدم حمایت‌های قضایی و وجود زمینه بروز خشونت در جامعه سبب شده است که بسیاری از خشونت‌ها درخانواده‌ها به قتل منجر شوند.