دکتر مصطفی معین استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت با بیان اینکه :«پزشکان باید در روند "کاهش فاصله های اجتماعی"،به مسئولیت فردی و اجتماعی خود عمل کنند » تاکید کرد :«پزشکی متعهد وقتی در جهان و جامعه ، واقعی و ملموس است که هم از "دانش و تجربه مناسب" برخوردار است و هم "تربیت و تعهد مدنی و شهروندی" داشته باشد، از این رو در پی یافتن نقش های مؤثر علمی، حرفه ای و اجتماعی خود برای ایفای "مسئولیت پزشکی در قبال سلامت مردم" است.»

مسئولیت اجتماعی پزشک و نظام پزشکی
سلامت نیوز :دکتر مصطفی معین استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس کرسی یونسکو در آموزش سلامت طی یادداشتی در نشریه طبیب با بیان اینکه  :«پزشکان باید در روند "کاهش فاصله های اجتماعی" که مخل ایفای نقش های ثمربخش علمی و حرفه ای است،به مسئولیت فردی و اجتماعی خود عمل کنند و کوتاه ترین و شناخته شده ترین راه در این جهت ، آگاهی از توانمندی های مدنی و کنش گری و فعالیت در این زمینه است» تاکید کرد :«سرانجام اینکه "پزشک به عنوان دانشمند مسئول" انسانی صرفاً آرمانی و دارای فضیلت های فردی نیست، "پزشکی متعهد" وقتی در جهان و جامعه ، واقعی و ملموس است که هم از "دانش و تجربه مناسب" برخوردار است و هم "تربیت و تعهد مدنی و شهروندی" داشته باشد، از این رو در پی یافتن نقش های مؤثر علمی، حرفه ای و اجتماعی خود برای ایفای "مسئولیت پزشکی در قبال سلامت مردم" است.»

1-    در فرهنگ ما وقتی از "درد" و "درمان" در هر زمینه ای سخن به میان می آید، بی درنگ ، سراغ از "طبیب" و "حکیم"- به عنوان کسی که رنج ها و دردها را کاهش می دهد"- گرفته می شود . گویی هم "درد" و هم درمان و هم طبیب و هم حکیم اسامی عامی هستند که فرد و جامعه را در همه ابعاد روانشناختی ، جامعه شناختی، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در بر می گیرند. به زبان دیگر "طبیب" اگر چه شخصیت علمی ، صنفی و حقوقی مشخصی دارد ، اما نقش های او در عرصه های اجتماعی و فرهنگی نیز به عنوان "کنشگری مقبول و مشروع" باز آفرینی و باز تعریف شده است. جای دوری نرویم ؛ به همین دو نماد ادبی نهفته در نام نشریه پیش رو نگاه کنیم ، خود به وضوح این میراث فرهنگی و یا سرمایه اجتماعی را برای صنف پزشکان نشان م

•    گر "طبیبانه" بیایی به سر بالینم                به دو عالم ندهم لذت "بیماری" را
•    شاد باش ای عشق خوش سودای ما         ای "طبیب" جمله علت های ما

2-    این واقعیت ، تنها یک مقوله کهن فرهنگی و اجتماعی نیست، مقوله جدید علمی و تخصصی نیز هست، امروز بین "دانش پزشکی" و "مسئولیت های اجتماعی پزشکان" پیوند های فراوانی وجود دارد که فراتر از دایره اخلاق و سیاست و فرهنگ، مشخصاً حوزه علم و دانش های تخصصی را فرا می گیرد. پیش از این در همین نشریه تحت عنوان "پزشک، دانشمند مسئول" نوشته بودم "پزشکی پلی بین علم و اجتماع در جهت به خدمت گرفتن دانش علمی برای تامین سلامت انسان است.

 پزشکی حرفه و بلکه هنری است که با بکار گیری همزمان دانش و تجربه ، اخلاق پزشکی و ارزیابی علل و عوامل مختلف زیستی و محیطی به تشخیص بیماری می رسد و با اصل قرار دادن سلامتی و حقوق بیمار به درمان دردها و رفع نیاز های انسان ها در لحظات ترس و اضطراب و تردید و بیماری و بی پناهی می پردازد... ارتباط تنگاتنگ سلامت جسمی ، روانی ، اجتماعی و معنوی انسان با مخاطرات محیط طبیعی و عوامل گوناگون اجتماعی ، چالش ها و مسئولیت های اخلاقی و علمی جدیدی را پیش روی پزشکان و جامعه پزشکی قرار داده است."

3-    در آن مقاله من از مسئولیت های فردی "پزشک به عنوان دانشمند مسئول" سخن به میان آورده بودم ، اما گمان دارم بدون پرداختن به نقش های اجتماعی و مدنی او تحقق این مسئولیت های اخلاقی و علمی جدید ، امروز دشوار و حتی نا ممکن است . همان هفت نقش تعریف شده برای پزشک را در جامعه و جهان جدید دوباره بخوانیم :
•    پزشک به عنوان درمانگر
•    پزشک به عنوان آموزش دهنده
•    پزشک به عنوان مدافع سلامتی و حقوق بیمار
•    پزشک به عنوان مسئول در بهداشت عمومی
•    پزشک به عنوان تسلی بخش و آرامش دهنده
•    پزشک به عنوان مصلح اجتماعی
•    پزشک به عنوان دانشمند مسئول

کدامیک از این نقش ها را می توان محدود به سطح مسئولیت های فردی کرد و از وجه اجتماعی و مدنی و نهادی آنها سخن به میان نیاورد؟

4-    وقتی "پزشک به عنوان درمانگر" مطرح است ، یعنی اینکه حداقل باید در پی "به روز بودن پزشک از نظر علمی و تجربی" ، و "التزام به اخلاق حرفه ای" بود.
وقتی نقش "پزشک به عنوان آموزش دهنده " به میان می آید، دست کم بر "ارتقای فرهنگ پزشکی و پیشگیری در جامعه " و " رشد آگاهی های عمومی سلامت " تاکید می شود .

وقتی " پزشک به عنوان مدافع سلامتی و حقوق بیمار" تعریف می گردد دو مفهوم مهم اجتماعی "سلامت در راس حقوق اساسی شهروندان" و "نقش کیفیت و سبک  زندگی در سلامت عمومی و فردی" برجسته می شود.

وقتی از " پزشک به عنوان فرد مسئول در بهداشت عمومی" سخن گفته می شود در وهله نخست ، نقش های او در "تبیین عوامل اجتماعی بهداشت" و "مشارکت در تغییر و بهبود شاخص های بهداشت عمومی" پررنگ می شود .

وقتی " نقش پزشک به عنوان تسلی بخش و آرامش دهنده بیمار" مورد انتظار است ، یعنی اینکه انتظار می رود "رابطه صمیمانه ، صادقانه و صبورانه میان پزشک- بیمار" و "فداکاری و از خودگذشتگی پزشک در قبال بیمار" وجه عملی و مشهود پیدا کند.

وقتی نقش " پزشک به عنوان مصلح اجتماعی" در ذهن و زبان جامعه جدید وارد می شود ، به این معنی است که حضور پزشک در سطح گروه های مرجع و موثر اجتماعی نه به سادگی میسر شده است و نه به آسانی می توان از کنار آن گذشت.

از آنجا که "هرکه بامش بیش برفش بیشتر"، لذا اعتماد عمومی شهروندان به پزشکان و "سرمایه اجتماعی" بالای آنان ، مسئولیتی اخلاقی را بر دوش یکایک آنها نهاده است که اولاً "از کرامت نفس و حرمت نوع انسان و حداقل انسان بیمار" دفاع کنند و ثانیاً در قبال "حقوق همه جانبه شهروندان، آزادی، امنیت و عدالت همگانی، بی تفاوت و منفصل نباشند.

و سرانجام اینکه "پزشک به عنوان دانشمند مسئول" انسانی صرفاً آرمانی و دارای فضیلت های فردی نیست، "پزشکی متعهد" وقتی در جهان و جامعه ، واقعی و ملموس است که هم از "دانش و تجربه مناسب" برخوردار است و هم "تربیت و تعهد مدنی و شهروندی" داشته باشد، از این رو در پی یافتن نقش های مؤثر علمی، حرفه ای و اجتماعی خود برای ایفای "مسئولیت پزشکی در قبال سلامت مردم" است.

5-    جامعه ما در همه ابعاد علمی، حرفه ای و اجتماعی اش جامعه ای دستخوش تغییر و دچار آسیب ها و گسستگی ها و حتی شکاف های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است.

 در چنین جامعه ای نقش نهادهای مدنی و شبکه های اجتماعی برای کاستن از این فاصله ها ضروری و حیاتی است. البته اگر فراوانی این آسیب ها و گسست های اجتماعی هم وجود نداشت، باز از ضرورت و اهمیت نهادهای مدنی در جامعه و جهان جدید چیزی کم نمی شد، ولی به هر حال این تراکم و تنوع آسیب ها و گسست ها در جامعه ما لزوم تقویت نهادهای مدنی را در هر حوزه ای به طور مضاعفی مطرح می کند.

جامعه پزشکی و "پزشکان به عنوان جامعه دانشمندان مسئول" نمی توانند بیرون از این ضرورت برای خود نقش های فردی و اجتماعی تعریف کنند. پزشکان نیز باید در روند "کاهش فاصله های اجتماعی" که مخل ایفای نقش های ثمربخش علمی و حرفه ای است،به مسئولیت فردی و اجتماعی خود عمل کنند و کوتاه ترین و شناخته شده ترین راه در این جهت ، آگاهی از توانمندی های مدنی و کنش گری و فعالیت در این زمینه است. حداقل زمینه فراگیری که در این سال های دور و نزدیک آزموده شده است ، "سازمان نظام پزشکی" به عنوان یک نهاد مدنی و صنفی رسمی است .

6-    "سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، طبق تعریف اساسنامه ای اش" سازمانی است مستقل و دارای شخصیت حقوقی که به منظور تحقق بخشیدن به اهداف زیر تشکیل می گردد:
•    تلاش در جهت پیشبرد و اصلاح امور پزشکی
•    مشارکت در جهت ارتقاء سطح دانش پزشکی
•    حفظ و حمایت از حقوق بیماران
•    حفظ و حمایت ار حقوق صنفی شاغلان صرف پزشکی
•    تنظیم روابط شاغلین صرف پزشکی با دستگاه های ذی ربط در جهت حسن اجرای موازین و مقررات و قوانین مربوط به امور پزشکی.

در پیش نویس برنامه راهبردی شورای عالی نظام پزشکی نیز چشم انداز (Vision) این نهاد را  "دستیابی به بالاترین سطح سلامت و سرمایه اجتماعی برای ایرانیان با برخورداری از جامعه پزشکی فرهیخته ، مسئول و پاسخگو" و ماموریت (Mission) آن را خدمت به جامعه با تلاش برای نیل به بالاترین استاندارد های حرفه ای در جامعه پزشکی بر پایه 6 ارزش (Value) تعریف کرده است :
•    اصل قرار دادن منافع بیمار و جامعه در همه شرایط و فعالیت ها
•    اصل قرار دادن رفتار با دیگران بر پایه اقدام و کرامت انسانی
•    اصل قرار دادن صداقت و شفافیت در برنامه ریزی ها و اقدامات
•    اصل قرار دادن اخلاق ، انصاف و عدالت در انجام وظایف
•    اصل قرار دادن حداکثر کارایی و اثربخشی در اتخاذ تصمیمات و ارائه خدمات
•    اصل قرار دادن رشد سازمانی و اصلاح روش ها به طور مستمر

ملاحظه می شود که اگر این نهاد بتواند از ظرفیت های حقوقی ، صنفی و حرفه ای خود به درستی استفاده کند ، نقش های مدنی و اجتماعی خود را فدای داد و ستد های معطوف به قدرت و ثروت و منزلت ننماید، وسیله و ابزاری برای اهداف و منافع شخصی و سیاسی افراد نشود ، خود سازوکار توانمند و قانونمندی برای تحقق و پیشبرد بخش مهمی از مسئولیت های فردی و اجتماعی پزشک در جامعه جدید ایرانی خواهد بود.

7-    تردیدی نیست که تحقق و یا عدم تحقق این چشم انداز ها ، راهبردها و وظایف معلول و محصول دو شرط مهم است :

اول اقتضاها و انعطاف های محیطی یعنی مساعد بودن شرایط اجتماعی ، سیاسی و قانونی برای فعالیت و رشد و ارتقای نهاد های مدنی
و دوم احساس مسئولیت و مشارکت آحاد جامعه پزشکی ایران در نماد فراگیر فعالیت و مشارکت مدنی خود ، یعنی "سازمان نظام پزشکی". هر گاه این سازمان از این دو مولفه برخوردار بوده ، ثمره حیات و اثر بخشی خود را در حوزه صنفی ، حرفه ای ، علمی و اجتماعی جامعه پزشکی و حتی جامعه بزرگ ایرانی به وضوح نشان داده است ولی هر گاه دچار محدودیت ، انفعال ، دنباله روی و دادوستد های قدرت مدارانه شده ، به اعتبار خویش در همه ابعادش لطمه زده است.

پس نباید این ظرفیت ملّی و مدنی و صنفی و علمی را با بی تفاوتی و نظاره گری رها کرد و حق مشارکت و رقابت همه اعضای این خانواده بزرگ و آگاه و موثر پزشکی را به آسانی وانهاد . نهاد مدنی و صنفی نظام پزشکی می تواند و باید در پرتو چشمان مراقب ، وجدان¬های مسئول و اقدامات فعّالانه و به موقع همه جامعه پزشکی که احساس مسئولیت اخلاقی و علمی دارند ، از سیاست بازی های قدرتمدارانه دور و به نهادی مدنی در جهت اصلاح امور صنفی و اجتماعی نزدیک شود و تحقق این امر که درمان دردی کهنه ، مشترک و مزمن است ، جدا جدا ممکن نیست .همه ماموریت داریم که به نقش موثر و معنا دار خود در اصلاح امری جمعی بیشتر بیاندیشیم و عمل کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha