سلامت نیوز : چندی
قبل حادثهای در یکی از مدارس دخترانه اتفاق افتاد که چندین دانشآموز در
آتش سوختند و دو دختر 10 ساله نیز جان باختند. این حادثه مدت کوتاهی پس از
آن رخ داد که 37 نفر از دانش آموزان دختر اهل بروجن که در قالب کاروان
راهیان نور در سفر بودند به علت تصادف اتوبوس جان باختند. این دو حادثه
موجب شد تا جمعی از نمایندگان مجلس که مدتهاست نسبت به عملکرد حاجی بابایی
وزیر آموزشوپرورش انتقاد داشتند، تصمیم به استیضاح او بگیرند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ در این رابطه با رسول خضری، نماینده پیرانشهر و سردشت و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و یکی از طراحان استیضاح وزیر آموزش و پرورش گفتوگو کردیم. وی نماینده منطقه ای است که به تازگی تعدادی دختر دانشآموز 10 ساله در مدرسه شینآباد در آتش سوختند. خضری اکنون به شدت به دنبال استیضاح وزیر آموزشوپرورش است و دلیل این استیضاح را جلوگیری از بروز فجایعی دیگر در آموزش و پرورش میداند. نماینده سردشت و پیرانشهر تاکید دارد که اکنون بسیاری از مدارس در شرایط بحرانی قرار دارند و هر لحظه ممکن است تعدادی از دانش آموزان در مدرسه دیگری دچار حادثه شوند.
استیضاح وزیر آموزش پرورش به کجا رسیده و چه اتفاقی باید بیفتد تا این استیضاح اجرایی شود؟
واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی از ثبات لازم برخوردار نیست و برخی نمایندگان هم به امضای خودشان تعهد لازم را ندارند. با توجه به دو استیضاح قبلی که با حرارت مطرح شد اما شاهد بودیم که طراحان استیضاح امضایشان را پس گرفتند، دلمان نمیخواست استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم به سرنوشت آنها دچار شود. ما دوست داشتیم تعداد امضاها به حدی برسد که حاشیه امنی داشته باشد. ما 16 امضا پای استیضاح داشتیم و میخواستیم حداقل به 30 امضا برسد تا وقتی اعلام وصول شد، اگر تعدادی از نمایندگان خواستند امضایشان را پس بگیرند، وسط کار لنگ نمانیم. میدانید که اگر تعداد امضاها از 10 نفر کمتر شود، استیضاح منتفی میشود و ما نمیخواستیم این گونه شود. ما در این راستا دو کار کردیم. یک طرح سوال که از قبل داشتیم و طرح سوال مجددی هم مطرح شد که ما انتظار داریم تاثیر لازم را در بین نمایندگان بگذارد. بنابراین تعداد امضاها به 30 رسید و تقدیم هیات رییسه کردیم. البته از آنجا که به عنوان نماینده امضا کنندگان فعالیت میکنم تاکید دارم که حتما این استیضاح مطرح شود.
محورهای استیضاح وزیر آموزش و پرورش چیست؟
محورهای استیضاح در خصوص اولویتهای اصلی آموزشوپرورش است. یکی بحث مقاومسازی مدارس است که بسیار با کندی صورت گرفته است. بحث دیگر، ایمنسازی مدارس از لحاظ سیستم گرمایشی است و اکنون 150 هزار کلاس در همین سطح پایین اداره میشود و هر آن احتمال دارد این کلاسها دچار حادثه ای مانند مدرسه شینآباد شوند.
برای دانش آموزان شینآباد هم برنامهای دارید؟
اولویت اول ما بازگشت این دختران به زندگی عادی و اولویت دوم بازگشت به اجتماع است. این دانشآموزان دختر هستند و جراحتهای ناشی از سوختگی برای آینده زندگی و شغلی آنها اثرات خوبی ندارد و وضعیت روحی و روانی نامناسب و یک سری تبعات منفی در این دانش آموزان ایجاد میکند. باید بپذیریم که این دختران دانشآموز جدای از اینکه جسمشان سوخته، دلهایشان هم سوخته است. بنابراین توجه لازم برای دانشآموزان و خانوادههایشان از دو جهت بسیار ارزش دارد. حرف ما این است که این دانشآموزان تا آخر عمر از لحاظ درمان جراحی پلاستیک بیمه شوند و وزارت آموزش و پرورش مکلف شود که هزینه درمان این دانش آموزان دختر را پرداخت کند و دوم اینکه از بروز چنین مواردی پیشگیری و مدیریت شود.
این موارد هزینهبر است و گویا دولت توان تامین هزینههای آن را ندارد؟
آقایان دایم میگویند منابع مالی نداریم، تکلیف منابع انسانی چه میشود؟ آیا آقایان قبول ندارند نیروی انسانی بالاتر از سرمایه مالی است؟ بزرگترین سرمایه در هر کشوری تربیت نیروی مدیر و مدبر است. ما اگر سرمایه انسانی داشته باشیم، خود به خود این بحث اصلاح میشود. بحث مدیریت در وزارتخانهای مثل آموزشوپرورش خیلی مهم است. گستردهترین وزارت دولت، وزارت آموزش و پرورش است که در هر خانهای یک عضو دارد.
برخی می گویند آیا درست است که برای آتش گرفتن یک کلاس، وزیر آموزشو پرورش را استیضاح کرد؟
استیضاح فقط شامل یک محور و آتش سوزی یک کلاس نمیشود بلکه 15 محور دارد و خیلی از بحثهایی را که در جامعه مطرح میشود در بر دارد. بنا بر اعتراف وزیر آموزشوپرورش، بیشاز 64 درصد مدارس تهران در حال تخریب است و این معضل مهمی است. این آمار در شهرستانها فجیع تر است. اکنون استان آذربایجان غربی 3 هزار کلاس درس دارد و در شهر کوچکی مثل پیرانشهر 88 کلاس و در سردشت 90 کلاس درس تخریبی اعلام شدهاند. یعنی هر لحظه امکان دارد فرو بریزد، اما استفاده میشود. بر اساس قانون، از مدارس تخریبی نباید استفاده شود زیرا احتمال دارد بحران یا حادثه ای پیش بیاورد. در این شرایط وزارت آموزش پرورش اولویتهای اینگونه را در ردههای آخر گذاشته است. از سوی دیگر خیلی از مباحثی که نمیبایست اولویت اول باشد، الان اول شده است. زمزمه طرح تحول بنیادین آموزشوپرورش از خیلی وقت پیش، شاید از 10 الی 15 سال پیش مطرح بود ولی هیچ وزیری نیامد سریع، با شتابزدگی، بدون تامین زیر ساخت و بدون منابع مالی و مدیریتی آن را اجرا کند، اما حاجی بابایی اجرا کرد! الان در مدارس، پایه ششم ابتدایی داریم، در حالی که برای اجرای پایه ششم قطعا باید کلاسها هوشمندسازی شود، اما چند درصد از مدارس ما هوشمندسازی شده است؟ کاری به شهرستانها نداریم در همین تهران و خیلی از کلانشهرها چند درصد مدارس هوشمندسازی شده است؟
منظور شما از هوشمندسازی چیست؟
هوشمند سازی به معنای کلاسهایی است که دانشآموز به جای اینکه از روی کتاب بنویسد، سمعی بصری کار میکند و کلاس به صورت کاملا رایانهای برگزار میشود. در این کلاسها مطالب معنی خاصی برای خودش دارد. آیا برای این کلاسها نباید زیر ساختش را داشته باشیم؟ منابع مالی، منابع تجهیزاتی و منابع مدیریتی نباید مهیا شده باشد؟ در این زمینه چند معلم تربیت شده تا کلاسهای هوشمندسازی را اداره کند؟ با تمام این تفاسیر، این طرح را شروع کردیم. ما باید قبل از اجرای این طرح، منابع زیر ساختی را در نظر بگیریم، لوازم مورد نیازش را فراهم کنیم و بعد طرح را اجرا کنیم. آیا بهتر نیست هوشمندسازی را به صورت پایلوت در یک سال در چند استان انجام بدهیم؟ آیا نباید این کار را انجام بدهیم و اگر دیدیم بازخورد خوبی دارد، بعد آنرا اجرا کنیم؟ طرح تحول بنیادین چیز خوبی است به شرط آن که پیشزمینهها و زیر ساختهایش را از هر لحاظ دیده باشیم. الان در خیلی از نقاط کشور مانند استان سیستان و بلوچستان مدارس کپری وجود دارد و آموزش به دانشآموزان در کلاسهای کپری برگزار میشود. هنوز کلاسهای خیلی از مدارس در مناطق پیرانشهر و سردشت با سقف چوبی برگزار میشود که هر آن احتمال دارد این سقف ریزش کرده و روی سر بچهها خراب شود. هنوز اینها را اصلاح نکرده ایم و یکباره یک چیز پیشرفتهتر را اجرا میکنیم!
مسوولان آموزش و پرورش بارها اعلام کردهاند که اصلا چنین کلاسهایی نداریم، چگونه از وجود این کلاسها خبر میدهید؟
بیراهه حرف نمیزنم. عکسهای این قبیل کلاسها موجود است و اگر بخواهید تقدیم میکنم. آن هم نه یک مورد یا 10 مورد بلکه بالای 100 مورد وجود دارد. این آمار فقط مربوط به حوزه انتخابیه من است، حساب کنید در کشور چند مورد یافت میشود. امروزه 150 هزار کلاس درس با سیستم گرمایشی بخاری نفتی مدیریت میشود که اگر هر کلاس 30 دانشآموز داشته باشد، بالای 4 میلیون دانش آموز در معرض خطر داریم. تعداد کل دانش آموزان کشورمان حدود 16 میلیون نفر است که یک چهارم این تعداد در معرض خطر هستند. هدف ما از استیضاح این است که مدیریت قوی راس کار بیاید و این قضیه باید اداره شود. باید یک تجدید مدیریت و تحولی در آموزشوپرورش اتفاق بیفتد. باید واقعا اراده ای برای رفع این مسایل مهم وجود داشته باشد. باید اولویتها را دستهبندی کنند نه اینکه اولویتهای اساسی را در آخر بیاورند و اولویتهای غیرضروری را اول اجرا کنند آن هم بدون آنکه زیرساخت را در نظر بگیرند و بدون آنکه حفاظت ایمنی و سلامت کلاسها پیش بینی شود.
چرا اکثر نمایندگان مجلس نمیخواهند حاجی بابایی استیضاح شود؟ مگر این اشکالات در مدارس حوزههای انتخابیه آنها وجود ندارد؟
شک نکنید که این مشکل در سراسر کشور وجود دارد اما مجلس دوست ندارد یک سری مسایل را دامن بزند. همین بحث مدرسه شینآباد که پیش آمد و کارت زردی که حاجی بابایی وزیر آموزش پرورش گرفت، یکی از دلایل عزم مجلس برای اصلاح وزارت آموزش پرورش بوده است، ولی اینکه اکنون چقدر میتوانیم روی این مجلس حساب باز کنیم و چقدر بر رای نمایندگان امیدوار باشیم که یک ثبات رای داشته باشد، مطمئن نیستیم. ما انتظار داریم نمایندگان مجلس هر جوری که حرف میزنند و رای میدهند، در دل و عملشان به دنبال واقعیت باشند.
گفتید 150 هزار کلاس درس در کشور این مشکل را دارند و در هر صورت، در حوزه انتخابیه هر نماینده حداقل 10 کلاس این وضعیت را دارند، چطور این نمایندگان در مورد فرزندان و دانشآموزان شهرشان احساس مسوولیت نمیکنند؟
به نظر من همین رای منفی و کارت زردی که به حاجی بابایی دادند، احساس مسوولیت را میرساند و جای تقدیر و تشکر دارد. اما انتظار داریم در مباحث دیگر و وزاتخانههای دیگر هم همین احساس مسوولیت را داشته باشند. نمایندگان باید بدانند که من به عنوان نماینده پیرانشهر و سردشت نیستم، بلکه نماینده ملت ایران در مجلس هستم. ما دغدغه این را داریم که یک بار دیگر اتفاق دیگری در نقطه دیگری نیفتد. ما الان میگویم که سلامت بچهها برای ما اولویت دارد. بحث ما جلوگیری از بروز حوادث بزرگتر است. مجلس باید بداند حادثه شین آباد یک فاجعه ملی است و با این حادثه کل ایران عزادار شد.
شاهد بودیم که جوانی در آمریکا اسلحه برداشت و دانشآموزان بسیاری را کشت و در آن کشور 3 روز عزای عمومیاعلام کردند، اتوبوس حامل دانشآموزان در یکی از کشورهای اروپایی با دیوار تونل برخورد کرد و یک سری دانشآموز کشته شدند و در آن کشور هم عزا اعلام کردند، ولی در ایران ما چنین اتفاقی نمیافتد، چرا چنین حساسیتی برای دانشآموزان ایرانی نیست؟
اتفاقا من تذکر کتبی دادم و از رییسجمهور در خواست توضیح کردم که چرا در آمریکا که یک نفر روانی، جنایتگر یا هر شخصیت دیگر، این فاجعه هولناک را به وجود آورده و ایشان پیام تسلیت میدهد، ولی در کشور ما که دانش آموزان بسیاری در آتش میسوزند و با کمال تاسف متولی و مسبب آن هم وزارت آموزشوپرورش دولت دهم و نه یک جوان روانی است، آقای احمدی نژاد واکنشی نشان نمیدهد. در این کار نمیگویم فرد خاصی مقصر است، بلکه بزرگترین وزارتخانه ای که تحت امر رییسجمهور است و مسوول مستقیم این آتش سوزی است مقصر است و احمدی نژاد باید بابت چنین اتفاقی از افکار عمومیعذرخواهی کند و اظهار تسلیت هم دردی دوا نمیکند. در فاجعه مدرسه آمریکا فقط یک جنایتکار مسبب آن اتفاق شده و تکلیفش مشخص است. البته ما هم دوست داریم به بازماندگان این حادثه تسلیت بگوییم، ولی «چراغی که به منزل رواست، به مسجد حرام است» و فاجعهای که در ایران اتفاق افتاده اولاتر است. آن هم شهری مثل پیرانشهر و سردشت که در طول 8 سال دفاع مقدس شاهد افتخار آفرینیهایی بودند که حتی نگذاشتند یک وجب از خاک کشور به دست دشمن بیفتد. باید به احمدی نژاد بگوییم برای دانش آموزانی از جنس ایثارگران و در محلی که قدمگاه شهداست، این اتفاق افتاده است و سوال من اینجاست که رییس دولت دهم چقدر برای قدمگاه شهدا احترام قایل است که حتی برای احساس همدردی و تسلیت به این خاک پا نمیگذارد؟
آقای احمدینژاد نیامد و پیامیهم هم نداد؟
اگر چه به دیدار مردم داغدار پیرانشهر نیامد، اما ترجیح داد به دیدار جوانفکر برود. من و مردم ایران واقعا معنای حرفهای احمدی نژاد را نمیفهمیم. مگر هنگام انتخابات شعار انتخاباتی او این نبود که کابینه من 70 میلیون جمعیت دارد، سوال ما این است که آیا این 29 دانشآموز مدرسه شینآباد جزو کابینه 70 میلیون نفری ایشان نبود که حتی یک تسلیت خشک و خالی هم نگفت؟ سوال من از شخص رئیسجمهور این است که چطور این اجازه را به خود میدهد به مردم آمریکا تسلیت بگوید ولی خود را موظف نمیداند که به ملت ایران تسلیت بگوید و احساس همدردی با مردم پیرانشهر داشته باشد؟
هدف از استیضاح وزیر آموزشوپرورش، برکناری حاجی بابایی است یا شما در استیضاح به دنبال اهداف دیگری هستید؟
در بحث استیضاح ما دو بحث اساسی وجود دارد. یکی اینکه نشان دهیم استیضاح، احساس مسوولیت نمایندگان مردم در خانه ملت را میرساند. نشان دهیم مجلس بیدار و به دنبال خواسته ملت است و عموم نمایندگان خودشان را نماینده کل مردم ایران میدانند. دومین بحث این است که ثابت کنیم این حساسیت در نمایندگان وجود دارد. در این صورت وقتی وزرای دیگر یا وزیر بعدی این عزم را در نمایندگان دید، همیشه حواسش جمع میشود که اگر خطایی سر بزند، با برخورد و واکنش قوی نمایندگان مواجه میشود.
هدف شما از استیضاح، عزل وزیر است؟
تصمیم همه نمایندگان ملاک است. برای من که یک رای برای خودم دارم، مشخص است. چون خودم اصرار میکنم هدف من عزل وزیر است. من دوبار به حاجی بابایی تاکید کردم که برای احترام به افکار عمومی و دلجویی از مردم، استعفا اولین و بهترین کار است، ولی حاجی بابایی این کار را انجام نداد. ولی رای من یک نفر مشخص است و اکنون با عنوان استیضاح جلو میروم و امیدوارم سایر نمایندگان این عنایت را داشته باشند. بنا براین عزل یا حفظ حاجی بابایی را به رای همه نمایندگان واگذار میکنم و یادآور میشوم که هر لحظه امکان دارد در مدارس حوزه انتخابیه سایر نمایندگان هم این اتفاق بیفتد و آنگاه شرمنده مردمشان میشوند که چرا برای حفظ این وزیر آستین بالا زده بودند.
نظر شما