سلامت نیوز : سوگوارانه هنوز داغ از دست رفتن دانشآموزان بروجنی دراثر واژگونی اتوبوس راهیان نور بر دل خانوادههای آنان و ملت ایران تازه است که رخداد تلخ ودردناک انفجار بخاری فرسوده درکلاس درس شین آبادفرشتگان بیگناه دیگری را به کام مرگ میفرستد. هدف از نگارش این رنج نامه پیشگیری از تکرار چنین رخدادهای جانسوزی است که داغ ابدی آن بر دل بازماندگان قربانیان واژگونی اتوبوس و ترکیدن بخاری وننگ ابدی آن بر پیشانی دستاندرکاران نا کارآمد خواهد ماند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ بر اساس ماده 36 منشور ملی حقوق دانشآموزکه چنین نگاشته شده،«دانشآموزان حق برخورداری از محیط سالم و ایمن آموزشی بمنظور تامین بهداشت روانی و سلامت جسمانی را دارند.» ونیز از آنجائیکه مدرسه خانه دوم دانش آموز است قانون ومنطق حکم میکند که دستگاه آموزشی مربوطه هنگامی که دانش آموز را در اختیار دارد ضمن ارائه آموزشهای استاندارد از تن و روان دانش آموز حفاظت بایسته نماید. در صورت نقض هر گونه حق دانش آموز، بیشترین مسئولیت متوجه فردی است که بیشترین اختیار را دارا بوده و میبایست بر کلیه مسائل آموزشی،رفاهی، و اجرای مقررات مدون در حوزه وزارتی خود نظارت عالیه داشته باشد. نه تنها تدوین سنجههای ایمنی بمنظور نگهداری از جان دانشآموزان بلکه تدوین واجرای استانداردهای پرورش روحیه شاد و آموزش مهارتهای زندگی به دانش آموز،گزینش وپرورش مدیران و آموزگاران کارآمد،روانشناسان امور آموزشی و مددکاران بهداشتی و آسیبهای اجتماعی ونیز باز پروری ویژه گران مذکور از بایاهای وزارت آموزش و پرورش است.
بهرهگیری از تمرینهای دوره ای نجات جان دانشآموزان در رخدادهایی چون سیل، زلزله، آتشسوزی، بمباران هوایی و همانند اینها از حداقلهایی است که شوربختانه به گونه شایسته وبایسته در آموزش و پرورش کشور پاس داشته نمیشود. اگر وزیری در وزارت آموزش و پرورش ماده 36 منشورحقوق دانشآموزان راکه سرمایههای انسانی کشور به شمار میآیند نقض کند چنین وزیری نباید حتی یک روزهم در پست وزارت نگهداشته شود زیرا نه تنها به بایاهای قانونی خود عمل نکرده بلکه بستر ساز بروزانواع زیانهای روحی و جانی و به تاراج رفتن سرمایههای انسانی کشور خواهد بود همچنانکه در درازنای سالهای اخیر نظارهگر چنین رویدادهای تلخی بوده ایم.
ماده 36 منشور حقوق دانش آموزی بدین معنا است که در طول چند ساعتی در روز که دانش آموز در اختیار محیط آموزشی است اگر از گرما یا سرمای شدید رنج ببرد، احساس تنش روانی داشته و یا حتی از سرویسهای مناسب بهداشتی برخوردار نباشد حقوق دانش آموزی وی نادیده گرفته شده و فرد ناقض باید پاسخگو باشد.
این ماده در حفظ شان دانش آموز که با نگرش به
شرایط سنی اش ازبزرگترها آسیب پذیرتر است از چنان اهمیتی برخوردار است که
باید در گزینش راننده اتوبوس مدارس هم که زمان کوتاهی دانش آموزرا جابجا
میکند استانداردهای لازم مورد نگرش قرار گیرد. شوربختانه با وجود
رخدادهای تلخ و دردناکی که به علت ناکارآیی مسوولین بیمسوولیت بویژه در
سالهای اخیر نظارهگر آن هستیم گویا نه تنها از بازاندیشی استانداردها و
اجرای سنجههای ایمنی در مدارس کشور بویژه نقاط محروم خبری نیست بلکه
واکنش وزیر آموزش و پرورش که خود را ازهرگونه پاسخگویی به خانوادههای جان
بیباختگان نیاز میبیند پرسش برانگیزاست. باید ازآقای حاجی بابایی پرسید
که آیاخود در جایگاهی که قراردارد لحظهای به کوهی از درد و اندوه که بردوش
پدران فرزند ازدست داده سنگینی میکند اندیشیدهاند!
آیا فریادها و ضجههای مادران داغداری را که بی صبرانه چشم به راه بازگشت فرزندان خود از مدرسه و در آغوش گرفتن عزیزانشان بوده ولی ناگهان خبرخاکستر شدنشان آنها را به خاکستر نشانده شنیدهاند؟ بدون شک چنین نیست! زیرا درآن صورت آقای وزیر میبایست ضمن اعتراف به گناه خود و پوزش خواهی از پیشگاه ملت ایران و به ویژه خانوادههای به سوگ نشسته، استعفا میداد تا دست کم این اندیشه در ذهن جمعی نهادینه گردد که مسوولین در هر جایگاهی نه تنها در انجام بایاهای خود احساس مسئولیت کنند بلکه گناهکار پیش ازآنکه به دست قانون سپرده شود وجدانش وی را سرزنش کند تا اندکی ازخشم ونفرت مردم نسبت به وی کاسته شود نه اینکه کسانی که پس ازاو درآن جایگاه گمارده میشوند از بیتفاوتی وی در برابر از دست رفتن سرمایههای انسانی و نیز سرمایههای ملی الگو برداری کنند. در پایان، حال که آقای وزیر به میز وزارت خود چسبیده و آن رارها نمیکند لاقل نمایندگان مجلس شورای اسلامیاز حق قانونی خود در استیضاح ایشان اقدام کنند.
نظر شما