به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ اما آیا كودكی كه از بطن پدر و مادرش شكل نگرفته است و روی تلخ سرنوشت، تصویر والدین واقعی را برایش مخدوش ساخته است نیز میتواند بذر چنین عشق و محبتی را در دل كسانی كه او را به فرزندی پذیرفتهاند، بكارد؟
واقعیت آن است كه نداشتن آمادگی روحی پذیرش فرزند از سوی هر دو زوج و كسب نكردن مهارتهای لازم برای پذیرش و پرورش فرزندی با شرایط روحی خاص گاهی منجر به آن میشود كه كودكان بیگناهی كه باید عشق و محبت خاموش در قلب والدین بدون فرزند را احیاكنند، به عاملانی برای ایجاد تنشهای روحی و اختلافات خانوادگی میان زوجین مبدل شوند. فرزندخواندگی در كشور ما گزینهای است كه در بیشتر موارد بر مبنای ناباروری و فقط برای برخی از زوجین مطرح میشود.
صدیقه بزازان، كارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با جامجم با اشاره به این مطلب میگوید: البته معمولا در فرهنگ ما خانمهای نابارور با مشكلات روحی و روانی بیشتری نسبت به آقایان نابارور دست و پنجه نرم میكنند. چرا كه در مواردی كه تقصیر از خانم است، خانوادهها برای مرد فرصت دیگری را برای فرزنددار شدن قائل هستند، ولی از خانم در موارد مشابه انتظار گذشت و ادامه زندگی با همسرش را دارند. به همین دلیل مساله فرزندخواندگی نیز بیشتر از سوی یكی از زوجین كه شاید خود را بیشتر در نداشتن فرزند مسئول میداند، مورد پیگیری قرار میگیرد.
وی به سردردهای میگرنی، اضطراب و وسواس به عنوان برخی پیامدهای ناشی از نداشتن فرزند در خانمها اشاره كرده و میافزاید: برخی از زوجین بهدلیل مشكل ناباروری رفتارهای متقابل و متضادی نسبت به هم بروز میدهند. حتی در مواردی دچار بیماریهای روان تنی میشوند. در برخی زوجین نیز حس همدلی برای رسیدن به هدفهای مشترك از بین میرود؛ یعنی نداشتن فرزند انگیزه برای دستیابی به اهداف مشترك را كمرنگ میكند. چنین زوجهایی نسبت به هم بسیار حساس و زودرنج میشوند و به نوعی حس امنیت خاطر از زندگیشان با گذشت زمان رخت میبندد.
بر این اساس فرزندخواندگی باید با عشق و انسانیت همراه باشد چون در صورت نبود آن، حس مسئولیت خستگیناپذیری كه شاخص اصلی پدری و مادری است، برای فائق آمدن بر دشواریهای فرزندخواندگی ایجاد نمیشود.
ولی بزازان بر آگاهی زوجین از مشكلات و تنگناها و راهكارهای مواجهه با آن در مسیر فرزندخواندگی تاكید كرده و میگوید: یك زوج نه تنها قبل از تصمیمگیری برای فرزندخواندگی باید از مراحل و روال قانونی دشوار آن آگاه باشند بلكه باید هدف و انتظار خود را از اینكه میخواهند كودكی را به فرزندی بپذیرند، تعریف و كاملا مشخص كنند. حتی در این مسیر از دیگرانی كه تجربه این كار را دارند و همینطور از یك مشاور یا مددكار كمك بگیرند.
فرزند به استحكام زندگی زناشویی كمك نمیكند
شاید این كه داشتن فرزند به استحكام زندگی زناشویی و از بین بردن شكافهای عاطفی و فكری كمك میكند، باوری فرهنگی است كه به غلط در نسلهای پیشین ما شكل گرفته است.
در حالی كه امروزه روانشناسان تاكید میكنند كه با آمدن فرزندان به كانون خانواده، بسیاری از شكافهای غیرقابل ترمیم، عمیقتر میشود، زیرا با ورود فرزند به خانواده، ثبات تعریف شده قبلی دچار تغییرات بزرگی میشود؛ به نوعی كه اگر زوجین هماهنگ و همسوی یكدیگر برای پذیرش این تغییرات آماده نباشند و راهكارهای مواجهه با آن را نیاموخته باشند، در میانه راه خسته شده و از حركت باز میایستند. به بیان دیگر پذیرش فرزند، راهی برای نجات زندگی كه به بنبست رسیده است، نیست.
تجربه فرزندپروری بطور موقت
روانشناسان بر پذیرش فرزند به طور موقت و برای مدت محدود چند ماهه تاكید میكنند. البته راهكارهای قانونی برای این مساله در كشورهای پیشرفته دیده شده است، اما در كشور ما به لحاظ نبود راههای قانونی برای فرزندخواندگی در مدت آزمایشی، لازم است كه یكی از زوجین (بخصوص مادر) بهطور موقت روزی چند ساعت یا چند روز در هفته را به مدت چند ماه با كودك در مراكز بهزیستی سپری كند و از نزدیك با خصوصیات رفتاری، اخلاقی و عادات كودك آشنا شود.
بزازان با تاكید بر اهمیت گذراندن یك دوره آزمایشی با كودكی كه قرار است به فرزندخواندگی پذیرفته شود، میگوید: معمولا كودكانی كه در مراكز بهزیستی نگهداری میشوند با مشكلات روحی و رفتاری خاصی مواجه هستند و آموزش مهارتهای لازم برای مواجهه، پذیرش و پرورش آنها برای والدینی كه آنها را به فرزندی میپذیرند، بسیار اهمیت دارد. حتی دانستن آن كه این كودكان به چه علت به این مراكز سپرده شده و دارای چه پیشینه خانوادگی هستند، بسیار مهم است.
این روانشناس در مورد پذیرش كودكان شیرخوار میگوید: پذیرش كودكان در شیرخوارگی بهمراتب سختتر است، زیرا در این مقطع سنی كودكان با مشكلات كمخوابی و آسیبپذیریهای جسمی بیشتری مواجه هستند و كسانی كه چنین كودكانی را به فرزندگی میپذیرند، باید بسیار صبور باشند. البته همراهی و همدلی خانوادههای درجه اول زوجی كه اقدام به فرزندخواندگی میكنند نیز در كسب آمادگی روحی و روانی آنها و تلاششان برای كسب مهارتهای لازم برای پذیرش مسئولیت سنگین پدری و مادری بسیار اهمیت دارد.
نظر شما