به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ شاید بتوان در مورد همین موضوع ساعتها حرف زد و چندین و چند صفحه نوشت، همانطور که بسیار گفته و نوشته شده است اما اینجا میخواهیم موضوع دیگری را بررسی کنیم و از این بگذریم که چقدر مسئولان بیکفایتیهای خود را به گردن تحریمها میاندازند و از آن طرف هم آقایان تحریم کننده زیر بار اینکه دارو هم جزو اقلام تحریمی است نمیروند. موضوعی که اینجا میخواهیم درباره آن بگوییم، درایت مسئولان غذا و دارو، مبارزه با قاچاق کالا و... در مدیریت بحران کمبود دارو است و نه جلوگیری از به وجود آمدن این بحران. سوال اصلی این است که چرا همان مقدار دارویی که در کشور وجود دارد و یا امکان واردات آن مهیا ست به جای اینکه وارد سیستم رسمی کشور شود و از طریق نهادهای مربوط به دست مردم برسد، در دستان قاچاقچیها و سودجوهایی میچرخد که بعضا لباس بشر دوستی و دلسوزی برای مردم را پوشیده اند.
بازار سیاه مجازی
کافی است کلمه «درخواست دارو» یا
«مبارزه با تحریم دارو» را سرچ کنید تا با انواع سایتهای به ظاهر
خیرخواهانه مواجه شوید که میخواهند در این وانفسای تحریم دارو به داد
مردم برسند و با دریافت سفارش دارو به آشنایانشان در آن سوی مرزها بسپارند
که دارو را برای فرد متقاضی بفرستد! تا اینجای قصه شاید برای کسانی که از
خوش بینی فراوانی بر خوردار هستند قابل توجیه باشد اما وقتی نگاهی به قیمت
داروها میکنیم میبینیم که هر کدام حتی با احتساب قیمت دلار و یورو هم
چندین برابر گرانتر فروخته میشوند در حالی که هزینه ارسال کاملا به عهده
مشتری است، ماجرا بوی سوء استفاده میگیرد. قسمت خنده دار داستان اینجاست
که اغلب این سایتها ادعا میکنند داروهایی که به دست مردم میرسانند دارای
مجوز وزارت بهداشت است!
احتمالا وزارت بهداشت شعبهای مثلا در کشور انگلستان دایر کرده است تا به محض دریافت سفارس یک هولوگرام روی کالا نصب کند و به ایران بفرستد! مسئول فروش یکی از این سایتها که اتفاقا دفتری در یکی از محلات بالای شهر تهران دارد، میگوید: «منظور ما از مجوز وزارت بهداشت این است که وقتی این دارو هنوز در کشور پیدا میشده و در داروخانهها بوده است مجوز داشته و مصرف آن از نظر وزارت بهداشت بدون اشکال است! تاریخ انقضا را هم مردم خودشان میتوانند روی کالا ببینند!» این مسئول محترم! از ادامه توضیح خودداری میکند و تنها در جواب سوالم درباره دلیل بالا بودن قیمتها میگوید: «خانم محترم ما که نمیتوانیم باد هوا بخوریم ما از این راه هم به مردم کمک میکنیم که داروهایشان را به دست بیاورند هم خودمان درآمد کسب میکنیم.»
اگرچه بعد از گفتن این جمله گوشی را محکم میکوبد اما حرفش تا حدی منطقی به نظر میرسد، بالاخره نمیتوان از دیگران انتظارداشت برای رضای خدا و یا از سر دلسوزی برای مردم وظایف مسئولان مملکتی را انجام دهند، وظیفهای را که بر اساس قانون بر عهده دولت گذاشته شده و دولت را موظف به تامین داروی بیماران خاص با قیمت دولتی و پوشش بیمهای کرده است.» فریده حسینی که تا به حال دوبار از این شرکتها دارو خریده است، میگوید: «ما هیچ آشنایی در کشورهای دیگر نداریم که دارو را برایمان بخرد از طرفی میترسیم به بازار سیاه مراجعه کنیم به همین دلیل این سایتها تنها راه حل ما هستند، البته بعضیها میگویند این سایتها هم نوعی بازار سیاه هستند اما حداقل دفتر و محل مراجعه دارند و همین موضوع کمی خیالمان را راحت میکند، قیمت داروها هم هر چقدر بالاتر باشد از جان فرزندمان که با ارزشتر نیست.»
در بازار سیاه دارو چه میگذرد؟
باز جای شکرش باقی است که خیلی از مردم از دولت ناامید نشدهاند و هنوز برای تهیه دارو، داروخانههای دولتی را زیر پا میگذارند. محمد مهدی که سه سال است با بیماریام اس دست و پنجه نرم میکند میگوید: «نزدیک به چهار ماه است نتوانستهام داروی مورد نیازم را مصرف کنم، چون در عرض دو ماه قیمتش سه برابر شده بود، از طرفی به سختی هم پیدا میشد، با خودمان گفتیم وقتی این همه پول میدهیم چرا دارو را دولتی تهیه کنیم، خب آن را از ناصر خسرو میخریم، برای همین پدرم دارو را از بازار آزاد خرید البته قیمت آزادهم خیلی زیاد میشد اما از در به دری و از این داروخانه به آن یکی رفتن بهتر بود. بار دوم که دارو را خریدیم تاریخ مصرفش گذشته بود و جرأت نکردم مصرف کنم، فروشنده را هم پیدا نکردیم، برای همین باز هم به داروخانههای دولتی آمدهام بلکه بتوانم زندگی عادیام را ادامه دهم.»
کافی است سری هم به خیابان ناصر خسرو بزنید تا ببینید این
خیابان چندین و چندساله تهران چطور تبدیل به بزرگترین داروخانه ایران شده
است. داروخانهای که قبلا داروهای غیر مجاز بازارش را گرم میکرد اما حالا
داروهای بیماران خاص بیشترین مشتری را در این بازار دارد، برای اینکه با
یکی از فروشندگان بازاری که در عین غیر رسمی بودن نظم خاصی دارد صحبت کنم
اتفاقاتی را از سر گذراندم که اینجا فرصت گفتن آنها نیست، اما وقتی پای
صحبتهایش نشستم فهمیدم حرف زدن با او ارزش سختیهایش را داشته است: «خیلی
وقت است که میخواهند بازار اینجا را جمع کنند اما نمیتوانند، اتفاقا من
فکر میکنم خود دولت هم نمیخواهد این بازار جمع شود چون بالاخره از این
راه بخشی از نیاز مردم تامین میشود و فشار مردم روی دولت کمتر میشود، خود
دولت که نمیتواند رسما داروی قاچاق به مردم بدهد برای همین بازار ما هم
به دولت کمک میکند و هم به مردم.»
قسمتی از حرفهایش جالبتر هستند: «خیلی
از کسانی را که میآیند اینجا، خود کارکنان قسمتهای رسمی پیش ما
میفرستند، نه اینکه آنها با ما در ارتباط باشند اما میدانند که ما کجا
هستیم و چه دارویی داریم و وقتی میبینند مشتری بیچاره در به در دنبال دارو
ست میگویند برو فلان جا پیدا میکنی.» وقتی میپرسم درست است که خیلی از
داروهای شما برچسب وزارت بهداشت دارد، میگوید: «الان تعداد این داروها
کمتر شده اما بله بعضی از داروها به وسیله بعضی از داروخانهها و شرکتهای
دارو سازی به بازار سیاه فروخته میشوند که به این اتفاق میگویند فلان
دارو نشت کرده است، یعنی اگر کمیاب شده میتوانید آن را در بازار سیاه پیدا
کنید. البته چند ماهی است که داروهای پر فروش ما داروهایی هستند که خود
وزارت بهداشت هم ندارد و کاملا قاچاقی وارد کشور شده و به اصطلاح از آب
گرفته میشوند.» در جواب سوالم درباره تاریخ انقضا و تقلبی بودن داروهای
بازاری که انگار به آن افتخار میکند، میگوید: «اگر دارو را از دست فرد
مطمئن که آشنا او رامعرفی کرده بگیرید به احتمال زیاد تقلبی نیست، اما در
این مورد باید به خدا توکل کنید چون بعضی وقتها داروهای شرکتهای هندی و
پاکستانی به جای شرکتهای آلمانی و آمریکایی و با همان قیمت فروخته
میشوند.
در مورد تاریخ انقضا هم ما به مشتریها میگوییم خیلی حساس نباشند چون کارشناسهای تولید دارو همیشه تاریخ انقضای روی بسته را چند ماه جلوتر از انقضای واقعی میزنند!» تمام این حرفها را در حالی از زبان او میشنوم که به صحبتهای رئیس سازمان غذاو دارو درباره قاچاق داروها فکر میکنم که چند وقت پیش با تاکید بر اینکه کمبود چشمگیر دارویی نداریم گفته بود با جدیت تمام با توزیع قاچاقی دارو مبارزه میکنیم. البته شاید یکی از راههای مبارزه جدی با قاچاق دارو، تصویب قانون واردات دارو با ارز آزاد باشد، قانونی که شاید بازار قاچاقچیها را کمی کساد کند اما مطمئنا از دردهای مردم نخواهد کاست.
نظر شما