به گزارش سلامت نیوز به نقل از بهار؛ هر چند آمار دقیقی از میزان ثبت خودکشی در دست نیست، اما بنا بر تحقیقات صورتگرفته، در برخی از ماهها، مرگ چهار نفر در سطح استان در طول هفته به دلیل خودکشی رخ میدهد. به گفته دکتر جعفر شرفخانی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در ایلام اگرچه عوامل کلان اقتصادی - اجتماعی سهم بهسزایی در بروز و شیوع خودکشی دارند و به سادگی امکان اصلاح و کنترل آنها وجود ندارد، اما میتوان با تدوین و اجرای برخی برنامههای سلامت روان از شدت رنجها کاست و جامعه را برای مواجهه با زندگی سخت و دشوار آمادهتر کرد. ضمن اینکه نگاه منطقهای به این موضوع برای شناسایی دلایل وقوع خودکشی و همچنین استفاده از متخصصان روانشناسی و روانپزشکی و اعزام آنان به این مناطق برای شناسایی افراد در معرض خطر ضروری است. در اینباره با او گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
بهتر است در ابتدا تعریفی جامعهشناختی از مفهوم خودکشی ارائه کنید تا با پیشزمینه بهتری وارد بحثمان شویم.
حتما. خودکشی (suicide) از دو جزو sui به معنی خود و cide به معنی کشتن ترکیب شده است و در مفهوم عام عبارت است از عملی که شخص علیه حیات خویش انجام میدهد که معمولا خودکشی به اشکال خودکشی انجامیافته (عملی انهدامی که منجر به مرگ میشود)، اقدام به خودکشی و (خودکشی ناموفق یا ژست خودکشی و افکار خودکشی) و تمایل به خودکشی (جنبه عملی به خود نگیرد تظاهر میکند) است اما در تعریف جامعهشناسی از خودکشی باید گفت که خودکشی قبل از آنکه یک پدیده فردی باشد یک پدیده فرهنگی و اجتماعی است یا به عبارت دیگر یک آسیب اجتماعی محسوب میشود و دلایل آن را باید در ساختار و مناسبات اجتماعی جستوجو کرد. به این ترتیب میتوان گفت که خودکشی محصول فشار ساختار اجتماعی بر فرد و در واقع رفتارهای فرد بازتابی از ساختار و مناسبات اجتماعی هر جامعه است.
آیا در ایران رابطه و تفاوتی میان نرخ خودکشی و جنسیت افراد وجود دارد؟ اگر وجود دارد به نظر شما علت این تفاوت در چه چیزهایی است؟
بله، در ایران زنان بیشتر از مردان اقدام به خودکشی میکنند ولی میزان خودکشی موفق در مردان بیشتر از زنان است. در واقع این روند یعنی رابطه میان جنسیت و خودکشی از روند جهانی تبعیت میکند. در مورد بخش دوم سوال باید بگویم که علت این اختلاف را میتوان در شیوههای استفاده مردان و زنان از ابزارها و وسایل خودکشی دانست چراکه مردان از وسایل خشنتری که منجر به مرگ حتمی میشود استفاده میکنند مثل خودزنی با اسلحه، خودزنی با چاقو، حلقآویز کردن و پرتاب خود از ارتفاع در حالی که زنان به روشهایی مانند مسمومیت با قرص و سم که میزان مرگ در آنها پایین است دست میزنند. به همین خاطر است که میزان اقدام به خودکشی در زنان بیشتر از مردان است ولی مردان بیشتر از زنان در اثر خودکشی میمیرند. البته این معادله در استان ایلام صدق نمیکند به دلیل اینکه 90درصد زنانی که خودکشی میکنند به وسیله خودسوزی دست به این اقدام میزنند که درصد بالایی از آنان از بین میروند بنابراین نتایج تحقیقات بهدستآمده در این استان با روند حاکم بر میانگین نسبت خودکشی و جنسیت در کشور و جهان مطابقت ندارد.
به نظر شما فقر اقتصادی میتواند عامل مهمی در خودکشی افراد جامعه ما تلقی شود؟
قطعا، فقر اقتصادی به عنوان یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در اقدام به خودکشی مطرح است. البته در بررسی عوامل موثر در پدیده خودکشی میتوان به مجموعهای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از جمله اختلافات و خشونتهای خانوادگی، ازدواجهای اجباری، فقر اقتصادی، برملا شدن حقایق، سوءاستفادههای جنسی، از دست رفتن آبرو و حیثیت، فشارهای روانی و روحی، تمایلات شدید عاطفی، اعتیاد، استفاده از مواد توهمزا و... اشاره کرد. فقر اقتصادی در کنار سایر عوامل میتواند نقشی موثر داشته باشد.
خودکشی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید و بیشترین آمار سرانه خودکشی متعلق به کدام ناحیه ایران است؟
در مقیاس کشوری دادههای دقیقی درباره خودکشی وجود ندارد. تقریبا در تمام استانها تحقیقات موضعی درباره خودکشی انجام گرفته است بدون اینکه حتی در سطح محلی بر حسب هر صدهزار جمعیت، استاندارد شده باشد. ضمن اینکه اصولا خودکشی یک پدیده مخفی است. اگر مرکز آمار هم در این مورد آمار بدهد، شاید خیلی دقیق نباشد چون در بسیاری از مواقع بازماندگان تلاش میکنند که خودکشی را مرگ طبیعی جلوه بدهند. در مورد سوال دوم نیز عرض کنم که براساس آمارهای موجود که به نظر من پایه و اساس آماری درستی ندارد ولی فعلا باید به آن استناد کرد. نرخ خودکشی در مقیاس کشوری معمولا چهار نفر برای زنان وپنجو اندی نفر برای مردان در هر صدهزار نفر جمعیت را نشان میدهد. استان ایلام در تمام سالهای 1370 تا 1380 به جز سال 1378، بالاترین میزان خودکشی را داشته (30 نفر در هر صدهزار نفر) و بعد کرمانشاه. استانهای کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و همدان نیز از رشد بالایی برخوردارند. در تمام سالهای مورد بررسی سیستان و بلوچستان کمترین میزان خودکشی را داشتهاند.
به نظر شما علل بالا بودن نرخ خودکشی در غرب کشور تا این حد چیست؟ آیا عوامل فرهنگی تربیتی مردم این نواحی در این زمینه نقشی دارد؟
در بررسی نتایج تحقیقات گذشته نمیتوان به پدیده تکعاملی در این مناطق اشاره کرد بلکه مجموعهای از عوامل از قبیل بیکاری، فقر، اختلافات خانوادگی، بحران هویت، اعتیاد و شرایط خاص در حال گذار در افزایش نرخ خودکشی این منطقه دخیل هستند. ارزشهای فرهنگی عامه و ساختار مذهبی اخلاقی جامعه نیز در شیوع خودکشی دخیل هستند.
راهها و شیوههایی که معمولا این افراد برای خودکشی استفاده میکنند چه چیزهایی است؟ مثلا چرا گاهی دیده میشود افراد بیشتر به خودسوزی روی میآورند؟
در مناطق غرب کشور زنان به طور عمده به خودسوزی، حلقآویز کردن خود، خوردن قرص یا سم متوسل میشوند در حالی که مردان بیشتر به مواردی که قبلا ذکر کردم دست به خودکشی میزنند. در مورد علل رویآوری زنان این مناطق به خودسوزی، به نظر میرسد متاثر از چند عامل باشد. در واقع آنها میخواهند با این کار مظلومیت خود را با استفاده از زجرآورترین شیوه نشان دهند. دلیل دیگر در دسترس بودن مواد مورد استفاده از جمله نفت برای زنان این مناطق است و دلیل آخر معمول شدن این روش و استفاده از تجربیات دیگران در اطراف خویش است.
جایگاه دو مقوله تقلید و خودنمایی را در خودکشیهای مردم ناحیه غرب کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
متغیر تقلید در خودکشی بیشک موثر است به این معنی که افرادی که دارای تجربیات مختلف مشترک هستند با الگوپذیری از یکدیگر تحتتاثیر قرار میگیرند و از یکدیگر تقلید میکنند. اگر فرد دارای پیشینه مشترک شغلی یا اجتماعی با افراد خودکشیکننده باشد در برخورد با مشکلات مشابه به احتمال بیشتر خودکشی را راهحل انتخاب میکند و از افراد خودکشیکننده الگو میگیرد. البته نباید از نظر دور داشت که تقلید صرفا بین گروههای کوچک و محدود در یک جمعیت رخ میدهد. این گروههای کوچک ممکن است بحرانزده و مصیبتزده باشند یا در زمینههای شغلی شکستخورده و به یک اندازه در معرض انگیزش ارتکاب به خودکشی قرار داشته باشند. در این شرایط احتمال اینکه تقلید بتواند با توجه به این عوامل میانجی در ارتکاب به خودکشی تاثیر بگذارد بیشتر است. در مورد خودنمایی فکر کنم بیشتر در شرایط خاص از جمله جنگ و موارد مشابه صورت میگیرد که همان نوع دیگرخواهانه خودکشی از نگاه دورکیم جامعهشناس است که طرف بدون دلیل یا انگیزه خاص و صرفا بهخاطر تقلید از دیگران این کار را انجام میدهد.
آیا راهکاری برای تنزل نرخ خودکشی در غرب کشور وجود دارد؟ لطفا بفرمایید راهاندازی مراکز مددکاری اجتماعی همچون اورژانس اجتماعی و... تا چه حد میتواند در پایین آوردن نرخ خودکشی موثر باشد؟
جامعه همچون ارگانیسم بدن انسان که به بیماریهایی دچار میشود، دارای بیماریهایی است که تحت عنوان کجرفتاری ظهور میکند و همانطور که بیماریهای جسمی را میتوان شناخت و تشخیص داد و در نهایت درمان کرد، بیماریهای اجتماعی جامعه را نیز میتوان شناسایی کرد، تشخیص داد و درمان کرد. لازمه آن دقت در شناخت نوع کجرفتاری و سپس اقدام به موقع و مناسب و متناسب برای درمان است. به قول جامعهشناسان اوضاع اجتماعی، فرهنگ، تمدن و محیط اجتماعی در ارتکاب جرایم و انحرافات موثر است و نقش تعیینکنندهای دارد. از بین بردن عواملی از قبیل فقر و نابرابری، بیکاری، بیسوادی، تبعیض، نارضایتی شغلی، بیعدالتی، توزیع نابرابر و غیرعادلانه ثروت، رانتخواری، تورم و ... میتواند در کم کردن یا از بین بردن پدیده خودکشی موثر باشد. البته به قول جامعهشناس معروف سی رایت میلز از بین بردن موارد مذکور بدون دخالت حاکمیت و صرفا با تکیه بر تواناییهای شخصی محقق نخواهد شد.
سخن آخر؟
شاید در میان مشکلات ریز و درشت اجتماعی در ایران، مثل اعتیاد و فحشا و طلاق، خودکشی رقم چندان چشمگیری نداشته باشد اما آمار خودکشی در بین زنان و جوانان ایران رو به افزایش است. به طوری که ایران سومین کشور جهان است که در آن آمار خودکشی زنان در حال افزایش و پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است، بنابراین توجه نکردن به این معضل اجتماعی میتواند عواقب خطرناکی را برای جامعه به همراه داشته باشد.
نظر شما