اجرای برنامه پزشک خانواده لازم و ملزوماتی میخواهد که در سالهای گذشته فراهم نبوده.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ ابهامات اجرای طرح پزشک خانواده همه را سردرگم کرده است، در شرایط فعلی هیچ کس از سرنوشت این طرح 12 ساله خبر ندارد، در 7 سال گذشته دو وزیر و یک سرپرست متصدی وزارت بهداشت بودند اما به تازگی از اجرای پایلوت آن سخن به میان میآید، در این باره با دکتر تقی نوربخش، که تجربه فعالیت در بیش از سه دوره در شورای عالی سازمان نظام پزشکی دارد، گفتوگو کردیم. با اینکه شاید به اعتقاد بسیاری، توقف اجرای طرح پزشک خانواده ضعف است، اما به اعتقاد نوربخش، این اقدام به نفع نظام سلامت است.
آقای دکتر شما تجربه عضویت در سه دوره شورای عالی سازمان نظام پزشکی را دارید، سالهاست که مسئولان صحبت از اجرای طرح پزشک خانواده میکنند، اما با گذشت مدتی اکنون به جای آنکه خبرها نوید اجرای این طرح را بدهند، شنیده میشود که عملیاتی شدن آن متوقف شده و حتی مسئولان وزارت بهداشت از نوشتن سناریوی جدیدی سخن به میان میآورند. با توجه به سابقه شما در طول سالهای گذشته علت تاخیر در تحقق این برنامه را چه چیزی میبینید؟
قانون طرح پزشک خانواده یا نظام ارجاع در سه قانون برنامه توسعه سوم، چهارم و پنجم، آمده و تکرار شده و دولت موظف به اجرای آن است، اما در این قوانین چند نکته مهم وجود دارد، یکی از آنها این است که مبادی ورود بیمار به مکانیزم نظام ارجاع و روشهای مراجعه او از پزشک عمومی به متخصص باید کاملا پیشبینی شود، خدمات عمومی درمان رده بندی و تعریف شود، اکنون این برنامه در کشورهای اسکاندیناوی و آنگلاساکسون مانند استرالیا، انگلیس و کانادا با روش مربوط به خودشان در حال اجرا شدن است، برای نمونه در کشوری مانند انگلیس، 50 سال است که برنامه پزشک خانواده اجرا میشود.
با توجه به صحبتهای شما اجرای این برنامه بیش از 12 سال است که در قوانین پیشبینی شده، چرا تاکنون اجرا نشده است؟
نکتهای که وجود دارد این است که اجرای این طرح نیاز به بومی سازی دارد، اکنون نیز این طرح هر کجا اجرا شده، متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی
بومی سازی شده است، در ایران نیز باید این اتفاق میافتاد اما متاسفانه چنین چیزی در برنامه نبود، از سوی دیگر زیرساختهای اجرای آن نیز باید فراهم میشد، اما از آنچه ما شاهد بودیم هیچ یک از این نکات لحاظ نشده است، این را به راحتی با یک نظرسنجی ساده میتوان فهمید که مردم چقدر با این طرح آشنا هستند، حتی انجمنهای علمی نیز آشنایی کافی با این برنامه ندارند و مسئولان اجرا کننده هیچگونه هماهنگی با این بخش از نظام سلامت نکردهاند. وزارت بهداشت پاسخ دهد که با کدام یک از انجمنهای پزشکی درباره این طرح صحبت کرده و آن را به طور دقیق بررسی کرده است، متاسفانه شواهد نشان میدهد که این طرح مورد کارشناسی جدی قرار نگرفته است.
به نظر شما چرا وزرای قبلی موفق نشدند این طرح را عملیاتی کنند؟ اشکال کار کجا بود؟
زیرساختهای این برنامه در قانون پنجم توسعه پیشبینی شده که از جمله آن صدور کارت الکترونیک بیماران و راهاندازی سازمان بیمه سلامت با تجمیع بیمهها بود، هر چند که در این زمینه حرکتهایی صورت گرفت اما زیرساختها فراهم نشد. همین باعث شد تا وزرای قبلی بهداشت نتوانند کاری در این زمینه انجام دهند.
بررسی جزییات این برنامه، حکایت از وجود ایرادها و نواقص عمدهای دارد که مهمترین آن بیتوجهی به پزشک عمومی است، اکنون خبرهایی به گوش میرسد که نشان میدهد حقوق پزشکان بسیار پایین است بطوریکه حتی منجر شده تا تعدادی از آنها از این طرح خارج شوند، یعنی به نفع آنها نبوده است.
جایگاه پزشک عمومی در نظام سلامت تعیین نشده است، در کشورهای دیگر ابتدا نظام سلامت ساماندهی شده و در گام بعدی سیستم ارجاع پیاده شده است، نه اینکه سیستم نامطلوب با همان شرایط ادامه داشته و نظام ارجاع به آن اضافه شده باشد. در کشور ما هنوز نظام سلامت نابسامان است اما مسئولان میخواهند نظام ارجاع را عملیاتی کنند، در ایران پزشکان عمومی در شرایط عادی با مشکلاتی مواجه هستند، با این شرایط، قرار است در نظام ارجاع و پزشک خانواده از آنها استفاده شود، مسئولان وزارت بهداشت پاسخ دهند که چه جایگاهی برای این پزشکان در نظر گرفتهاند؟ چه آموزشی به آنها دادهاند. نکته اینجاست که بودجه مورد نیاز این طرح چیزی نیست که با ندادن حقوق پزشک جبران شود.
تاخیر در اجرای طرح پزشک خانواده در شرایطی اتفاق افتاده که وزارت بهداشت تاکید میکند که با عملیاتی شدن آن بسیاری از مشکلات نظام سلامت برطرف شده و از همه مهمتر، هزینههای درمان کم میشود. اما ظاهرا این سناریو متفاوت از آن چیزی است که در تمام دنیا نوشته شده است.
بله همین طور است، مسئولان به این نکته توجه نکردهاند که پیاده شدن نظام ارجاع هزینهها را کاهش نمیدهد، در تمام کشورهایی هم که تا کنون این طرح اجرا شده، هزینههای درمان پایین نیامده، بلکه حتی افزایش نیز داشته است، چرا که اساس این طرح بر بیماریابی است تا سطح سلامت افزایش پیدا کند.
اما هر آنچه ما از زبان مسئولان میشنویم حکایت از کاهش هزینههای سنگین درمان دارد.
بودجه نظام سلامت حدود 18 هزار میلیارد تومان است، اگر حتی 10 درصد از آن هدر رود، با اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده هزینهها 800 درصد افزایش پیدا میکند، بنابراین این برنامه راهکاری برای منقبض کردن بودجه درمان نیست، باید ردیفهای بودجهای مناسبی برای آن تعریف شود.
مسئولان وزارت بهداشت و در راس آنها وزرا، در این سالها متوجه این نکته نبودند؟
بودند، برای نمونه دکتر پزشکیان، وزیر اسبق بهداشت، پیش از این بارها هشدار داده و خواستار افزایش تخصیص اعتبار بوده است.شاید تمام تکیه گاه اجرای این طرح، همان پوشش بیمهای باشد، یعنی تا زمانیکه بیمه خدمات درمان را به طور کامل تحت پوشش قرار ندهد، این طرحها نیز قابلیت اجرا پیدا نمیکنند.
بله، به هر حال پوشش بیمهای با یکسان سازی که در قانون نیز پیشبینی شده، باید تقویت شود، علاوه بر این منابع مبادی پرداختهای درمان باید همان سازمانهای بیمه گر باشند اما پول این بیمهها باید تامین شده باشد، دولت مکلف به تامین منابع مالی است، 14 سال است که این موضوع را به شخصه پیگیری میکنم اما منابع مالی نه تنها افزایش نداشته، بلکه کاهش یافته است.بدون تامین این منابع نمیتوان طرح پزشک خانواده را اجرا کرد.
این صحبتهای شما برای افزایش بودجه در حالی مطرح میشود که قرار است بودجه سال 92 به صورت انقباضی تعیین شود، بنابراین با این اوصاف نباید منتظر اجرای آن حداقل در آینده نزدیک باشیم.نکته اینجاست که در دنیای امروز اختصاص منابع در بخش درمان یکنوع سرمایهگذاری است. تامین غذا، امنیت و سلامت سه اولویتی است که با هم برابر هستند، پس از آن مسکن و پوشاک و سایر مسائل مطرح میشود.
با اینکه وزیر سابق بهداشت تاکید فراوانی بر اجرای این طرح داشت اما شاهد بودیم تا زمانیکه دستجردی از این وزارتخانه رفت، هنوز این طرح به صورت سراسری اجرا نشده بود، اکنون نیز که سرپرست برای این وزارتخانه تعیین شده، عنوان میشود 6 ماهه میتوان این برنامه را عملیاتی کرد. به نظر شما کاری که نزدیک به یک دهه نتوانست عملی شود در این مدت کوتاه میتواند به نتیجه برسد؟
هر کسی تصدیگری وزارت بهداشت را به عهده گیرد، وضعیت همین است، چرا که بودجه باید تامین شود، بحث فرد نیست، زیرساختها باید فراهم شود، باید فرهنگسازی میشد.اگر منابع تامین شده باشد، سازمانهای بیمه گر تقویت شده باشند و... مشکلی برای اجرا وجود ندارد.
اکنون پس از گذشت چند سال، به تازگی خبر میرسد که باید طرح به صورت پایلوت اجرا شود، به این معنی که اقدامات گذشته بار دیگر از اول آغاز میشود.به هر حال اینگونه نخواهد بود، در این مدت وزرا زحمت فراوان کشیدهاند، قوانین تصویب شده اما اجرای آن نیاز به مشارکت عمومی دارد.
به نظر شما توقف اجرای این طرح در تهران، خبر خوبی است؟
بله، به هر حال اجرای هر طرحی به صورت ملی، نیاز به یک پایلوت دارد، باید آنالیز و اصلاح شود، تا بازخوردها مشخص شود. اتفاقا خوب است که متوقف شود تا بررسیهای بیشتری روی آن انجام شود. حتما اشکالاتی بر آن وارد است.
با گذشت چندین سال رسیدن به این مرحله دیر نیست؟
چرا دیر است، مسئولان تلاش فراوان کردند اما هر تلاشی نتیجه بخش نیست، اجرای برنامه پزشک خانواده لازم و ملزوماتی میخواهد که در سالهای گذشته فراهم نبوده. به هر حال نمیتوان گفت اصل برنامه اشکال داشته اما نیاز به تامین زیرساخت دارد.
در حال حاضر اولویت اول سرپرست وزارت بهداشت اجرای طرح پزشک خانواده است، مسئولان این وزارتخانه میخواهند هر طور که شده تا پیش از پایان دولت دهم این طرح را پیاده کنند در حالیکه کمتر از 6 ماه به پایان کار دولت مانده است. به نظر شما این کار شدنی است؟
برای طرحهای اجتماعی و سلامت نمیتوان زمانبندی کرد، اینها برنامههای عمرانی و راهسازی نیستند که بگوییم برای نمونه 6 ماهه اجرا شوند، آنهم برای طرحی که چالشهایی دارد، با این حال امیدواریم هزینههای طرح تامین شده و شاهد اجرا شدن آن باشیم.
نظر شما