دكتر فرید بیاتی سده، معاون درمان و پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی كشور در گفتوگو با تهران امروز طلاق را تاثیرگذارترین عامل در اعتیاد زنان میداند. به گفته او، همزمان با رشد نرخ طلاق در كشور و تغییر الگوی مصرف موادمخدر از الگویی مردانه به الگویی زنانه-مردانه، سبب شده است تا زنان نیز به سوی اعتیاد سوق داده شوند. از یكسو آمار طلاق روند صعودی دارد و از سوی دیگر مصرف شیشه رتبه نخست را در میان مواد اعتیاد آور در كشور كسب كرده است. این دو عامل و عوامل دیگر محیطی دست به دست هم دادهاند تا مصرف شیشه در میان زنان افزایش یابد. بر اساس آمارهای رسمی در كشور حدود 2 میلیون معتاد وجود دارد كه 9 درصد از این میزان را زنان تشكیل میدهند. زنانی كه حتی اگر قصد ترك مواد را داشته باشند، در 13 استان، مركزی برای بستری و ترك آنان دایر نشده است. این در حالی است كه طی سالهای گذشته 36 مركز درمان اقامتی میان مدت مجاز، ویژه زنان در 18 استان تاسیس شد كه 7 مركز آن در پایتخت دایر است.
به گفته بایك دین پرست،معاون كاهش تقاضا و توسعه مشاركتهای مردمی ستاد مبارزه با موادمخدر، «استانهای آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، بوشهر، خراسان جنوبی، خوزستان، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، كردستان، لرستان و هرمزگان استانهای فاقد این مركز هستند.» پیش از این كارشناسان، اعتیاد را دریچه ورود زنان به روسپیگری نامیده و آن را زنگ خطری برای سلامت جامعه دانسته بودند. نتایج یك تحقیق نشان میدهد كه 35 درصد زنان از طریق دوستان در مهمانیها و 65 درصد نیز از طریق همسران معتاد خود به مصرف موادمخدر روی میآورند. از سوی دیگر بیشترین زنان معتاد در گروه سنی 25 تا 34 سال قرار دارند و به واسطه حضور در سن باروری اغلب كودكانی نیز دارند كه زخم خورده اعتیاد خواهند بود.
به گفته محمدصادق فتحاللهی، معاون ستاد مبارزه با موادمخدر «مفاسد اخلاقی و زنجیرهای از بیماریهای مهلك مانند ایدز و هپاتیت درپی اعتیاد زنان بهوجود میآید كه در كنار زشت كردن چهره جامعه، نهاد خانواده و صیانت از نوامیس را دچار خدشه میكند.» فیروزه جعفری، رئیس اداره پیشگیری، درمان و كاهش آسیب اعتیاد وزارت بهداشت میگوید كه«علل محیطی مانند علل محیطی مسائل خانوادگی، جامعه، فرهنگی، فقر و بیكاری در ابتلای زنان به اعتیاد به مراتب پررنگتر از مردان است.» او میگوید: «الگوهای مشاهده شده در دنیا حاكی از آن است كه نقش یك مرد عضو خانواده (معمولا همسر، پدر و برادر) در اعتیاد زنان میتواند بسیار موثر باشد. این موضوع در ایران نیز به همین ترتیب است؛ بهطوری كه شروع آن میتواند علل مختلفی داشته باشد؛ برخی زنان برای همراهی همسرانشان و برخی دیگر به اجبار و برای شركت در خرده قاچاقها بهتدریج معتاد میشوند كه نتوانند اعتراض كنند و بسیاری دلایل دیگر.»
زیر یكی از سقفهای این شهر
ساعت از یك نیمه شب گذشته است كه زنگ در به صدا درمیآید. اینجا یكی از پناهگاههایی است كه زنان معتادی كه قصد ترك كردن دارند را پناه میدهد. میگوید اسمم نسرین است و با مرد بلندقامتی كه چهرهاش در تاریكی كوچه ناپیداست، به شلتر(پناهگاه) آمده است. نیلوفر كه از كرمانشاه به این شلتر آمده تا به همدردهای خود خدمت كند دوان دوان میرود تا مسئول شلتر را خبر كند. نسرین اندام نحیفی دارد. جز پوست و استخوان از او باقی نمانده است. میگوید 25 ساله است اما به اندازه 70 سال بدبختی را پشت سر گذاشته. میگوید: «من توی مواد به دنیا آمدم، توی مواد رشد كردم و قد كشیدم!» پدر و مادرش هر دو معتاد بودهاند و او را به مردی شوهر دادهاند كه او هم با مواد آشنا بوده است. همین میشود كه نسرین پس از آنكه شوهر معتادش ناپدید میشود، با یك دختر خردسال آواره كوچه و خیابان میشود. میگوید دخترش را تحویل بهزیستی داده است. اما مسئول شلتر آرام در گوشم میگوید: «یك كلمه از حرفاشو باور نكن. اینا وقتی میان همه حرفاشون دروغه اگه موندن و پاك شدن دوباره بیا حرفاشونو بشنو!»
وجیهه زنی 60 ساله است. یك دندان سالم در دهان ندارد. نمیتواند روی زمین بنشیند. سینی چای به دست تمام مدت بالای سرم میایستد و با من حرف میزند. میگوید: «ناراحتی زنانه دارم!» و از درد به خودش میپیچد. دو تا دختر دارد كه ازدواج كردهاند و سر خانه و زندگی خود هستند. وجیهه گله میكند كه هیچ كدامشان به او سر نمیزنند. انگار دخترها روزهایی كه مادر با موادمخدر میگذراند را نمیتوانند فراموش كنند. میگوید: «حتی نمیان منو ببرن دكتر. اصلا براشون مهم نیست!»
دكتر براتی سده به وضع آشفته خانوادگی برای زنان معتاد اشاره میكند. او میگوید: «عمدتا زنانی كه معتاد میشوند یك الگو برای اعتیاد در خانواده خود داشتهاند. در این میان نقش شرایط محیطی را نمیتوان نادیده گرفت. دختران و زنان با الگو برداری از فرد معتاد خانواده، به سرعت به سوی مصرف موادمخدر تمایل پیدا میكنند.» به گفته او، این افراد عمدتا بدون حامی هستند و همین مسئله آنها را حتی پس از ترك به سوی مصرف مجدد موادمخدر سوق میدهد. او میگوید: «آنها پشتیبانی ندارند و پس از كنار گذاشتن مصرف مواد، به علت نداشتن مكان و سرپناه مناسب، مجددا به سمت مصرف این مواد هدایت میشوند.» او بر نقش جامعه برای ایجاد بستر مطلوب جهت بازگشت این زنان تاكید میكند.
اما به گفته معاون ستاد مبارزه با موادمخدر، مشكلات مراكز اقامت درمانی اعتیاد ویژه زنان را مانع از موفقیت كامل آنها میداند. به گفته فتحاللهی، با وجود اینكه مراكز اقامتی مردان در سالهای اخیر به لحاظ كمی و كیفی رشد قابل قبولی داشته است، اما با توجه به الگوی مصرف مواد و حساسیتهای ویژه درمان و مراقبتهای خاص دوران اقامت هنوز مشكلات اساسی درخصوص ایجاد و راهاندازی مراكز زنان وجود دارد و باید فعالیتهایی درخصوص حمایتهای اجتماعی پس از ترك هم انجام شود. زنان بیشتر به سراغ موادمخدر صنعتی میروند، به گفته كارشناسان موادمخدر سنتی مانند هروئین و تریاك انگ مردانه دارند و زنان بیشتر به سراغ موادمخدرهای نوظهوری كه چنین انگی ندارد میروند كه این موضوع ضرورت تاسیس مراكز ویژه ترك مواد روانگردان برای زنان در همه استانهای كشور را نشان میدهد. اكنون 60 هزار زن معتاد بر اساس گزارش ستاد مبارزه با موادمخدر و بر اساس سایر آمارها ۷۲ هزار زن معتاد در كشور وجود دارد كه نشان از رشد نگرانكننده آن دارد،موضوعی كه سبب نگرانی كارشناسان شده است و مقابله جدی با آن را امری حیاتی میدانند.
نظر شما