به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ این بار ولی ظاهرا راند آخر است و مدیران تصمیمگیر در سطح استان مازندران توانستهاند با چراغ سبز گرفتن از برخی سران دولتی در پایتخت، مجوزهای لازم را برای انجام این تصمیم اخذ كنند. اگر چنین باشد و این اتفاق رخ دهد، بیشك یك فاجعه بزرگ در بخش تاریخ پژوهشی منابع طبیعی ایران رقم خواهد خورد، چرا كه در بخش منابع طبیعی، هیچ عرصه پژوهشی دیگری در ایران وجود ندارد كه قدمت تاسیسش به سال 1310 برسد و در آن درختانی وجود داشته باشد كه تا 200 سال از عمرشان بگذرد. با این وجود، دلیل اهمیت پافشاری بر حفظ این باغ و حساسیت فعالین این حوزه برای صیانت از تمامیت آن، فقط كاركرد موزهای و دیرینه بودن قدمت برخی از پایههای آن چون بلندمازو، نمدار، توسكا و ممرز نیست. حتی وجود تنها پایه بلوط چوب پنبه در ایران، قدیمیترین پایههای دارتالاب و ژینكو در كشور، 25 گونه كاج و حدود 30 گونه اكالیپتوس نیز، دلیل حساسیت بیمانند و ارزش والای این باغ نیست. از همین رو، به فرض اگر این باغ به عنوان یك اثر ملی به شماره 17795 در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور ثبت هم نمیشد، باز هم چیزی از ارزشهایش كم نمیكرد.
پس دلیل برتریهای بیمانند این عرصه 35 هكتاری چیست؟ آیا اینكه باغ نوشهر تنها مكانی در جهان است كه دو گونه جدید و منحصر به فرد، یعنی اسپیره نوشهری و افرای مازندرانی بهطور همزمان در آن زیست میكنند، میتواند دلیل اهمیتش باشد؟ راست این است كه پاسخ همچنان منفی است! همه مولفهها و اختصاصات یاد شده، البته اهمیت دارد و هر یك از آنها شاید به تنهایی میتوانست حیات چنین پردیسی را برای همیشه در هر كشوری تضمین و بیمه كند، اما در ایران و برای ما پژوهشگران و كارشناسان این حوزه، باغ گیاهشناسی نوشهر به دلایل دیگری هم عزیز است و آن عرصه 35هكتاری باید حفظ شود تا مشخص گردد كه در ایران، منابع طبیعی و پژوهشگرانش حرمت دارند و هرگز منافع معنوی آنها در پای احداث یك جاده كمربندی كه میتوان بهراحتی و با احداث یك پل هوایی یا مسیری در جنب باغ، جایگزینش كرد، قابل معاوضه نیست.
نظر شما