سلامت نیوز : زورگیری؛ پدیده ای است که این روزها به یکی از دغدغههای امنیت اجتماع تبدیل شده و به نوعی روح و روان شهروندان را تحت تاثیر قرار داده است. حتی اگر به آمار و ارقام منتشر شده از سوی نهادهای انتظامی استناد نشود به راحتی میتوان دریافت که این بزه اجتماعی که یکی از مخرب ترین اثرات آن ایجاد رعب و وحشت و بی اعتمادی است این روزها فراوانی بیشتری نسبت به چند سال گذشته داشته است.اما سناریوی رخداداین آسیب و بزه اجتماعی هنگامی به اوج خود رسید که تصاویر یک زورگیری از طریق فضای مجازی به سرعت منتشر و به سوژه داغ روز تبدیل شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛ انتشار این تصاویر واکنشهای فراوانی به دنبال داشت که یکی از مهمترین آنها عکس العمل رئیس دستگاه قضا بود. آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه صراحتا زورگیران را محارب خواند و اعلام کرد مجازات محاربین اعدام است.وی همچنین از پلیس خواست در دستگیری زورگیران سرعت عمل به خرج دهند. با صحبتهای عالی ترین مقام قضایی کشور مبارزه با زورگیران وارد فاز جدیدی شد و اقدامات پلیس در برخورد و دستگیری زورگیران شدت گرفت. در زمانی کوتاه زورگیرانی که تصاویرشان در فضای مجازی پخش شده بود دستگیر شدند و به سرعت محاکمه و دو نفر از آنها به اعدام محکوم شدند و کمی بعد احکام قضایی در مورد آنها اجرا شد. پس از این اعدامها سلسله اعدامهای دیگر زورگیران در تهران و شهرستانها انجام شد.
با این حال اگرچه در اقدام تحسین برانگیز دستگاه قضا برای مجازات زورگیران هیچ شکی نیست و اعلام زورگیری به عنوان محاربه قدمی رو به جلو در راستای بازگشت امنیت به اجتماع محسوب میشود اما در این میان هستند آسیب شناسان و متخصصان علم جامعه شناسی که اعدام در ملا عام را مورد نقد قرار میدهند و معتقدند روش اجرای احکام از نظر علم جامعه شناسی نیازمند بازنگری است. یکی از این آسیب شناسان اجتماعی «مصطفی فروتن» است.
وی معتقد است که اعدامها و برخورد قضایی باید فضای جامعه را برای بزهکاران ناامن کند نه اینکه موجب ایجاد ترس در جامعه شود.فروتن در توضیح نظر خود میگوید: براساس سندهای رسمی موجود، اولین گزارشی که در آن به صورت رسمی پدیده زورگیری به عنوان یک آسیب اجتماعی گزارش شده است به 200 سال قبل آن هم در آمریکا بر میگردد و از آن زمان تا به امروز این بحث از نظر جامعه شناسی و آسیب شناسی مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است.
زورگیری یکی از تاثیرگذارترین شاخصهای امنیت اجتماعی
وی ادامه میدهد: به طور قطع این شاخص یکی از تاثیرگذارترین شاخصها در نشان دادن میزان امنیت اجتماعی است که کاملا تائید شده است. با این وجود صرف نظر از تمام آمارهایی که در ایران و رسانههای بیگانه در مورد زورگیری میشود- که به اعتقاد من این رسانههای خارجی با نیات خاص و به عمد این آسیبها را برجسته میکنند-اما به خوبی این پدیده در جامعه امروز قابل مشاهده و ملموس است.
فروتن در مورد مهم ترین آیتمهای تاثیرگذار در بروز این آسیب اجتماعی میگوید:فقر فرهنگی، وجود تبعیض اجتماعی ، ضعف قانونی، عدم آموزشهای اجتماعی و گاهی شانتاژهای سیاسی نیز در برخی موارد به عنوان عامل بروز چنین آسیب اجتماعی در نظر گرفته میشود. در مورد شانتاژهای سیاسی باید گفت در بسیاری از کشورها برای تخریب مسئولان و ایجاد فضای رعب و وحشت برخی با قصد خاص دست به زورگیریهای گسترده زده میشود تا جو عمومیرا بحرانی و خارج از کنترل نشان دهند.بحران اقتصادی نیز یکی دیگر از عوامل بروز پدیده زورگیری است که در تمام کشورها دیده میشود.
او ادامه میدهد: ناامیدی اجتماعی در کسانی که اصطلاحا "های ریسک" هستند و در قلب خطر قرار گرفتن نیز یکی از عوامل بروز این پدیده است. در مورد افراد"های ریسک" باید این توضیح را داد که افرادی هستند که فردایی ندارند و اصطلاحا آب از سرشان گذشته است. برای این افراد فرقی نمیکند که چه میکنند یا چه اتفاقی برایشان میافتد چون چیزی برای از دست دادن ندارند.یکی از بزرگترین آیتمها که پایه ثابت در بسیاری از دلایل افزایش جرائم است رشد بیش از حد جمعیت است زیرا رشد بی قواره جمعیت موجب عدم توزیع متعادل امکانات میشود که خود زمینه را برای بروز آسیبهای اجتماعی از این دست مهیا میکند. فروتن اضافه میکند: یکی دیگر از آیتمهای مورد بحث در کلان شهرها، بحث مهاجرت است.
هجوم به شهرها موجب میشود تا بیکاری، حاشیههایی برای بروز چنین آسیبهایی فراهم آورد. البته در این میان نباید از بحث خانوادههای گسسته غافل شد. بچههایی که باری به هر جهت وارد اجتماع میشوند. گروه همسالان و نقش پذیری نیز یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در بروز این پدیده است. به عبارتی در شرایطی که خانواده نقش خود را به درستی ایفا نمیکند و فرد از چتر حمایتی خانواده برخوردار نیست و آموزش درستی نمیبیند برای قرارگرفتن درگروه همسالان و داشتن جایگاه در میان آنها، زمینه را ارتکاب جرم و کسب مقبولیت در گروه همسالان فراهم میکند.
به گفته این آسیب شناس، پخش فیلمهای سینمایی نامناسب که با فرهنگ کشورمان تناسب ندارد نیز نباید از نظر دور شود. چراکه این فیلمهای خارجی متناسب با فرهنگ کشور ما ساخته نمیشوند اما متاسفانه ترجمه شده صحنههای مستهجن آن سانسور میشود اما صحنههای خشونت بار آن مورد توجه قرار نمیگیرد و مسوولین تنها به صرف حذف صحنههای مستهجن دلخوش هستند که این فیلمها هیچ گونه اثر سوئی ندارد.
غفلت مسوولان از نشانگان اجتماعی
فروتن غفلت مسئولان و متصدیان امر از بروز نشانگان اجتماعی را نیز یکی دیگر از عواملی میداند که باید از آن به عنوان یک خطر نام برد. وی در این باره توضیح میدهد: متاسفانه در سالهای نه چندان دور پدیده زورگیری یا آدم ربایی، پدیدههایی به شدت شنیع بودند که افکار عمومیرا به شدت نگران میکرد و رخداد آن بسیار نادر بود اما درحال حاضر کسانی را میبینیم که بسیار راحت این کار را انجام میدهند و این پدیده به راحتی و به وفور در جامعه بروز و نمود پیدا کرده است و این در حالی است که مسئولان باید فراوانی بروز چنین پدیدههایی را به عنوان یک خطر احساس کنند در صورتی که از آن غفلت میکنند.
شیشه؛ بزرگترین دلیل زورگیری
این آسیب شناس در ادامه میگوید:اما بحث مهمی که من به طور تخصصی روی آن کار کرده ام و به گمانم بیشترین عامل بروز این ناهنجاری اجتماعی به حساب میآید اعتیاد است و بزرگترین دلیل زورگیری استفاده از ماده مخدر شیشه است. این ماده مخدر تمام ارتباطهای منطقی کرتکس مغز و فرایند منطق مداری آن را از بین میبرند و همین میشود که یک پدر فرزند خود را با آجر به قتل میرساند.بروز چنین جنایتی نشان میدهد که در پس بروز این پدیده هیچ گونه تفکری نیست و اصلا به عاقبت کار اندیشیده نشده است.
قانون باید شفاف باشد
اما مبحثی که در پس بروز چنین آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی باید به آن توجه کرد بازخوردهای اجتماعی است؛ به عبارتی اجتماع پس از بروز چنین اتفاقی چه رخدادی در آن به وقوع میپیوندد.
فروتن در این باره توضیح میدهد: به طور قطع باید پاسخ قانون به جرائم شفاف باشد. اما رویکرد آن مهم است. صرف نظر از اینکه هر زورگیری به چه علت و چه انگیزه ای انجام میشود باید برخوردهای آن نیز با آن متفاوت باشد. داستان هر زورگیری متفاوت است و این درست نیست که ما به طور ساده همه را به یک چشم ببینیم. جدا از اینکه باید در برخورد با این پدیده، کار کارشناسی صورت گیرد.بحث برخوردهای قانونی از دو جنبه قابل تفکیک است. یکی از دید مجرمان و دوم از دید افراد عادی. به عبارتی کل جامعه در یکی از این دو طبقه بندی قرار میگیرد صرف نظر از اینکه جنسیتشان چیست یا در چه سن و سالی قرار دارند.
وی توضیح میدهد: بایستی پاسخ قانون به نوع جرائمی که اتفاق میافتد متناسب باشد. یعنی هر کس که قصد و انگیزه ای برای ارتکاب زورگیری دارد بداندکه اگر به کسی تعدی کرد و گوشی او را گرفت چه مجازاتی در انتظار او است و باید افراد بدانند که پاسخ به این افراد صرف نظر از آنکه چه چیزی را به سرقت میبرند و تنها به صرف عمل آنها که یک زورگیری است که با اشد مجازات روبرو خواهند شد.بحث دیگر که متاسفانه نه تنها در کشور ما بلکه اکثر کشورهای توسعه یافته با آن مواجه هستند بحث یک دانشگاه غیر اخلاقی به اسم زندان است.
هرکس صرف نظر از جرمی که مرتکب شده به خاطر یک بزه کوچک ناشی از فقر اقتصادی یا حتی اعتیاد در این دانشگاه میآموزد چگونه از یک سرقت گوشی به سرقت یک کارخانه دست بزند و درآمد بیشتری از راه غیرقانونی در زورگیری به دست آورد. این آسیب شناس خاطر نشان میکند: بایستی مسئولان به این امر نگاه کارشناسی داشته باشند و باید زندانها در این زمینه دسته بندی شوند و از رویکردهای روانشناسانه مهارت آموزی بهره جست و افراد آسیب دیده را تحت حمایت قرار داد و دید جامعه این نباشد که هر کسی به هر دلیلی سر از زندان در آورد مصداق بارز این ضرب المثل قدما باشد که میگفتند: «معرفت نیکو نگیرد آنکه بنیادش بد است». این اتفاق باید صرف نظر از نوع جرم و جنایت تحت نظارت متخصصان آسیبهای اجتماعی قرار گیرند و این گروههای آسیب دیده حتی بایستی تحت پوشش اقتصادی قرار بگیرند.
بحث دیگر بحث مواجه سریع و صریح در محل با جرم و جنایت است. در این باره میتوان این گونه توضیح داد که هنگامیکه پزشکان عضو سرطانی را با عمل جراحی از بدن بیمار خارج میکنند پس از برداشتن آن عضو سرطانی اطراف آن را فریز میکنند و دور آن را بر میدارند تا احیانا اگر چنانچه سلولهای سرطانی به اطراف ریشه دوانده باشد این سلولها جدا شوند.
پایان یک مجرم پایان مساله نیست
به گفته این آسیب شناس؛در بحث برخورد با مجرمان نیز نیازمند تغییراتی هستیم.به عبارتی در برخورد با مجرم باید فضا بیشتر دیده شود. برای مثال اگر فردی از جنوب تهران و از یک محله خاص اقدام به زورگیری کرده صرف دستگیری آن و پیدا کردن این فرد پایان مساله نیست بلکه باید دانست که در اطراف آن فرد افرادی از قبیل دوستان، همکلاسان و هم محلهایهای وی هستند که ممکن است بالقوه استعداد انجام این کار را داشته باشند. بایستی نگاه این گونه باشد که یک فرد مجرم تنها نیست بلکه قسمتی از یک کلنی است.
اعدام در ملاءعام جامعه را میترساند، نه مجرم را
فروتن در ادامه بررسی بازخوردهای اجتماعی پدیده زور گیری به بخش عموم جامعه اشاره کرده و توضیح میدهد: دیدن صحنههای اعدام بدون تفکیک سنی متاسفانه اثرات بدی بر روی اجتماع دارد. برای نمونه من به عینه در چند صحنه اعدام حاضر شده ام.هنگام اعدام یک فرد، بچهها با وحشت دست پدر و مادر خود را میفشارند و فرایند دست و پا زدن و جان دادن شخص در بالای چوبه دار، معمولا اثر خوبی ندارد وگاها سبب ایجاد "فوبیا" یا ترس مرضی در کودکان میشود. باید دانست که اجتماع خود متوجه سره یا ناسره بودن وضعیت جامعه میشود.
به عبارتی خود جامعه درک میکند که آیا وضعیت فعلی از نظر امنیتی در شرایط خوبی است یا امنیت دچار مشکل شده است. برای روشن شدن این موضوع میتوان مثال ملموسی را ذکر کرد؛ املاح و انگلهای آب آشامیدنی با چشم دیده نمیشود اما هنگامی که ما شیرآب را در منزل باز میکنیم و آب شفاف و زلال را میبینیم متوجه میشویم که یک تلاش عمومی و پیگیر برای این که آب به این کیفیت مطلوب به دست ما برسد وجود داشته و فرد و اجتماع این را درک میکنند که این آب زلال محصول یک کار کارشناسی است و نیازی نیست کسی در بوق و کرنا کند که ما این آب را تصفیه کردهایم. در خصوص آسیبهای اجتماعی نیز همین است. وقتی جامعه اتفاقات دور و بر خود را میبیند به راحتی تشخیص میدهد که درحال حاضر ایمنی وی در جامعه تامین میشود یا به خطر میافتد و لزوما نباید سر و صدا و تبلیغات کرد که ما فلان مجرم یا دزد را گرفتیم و آن را به سزای عملش رساندیم. به جای این کار باید فضای جامعه برای افراد بزهکار خطرناک باشد و آنها خطر را درک کنند نه افراد عادی جامعه.
وی در پاسخ به این سوال که آیا با مجازات اعدام برای زورگیران موافق هستید میگوید: صراحتا میگویم که اعدام در جامعه برای بزهکاران باید وجود داشته باشد ولی نه در ملا عام. تناسب مجازات و جرم باید وجود داشته باشد. اگر کسی زورگیری میکند باید بداند صرف نظر از این که یک گوشی میدزدد یا چند میلیون پول چون زورگیری کرده به اشد مجازات محکوم و اعدام میشود. مجرم باید درک کند که مجازات میشود ولی نباید وحشت به گستره جامعه برسد. اگر قانون به درستی عمل شود و مجرم به سزای اعمال خود برسد همانند همان آب زلال اجتماع کاملا مشاهده خواهد کرد که جامعه ایمن شده و مجرمان به سزای اعمال خود میرسند.
راهکار چیست؟
این متخصص آسیب شناسی اجتماعی در مورد راهکارهای مقابله با بزه زورگیری نیز میگوید: در ابتدا بایستی بین قوه قانونگذار و قوه اجرا کننده تعامل وجود داشته باشد. به عبارتی قانونگذار طوری قانون را تدوین کند که به مجری در اجرای صحیح آن کمک کند. گام بعدی تغییر و بازنگری در عملکرد پلیس است.بی شک باید محلهای پر خطر شناسایی و گشتهای پلیس در این محلات تشدید شود. بازنگری در کنترل محسوس و نامحسوس در محلههای پرخطر یکی از عواملی است که در کاهش جرم و جرائم موثر است.
او ادامه میدهد: اعتقاد دارم لزوما باید یک تغییر اساسی در قانون ایجاد شود. متاسفانه پس از وقوع یک زورگیری همه، افرادی را که شاهد آن زورگیری بوده اند ملامت میکنند که چرا مداخله نکردید اما واقعیت این است که قانون ما مشکل دارد. شاید اگر کسی به یکی از این زورگیران آسیبی میرساند همین قانون وی را متهم میکرد که مداخله کرده و به این فرد آسیبی رسانده است! بسیار مشاهده کردیم که وقتی دزدی به خانه میزند کسی جرات ندارد به آن دست بزند و اصلا خود دزد توصیه میکند اگر به من دست بزنید خودتان گیر میافتید و افراد جرات مقابله با او را ندارند و فرد به راحتی فرار میکند. اینها ضعف قانون را نشان میدهد. حتی این واقعه در خود نیروهای پلیس نیز مشاهده میشود و بسیاری از مواقع دیده شده که یک مامور نیروی انتظامیدر حین انجام ماموریت بخاطر آسیب رساندن به یک بزهکار دچار مشکل شده و مورد مواخذه قرار گرفته است که این ضعف قانونی باید اصلاح شود. به اعتقاد وی گسترش آموزههای اصولی برای تهدیدات نیز یکی دیگر از عوامل جلوگیری از بروز چنین بزههای اجتماعی است. آموزشهای مفید باید از تریبونهای شایع اتفاق بیفتد.متاسفانه اجتماع کنونی ترسیده است و همه محتاط و وحشت زده شدهاند. این احتیاط نیست بلکه وحشت است.
هر کس میخواهد سوار یک ماشین شود با نگاه به راننده در مورد آن قضاوت میکند که نکند این پیرمرد پوششی برای یک زورگیری است که در چند متر آن طرف تر اتفاق میافتد.متاسفانه در صورت عدم ریشه یابی و درمان این معضلات اجتماعی نسل آینده ما با مدل بالاتری از جرم و جنایت روبرو خواهند شد.افزایش رفاه و امکانات، توام با آموزشهای اجتماعی باید به عنوان راهکاری برای مقابله با بزههای اجتماعی مدنظر قرار گیرند. متاسفانه آموزشهای اجتماعی فعلی ما متناسب با جامعه امروز نیست و فرزندان ما بسیاری از مهارتهای زندگی را یاد نمیگیرند.همچنین نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی در جامعه باید کم شود. ما به راحتی در قسمتی از شهر ماشینهای دو میلیاردی میبینیم در حالی که به فاصله نیم ساعتی از همان محل میتوان 5 تا 10 نفر از یک خانواده معتاد را دید که در چادری پلاستیکی، گوشه ای از پارک زندگی میکنند. باید دانست که عدم استفاده موازی و یکسان افراد از امکانات یکی از عوامل بروز پدیده زورگیری است. به گفته فروتن ضرورت رعایت قانون و رویکردهای قانون مدارانه، آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم معقول، فرهنگ سازی با یک برخورد کارشناسانه و آموزش مهارتهای زندگی در حوزههای گوناگون از جمله بازنگریهایی است که در سیستم آموزشی برای زندگی بهتر در آینده برای فرزندان باید مهیا شود.
پربازدیدترین اخبار سلامت در سال 1402
پیشنهاد سردبیر
-
چه کسانی کاندید جراحی برداشتن «لوزه» هستند؟
استاد دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با تاکید بر اینکه نباید به بهانه کوچکشدن یا از بین رفتن خود به خودی لوزه بزرگ، نسبت به جراحی و برداشتن آن بیتفاوت باشیم، گفت: لوزههای بزرگ با بالارفتن سن، کوچک میشوند ولی عارضههای جبرانناپذیری برای فرد به دنبال خواهند داشت.
نظر شما